مبارزه در بطن « دولت اعماق » ایرانی تشدید می شود


مبارزه در بطن « دولت اعماق » ایرانی تشدید می شود

 

گاهنامۀ هنر و مبارزه

23 ژانویه 2020

تلاش برای پنهان کاری

در ماجرای اوکراین انترناسیونال ایرلاین – 752

با شکست مواجه شد،

مبارزه در بطن « دولت اعماق » ایرانی تشدید می شود

آندریوف کوریبکو

Andrew Korybko

مرکز پژوهشهای جهانی سازی، 22 ژانویه 2020


تردیدی وجود ندارد، مبارزه در بطن « دولت اعماق » ایرانی تشدید خواهد شد، یک مقام بلند پایۀ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، متعلق به جبهۀ « اصولگرا » در کشور مسئولیت سقوط هواپیمای پرواز اوکراین انترناسیونال ایرلاین 752 را در اثر حادثه پذیرفت، و با احتساب چنین اعترافی بود که از تلاشهای دولت « اصلاح طلب » در پنهان کاری دربارۀ این رویداد پرده برداشته شد. حقیقت این موضوع وقتی بیشتر آشکار می شود که او طی مصاحبۀ مطبوعاتی اظهار داشت که مقامات پس از وقوع حادثه مطلع شده بودند، و به همین گونه او مطالبی دربارۀ درخواست تعیین منطقۀ پرواز ممنوع از سوی ارتش ایران پیش از وقوع حادثه مطرح کرد که می توانست از این تراژدی جلوگیری کند، ولی این درخواست پذیرفته نشده بود.


منطقۀ ممنوع پرواز هرگز به اجرا گذاشته نشد

مقام بلند پایۀ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ازجبهۀ « اصولگرا» در ایران، مسئولیت حادثۀ سقوط پرواز اوکراین انترناسیونال ایرلاین 752 را به عهده گرفت. رویداد شامل فرصتی بود برای ابراز ندامت درمقابل رسانه های آلترناتیو که تا اینجا به شکل گسترده پی گیراعتراضات خشمگین تهران بودند، که هرگونه اتهام تبانی در این تراژدی را «دروغ بزرگ…عملیات روانی…و بی حرمتی به درد ورنج خانواده های عزادار » تلقی می کرد.

راشا تودی1 نشان می دهد که امیر علی حاجی زاده فرماندۀ هوا نیروی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفته است «که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از واقعه به مقامات اطلاع داده که به هواپیما شلیک کرده است، ولی این گزارش به اطلاع عمومی نرسیده در حالی که عملیات تجسسی در محل سقوط شروع شده بوده»، یعنی موضوعی که گفتۀ او را توجیه می کند «نه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نه ارتش ایران هیچکدام حادثه را پنهان نکرده اند».

ولی دولت «اصلاح طلب» نمی تواند ادعای بی گناهی داشته باشد، زیرا دولت اصلاح طلبی داستانی را روایت می کرد که گوئی هیچ موشکی در کار نبوده… امروز این داستان واقعه کاملاً مردود شده است، زیرا بنظر می رسد که رسماً از چگونگی رویداد مطلع بوده است. 

در واقع، روزنامۀ گاردین به همچنین از وجود یک فایل توئیت گزارش داد که در آن رضا خاسته (یا رضا خواسته ؟) (Reza Khaasteh) روزنامه نگار ایرانی Front Page news که اظهارات مکتوب دیگری را از فرمانده طی مصاحبۀ مطبوعاتی ترجمه کرده و گزارش شوک آوری2 را بر ملا می کند که به شرح ذیل است فرمانده توضیح می دهد که « ما به دلیل وضعیت جنگی برای ایجاد منطقۀ پرواز ممنوع درخواست کرده بودیمولی درخواست ما به دلیل برخی ملاحظات پذیرفته نشد

همۀ این مسائل سزاوار تحلیل جامع است، زیرا بنظر می رسد که پنهان کاری عمیقتر از آن چیزی ست که در آغاز تصورش برایمان ناممکن بود.

ترکیب بندی حرکات با دقت

اگر به اظهارات فرمانده حاجی زاده بتوانیم باور داشته باشیم، و در این مرحله نیز هیج دلیلی نیز وجود ندارد که در آن تردید کنیم، در حال حاضر مبارزات مهمی در بطن « دولت اعماق » ایرانی در جریان است که ثبات کشور را در این دوران بسیار حساس از دیدگاه ژئوپلیتیک تهدید می کند. درمقالۀ پیشین «ایالات متحده علیه ایران: چه کسی پیروزشد و چه کسی باخت؟»3، این موضوع مطرح شد که ایران ترکیب بندی دقیقی را برای پاسخ وعده داده شده به قتل سپهبد سلیمانی توسط ایالات متحده تدارک دید، بر اساس اطلاع رسمی به شخص نخست وزیرعراق4 از این واقعه که ایرانیها می خواهند با موشک حمله کنند، پس از دریافت پیغام ایران این گزارش را به ایالات متحده منتقل کرد تا از هر گونه خسارت جانی جلوگیری به عمل آید. رویترز بعداٌ اعلام کرد5 دانمارک که سربازانش دریکی از پایگاه های نظامی که ایرانیها به آنجا حمله کردند، شش ساعت پیش ازحملۀ اعلام شده هشدار دریافت کرده بود، یعنی موضوعی که نتیجه گیری من به آن اتکا دارد: به این معنا که پاسخ ایران برای «حفظ آبرو» درسطح داخلی انجام گرفت و احتیاط کاریهای مهمی بخرج داد تا ایالات متحده واکنش نظامی انجام ندهد. شخص فرمانده حاجی زاده این موضوع را به سادگی بیان کرد6 و گفت که «ما به هدف کشتن دست به عمل نزدیم. ما فقط ماشین جنگی دشمن را هدف گرفتیم». 

