بازخوانی چند پرونده قتل و جنایت حکومت اسلامی ایران!
بازخوانی چند پرونده قتل و جنایت حکومت اسلامی ایران!
نوشته و ارسالی بهرام
رحمانی
خشونت و جنایت و اعدام و ترور در
ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی در چهار دهه اخیر، بیش از پیش رواج یافته است.
حکومت اسلامی با اعدام، شلاق، توهین بهویژه به زنان در ملاءعام و انظار عمومی، با رفتارهای وحشیانه و تبهکارانه
ماموران رسمی و غیررسمی، علنی و غیرعلنی، همواره کوشیده است تا شهروندانی که
تحمل توهین و تحقیر را نداشته و حاضر نیستند در زندگی شخصی و اجتماعیشان به
قوانین ارتجاعی این حکومت تبهکار گردن بگذارند مرعوب منکوب نماید. از
فعالین سیاسی تا نویسنده و هنرمند با فتواهای روحانیون حکومتی ترور شدهاند. تورم
و گرانی، بیکاری، فقر، فحشا و مواد مخدر، سوءاستفاده از قدرت، فساد
اداری، اقتصادی، اختلاس و رواج رشوهگیری و رشوه دهی، سقوط اخلاقی هولناکی را
در جامعه دامن زده است.
اکنون نه یک پاسدار و زندانبان و شکنجهگر حکومت اسلامی، بلکه یک وزیر شیکپوش اصلاح طلباش با شلیک پنج گلوله به قلب همسر جوانش، مرتکب قتل
شده است. کسی چه میداند که این وزیر در اوایل
انقلاب 57 مردم ایران و در جریان سرکوب این انقلاب، پاسدار و سرباز گمنام امام
زمان و تیرخلاص زن به زندانیان سیاسی بود؟ واقعا باید شعار خیزش جوانان در دی ماه
سال 1396، که گفتهاند «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» را قاب طلایی گرفت و به در و دیوارهای شهرها
و روستاهای ایران آویخت!
محمدعلی نجفی دانشآموخته
کارشناسی ریاضی از «دانشگاه صنعتی شریف» و کارشناسی ارشد ریاضی از «مؤسسه فنآوری
ماساچوست» آمریکا است. او اصلاحطلب است و از جوانی در عرصه سیاست ایران حضور فعال
داشته است. ریاست دانشگاه، وزارت آموزش و پرورش(در سال پایانی دولت «میرحسین
موسوی» و دولت «اکبر هاشمی هاشمی رفسنجانی»)، ریاست سازمان برنامه و بودجه(در
دولت محمد خاتمی)، مشاور رییس جمهوری(در دولت حسن روحانی) و شهرداری تهران تنها
بخشی از سمتها و کارنامه عریض و طویل او در حوزه سیاست است.
محمدعلی نجفی، همچنین در
سال 84 نامزد انتخابات ریاستجمهوری اصلاحطلبان بود. پیش از او اما
جلالالدین فارسی، که زمانی نامزد بالقوه ریاستجمهوری بود، مرتکب قتل شده بود. او
در سال 71 محمدرضا رضاخانی را در یک نزاع به قتل رساند.
همزمان با انتشار عکسها، شایعاتی
درباره خبر ازدواج او با زن جوان شکل گرفت. رابطه «نامشروع» و «ازدواج صیغهای» از
جمله شایعاتی بودند که در مورد این زوج مطرح میشد و زندگی شخصی شهردار سابق را بهویژه
از سوی رقبای سیاسی او، یعنی اصولگرایان، زیر نقد قرار میداد.
اکنون خبر قتل میترا استاد،
همسر محمدعلی نجفی، شهردار سابق تهران مانند بمب در رسانههای ایران و شبکههای
اجتماعی ترکید. خبرگزاریهای ایران ظهر روز سهشنبه هفتم خرداد - 28 مه، گزارش
دادند که همسر دوم محمد علی نجفی، در آپارتمان خود در منطقه سعادتآباد تهران با
شلیک پنج گلوله به قتل رسیده است. به فاصله یک روز پس از آن ویدیوهایی از ورود
نجفی به پاسگاه پلیس، پاسخهایش به پرسشهایی راجع به انگیزه قتل همسرش و خبرنگاری
که اسلحه نجفی را جلوی دوربین خالی میکند و دهها اظهار نظر دیگر در این باره
منتشر شد.
