اکتبر۱۹۱۷انقلاب جاودانه در تاریخ مبارزه طبقاتی
حسین بهادری
اکتبر۱۹۱۷انقلاب جاودانه در تاریخ مبارزه طبقاتی
انگلس درسال
۱۸۸۳ در پیشگفتار نسخه آلمانی کتاب مانیفست حزب کمونیست می نویسد: سراسر تاریخ عبارت بوده است از
تاریخ مبارزات طبقاتی، مبارزه بین استثمارکنندگان و استثمار شوندگان، بین طبقات
حاکم و محکوم درمدارج گوناگون تکامل اجتماعی و نیزاینکه اکنون این مبارزه به جائی
رسیده است که طبقه استثمار شونده و ستمکش (پرولتاریا) دیگر نمیتواند از یوغ طبقه
استثمار کننده (بورژوازی) رهائی یابد، مگر آنکه درعین
حال تمام جامعه را برای همیشه از قید استثمار و ستم و مبارزه طبقاتی خلاص کند.
اين
فکر اساسی کاملاً و منحصراً متعلق به مارکس است. پرولتاریای روسیه به رهبری لنین
این نظر مارکس را در انقلاب اکتبر با به زیر کشیدن بورژوازی از اریکه قدرت سیاسی
عملي كرده وطبقه کارگر و مردم روسیه را از قید استثمار سرمایه داری رها ساخت.
از
این منظر انقلاب اکتبر نقطه عطفی ست در تمام مناسبات اجتماعی وسیاسی روسیه وجهان
كه درعمل با تاثیرات خود دنیا را تکان داد. با تغییراتی که از گنگره ۱۷ و۱۸ در
حزب بلشویک شروع شد تا فرو ریختن دیوار برلین درسال ۱۹۸۹وبدنبال آن فروپاشی شوروی در۱۹۹۱
کره زمین لرزید و کاملا وارونه شد.
در
این دنیای وارونه برای درس آموزی از گذشته ضرورت دارد نگاهی دوباره داشته باشیم به
اوضاع جهان در آستانه انقلاب اکتبر، پروسه شکل گیری انقلاب، تاثیرات آن بخصوص بر حقوق
زنان و جامعه ایران، قیام های برآمد از تاثیرات انقلاب اکتبر در ایران، مخالفت ها
با انقلاب اکتبر.
اشاره
به اوضاع جهانی در استانه انقلاب اکتبر از این منظر حائز اهمیت است که شرایط
امروزی جهان شباهت های زیادی با آن دوران دارد. امروز سرمایه داری می خواهد بحران
اقتصادی، سیاسی و ساختاری خود را با ادامه دادن به جنگ های منطقه ای موجود و گسترش
آنها حل کند.
نگاهی
به خاورمیانه نشان می دهد در جنگ های نیابتی قدرت های امپریالیستی و مرتجعین منطقه
ائی برای نفوذ هر چه بیشتر در منطقه، کشورهای عراق سوریه، یمن را به ویرانه تبدیل
کرده اند. همین طور در آستانه ی انقلاب
اکتبر، کشورهای سرمایه داری درسال ۱۹۱۴ تحت نام دفاع از میهن جنگ جهانی اول را
شروع کردند. اما در واقعیت این جنگ برای
تقسیم مجدد جهان بود.
رهبران
انترناسیونال دوم و دیگر شرکا با تزهای من در آوردی و تبلیغات، آتش بیار
معرکه شدند. کشورهای سرمایه داری برای به دست
آوردن مناطق تحت نفوذ و مستعمرات از مردم جهان به ویژه کارگران و زحمتکشان به
مثابه گوشت دم توپ استفاده کردند. این جنگ امپریالیستی – نه
میلیون و نهصد و یازده هزار(۹۹۱۱۰۰۰) کشته،
بیست و یک میلیون و دویست ونوزده هزار و پانصد(۲۱۲۱۹۵۰۰) زخمی و هفت میلیون هفتصد و
پنجاه هزار – مفقود اثر به جا گذاشت.
در
این زمان هشتاد و پنج درصد جمعیت روسیه به کشاورزی تحت سلطه زمین داران و کولاکها
وابسته بود. کارگران صنایع تولیدی در شرایط سخت
با بیش از۱۲ساعت برای کمترین دستمزد روزانه کار می کردند. یک
سوم کارگران زن بودند و دستمزدشان نصف دستمزد مردان بود. هیچ قانون کاری برای زنان وجود
نداشت. فقط ۱۷ درصد زنان باسواد بودند. طول عمر متوسط زنان ۳۴ سال بود. جنگ باعث کشته شدن هزاران نفر در
جبهه ها، گرسنگی و بی خانمانی در روستاها و شهرها شده بود. کمبود مواد غذایی عرصه را بر کارگران
و زحمتکشان روستائی و شهری تنگ کرده و جان هزاران کودک را گرفته بود.
در
چنین وضعی و در بحبوحه جنگ، لنین پیشاپیش حزب بلشویک «تبدیل جنگ جهانی به جنگ داخلی» را ، تنها راه رهائی از جنگ،
گرسنگی، بی خانمانی و برقراری صلح دانست.
او راهکار را در شکست بورژوازی
خودی اعلام کرد و کسب قدرت سیاسی را در پروسه یک قیام همگانی در برابر
کارگران، دهقانان و مردم زحمتکش روسیه و جهان قرار داد.
پیش
در آمد انقلاب اکتبر به قدرت رسیدن الکساندر کرنسکی در فوریه ۱۹۱۷ بود.
در
اواخر فوریه ۱۹۱۷با پابندی کرنسکی به ادامه جنگ امپریالیستی جرقه انقلاب زده شد.
در
۲۳ فوریه با پیوستن زنان کارگر نساجی به تظاهرات مطالباتی زنانی از قشرهای مختلف
جامعه که با شعار «غذا برای کودکان مدافعان میهن» برای به دست آوردن تکه نانی
برای سیر کردن شکم فرزندان گرسنه خود شروع شده بود، تبدیل به شعارهای