بیست سال پیش: جنگ ناتو علیه یوگسلاوی: جنایتکار جنگی کیست؟

بیست سال پیش: جنگ ناتو علیه یوگسلاوی: جنایتکار جنگی کیست؟

نوشتهٔ پروفسور مایکل چوسدوفسکی

برگردان: ندا رضائی


بیست سال پیشجنگ ناتو علیه یوگسلاویجنایتکار جنگی کیست؟

نویسندهپروفسور مایکل چوسدوفسکی

مترجمندا رضائی


مقدمه

بیست سال پیش در ساعات اولیه 24 مارس 1999 ناتو بمباران جمهوری فدرال یوگسلاوی را آغاز کرد. این عملیات به قول نبوسا مالیچ سرد، بی روح و کاملا توصیفی نام­گذاری شد: عملیات «نیروهای ائتلاف» 

این مقاله برای اولین بار در اوایل ماه می 1999 در اوج بمباران یوگسلاوی نوشته شده است.

علل و عواقب این جنگ، سالها دست اویز کمپینگسترده گمراه سازی رسانه ای قرار گرفته است که در پی استتار جنایات جنگی ناتو و ایالات متحده بود.

لازم به ذکر است که بخش بزرگی از «چپ پروگرسیو» در اروپای غربی و آمریکای شمالی نیز بخشی از این کارزار گمراه سازی بودند که مداخله نظامی ناتو را عملیاتی بشردوستانه برای حفاظت از حقوق قومی آلبانیایی تبارهای کوزوو جا زدند.

این مداخله نقض اشکار قوانین بین الملل بود. رئیس جمهور میلوشویچ در مذاکرات رامبوئیه با استقرار نیروهای ناتو در یوگسلاوی مخالفت کرد.

 

اسلوبودان میلوشویچ 

شیطان انگاری از اسلوبودان میلوشویچ از سوی به اصطلاح «پروگرسیوها» برای حمایت از مشروعیت بمباران ناتو سالهاست در جریان است و این مسئله همچنین به «دادگاه جنایات جنگی» که در اختیار کسانی است که خود مرتکب جنایات گسترده جنگی تحت نام عدالت اجتماعی شده اند، مشروعیت بخشیده است.

تز جنگ عادلانه نیز مورد حمایت تنی چند از روشنفکران برجسته قرار گرفت که جنگ کوزوو را «جنگی عادلانه» می دانستند.

در مقابل ارتش آزادیبخش کوزوو (KLA) را گروه هایی از «چپ گرایان» به عنوان یک جنبش آزادیبخش اصیل که ریشه در مارکسیسم دارد مورد حمایت قرار دادند. 

KLA که هاشم تاچی رهبر آن اکنون رئيس جمهور کوزوو است در واقع رهبر یک دسته شبه نظامی بود که سازمان های اطلاعاتی غربی از آن پشتیبانی می کردند و تحت حمایت مالی و آموزشی ایالات متحده و ناتو قرار داشت. KLA به ارتکاب جنایات سازمان متهم بود و با القاعده نیز که تحت حمایت اطلاعاتی آمریکا قرار داشت، در ارتباط بود.

شایان ذکر است که همان «چپگرایانی» که در سال 1999 از ارتش ازادی بخش کوزوو حمایت کردند، اکنون از «انقلابیون» سوریه (وابسته به القاعده و تحت حمایت ایالات متحده و ناتو) حمایت می کنند.

مایکل چوسدوسکی، مارس 2006، به روز رسانی مارس 2019


تهاجم ناتو به یوگسلاوی: جنایتکاران جنگی چه کسانی هستند؟

15 می 1999

جنگ هسته ای با شدت کم

 

مایکل چوسدوفسکی

اکنون که حمله هوایی ناتو به ماه سوم خود وارد می شود، از مرحله جدیدی از جنگ رونمایی شده است. بمباران های بشردوستانه ناتو بر تلفات غیرنظامی و رنج انسان ها افزوده است. سی درصد از کسانی که در این بمباران ها کشته شده اند، کودکان هستند.1 علاوه بر استفاده از بمب های خوشه ای، ائتلاف در حال انجام «جنگ هسته ای با شدت کم» با استفاده از خمپاره های رادیواکتیو سمی و موشک هایی حاوی اورانیوم ضعیف شده است. مستندات زیادی نشان می دهد تشعشات رادیو اکتیو سرطان زا هستند و به طور بالقوه می تواند میلیون ها تن از نسل های آینده را تحت تاثیر قرار دهد. براساس گزارشی علمی که اخیرا منتشر شده است «اولین نشانه های تشعشعات در کودکان تبخال دهان و خارش پوستی در پشت و مچ پاست که در یوگسلاوی از زمان آغاز بمباران ها دیده شده است.»2