جالبتر آن است که یکی از
اتهاماتی که نجفی برای کشتن همسرش جوانش مطرح کرده است نفوذی بودن اوست. کسی که
تمام عمرش وزیر و وکیل یک حکومت آدمکش بوده است و همواره سر و کارش با اطلاعات و
سپاه و بسیج و غیره بوده است اکنون پس از کشتن زنش مدعی است است که او نفوذی یک
نهاد امنیتی بوده است؟ کسی که با اسلحه زنش کشته است زن نگونبختی که دهها سال از
او کوچکتر بود و احتمالا جویای «نان و نام» هم بود توسط این هیولا کشته شد.
نجفی که یکی از مهرههای اصلی و سرشناس جناح اصلاحطلبان حکومت اسلامی
است اکنون مدعی شده کههمسر جوانش با وازرت اطلاعات
همکاری میکرده است در حالی که هنوز انگیزه این قتل و واقعیتهای
پشت پرده آن، هنوز روشن نشده است و شاید هم به این زودیها
روشن نگردد. کسی نمیداند آیا میترا استاد واقعا با نهادهای امنیتی
همکاری میکرده است؟ آیا او تلهای بوده که اطلاعات سپاه برای شهردار پیشین و
چهره مطرح اصلاحطلبان گذاشته بود، چون پیگیر پروندههای فساد در شهرداری تهران
بوده است؟ آیا انگیزه شخصی بوده است؟ آیا استاد که قرار بود فردای روز
به قتل رسیدناش با انصاف نیوز مصاحبه کند، قصد افشاگری درباره شوهرش را داشته
است؟ افشاگری درباره چه؟
هنوز پاسخ دقیقی به هیچ یک از
این سئوالها داده نشده است.
ظرف دو روز اخیر رسانههای ایران
پر شدند از خبرهایی درباره دو قتل؛ میترا استاد، همسر دوم محمدعلی نجفی، از چهرههای
مطرح اصلاحطلب و شهردار پیشین تهران، و محمد خرسند، امام جمعه کازرون.
چهار قتل در ایران در مدتی کوتاه
اتفاق افتاد و جنجالی شد. یک وکیل و یک روحانی در اردیبهشت، یک امام جمعه و همسر
شهردار سابق تهران در خرداد. بازار شایعه داغ است و انگیزههای واقعی پشت این قتلها
به اطلاع مردم نمیرسد.
محمد خرسند، امام جمعه کازرون،
ساعت سه و نیم بامداد روز چهارشنبه هشتم خرداد 29 مه، در
مقابل خانهاش با ضربات چاقو به قتل رسید. فرمانده انتظامی استان فارس پس از چند ساعت
اعلام کرد: «عامل این جنایت به نام «ح - د» 47 ساله
ساعت 12 ظهر چهارشنبه هشتم خرداد، طی یک عملیات منسجم پلیسی در
مخفیگاهش در شهرستان کازرون شناسایی و با انجام یک عملیات غافلگیرانه دستگیر شد.»
یکی دیگر از جنجالیترین
حوادث، قتل مصطفی قاسمی، طلبهای در همدان بود. این طلبه شنبه هفتم
اردیبهشت 98در نزدیکی در ورودی حوزه علمیه همدان هدف گلوله یک کلاشنیکف قرار
گرفت و کشته شد. او امام جماعت مسجد«حاج کربعلی» و مسئول کتابخانه حوزه علمیه دامغانی همدان بود. یک روز بعد فرمانده انتظامی
همدان از کشته شدن قاتل در جریان تعقیب و گریز با پلیس خبر داد.
