وقتی نیروهای چپ در صحنه نیستند …
وقتی نیروهای چپ در صحنه نیستند …
حرانی که در سال ۲۰۰۸ در غرب آغاز و اغلب بارکود سال ۱۹۲۹ مقایسه میشد، بین علايمضعیف بهبودی وضع و همینطور علايم خطرکماکان پیآمدهای خویش را به دنبال دارد، کهدر مورد کشورها و مناطق مختلف متفاوت است: مسأله همان آفتی است که مارکس دقیقاً تعریفکرده بود و مدافعان سرمایهداری پیشاپیش خیالکردند که برآن فایق آمده اند.
نويسنده: دومنيکو لوسوردو
برگردان: خ. طهوری
منبع: تارنگاشت عدالت
فصل ۱ از بخش نخست کتاب «وقتی نیروهای چپ درصحنه نیستند …» با عنوان:
«فروپاشی یک«واگرایی بزرگ«، آغاز یک واگرایی جدید» درکتابخانۀ «عدالت» منتشر شد.
برای مطالعۀ اين اثر ارزنده به اين نشانی مراجعه کنيد: اینجا
نخست– حمله به دولت اجتماعی، بربریتنواستعماری، جنگ – غرب و عدم حضور نیروهایچپ
۱. فروپاشی یک «واگرایی بزرگ»، آغاز یک واگراییجدید
بحرانی که در سال ۲۰۰۸ در غرب آغاز و اغلب با رکودسال ۱۹۲۹ مقایسه میشد، بین علايم ضعیف بهبودیوضع و همینطور علايم خطر کماکان پیآمدهای خویش رابه دنبال دارد، که در مورد کشورها و مناطق مختلف متفاوتاست: مسأله همان آفتی است که مارکس دقیقاً تعریفکرده بود و مدافعان سرمایهداری پیشاپیش خیال کردند کهبرآن فایق آمده اند. ویرانیای را که از آن بحران ناشیشد نمیتوان نادیده گرفت:
«
در سال ۲۰۱۰ بیش از ۵۰ میلیون شهروندفقیر در ایالات متحده آمریکا وجود داشت،در حالیکه در اتحادیه اروپايی بالغ بربیش از ۱۲۰ میلیون نفر، یعنی یکچهارمجمعیت با خطر فقر و یا رانده شدن بهحاشیه جامعه روبهرو بود.
در سال ۲۰۱۰ بیش از ۵۰ میلیون شهروند فقیر در ایالاتمتحده آمریکا وجود داشت، در حالیکه در اتحادیه اروپايیبالغ بر بیش از ۱۲۰ میلیون نفر، یعنی یکچهارم جمعیت باخطر فقر و یا رانده شدن به حاشیه جامعه روبهرو بود.
(گالینو، ۲۰۱۳:۹) وقتی دولت رفاهی که هرگز در ایالاتمتحده آمریکا وجود نداشت و یا ضعیف بود، در اروپا نیزرفتهرفته تضعیف شود، در آن صورت تعداد فزایندهای ازمردم فقیر، از شبکه اجتماعی که آنها را دربر گیرد و ازآنها حمایت کند، محروم خواهند شد. اخراج و بیکاری ومناسبات کاری پست حاکم خواهد گردید و این تازه همهداستان نیست. همینطور در بین شاغلین به کار نیز مجدداً شبح working
poor هویدا شد به طوری که حتیکسانی که بخت با آنها یاری کرده و کاری پیدا کرده بودند، از فقر در امان نماندند.
…
با کاهش بودجه فرهنگی مدارس دولتی بسیار تضعیفشدند، به طوریکه دو نفر از رهبران دمکراتها مانند بیلکلینتون و اوباما ترجیح دادند دختران خود را به مدارسخصوصی بفرستند. علم و فرهنگ که روزی بهترین راهترقی برای تعداد کمی از اقشار ممتاز بود، مبدل بهوسیلهای شد تا نابرابری جاودانه شود (همانجا)
آری. در واقع:
قربانیان امروز عمدتاً از فرزندان و نوههای طبقه کارگر ومتوسط تشکیل میشود که به ویژه در ایالات متحده از دهه۷۰ با رکود دستمزدها روبهرو بوده اند (…) به سخن دیگر: بحران وقتی میآید تنها دو بار در نمیزند، بلکه وقتی کهدوباره آمد ترجیح می