علاوه بر تشعشعات رادیواکتیو که محیط زیست و زنجیره غذایی را آلوده کرده است، نیروهای ائتلاف بزرگترین کارخانه شیمیایی و دارویی یوگسلاوی را بمباران کرده است. بمباران گالینیکا، بزرگترین کارخانه تولید دارو در یوگسلاوی، باعث آزاد شدن گازهای خطرناک و بسیار سمی شده است. هنگامی که نیروهای ناتو در اواسط آوریل مجتمع پتروشیمی پانکو را بمباران کردند، «آتش سوزی به وقوع پیوست و مقادیر زیادی از کلر، اتیلن دی کلراید و وینیل کلرید آتش گرفت. کارگران در پانکوو، از ترس حملات بعدی که به انفجارهای بیشتری منجر شود مقادیر زیادی اتیلن دی کلرید که ماده ای سرطان زاست را به دانوب ریختند.»3

 

ناتو پیش به سوی «نجات آلبانیایی تبارها»

آلبانی تبارها از حملات هوایی ناتو جان سالم به در نبرده اند. گفته می شود که کشتار آلبانی تبارهای کوزوو در اجرای «عملیات بشردوستانه به نمایندگی آلبانیایی تبارها» اجتناب ناپذیر است. علاوه بر پیامدهای درگیری های زمینی بین KLA و ارتش یوگسلاوی، بمباران و تشعشعات رادیواکتیو در کوزوو ویرانگرتر از بقیه یوگسلاوی بوده است.

شواهد زیادی تایید می کند که به رغم پوشش مأموریت بشردوستانه، حملات هوایی وحشیانه ناتو به شهرها و روستاهای کوزوو، موج پناهجویان را به دنبال خواهد داشت. کسانی که از خانه های خود به اردوگاه های پناهندگان در مقدونیه و آلبانی گریخته اند، جایی برای بازگشت ندارند،کل کشور ویران شده است، صنایع غیرنظامی و زیربنای عمومی شهری منهدم شده است. پل ها، نیروگاه ها، مدارس و بیمارستان ها به عنوان «اهداف نظامی مشروع» توسط مرکز عملیات هوایی ترکیبی ناتو (CAOC) در ویچنزای ایتالیا انتخاب شده و با دقت پیش از ان که خلبان حمله خود را اغاز کند تایید شده است.»

«رفت و امدهای دیپلماتیک» هنوز هم در جریان است، ائتلاف درصدد است اقتصاد یوگسلاوی (از جمله کوزوو) را تا جای ممکن فلج کند قبل از ورود میانجی های «اقدام صلح» G8، که آن ها را قادر به ارسال به نیروهای زمینی کند. «فرماندهان نیروهای ائتلاف به طور پیوسته لیست اهداف اقتصادی خود را گسترش داده اند … تاثیرات حملات هوایی ناتو به طور فزاینده ای مردم را از کار بی کار کرده است … کمبود آب را در بلگراد، نوی ساد و دیگر شهرهای صربستان به دنبال داشته است. … تعطیلی کسب و کارها، محدودیت کار بیمارستان ها و قطعی آب از جمله پیامدهای این بمباران هاست …. »4 حدود 115 کلینیک درمانی آسیب دیده اند و چند مرکز ان کاملا تخریب شده است. بیماران بیمارستان – از جمله کودکان و افراد مسن – در اثر کمبود آب و قطعی برق در حال مرگ هستند …5

ژنرال وسلی کلارک، فرمانده عالی ناتو در اروپا، در اواخر ماه می تایید کرد که «حملات هوائی ناتو هنوز به اوج خود نرسیده است و ائتلاف باید خود را برای تلفات غیرنظامی بیشتر آماده کند.»6 ژنرال کلارک همچنین تصریح کرد که «او می خواهد تعداد حملات هوایی در کوزوو را افزایش دهد و طیف اهداف را نیز گسترش دهد.»7 همچنانکه که بمباران ها به ماه سوم خود وارد می شوند، تغییرات قابل ملاحظه ای در« لفاظی ناتو »به وجود آمده است. ائتلاف به شدت گستاخ شده است، مقامات ناتو دیگر از تلفات غیرنظامیان متاسف نیستند و ادعا می کنند که این حرف ها تنها به « به ماشین تبلیغاتی میلوشویچ کمک می کند.»