درنتیجه هیچ ابهامی برای ما وجود ندارد که خود حمله فقط ترکیب بندی قدرت نرم را تشکیل می داد، که برای پاسخ گوئی به دلایل سیاست داخلی راه اندازی شد، هیج یک ازدو جناح «اصلاح طلب» و«اصولگرا» نمی خواستند خطر تحریک میلیونها میهن دوستی را که برای تظاهرات به خیابان آمده بودند با تصمیم گیری برای حرکات دراماتیک در ادامۀ قتل سپهبد سلیمانی تحریک کنند.

… ولی از خط خارج شد

این عناصر روشن بنظر می رسد، با توجه به دلایلی که در بالا مطرح کردیم، ولی نمی دانم چرا دولت« اصلاح طلب » درخواست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی« اصولگرا» برای ایجاد منطقۀ ممنوع پرواز را نپذیرفته است که می توانست به این طرح اعتبار بیشتری ببخشد.

بی آنکه بتوانیم اطمینانی داشته باشیم، می توانیم حدس بزنیم که«اصلاح طلبان» با تکبر بگونه ای رفتار کردند که گوئی اطمینان داشتند که ایالات متحده به شکل نظامی به حرکت همآهنگ شدۀ آنان پاسخ نخواهد گفت، تا جائی که دلیلی نمی دیدند فراتر از آن بروند، و تا دولتی را که زیر ضرب مجازات است و کمبود پول نقد دارد از مالیات پرواز نیز محروم کنند.

به فرض اینکه چنین محاسبه ای در منشأ تصمیم گیری مبنی بر زمین گیر کردن همۀ پروازهائی باشد که باید بر فراز کشور پرواز می کردند، این موضوع به شکل گسترده وضعیت ناامید کنندۀ اقتصادی کشور را در اثر تحریمهای ایالات متحده بر ملا می کند که به شکل یک جانبه تحمیل کرده و به همین گونه تهدید به « مجازاتهای بیشتر» علیه هر گونه نقض قانون را نیز اعلام کرده است. ولی این موضوع علت واکنش نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را توضیح نمی دهد که آمادۀ دفاع از فضای هوائی کشورشان بودند، اگر سپاه پاسداران واقعاً متقاعد شده بودند که هیچ حمله ای از سوی ایالات متحده صورت نخواهد گرفت، این موضوع را نیز توضیح نمی دهد که چرا سربازان پرندۀ غیر نظامی را بجای موشک دشمن تشخیص داده اند. اگر شمار بسیاری از پروازهائی که در ساعتهای بعدی نشست و برخاست کرده اند در پی ترکیب بندی دقیق ایرانی، و به همچنین با آگاهی از این امر که هواپیماها و موشکها سیگنالهای بسیاری متفاوتی روی تجهیزات نظامی می فرستند و دریافت می شوند، شرایط موجود یک فاجعۀ سرگیجه آور بنظر می رسد.

خون روی دو دست

به روشنی پیداست که اینجا چیز ابهام آمیزی وجود دارد. سپاه پاسداران انقلاب «اصولگرا» ظاهراً بازی دولت « اصلاح طلب » را باز می کرده است، که عبارت است از همآهنگ سازی غیر مستقیم برای پاسخ غیر کُشنده به قتل سپهبد سلیمانی، ولی آگاهی به این عناصر

بی گمان فقط در محدودۀ افرادی بوده که باید برای انجام وظیفه در اختیار می داشتند، یعنی

دربالای هرم مؤسسه. در ردیف پائین تر بین اپراتورهای سامانۀ پدافندی از این سطح از اطلاعات بی خبر بودند و طبیعتاً می توانستند منتظر پاسخ کوبندۀ ایالات متحده باشند، تا جائی که یکی از همین اپراتورها ظرف ده ثانیه پس از این که سامانۀ راداری او بجای هواپیمای مسافر بری موشک را نشان می دهد باید تصمیم می گرفت، و سرانجام هواپیمای مسافر بری در حاال پرواز را هدف می گیرد. بی گمان با تحمیل منطقۀ ممنوع پرواز از این فاجعه می توانست جلوگیری و با ایجاد این ممنوعیت عملیات می توانست اعتبار بیشتری کسب کند، چیزی که می توانست در عین حال از وقوع حادثه جلوگیری کند. می بینیم که فرمانده پدافند هوائی حاجی زاده بی هیچ ابهامی واقعاً منطقۀ ممنوع پرواز را درخواست کرده بوده، ولی دولت آن را نمی پذیرد. پرسشی که در اینجا مطرح خواهد بود این است که می خواهیم بدانیم چرا چنین تصمیم گرفته شده و چه کسی در منشأ این تصمیم بوده است.

این تصمیم مرگباری که به بهای جان 176 نفر بی گناه تمام شد، تلاش برای پنهان سازی دولت « اصلاح طلب » را آشکار کرد که در ادامۀ ماجرا موجب شرمساری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد، بی آنکه از توجه فوق العاده ای یاد کنیم که از این پس روی پاسخی سنگینی می کند که به دقت ترکیب بندی شده بود، و امروز کاملاً تکذیب شده است.

دستهای دو جناح به خون آغشته شده، ولی بی گمان در چارچوب قدرت اپورتونیست از هم اکنون علیه یکدیگر مبارزه خواهند کرد تا روشن شود که چه کسی گناهکارتر است، و به این هدف که یک بار برای همیشه به مبارزه علیه یکدیگر در بطن « دولت اعماق » پایان دهند.

دربارۀ