نام قاتل بهروز
حاجیلو اعلام شد و خود او نیز در اینستاگرام مسئولیت قتل طلبه همدانی را
بر عهده گرفته بوده است. بهروز حاجیلو پیشتر تصاویری از بدن خالکوبی شده خود را
با اسلحه در اینستاگرام منتشر کرده بود. این قتل واکنشهای گسترده به دنبال
داشت. رسانههای وابسته به اصولگرایان تندرو از جمله روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران، و
روزنامه کیهان «ردپای یک شبکه خزنده» را در این ماجرا «کشف»کردند
و «آبخشور» آن را برخی اصلاحطلبان و «سلبریتیها» دانستند.
روزنامه کیهان نوشت: «دو روزنامه
زنجیرهای و یک خبرگزاری مدعی اصلاحات با ساخت و انتشار این دروغ شاخدار که زائران
عراقی برای عقد موقت زنان ایرانی به مشهد مقدس میآیند! جنجال فراوانی را با هدف
برهم زدن رابطه دو ملت ایران و عراق پدید آوردند که بعد از پیگردهای قضایی و
تحقیقات میدانی ناچار شدند به دروغبافی خود اعتراف کنند! یک هنرپیشه زن دستچندم،
دروغها و شایعات جهتداری را که دقیقا همسو با اهداف اعلام شده دشمنان اسلام و انقلاب و مردم طراحی شده است
به میان میکشد که تازهترین آن، نسبت دادن جهاد نکاح! به یک روحانی و توصیه
به صیغه شدن خانمهای ایرانی برای اعضای حشدالشعبی است! که جعلی بودن آن برملا میشود
ولی آیا این نفرتپراکنی علیه روحانیت، در ترغیب قاتل روحانی شهید همدانی بیتاثیر
بوده است؟»
اشاره کیهان به عباس عبدی، از
تحلیلگران اصلاحطلب است که هشدار
داده بود استفاده از اوباش بهعنوان «ابزار» کاری خطرناک است. او گفته بود: «فراموش
نکنید که این جماعت در چارچوب امنیتی موجود چنین بیپروا رفتار میکنند و رسما و
حتی احمقانه اعلام ترور میکنند، وای به روزی که این پوشش امنیتی برداشته شود. در
این صورت اوباش حرف اول را در شهر خواهند زد.»
اوائل اردیبهشت کشتهشدن یک وکیل دادگستری به نام حمید حاجیان در منطقه کامرانیه تهران
خبرساز شد. او روز چهارشنبه چهارم اردیبهشت 24 آوریل، همراه با زن
همراهش هدف حمله قرار گرفت و به گفته پلیس با شلیک تعداد زیادی گلوله به قتل
رسید. با گذشت بیش از یک ماه هنوز از پشتپرده این قتل خبر دقیقی به رسانهها درز
نکرده است. فقط همینقدر گفته شده که او درگیر پروندههای
اقتصادی بوده است.
محمد شهریاری، سرپرست دادسرای
جنایی تهران، در این باره گفته بود: «برخی از افراد و همکاران حاجیان مدعی شدند که
او در یکسری پرونده مفاسد اقتصادی وکیل
بوده است اما این موضوع هنوز به اثبات نرسیده است و صحت و سقم آن مشخص نیست.»
حمید حاجیان، وکیل دادگستری که
در محله کامرانیه تهران به قتل رسید. ساعتی پس از پخش خبر کشته شدن حاجیان،
در شبکههای اجتماعی از حسین هدایتی، یکی از متهمان پرونده بانک سرمایه، نقل قول
آورده شده که در آخرین جلسه دادگاه خود گفته بوده است: «به سراغ حمید حاجیان
که یک وکیل بانفوذ است و 50 میلیارد تومان پول بنده را خورده و برده است
بروید. حاجیان به من گفت که اگر اسمش را در دادگاه ببرم از من شکایت میکند؛ شاید
فرار آقای یقینی نیز دست ایشان باشد.»
قتل فرشید هکی، حقوق دان و فعال
محیط زیست، روز چهارشنبه 25 مهر 1397-17 اکتبر 2018، در زمانی
رخ داده است که