وقتی نیروهای چپ در صحنه نیستند … بخش ۹ و ۱۰
وقتی نیروهای چپ در صحنه نیستند … بخش ۹ و ۱۰
نويسنده: دومنيکو لوسوردو
برگردان: خ. طهوری
تارنگاشت عدالت
فصل ۹ از بخش نخست کتاب «وقتی نیروهای چپدر صحنه نیستند …» با عنوان:
«در راه یک جنگجهانی نوین؟» در کتابخانۀ «عدالت» منتشر شد.
برای مطالعۀ اين اثر ارزنده به اين نشانی مراجعه کنيد
۹. در راه یک جنگ جهانی نوین؟
شبح هیروشیما
هزینه های انسانی و اجتماعی کوشش برای احیای
خاورمیانه متناسب با مقتضیات استراتژیکی و ژئوپولیتیکی ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی که به شدت به
سنن استعماری
چسبیده اند، روزبه روز بیش تر میشود. ولی این کوشش کجا متوقف خواهد شد؟
آیا جنگ ایران رانیز دربر خواهد گرفت؟ و وعده انتقال بخش عظیمی ازدستگاه نظامی ایالات متحده به سوی اقیانوس آرام و چین(که هماکنون بعضاً صورت گرفته) به چه معنی است؟
ما باز به یاد سخنان روزولت که در بالا ذکر شد، میافتیم. در پیشنمای «چهار آزادی» ضروری، در کنار «آزادی ازنیاز»، همینطور «آزادی از ترس»freedom of fear قرار داشت. پیششرط تحقق این خواست، «کاهش
تسلیحات درسطح جهان بود، که در هیچ نقطهای از جهانملتی نتواند به همسایه خود تجاوز و حمله کند.»
این پلمیکرایش سوم را منظور میداشت و مبین ترس و خشم
گسترده بود.
هدفهای نوین سیاست های تجاوزکارانههیتلر کدام خواهند بود؟
در وضعیتی که ترس و خطر جنگوجه مشخصه آن است، سخن گفتن از آزادی به چه معنیاست؟ دیگر ممکن نبود لذت واقعی آزادی را در بعد ملیمتصور شد و لازم بود که اجماع بینالمللی را در نظرگرفت. بدیهی است که چارچوبهای سیاسی امروزی کاملاًمتفاوت است ولی طعنه روزگار بیرحم است:
کشوری که در آن «آزادی از ترس» فرموله شد، به تازگینشان داده که مصمم است آزادی نامبرده را نه تنها درعمل، بلکه همینطور در تئوری نابود کند!
برای روزولت هیچکشوری در هیچ نقطه از جهان نباید قادر میبود بی مجازات همسایه خود را از موضع برتریِ نظامیِچیرگیناپذیر تهدید و یا مرعوب کند.
در این روزها اینایالات متحده آمریکاست که بیتفاوت از اینکهريیسجمهور آن جمهوری خواه و یا دمکرات باشد صراحتاً
در صد است به قدرت نظامی سرکوب کنندهای برسد و یا قدرتی داشته باشد که بتواند به هر کشوری در هر گوشه ازجهان هرگاه که اراده کند حمله برد و آن را ویران کند.
برای نابود کردن رادیکال «آزادی از ترس» آمریکا شبکهگستردهای از پایگاههای نظامی در دریاها و خشکیهاتأسیس نموده که سرتاسر کره زمین را دربر میگیرد. این رفتار درعمل مطابق با تئوری است که ایدهآل گرانبهای
روزولت در مورد تعادل و توازن را به سخره
میکشد.
برعکس، اطمینان خاطر داده میشود امنیت جهان درسطح نظامی در صورت عدم وجود
هرگونه تعادلی، به معنی تفوق مطلق غرب و قبل از همه کشور رهبری کنندهآنرا تضمین میکند. کوتاه بگوییم: لغو «آزادی از ترس» به قدری با موفقیت از کاتالوگ حقوق بشر صورت
گرفت که حتی قطع نامهها و اظهارات سازمانهایی که دفاع و تقویت حقوق بشر را
از وظایف اصلی خود به شمار میآورند، ازمخیلهها زدوده شده است.
در دهههای اخیر کشورهای کوچک با فنآوری عقبمانده وناتوان از دفاع واقعی مورد حمله
و بمباران قرار گرفته وتکه تکه شدند. دخالتهای نظامی پیدر پی بر اعتماد به نفس و تکبر
پیروز مندان افزود و شاید حتی همبستگی درونی را تثبیت نمود
و از این طریق توجه عموم از بحران اقتصادی را منحرف ساخت. ولی امروز واشنگتن فشار راافزایش میدهد. در آغاز قرن جاری یک تاریخشناس موفقآمریکایی کتاب خود را که به «سیاست قدرتهای بزرگ» اختصاص داده شده بود به پایان رساند و از دولت متبوع
خویش خواستار شد در قبال چین سیاست تحدیداقتصادی اعمال دارد: