«با تهدید وزارت اطلاعات»، مراسم قربانیان قتل‌ های زنجیره‌ ای لغو شد!

بهرام رحمانی

«با تهدید وزارت اطلاعات»، مراسم قربانیان قتل‌ های زنجیره‌ ای لغو شد!

قصه نیستم که بگویی

نغمه نیستم که بخوانی

صدا نیستم که بشنوی

یا چیزی چنان که ببینی

یا چیزی چنان که بدانی

من درد مشترکم

مرا فریاد کن!

(احمد شاملو)

وزارت اطلاعات حکومت اسلامی ایران، امروز ١٤ آدر ١٣٩٨ - ٥ دسامبر ٢٠١٩ نیز همانند سال های گذشته از برگزاری گرامی داشت مختاری و پوینده، این دو جان باخته راه آزادی و برابری، جلوگیری کرد.

 

«با تهدید وزارت اطلاعات»، مراسم قربانیان قتل‌ های زنجیره‌ ای لغو شد.


روابط عمومی کانون نویسندگان ایران روز چهارشنبه، ۱۳ آذرماه ١٣٩٨، در اطلاعیه‌ ای اعلام کرد که در پی تماس وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی مجبور به لغو مراسم گرامی داشت دو نویسنده قربانی قتل‌ های زنجیره‌ ای، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، شده است.

در اطلاعیه روابط عمومی کانون نویسندگان، آمده است که «از وزارت اطلاعات با چند نفر از اعضای هیئت دبیران کانون تماس گرفتند و هشدار دادند که با مراسم اعلام شده با شدت و خشونت برخورد خواهد شد.»

در پی انتشار اطلاعیه تازه کانون، رضا خندان (مهابادی) در گفت ‌و گو با رادیو فردا خبر داد که وزارت اطلاعات به کانون نویسندگان اعلام کرده است که «به دلیل شرایط خاص کشور» از تامین امنیت و سلامت شرکت‌ کنندگان در مراسم سال گرد محمد مختاری و محمدجعفر پوینده ناتوان است و به طور ضمنی تهدید کردند که مراسم برگزار نشود.

رضا خندان، هم چنین گفت تهدید وزارت اطلاعات در مورد برگزاری مراسم هر سال انجام می ‌شود، اما «امسال شدت و حدت این تهدیدها بیش تر از سال‌ های پیش بود به طوری که مایه نگرانی شد.»

پیش تر کانون نویسندگان ایران در بیانیه ‌ای خبر داده بود که قصد دارد مراسم گرامی داشت این «دو نویسنده‌ آزادی خواه» را در روز جمعه، ۱۵ آذر، بر مزار آن ها در گورستان امامزاده ظاهر کرج برگزار کند.

در سال‌ های گذشته نیز نیروهای امنیتی مانع برگزاری مراسم سال گرد قربانیان قتل ‌های زنجیره‌ ای شده‌ بودند.

سال گذشته نیز ماموران امنیتی از برگزاری مراسم گرامی داشت محمد مختاری و محمدجعفر پوینده جلوگیری کرده بودند. ماموران امنیتی حتی راه ‌های رسیدن به گورستان را مسدود کرده بودند و به هیچ‌ کس، حتی خانواده قربانیان و اعضای کانون نویسندگان، اجازه ورود ندادند و افرادی را هم که زودتر از ماموران امنیتی وارد این گورستان شده بودند، بیرون کردند.

کم تر از یک هفته پیش کانون نویسندگان ایران در بیانیه ‌ای به مناسبت روز مبارزه با سانسور با اشاره به اعتراضات اخیر و قطع اینترنت تاکید کرده بود که حکومت با اجرای «اینترنت ملی» تلاش دارد تا «رسانه حاکم تنها صدایی شود که حق سخن و حکم راندن بر مردم را دارد.»

کانون نویسندگان ایران، ١٣آذررا روز مبارزه با سانسور اعلام کرده است. یازده سال پیش در آبان ۱۳۸۷ کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیه روز ۱۳ آذر هر سال را به یاد و نکوداشت کوشش‌ های سانسور ستیزان، به ‌ویژه جعفر پوینده و محمد مختاری، روز مبارزه با سانسور اعلام کرد. از آن پس کانون برای گرامی ‌داشت این مناسبت، هر سال برنامه‌ هایی به ‌اجرا  درآورده است؛ از جمله انتشار بیانیه. روز نهم آذر، نیز کانون برای بزر گداشت روز مبارزه با سانسور بیانیه‌ منتشرکرد. در بخشی از این بیانیه آمده است:

«آذرماه امسال در حالی به پیشواز روز مبارزه با سانسور- اعلام‌شده توسط کانون نویسندگان ایران - می ‌رویم که جای‌ جای ایران داغدار فجایعی است که از رویارویی مردم با مجریان دستگاه سانسور برجای ‌مانده است. هیولایی که تا پیش از آن چنگال ‌های حذف، ارعاب و سرکوب را ریاکارانه بر دهان و گلوی مردم می ‌فشرد و با موازین خودساخته افراد و گروه ‌ها را به سیاه ‌چاله‌ های بازجویی، بازداشت ‌های طولانی، دادگاه‌ های غیرعلنی، حبس‌ های تعزیری و تعلیقی و اعتراف‌ گیری ‌های اجباری می ‌فرستاد و با حکم ‌های واهی، هر آزاداندیش و کنشگری را به زندانی سیاسی، ممنوع از کار و ممنوع از خروج تبدیل می ‌کرد، دیگربار دروازه‌ مکان‌ های نامعلومش را به دست نهادهای نامعلومش گشود، به نفس ‌های اعتراض مردم زنده هجوم آورد و بغض ‌های به فریاد آمده را آشکارا به گلوله بست.

 سانسور که بسیار کوشیده بود با قتل‌ های سیاسی - زنجیره ‌ای و طرح ترور دسته‌ جمعی نویسندگان، جامعه را از تفکر انتقادی تهی کند، حصارها را برپا داشت و تمام فضای عمومی و خصوصی زندگی مردم را بلعید. مفاهیم ادبی و فرهنگی را از کتاب‌ های آموزشی تاراج کرد تا الگوی ایدئولوژی و هدف ‌هایش در مغز نسل ‌ها جایگزین شود و با حبس کنسرت ‌ها، فیلم‌ ها، کتاب‌ ها، صدای زنان و فعالان، لغو و محدود کردن مجوزها، مسدود سازی و کاهش دسترسی به اطلاعات، حذف رسانه‌ های مستقل، گروه ‌ها، ممانعت از ایجاد تشکل‌ ها و برگزاری تجمع‌ ها و با اعمال مالکیت مستبدانه بر صفحات شخصی و شبکه‌ های اجتماعی، نمای کوتاهی شد از مستند تاریخی که بر این سرزمین به اجرا درآورد.

 در روزهای اخیر دیدیم سانسور با هوش سیاه خود اولین حکومتی شد که هراسان رسیدن واقعیت به گوش جهانیان، تمام راه ‌های ارتباط مجازی را بست تا در سکوتی محض، صدای معترضانی را به گلوله ببندد که برای پاس داشت هرچه‌تمام ‌تر منابع و حیات شان و برای آرمان زندگی بهتر نسل ‌ها از مشروطه تا امروز خون‌ ها فشاندند، اما از بدیهی ‌ترین حقوق بشری، شادی، آینده، زیبایی، هنر، فرهنگ و حتی حق داشتن معیشتی امن محروم شدند. با قطع سرتاسری اینترنت، فرمان خاموشیِ صدای ایران صادر شد و در این میان آن چه کم ترین اهمیتی نیافت هدررفت منابع هنگفت مردمی و خسارات مترتب بر هستی آنان بود. سهم کلانی از ذخایر اقتصادی و توان پژوهشی کشور صرف طراحی و اجرای پروژه‌ تاریخی جداسازی مجازی مردمی از جهان شد که باید تاوان بی‌ کفایتی ساختار حاکم را می ‌پرداختند و درحالی‌ که سخنگویان قدرت، نیروی سیستم را در اعمال بی ‌سابقهاین شکل مدرن و پیچیده‌ سانسور می‌ ستودند، شریان اقتصاد و رسانه مسدود شد تا با تأکید بر مصادیق و بهانه‌های ناروا، اطفای خشونت‌ بار آتش فریادها و گم‌ شدن، بازداشت و کشتار هزاران تن توجیه شود.»

