تغییر اقلیم یا تغییر نظام؟

تغییر اقلیم یا تغییر نظام؟

سوسياليسم ويا انقراض

 

جهان «توسعه یافته» به هزینه مردم و منابع جنوب جهانی توسعه می‌یابد. کشورهای جنوب جهانی ذاتاً فقیر نیستند: آن‌ها منابع طبیعی بسیاری دارند. امپریالیسم آن‌ها را با استثمار کارگران‌شان، غارت منابع‌شان فقیر نگه می‌دارد– در گذشته از طريق استعمار، امروز از طريق سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و کار ارزان؛ در سوی دیگر، سوسیالیسم به سود خیر عمومی عمل می‌کند. هر کاری که صورت می‌گیرد به سود جامعه به مثابه یک کل است. سوسیالیسم تنها راه متوقف ساختن فاجعه زودهنگام است. دو راهی این است:

سوسیالیسم یا انقراض.

منبعصدای سوسیالیستی

نویسندهجیمی دوران

منتشره در تارنگاشت عدالت

جهان بر سر یک دو راهی قرار دارد. ما می‌توانیم نظام را تغییر دهیم، یا نظام اقلیم ما را به طرز فاجعه‌باری تغییر خواهد داد.

یک پژوهش جدید به وسیله سازمان جهانی هواشناسی نشان داده است که گرمایش جهانی علی‌رغم اقداماتی که برای متوقف ساختن آن صورت گرفته موازی با رشد در سرمایه‌داری افزایش می‌یابد.

در نتیجۀ آسیبی که سرمایه‌داری به محیط زیست ما وارد آورده یک بدهی محیط زیستی عظیمی به طبیعت وجود دارد. اگر خواهان بقای خود هستیم این بدهی باید پرداخت شود، زیرا ما با سرعت به سوی نقطه غیرقابل بازگشت می‌رویم.

اگر ما پخش گاز کربنیک یک کشور سرمایه‌داری را با فقیرترین مناطق روی زمین مقایسه کنیم، به عنوان مثال، جمعیت ایرلند هر سال به اندازه ۴۰۰ میلیون مردم فقیر در جهان گاز کربنیک به جوّ زمین می‌فرستداین در سراسر جهان سرمایه‌داری تکرار می‌شود.

جهان "توسعه یافته" به هزینه مردم و منابع جنوب جهانی توسعه می‌یابدکشورهای جنوب جهانی ذاتاً فقیر نیستندآن‌ها منابع طبیعی بسیاری دارندامپریالیسم آن‌ها را با استثمار کارگران‌شان، غارت منابع‌شان فقیر نگه می‌ دارد– در گذشته از طريق استعمار، امروز از طريق سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و کار ارزان؛ و اگر آن‌ها از خط تأمین منافع امپریالیسم دنباله‌روی نکنند، برای آن‌ها از طريق جنگ و تغییر رژیم "دمکراسی" و در پی آن "وام‌ها"، سرمایه‌گذاری‌ها، و بدهی اجتناب‌ ناپذیر برای بازسازی آورده می‌شود.

امپریالیسم میلیون‌ها نفر را به قتل رسانده و میلیون‌ها نفر دیگر را در فقر مطلق نگه داشته است. اکنون، امپریالیسم با حرص بی‌پایان خود هستی کل بشر و سیاره‌ای را که در آن زندگی می‌کنیم، تهدید می‌کند.

سرمایه‌داری می‌تواند فقط به ضرر ديگران پیشرفت کندسرمایه‌داری بخشی از راه‌حل نخواهد بودراه‌حل‌هایی که هم‌اکنون از جانب سرمایه می‌آید به سود آن‌ها است: "فن‌آوری جدید ،  "رشد سبز"، یا به سخن دیگر، شیوه‌ های جدید آفرینش سود بیش‌تر و درآمد بیش‌تر از طريق کالایی کردن فاجعه اقلیمی.

در سرمایه‌داری همه چیز کالا است: مرگ، بدهی، فاجعه، فقر، و بله– تغییرات اقلیمی: همگی راه‌های افزایش درآمد و کسب سود بیش‌تر هستند.

پیشنهاد دیگر افزودن مالیات کربن بر قیمتی است که آن‌ها از استثمار منابع دیگر از ما می‌گیرند، در حالی‌که خود آن‌هاـ استثمارکنندگان، منشأ فاجعه ـ مالیات نمی ‌پردازند یا مالیات ناچیزی می‌پردازندآن‌ها همه قدرت را در دست دارند، زیرا آن‌ها با دادن یارانه به سیاست‌مداران، احزاب سیاسی، و انتخابات همه تصمیم‌های سیاسی را کنترل می‌کنند.

دولت‌ها به سود طبقه سرمایه‌دار که مالک اقتصاد است و قوانین استخدامی را کنترل می‌کند عمل می‌کنند.

طبق معمول، سرمایه‌داری در صدد است از بحران بهره‌برداری کند، زیرا هیچ بحرانی وجود ندارد که سرمایه‌داری قادر به حل آن نباشدبه شرط آن‌که طبقه کارگر هزینه آن‌را بپردازداین نظام نفرت‌انگیز، در حالی که وارد آخرین مرحله خود می‌شود، در راه‌حل‌ های خود از رویارویی با واقعیت فرار می‌کند.

گاهی اوقات لازم است که مردم برای بیدار شدن و دیدن خطر واقعی– منبع، علت مشکل و نه صرفاً نشان آن– به مغاک خیره شوندشخص هنگامی‌که با تخلیه اجباری از خانه، دستمزد پایین، یا تبعیض روبه‌رو می‌شود پی می‌برد که مذهب، ملیت، رجحان جنسیتی کارفرما، مالک یا دولت نیست که علت مشکل استخصلت آن‌ها و شیوه برخورد آن‌ها به شما، و رابطه‌ای که شما با آن‌ها دارید، علت استتحت سرمایه‌داری، همه این روابط استثماری استاین روابط برای حداکثر نمودن سود طبقه سرمایه‌دار عمل می‌کنندیک طبقه بر طبقه دیگر مسلط استآن‌ها اهمیت نمی‌دهند برای رسیدن به حداکثر سود چه آسیب‌های وارد می‌شود.

نتایج این‌را می‌توان در همه جا دیددر مسکن، اشتغال موقت، نابرابری، و فقراین بار طبقه کارگر هزینه یک بحران دیگر سرمایه‌داری را نخواهد پرداخت