پیامدهای جنگ با ایران برای ترامپ، آمریکا

پیامدهای جنگ با ایران برای ترامپ، آمریکا


پیامد های جنگ با ایران برای درآمد، امریکا، خاور میانه و جهان

۲۵/۶/۲۰۱۹

اگر آمریکا به ایران حمله کند، نه تنها نظام این کشور، بلکه خاورمیانه و تمام دنیا در آتش این جنگ خواهد سوخت؛ آتشی که اول از همه دامن رژیم صهیونیستی را خواهد گرفت.

سرویس جهان مشرق - طی هفته‌ها و ماه‌های گذشته صحبت درباره جنگ احتمالی میان ایران و آمریکا زیاد شده است. مقامات ایران‌ستیز دولت ترامپ مانند جان بولتون و مایک پمپئو با هدف تحت تأثیر قرار دادن محاسبات جمهوری اسلامی، رسانه‌ها و اندیشکده‌های تندروی آمریکایی برای ایجاد رعب و وحشت در افکار عمومی ایران و جهان، رسانه‌های معاند خارج‌نشین مانند آمدنیوز به امید ناامید کردن مردم ایران، و رسانه‌های داخلی مغرض مانند هفته‌نامه «صدا» به منظور ایجاد جو روانی در جامعه تلاش می‌کنند تا مردم را متقاعد نمایند که «سایه جنگ» بالای سر کشور قرار دارد.


پیامدهای جنگ با ایران برای دولت ترامپ و نظام آمریکا جبران‌ناپذیر خواهد بود (+)


تیتر دوراهی «جنگ و صلح» روی جلد «صدا»ی هوچی‌های آمریکایی در داخل کشور (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› «صدا»ی رپرتاژ ایرانی برای نیروهای تروریستِ آمریکا 

مشرق طی روزهای گذشته با انتشار دو قسمت از یک مجموعه گزارش تحت عنوان «جنگ نظامی یا جنگ روانی» ابتدا ثابت کرد که مقدمات جنگ میان ایران و آمریکا ابداً فراهم نیست (گزارش مشرق را از این‌جا بخوانید) و سپس نشان داد که حتی اگر مقدمات این جنگ فراهم هم بشود، باز آمریکا نه امروز و امسال بلکه دست‌کم تا سال‌های سال توانایی ورود به جنگ با ایران را ندارد (گزارش مشرقرا از این‌جا بخوانید). گزارش پیش رو سومین قسمت از این مجموعه گزارش است که در آن قصد داریم بررسی کنیم که پیامدهای هرگونه اقدام نظامی توسط آمریکا علیه ایران برای شخص ترامپ، نظام آمریکا، منطقه خاورمیانه و تمام دنیا چه خواهد بود. مشرق طی روزهای آینده یک گزارش پیوست به این مجموعه را نیز منتشر خواهد کرد که در آن برخی نکات باقی‌مانده و سؤالات مهم درباره قدرت نظامی ایران و منطق متفاوت جنگ احتمالی میان واشینگتن و تهران با جنگ‌های متعارف دیگر بررسی شده‌اند.

در همین‌باره بخوانید:

›› آیا مقدمات جنگ ایران و آمریکا فراهم است؟

›› آیا آمریکا توان حمله نظامی به ایران را دارد؟

›› ۹ سؤال درباره جنگ احتمالی ایران و آمریکا

اگرچه مقدمات جنگ میان ایران و آمریکا فراهم نیست و آمریکا هم تحت هیچ شرایط منطقی‌ای امکان حمله به ایران را ندارد، اما در این گزارش فرض می‌کنیم یکی از دولت‌های آمریکا (چه ترامپ و چه رؤسای‌جمهور بعد از او) بدون آن‌که دنیا را به این جنگ متقاعد کرده یا به سرنوشت نهایی آن اندیشیده باشد، در یک تصمیم جنون‌آمیز یکی از سناریوهای حمله به ایران را انتخاب کرده است. با این فرض، تنها سؤالی که پیش روی مقامات آمریکایی باقی می‌ماند آن است که حمله نظامی یا جنگ با ایران چه پیامدهایی به دنبال خواهد داشت. در این‌جا برخی از مهم‌ترین پیامدهای درگیری نظامی میان آمریکا و ایران را برای ترامپ، آمریکا، خاورمیانه و دنیا فهرست کرده و درباره آن‌ها توضیح داده‌ایم.

در صورت جنگ با ایران چه بلایی سر ترامپ می‌آید؟

طبیعتاً بررسی پیامدهای جنگ احتمالی با ایران برای رئیس‌جمهور کنونی آمریکا اهمیت زیادی دارد. ترامپ حتی اگر به پیامدهای جنگ با ایران برای کشورش و دنیا هم اهمیتی ندهد، قطعاً برایش مهم است که حمله به ایران چه بلایی بر سر خودش خواهد آورد. مهم‌ترین پیامدهای چنین تصمیمی برای ترامپ از این قرارند:

◄ انتخابات ۲۰۲۰

ترامپ از ماه‌ها قبل تبلیغات برای انتخاب مجدد در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا را آغاز کرده است. در حالی که هنوز بیش از یک سال و نیم از دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ باقی مانده، باید پرسید جنگ احتمالی با ایران در این مدت چه تأثیری روی شانس انتخاب مجدد او خواهد گذاشت. جنگ می‌تواند دو تأثیر کاملاً متضاد بر شانس موفقیت یک رئیس‌جمهور برای انتخاب مجدد داشته باشد. معمولاً دو نوع جنگ به نفع رئیس‌جمهور در هر کشوری است: اولاً جنگی که ناعادلانه علیه کشور تحمیل شود، و دوماً جنگ خارجی‌ای که برای افکار عمومی داخلی توجیه‌پذیر و روی هم رفته یک «جنگ تمیز» (بدون هزینه و تلفات گسترده) باشد. این‌گونه جنگ‌ها (به خصوص نوع اول) موجب بروز تأثیر یا سندرم «وحدت حول پرچم [۱] » (جزئیات بیش‌تر) و در نتیجه سبب تقویت جایگاه و افزایش محبوبیت رئیس‌جمهور می‌شوند.


ترامپ با حمله به ایران شانس خود در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا را از دست خواهد داد (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› سیاست‌های احمقانه اوباما جنگ را در خاورمیانه شعله‌ور کرده است 

به عنوان نمونه، حوادث ۱۱ سپتامبر (اگرچه نه تنها یک جنگ محسوب نمی‌شود، بلکه یک عملیات پرچم دروغین بود، اما) محبوبیت جورج بوش پسر، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، را به میزان باورنکردنی و بی‌سابقه‌ای افزایش داد. بوش تا روز ۱۰ سپتامبر تنها ۵۱ درصد مقبولیت داشت، اما تنها ۱۱ روز پس از این حوادث محبوبیت او با افزایش ۳۹ درصدی به ۹۰ درصد رسید که بیش‌ترین مقبولیت یک رئیس‌جمهور در تاریخ آمریکا محسوب می‌شد [۲] ۱۱ سپتامبر چک سفیدی بود که به دست بوش دادند، اما اشتباه رئیس‌جمهور آمریکا این بود که این چک را با گفتن دروغ «سلاح‌های کشتار جمعی» و حمله به عراق نقد کرد. بسیاری از کارشناسان معتقدند محبوبیت بوش پس از ۱۱ سپتامبر زمینه‌ساز آغاز «عملیات آزادسازی عراق» در سال ۲۰۰۳ شد.

آمار محبوبیت بوش حتی در اوایل جنگ عراق نیز جهش محسوسی داشت و از ۵۸ درصد طی روزهای منتهی به آغاز جنگ به ۷۱ درصد در اولین روزهای حمله به عراق رسید، اما دلیل این افزایش محبوبیت را شاید بتوان تشنگی آمریکایی‌ها برای یک جنگ پس از حوادث ۱۱ سپتامبر دانست. انکارناپذیر است که بخشی از مردم این کشور به هر دلیلی تصور می‌کردند حمله به عراق در جهت سیاست به‌اصطلاح «جنگ جهانی علیه تروریسم» دولت بوش پس از ۱۱ سپتامبر است. با این حال، خیلی زود پرده این توهم از مقابل چشمان مردم آمریکا کنار رفت و جورج بوش نهایتاً طی هفته‌های انتهایی دولتش با ثبت رقم ۲۵ درصد محبوبیت [۳] ، به همان رئیس‌جمهور منفوری تبدیل شد که بارها [۴] طی دوران ریاست‌جمهوری‌اش اثبات کرده بود هست [۵] .


دیدار سال ۲۰۰۲ جورج بوش پسر (راست)، رئیس‌جمهور وقت آمریکا با اعضای کنگره آمریکا، از جمله دنیس هاسترت (وسط) رئیس مجلس نمایندگان، با هدف مقدمه‌چینی برای جنگ عراق (+)

چنان‌که گفته شد، تئوری وحدت حول پرچم در مورد جنگ‌هایی به کمک رئیس‌جمهور آمریکا می‌آید که در آن‌ها تلفات زیادی به نیروهای آمریکایی تحمیل نشود. آن‌چه اصطلاحاً یک «جنگ کثیف» نامیده می‌شود، قطعاً در صورت درگیری نظامی آمریکا با ایران، دامن‌گیر ترامپ خواهد شد. چنان‌که در قسمت دوم این مجموعه گزارش توضیح داده شد (جزئیات بیش‌تر) و پایگاه آمریکایی «واکس» نیز خاطرنشان کرده است (جزئیات بیش‌تر)، جنگ با ایران به هیچ عنوان با جنگ با عراق قابل‌مقایسه نیست. (در این‌باره در گزارش پیوست این مجموعه گزارش نیز که به زودی در مشرق منتشر خواهد شد بیش‌تر خواهید خواند.) در حالی که جنگ عراق عموماً یک «جنگ کثیف» تلقی می‌شود که نهایتاً به محبوبیت جورج بوش پسر آسیب شدیدی وارد کرد، جنگ ایران با ابعاد چندین برابر بزرگ‌تر و درگیری‌های نظامی چندین برابر کثیف‌تر می‌تواند به معنای بسته شدن پرونده ریاست‌جمهوری ترامپ در خوش‌بینانه‌ترین حالت پس از پایان دوره چهارساله اول باشد؛ اگر کار به استیضاح و برکناری او نکشد.اما آیا احتمال جنگ میان ایران و آمریکا در دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ وجود دارد؟

◄ برَند «ترامپ»تأثیر مخرب آغاز یک جنگ نظامی با هر کشوری و به خصوص با ایران بر شانس انتخاب مجدد ترامپ تقریباً تضمین می‌کند که طی مدت باقی‌مانده از دور اول ریاست‌جمهوری وی هیچ‌گونه درگیری نظامی میان دو کشور اتفاق نخواهد افتاد. با این حال، آیا این گمان که متأسفانه در بخشی از افکار عمومی و حتی بعضاً ناظران مسائل بین‌المللی به وجود آمده، مبنی بر این‌که ترامپ در دوره دوم و آخر ریاست‌جمهوری‌اش خطرناک‌تر خواهد شد، صحت دارد؟ به عبارت دیگر، آیا ممکن است ترامپ از آن‌جایی که در صورت انتخاب مجدد دیگر به فکر نظر مردم آمریکا در دور دوم ریاست‌جمهوری‌اش نخواهد بود، به جنگ ایران برود؟ این تصور غلط نتیجه فراموش کردن بدیهی‌ترین ویژگی هویتی ترامپ است: ترامپ یک تاجر است نه یک سیاستمدار. برای ترامپ نه سیاست مهم است، نه امنیت بین‌المللی و نه حتی امنیت آمریکا به خودی خود تا جایی که منافع شخصی او به خطر نیفتند. برای ترامپ تنها ثروت و شهرت خودش است که اهمیت دارد.