کانون نویسندگان ایران در پایان بیانیه خود، این چنین تاکید کرده است:

«کانون نویسندگان ایران با نکوداشت سیزدهم آذر روز مبارزه با سانسور یاد همه‌ جان دادگان دفاع از آزادی بیان و دلاوری علیه خفقان را پاس می‌ دارد، خواهان آزادی بی ‌قیدوشرط همه کسانی است که به دلیل بیان نظر، عقیده یا اعتراض از حقوق انسانی خود محروم شده‌ اند و از آزادی خواهان و سانسور ستیزان ایران و جهان می ‌خواهد با گرامی داشت سیزدهم آذر روز مبارزه با سانسور و پیگیری و بازخواست حقِ راستین آزادی بی‌ هیچ حصر و استثنای اندیشه و بیان، امروز را به فردایی روشن پیوند دهند!»

در جریان قتل ‌های زنجیره ‌ای در سال ۱۳۷۷، ده ها روشنفکر و فعال سیاسی منتقد حکومت توسط عوامل وزارت اطلاعات به قتل رسیدند، اما حکومت اسلامی فقط مسئولیت قتل داریوش و پروانه فروهر، محمدجعفر پوینده و محمد مختاری را پذیرفت.

«ما نویسنده ‌ایم»؛ بیانیه ۱۳۴ نویسنده ایرانی در سال ۱۳۷۳

در سال ۱۳۷۳ شماری از نویسندگان ایرانی در نامه سرگشاده ‌ای به فضای بسته فرهنگی و اعمال سانسور در ایران اعتراض کردند. برخی از آنان بعدتر امضای خود را پس گرفتند. برخی راه تبعید را در پیش گرفتند و برخی نیز مانند مختاری و پوینده، کشته شدند. انتشار این نامه و تلاش های متعاقب آن برای احیای کانون نویسندگان ایران از دلایل اقدام ماموران وزارت اطلاعات به قتل روشنفکران پنداشته می ‌شود.

«ما نویسنده ‌ایم»

اما مسایلی که در تاریخ معاصر در جامعه ما و جوامع دیگر پدید آمده، تصویری را که دولت و بخشی از جامعه و حتی برخی از نویسندگان از نویسنده دارند، مخدوش کرده است، و در نتیجه هویت نویسنده و ماهیت اثرش، و هم چنین حضور جمعی نویسندگان دست خوش برخوردهای نامناسب شده است.

ار این رو ما نویسندگان ایران وظیفه خود می‌دانیم برای رفع هر گونه شبهه و توهم، ماهیت کار فرهنگی و علت حضور جمعی خود را تبیین کنیم.

ما نویسنده ایم، یعنی احساس و تخیل و اندیشه و تحقیق خود را به اشکال مختلف می ‌نویسیم و منتشر می‌ کنیم. حق طبیعی و اجتماعی و مدنی ماست که نوشته‌ مان ـ اعم از شعر یا داستان، نمایشنامه یا فیلم نامه، تحقیق یا نقد، و نیر ترجمه آثار دیگر نویسندگان جهان ـ آزادانه و بی هیچ مانعی به دست مخاطبان برسد. ایجاد مانع در راه نشر این آثار، به هر بهانه ای، در صلاحیت هیچ کس یا هیچ نهادی نیست. اگر چه پس از نشر راه قضاوت و نقد آزادانه درباره آن ها بر همگان گشوده است.

هنگامی که مقابله با موانع نوشتن و اندیشیدن از توان و امکان فردی ما فراتر می رود، ناچاریم به صورت جمعی ـ صنفی با آن رو به رو شویم، یعنی برای تحقق آزادی اندیشه و بیان و فکر و مبارزه با سانسور، به شکل جمعی بکوشیم، به همین دلیل معتقدیم:

حضور جمعی ما، با هدف تشکل صنفی نویسندگان ایران متضمن استقلال فردی ماست. زیرا نویسنده در چگونگی خلق اثر، نقد و تحلیل آثار دیگران، و بیان معتقدات خویش باید آزاد باشد. همآهنگی و همراهی او در مسایل مشترک اهل قلم به معنای مسئولیت او در برابر مسایل فردی ایشان نیست. هم چنان که مسئولیت اعمال و افکار شخصی یا سیاسی یا اجتماعی هر فرد بر عهده خود اوست.

با این همه، غالب نویسنده را نه به عنوان نویسنده، بلکه به ازای نسبت های فرضی یا وابستگی های محتمل به احزاب یا گروه ها یا جناح ها می شناسند و بر این اساس درباره او داوری می کنند. در نتیجه حضور جمعی نویسندگان در یک تشکل صنفی ـ فرهنگی نیز در عداد احزاب یا گرایش های سیاسی قلمداد می شود.

دولت ها و نهادها و گروه های وابسته به آن ها نیز بنا به عادت، نویسنده را به اقتضای سیاست و مصلحت روز می سنجند، و با تفسیرهای دل بخواه حضور جمعی نویسندگان را به گرایش های ویژه سیاسی یا توطئه های داخل و خارج نسبت می دهند. حتی بعضی افراد، نهادها و گروه های وابسته، همان تفسیرها و تعبیرهای خود ساخته را مبنای اهانت و تحقیر و تهدید می کنند.

از این رو تاکید می کنیم که هدف اصلی ما از میان برداشتن موانع راه آزادی اندیشه و بیان و نشر است و هر گونه تعبیر دیگری از این هدف، نادرست است و مسئول آن صاحب همان تعبیر است.

مسئولیت هر نوشته ای با همان کسی است که آن را آزادانه می نویسد و امضا می کند. پس مسئولیت آن چه در داخل یا خارج از کشور به امضای دیگران، در موافقت یا مخالفت با ما نویسندگان ایران منتشر می شود، فقط بر عهده همان امضاء کنندگان است.

بدیهی است که حق تحلیل و بررسی هر نوشته برای همگان محفوظ است، و نقد آثار نویسندگان لازمه اعتلای فرهنگ ملی است، اما تجسس در زندگی خصوصی نویسنده به بهانه نقد آثارش، تجاوز به حریم اوست و محکوم شناختن او به دستاویزهای اخلاقی و عقیدتی خلاف دموکراسی و شئون نویسندگی است. هم چنان که دفاع از حقوق انسانی و مدنی هر نویسنده نیز در هر شرایطی وظیفه صنفی نویسندگان است.

 

حاصل آن که

حضور جمعی ما ضامن استقلال فردی ماست، و اندیشه و عمل خصوصی هر فرد ربطی به جمع نویسندگان ندارد. این یعنی نگرش دموکراتیک به یک تشکل صنفی مستقل.

پس اگر چه توضیح واضحات است، باز می گوییم: ما نویسنده ایم. ما را نویسنده ببینید و حضور جمعی ما را حضور صنفی نویسندگان بشناسید.

 

آذر ماه هولناک ١٣٧٧

بیست و یک سال پیش در روز ۱۲ آذر، محمد مختاری، نویسنده، شاعر و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، و روز ۱۸ آذر نیز محمدجعفر پوینده، مترجم و از فعال ‌ترین اعضای کانون نویسندگان ایران، ناپدید شدند و پس از مدتی جسدشان پیدا شد.

روز اول آذر همان سال نیز داريوش فروهر، رهبر حزب ملت ایران، و همسرش، پروانه اسکندری، مشهور به فروهر، در محل زندگی خود واقع در محله فخرآباد تهران با ضربات چاقو به دست ماموران وزارت اطلاعات حکومت اسلامی به طرز فجیعی به قتل رسیدند.

تنها به فاصله چند روز از این فاجعه بود که پس از مدت ‌ها بی ‌خبری از محمد مختاری و محمدجعفر پوینده که پس از خروج از منزل دیگر به خانه‌ هایشان بازنگشته بودند، پیکر بی ‌جان این دو عضو کانون نویسندگان ایران، در روزهای ۱۲ و ۱۸ آذرماه همان سال، در جاده‌ های اطراف تهران پیدا شد.