کشاندن پای ناتو به سوریه، گام بعدی؟


کشاندن پای ناتو به سوریه، گام بعدی؟

 

منبع: نشریه هفته

بشار جعفری نماینده دائم سوریه در سازمان ملل متحد در گفتگو با شبکه تلویزیونی المیادین گفت: در تاریخ ششم ماه فوریه شورای امنیت جلسه ای فوق العاده درباره اوضاع سوریه برگزار کرد. پیش از برگزاری این جلسه نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد از اعضای شورای امنیت برای صرف ناهار کاری در مقر هیئت دیپلماتیک آمریکا در سازمان ملل متحد دعوت به عمل آورده بود و کوشنر داماد ترامپ و مسئول معامله قرن نیز در این ناهار کاری حضور پیدا کرد و آنها ضمن رایزنی، اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد را از جزئیات معامله قرن آگاه کردند، پس از این ناهار کاری، آمریکایی ها و دیگر اعضای شورای امنیت مستقیماً به جلسه شورای امنیت آمدند تا اوضاع سوریه را مورد بحث و بررسی قرار دهند.

در واقع جلسه ای که برای بررسی تحولات سوریه برگزار شد جلسه ای فوق العاده بود که در برنامه کاری شورای امنیت در این ماه قرار نداشت. برخی خواهان برگزاری این جلسه فوق العاده شدند تا سرپوشی بر دیداری که در مقر هیئت دیپلماتیک آمریکا در سازمان ملل متحد در مورد معامله قرن و مساله فلسطین برگزار شد بگذارند. مساله اصلی آنها مساله فلسطین بود و آنها برای پارازیت انداختن بر روی این موضوع از به کارگیری هر موضوع یا ابزار دیگری ابایی نداشتند. 

معمولاً در هر ماه سه جلسه رسمی درباره مساله سوریه برگزار می شود. اما این ماه در سایه ریاست بلژیک بر شورای امنیت سازمان ملل متحد شش نشست درباره سوریه برگزار شد. در تاریخ بیست و نهم ژانویه در یک روز دو جلسه درباره سوریه برگزار شد. در پنجم فوریه جلسه ای درباره (به کارگیری) سلاح های شیمیایی در سوریه برگزار شد. در ششم فوریه نیز جلسه ای فوق العاده درباره اوضاع ادلب برگزار شد. در نوزدهم فوریه نیز جلسه ای درباره اوضاع انسانی سوریه برگزار شد و در بیست و هفتم این ماه نیز جلسه ای دیگر درباره اوضاع انسانی برگزار می شود.

بنابراین ملاحظه می کنید که در سایه ریاست بلژیک بر شورای امنیت شش جلسه طی یک ماه درباره سوریه برگزار شده است. همچنان که می دانید بلژیک دوست سوریه نیست، این کشور عضو ناتو است. در جلسه فوق العاده شورای امنیت درباره سوریه، برای تهدید سوریه به ناتو متوسل شدند. نماینده آمریکا در جلسه رسمی شورای امنیت که در ششم ماه جاری برگزار شد رسماً سوریه را تهدید کرد که ناتو از ترکیه در برابر پیامدهای تجاوز آنکارا به سوریه محافظت خواهد کرد و ناتو از ترکیه در برابر پیامدهای اقدام ارتش سوریه در آزادسازی استان ادلب، حمایت به عمل خواهد آورد. 

به عبارت دیگر آنها اهداف و برنامه های ناتو را جایگزین اهداف و برنامه های سازمان ملل متحد کردند. این یک مساله جدید است و پیشتر سابقه نداشته است. اما آنچه اوضاع را بدتر می کند این است که شورای امنیت سازمان ملل متحد با ترکیب کنونی اش، در بردارنده شش کشور عضو پیمان ناتو است که این کشورها عبارتند از: آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، بلژیک و استونی. یعنی تقریباً نیمی از اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد عضو پیمان ناتو هستند. سوالی که برای دیگر اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد پیش آمد این بود که آیا ما در شورای امنیت هستیم یا آنکه در پیمان ناتو هستیم. بلژیک که ریاست شورای امنیت را بر عهده دارد بی طرف نیست.

صحنه ای که ما با آن رو به رو هستیم این است که گروه های تروریستی تحت حمایت ترکیه قرار گرفته اند و ترکیه از این گروه های تروریستی حمایت به عمل می آورد. گروه های تروریستی از حمایت های اردوغان بهره می برند و اردوغان نیز می کوشد که ناتو را وارد کارزار در سوریه بکند. اما واقعیت این است که این ناتو است که اردوغان را به کار گرفته و او را در باتلاق سوریه فروغلتانده است. ناتو می خواهد با این کار با یک تیر چند نشان بزند. هدف اول ناتو از این کار این است که فاصله عمیقی میان روسیه و ترکیه ایجاد کند و نزدیکی سیاسی و ژئوپلتیکی ای که پوتین رئیس جمهور روسیه خواسته آن را با ترکیه ایجاد کند بر هم بزنند. مسلماً غرب از این نزدیکی که میان مسکو و آنکارا ایجاد شده خرسند نیست و از این رو می خواهد ترکیه را وارد تنش در منطقه کند و کاری کند که اردوغان، ما و دیگر عرب ها هیزم این تنش و درگیری باشیم و نهایتاً این ناتو باشد که از این درگیری ها سود ببرد.