ترامپ بیش از آن‌که یک شخصیت سیاسی باشد، یک برند تجاری است (+)

لازم به یادآوری است که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۱۶ آمریکا معتقد بودند ترامپ برای رسیدن به ریاست‌جمهوری در انتخابات آمریکا شرکت نکرده بلکه برای رسیدن به شهرت بیش‌تر پا به عرصه این رقابت گذاشته است. «مایکل وولف» در بخشی از کتاب مشهور «آتش و خشم» که به شدت مورد انتقاد ترامپ هم قرار گرفت، درباره اطمینان و حتی آرزوی ترامپ برای شکست در انتخابات سال ۲۰۱۶ می‌نویسد:

ترامپ بعد از شکست، هم به شکل دیوانه‌واری مشهور می‌شد و هم شهید [مبارزه علیه] «هیلاریِ فاسد» [عبارتی که ترامپ در رقابت‌های انتخاباتی برای اشاره به کلینتون استفاده می‌کرد]. دختر او «ایوانکا» و دامادش «جرِد» به افراد مشهور بین‌المللی تبدیل می‌شدند. «استیو بَنِن» [استراتژیست ارشد و برکنارشده کمپین ترامپ] عملاً رئیس جنبش «تی پارتی» می‌شد. «کِلی‌ان کانوی» [مدیر وقت کمپین و مشاور کنونی ترامپ] می‌توانست ستاره برنامه‌های خبری تلویزیونی شود. «ملانیا ترامپ» [همسر ترامپ] هم که شوهرش به او اطمینان داده بود رئیس‌جمهور نخواهد شد، می‌توانست بار دیگر به ناهار خوردن‌های نامحسوس خود [بدون توجه رسانه‌ها] بازگردد. [به این ترتیب]، شکست، کار همه را راه می‌انداخت. شکست، پیروزی بود [۶] 

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی‌کند. 

فایل آن‌را از اینجا دانلود کنید: video/mp4

تغییر چهره ملانیا از «شاد مصنوعی» به «ناراحت واقعی» در مراسم تحلیف ترامپ؛ گفته می‌شود همسر ترامپ از پیروزی او ناراحت بوده است [دانلود] 

به نوشته وولف، ترامپ حتی پس از یک ماجرای ناگوار طی رقابت‌های انتخاباتی، به همسرش وعده داده بود که در انتخابات پیروز نخواهد شد:

نیویورک‌پست توانسته بود به تصویری برهنه و منتشرنشده از ملانیا ترامپ دست پیدا کند که همسر ترامپ آن را در اوایل شغل مدلینگش انداخته بود؛ تصویری که همه به استثنای خود ملانیا فکر می‌کردند خود ترامپ احتمالاً آن را لو داده است. [بعد از انتشار این تصویر] ملانیا با حالتی تسلی‌ناپذیر با ترامپ مواجه شد. آیا آینده این‌گونه است؟ وی به ترامپ گفت که نمی‌تواند چنین آینده‌ای را تحمل کند. ترامپ به روش معهود خود پاسخ داد: «شکایت می‌کنیم!» و ملانیا را به وکلایش سپرد. اما خود ترامپ نیز به طرزی غیرمعمول، [ظاهراً از شرکت در انتخابات] پشیمان بود. به ملانیا گفت فقط کمی بیش‌تر [تحمل کند]، چون همه این‌ها ماه نوامبر [۲۰۱۶، بعد از برگزاری انتخابات] تمام می‌شود. ترامپ همچنین یک ضمانت متقن هم به همسرش داد: تحت هیچ شرایطی امکان نداشت که در انتخابات پیروز شود... شب انتخابات، کمی بعد از ساعت ۸، وقتی به نظر می‌رسید این سناریوی غیرمنتظره (که ترامپ ممکن است واقعاً پیروز شود) دارد محقق می‌شود، «دونالد جونیور» [پسر ترامپ] به یکی از دوستانش گفت که چهره پدرش، یا «دی‌جی‌تی» [مخفف دونالد جان ترامپ] چنان‌که خود دونالد جونیور او را می‌نامد، به گونه‌ای شده بود که گویی جن دیده است. ملانیا هم داشت اشک می‌ریخت؛ اشک‌هایی که از روی خوشحالی نبودند [۷] .


 تجسمی از چهره جن‌دیده ترامپ و اشک‌های ملانیا پس از اعلام نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۱۶