گسترش تعارضات ورای بالکان

منافع استراتژیک گسترده و انگیزه های اقتصادی جنگ در هیاهوی تصاویر و تجزیه و تحلیل رسانه ای گم شده است. نوشته های سین جروازی فقید در سال 1995 یک جنگ قریب الوقوع را پیش بینی می کند. به گفته جروازی، اهداف استراتژیک واشنگتن فراتر از بالکان است و خواهان «برقراری یک رژیم با شمایل غربی در یوگسلاوی و کوچک کردن آن، و کاستن قدرت و نفوذ صربستان به حداقل است…» 8

در این زمینه، استقرار نیروی آمریكا در جنوب اروپا و مدیترانه نیز قدمی برای گسترش منطقه نفوذ ژئوپلیتیك واشنگتن از دریای بالكان تا منطقه دریای خزر، آسیای مركزی و غرب آسیا است.

در این رابطه، دخالت نظامی ناتو در یوگسلاوی ( نقض قوانین بین المللی) نیز عواقب خطرناکی را به دنبال دارد. به مداخلات نظامی آینده «مشروعیت» می بخشد تا برای تحقق اهداف استراتژیک خود، اقتصادهای ملی را بی ثبات کند و بر اختلافات منطقه ای از طریق تأمین مالی مخفیانه شورش های مسلحانه دامن زند … به عبارت دیگر، درگیری یوگسلاوی شرایطی را ایجاد می کند که زمینه مشروعیت بخشی به مداخلات آینده ائتلاف در «امور داخلی کشورهای مستقل را فراهم می کند. »

تنها مشخصه تحکیم منافع استراتژیک آمریکا در اروپای شرقی، بالکان (و فراتر از آن) گسترش ناتو (با ورود مجارستان، لهستان و جمهوری چک به عنوان اعضای ناتو) نیست، کمتر از دو هفته قبل از آغاز بمباران ها جنگ در یوگسلاوی با انشقاقی خطرناک در صف بندی های ژئوپلیتیک در کشورهای مشترک المنافع همراه شد.

در اواخر ماه آوریل، گرجستان، اوکراین، ازبکستان، آذربایجان و مولداوی توافقنامه ای با واشنگتن امضا کردند و GUUAM را شکل دادند، ائتلافی منطقه ای که به لحاظ استراتژیک در محدوده ثروت نفت و گاز خزر قرار دارد «با پیشنهاد صادرات سوخت به غرب از راه احداثخط لوله ازطریق مولداوی و اوکراین»9 این تقسیم ژئوپلیتیک با بحران یوگسلاوی ارتباطی مستقیم دارد. منطقه در حال حاضر بی ثبات است و تعارضات ناسیونالیستی و جنبش های جدایی طلب از جمله مختصات آن است.

اعضای این بلوک سیاسی نوپا طرفدار ناتو نه تنها به طور تاکتیکی از بمباران یوگسلاوی حمایت کرده اند، بلکه با «همکاری نظامی سطح پایین» با ناتو نیز موافقت کرده اند، در حالی که ناتو اصرار دارد که «این گروه یک اتحاد نظامی علیه کشور ثالث، روسیه، نیست.»10

شکل گیری GUUAM بر اساس منافع نفتی غرب، نه تنها می خواهد روسیه را از ذخایر نفت و گاز در منطقه خزر دور کند، همچنین مسکو را نیز از نظر سیاسی نیز منزوی می کند و در نتیجه صف بندی بالقوه جنگ سرد را دامن می زند. 

جنگ کنترل سلاح های هسته ای را متوقف کرده است

جنگ در یوگسلاوی به شکلی فزاینده مانع از اجرای برنامه های کنترل سلاح های هسته ای شده است که منجر به لغو برنامه مبادله آن شده است «که در پایان سال 2000،