ناتو فاتحه شورای امنیت سازمان ملل متحد را خوانده است همچنان که بوش پدر در سال 1990 با کشاندن صدام به جنگ کویت، و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، فاتحه سازمان ملل متحد را خواند. بوش پدر در آن زمان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت ما هم اکنون وارد یک نظام جهانی جدید شده ایم. برخی نویسندگان کتاب هایی نوشتند که این دیدگاه آمریکا را تقویت می کرد. فرانسیس فوکویاما کتاب پایان تاریخ را نگاشت، پل کندی کتاب ظهور و سقوط قدرت های بزرگ، و ساموئل هانتیگتون، کتاب جنگ تمدن ها را نوشت. از این رو عجیب نیست که پس از گذشت این همه سال، در جلسه شورای امنیت درباره سوریه، قدرت این شورا را به چالش کشیده و بگویند که این ناتو است که جهان را اداره می کند و از اردوغان در برابر پیامدهای اقدام های احمقانه اش در سوریه حمایت می کند.

نماینده آمریکا، نماینده انگلیس و نماینده استونی در سازمان ملل متحد، هر سه در جلسه فوق العاده شورای امنیت در خصوص سوریه، گفتند که فرایند آستانه دیگر وجود ندارد و در واقع مرگ فرایند آستانه را اعلام کردند. آنها گفتند که سازمان ملل متحد و شورای امنیت این سازمان، فرایند آستانه نیستند و در واقع به این سخن اعلام کردند که دیگر فرایند آستانه را به رسمیت نمی شناسند. حتی نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل متحد صراحتاً گفت فرایند آستانه، مناسب نبوده و فایده ای ندارد.

در حالی که فرایند آستانه موفقیت های بسیاری داشته است و ضمن ایجاد منطقه کاهش تنش باعث شده است که ارتش سوریه هم اکنون در آستانه آزادسازی ادلب قرار گیرد و غوطه، حمص و مناطق جنوب سوریه و جولان را از لوث گروه های تروریستی پاکسازی کند. از این رو ناتو به خوبی می داند ضربه و آسیب اصلی که به آن وارد می آید از ناحیه فرایند آستانه است که در واقع موفقیت ما، دیپلماسی روسیه و همپیمانان ایرانی ما است. از این رو آنها هم اکنون فرایند آستانه را هدف قرار داده اند. البته باید دانست فرایند آستانه متعلق به ناتو نیست، زیرا ناتو در فرایند آستانه مشارکت نداشت. و تنها یک هیئت بسیار کوچکی از آمریکا در نشست آستانه مشارکت جست که آنها هم پس از مدتی دیگر در نشست های آستانه حضور نیافتند و این نشست را تحریم کردند. آنها می خواهند جلوی فرایند آستانه را بگیرند و در مقابل فرایند تروریسم را فعال کنند.

نامه هایی که وزارت خارجه سوریه برای دبیر کل سازمان ملل متحد و شورای امنیت این سازمان می فرستد بسیار مهم است. زیرا ما با این نامه ها اعضای شورای امنیت را که دوست ما هستند از واقعیت اوضاع آگاه می کنیم. البته ما در شورای امنیت دوست هم داریم. اگر دبیرکلی سازمان ملل متحد بازتاب دادن این نامه ها را نادیده می گیرد و اگر برخی کشورهای غربی نخواهند با این پیام ها و نامه ها تعامل داشته باشند و نظر خود را در این باره بیان دارند باز هم کشورهای بسیاری در شورای امنیت هستند که به این پیام ها احترام می گذارند، و آنها را می خوانند و به مطالبی که در این نامه ها آمده است توجه می کنند. شمار این نامه ها حدود نهصد نامه است. این نامه ها مستنداتی برای انعکاس جنگ تروریستی است که از سال 2011 علیه سوریه به راه افتاده است.

بشار جعفری در پاسخ به این سوال که آیا امور رو به افزایش تنش می رود یا به سمت آرامش می رود گفت: به معنای ژئوسیاسی نمی توان گفت که اوضاع رو به آرامش می رود، زیرا درگیری دیپلماتیک به درگیری سیاسی تبدیل شده است و درگیری سیاسی هم اکنون شکل نظامی به خود گرفته است از جمله آنکه ناتو تهدید کرده است که برای حمایت از سیاست های خصمانه اردوغان علیه سوریه، دست به مداخله خواهد زد. با این حال شکر خدا طرف های خردمندی در جهان هستند. مثلاً رئیس جمهور عاقلی به نام پوتین وجود دارد، رئیس جمهور عاقلی به نام بشار اسد وجود دارد، چین از رئیس جمهوری عاقل برخوردار است، ایران از رهبری خردمند بهره مند است و اغلب آنها روابط خوبی با اردوغان دارند، ای بسا این روابط حسنه می توان به منزله سوپاپ اطمینان باشد.

وی افزود: مثلاً وقتی ایران با ترکیه گفتگو می کند این گفتگو می تواند به نوعی بر این دیوانگی اردوغانی موثر باشد. وقتی پوتین رئیس جمهور روسیه با اردوغان گفتگو می کند، می تواند بر روی او تاثیر بگذارد. روسیه می کوشد با ادغام ترکیه در شبکه ای از روابط خردمندانه در منطقه اردوغان را – با وجود دیوانگی اش – به یک عنصر عقلانی مبدل کند. اگر اردوغان بخواهد خود را در پناه ناتو قرار دهد و به سیاست مداخله جویانه خود ادامه دهد و در امور داخلی سوریه دخالت کند، این مساله بی تردید او را به سمت درگیری با ارتش سوریه – در جریان آزادسازی ادلب – سوق خواهد داد. زیرا ادلب بخشی از خاک سوریه است و خاک ترکیه نیست.