رویکرد داروینیسم اجتماعی+ ایمنی گلهای به بحران کرونا
رویکرد داروینیسم اجتماعی+ ایمنی گلهای به بحران
کرونا
در حالیکه اکثر کشورهای جهان سعی می کنند
اشاعه ویروس کرونا را مهار نمایند، برخی کشورها میخواهند همهگیری را تنها از
طریق به اصطلاح «ایمنی گلهای» (herd immunity) مدیریت
نمایند. رویکرد ایمنی گلهای بر این باور است که اگر شمار بزرگی از مردم به
بیماری مبتلا شوند با کسب مصونیت از این راه میتوان گسترش ویروس را سد
نمود. در نظر اول، استراتژی گلهای ممکن است معقول به نظر برسد. اما
نبود واکسن برای ویروس کرونا بدین معنی است که این استراتژی خطر بسیار بالایی
دارد.
منبع: گفتوگو (دقت
آکادمیک، فراست ژورنالیستی)
نويسنده: آریندام باسو
برگردان: ع. سهند
منبع: تارنگاشت عدالت
رهبران سیاسی و دولتمردان نولیبرال و
راست در جهان، از ترامپ در ایالات متحده تا بوریس جانسون در انگلیس، از لنین مونرو
در اکوادور تا حسن روحانی در ایران– در برخورد با بحران ویروس کرونا یک
رویکرد ترکیبی از دارونیسم اجتماعی و ایمنی گلهای را در پیش گرفته اند.
داروینیسم اجتماعی بر این باور است که قویترینها
و برترها –و به سخن دیگر، دارندگان ژن خوب – باید باقی بمانند و در
جامعه رشد کنند، و ضعفا و دارندگان ژن نامرغوب، مانند راننده تاکسی و لبوفروشی که
شایسته نظرخواهی پیرامون برجام نبودند، باید رها شوند و از بین بروند.
معاون سردبیر روزنامه دیلی تلگراف و از همحزبیهای
بوریس جانسون این جنبه از رویکرد مشترک نولیبرالها را به بحران وبروس کرونا چنین
خلاصه کرد: «رُک و صادقانه بگوییم، از یک زاویه اقتصادی کاملاٌ بیطرفانه، کووید–۱۹ با دستچین کردن متناسب سالمندان وابسته، در
بلندمدت حتا میتواند سودمند باشد.» البته، همانطور که آمار جانباختگان همهگیری
در کشورهای سرمایهداری نشان میدهد کووید–۱۹ علاوه بر سالمندان وابسته، فقرا، اقلیتها،
رنگین پوستها، مهاجرین، و حاشیهنشینان شهری را نیز «دستچین» کرده
است.
جنبه دیگر این رویکرد، مخالفت لجوجانه اولیه
آن با رویکرد به کار گرفته شده در چین، ویتنام، جمهوری دمکراتیک خلق کره، کوبا و
دنبالهروی از به اصلاح رویکرد «ایمنی گلهای» بود. مقاله زیر،
غیراخلاقی و خطرناک بودن «ایمنی گلهای» را نشان میدهد.
مسير «ایمنی گلهای» برای مبارزه
با ويروس کرونا غیراخلاقی و بالقوه خطرناک است
در حالیکه اکثر کشورهای جهان سعی می کنند
اشاعه ویروس کرونا را مهار نمایند، برخی کشورها میخواهند همهگیری را تنها از
طریق به اصطلاح «ایمنی گلهای» (herd immunity) مدیریت
نمایند.
رویکرد ایمنی گلهای بر این باور است که اگر
شمار بزرگی از مردم به بیماری مبتلا شوند با کسب مصونیت از این راه میتوان گسترش
ویروس را سد نمود. براساس گزارشها، درست پس از آنکه بریتانیا در پی هشدارها
نسبت به اینکه ایمنی گلهای میتواند منجر به مرگ ۲۵۰ هزار نفر شود از این نقشه عقب نشست، هلند
در نظر دارد از ایمنی گلهای برای مقابله با واگیری ویروس کرونا استفاده کند.
سازمان جهانی بهداشت از
استراتژی «ایمنی گلهای» انتقاد نموده و خواهان اقدامات بیشتری شده
است؛ دیگر کارشناسان میگویند این رویکرد در بهترین حالت تجربی و در بدترین
حالت خطرناک است.
پس آیا مصونیت گلهای میتواند از ما در
برابر ویروس کرونا حفاظت کند، و آیا عاقلانه است که کشورها آن را مورد استفاده
قرار دهند؟
نخست، ببینیم مصونیت چه معنی میدهد.
بدن ما از طريق سیستم ایمنی ما با بیماری های
واگیردار، مانند ویروس کرونا، میجنگد. بدن ما در پاسخ به ارگانیسمهای مزاحم
و برای مقابله و از بین بردن آنها پادتن تولید میکند.
بدن پس از مقابله با بیماری، «حافظهای» از
ياخته را برای چگونگی مقابله بهتر و سریعتر با آن نگه میدارد.
شخص پس از مصونیت یافتن به یک ویروس، دیگر
به آن مبتلا نمیشود. تئوری در پس ایمنی گلهای این است که پس از
مصونیت یافتن مردم به یک ویروس، آن ویروس نهایتاً به مردمی که هنوز به آن مبتلا
نشده اند، منتقل نمیشود.
اگر واکسن وجود داشته باشد ایمنی گلهای
مؤثرتر است
محاسبه ریاضی درباره ایمنی گلهای
ایمنی گلهای اساساً یک بازی عددی است. کل این بر پایه نرخ بازتولید قرار
دارد– به سخن دیگر، هر مورد ابتلا چه تعداد ابتلای جدید تولید خواهد کرد.
نرخ بازتولید ۱ بدین معنی است که یک شخص می تواند آنرا
حداقل به یک نفر دیگر منتقل کند. این نرخ هر چه بیشتر باشد تعداد مبتلایان
از یک مورد ابتلا، بیشتر خواهد بود. در نتیجه، برای پایان دادن به اشاعه این
عدد باید به کمتر از ۱ کاهش
یابد. نرخ بازتولید برای ویروس کرونا بین ۲ و ۳ است.
با اشاعه بیماری، و افزایش تعداد مصونیت
یافتهها، تعداد کسانی که مستعد ابتلای به بیماری هستند کاهش مییابد.
هدف ایمنی گلهای این است که تعداد اشخاص
مستعد را به نقطهای برساند که نرخ بازتولید ویروس کمتر از ۱ شود و اشاعه بیماری متوقف گردد.
در مورد سرخک، برای اینکه شیوع آن متوقف
شود لازم است که ۹۵ درصد
مردم مصونیت پیدا کرده باشند. برای ویروس کرونا، من بر اساس نرخ بازتولید ۲٫۶، این را حدود ۴۰ درصد محاسبه کرده ام. در نتیحه، اگر
حدود ۶۰ درصد
مردم به بیماری مصونیت داشته باشند، این ایمنی گلهای کافی برای متوقف کردن اشاعه
ویروس کرونا خواهد بود. (چندین گزارش درباره ابتلای دوباره به ویروس کرونا وجود
دارد، اما چون آن گزارشها در بررسیهای علمی تأیید نشده اند، فعلاً میتوان آنها
را نادیده گرفت.)
پس آیا ایمنی گلهای نقشه خوبی است؟
در نظر اول، استراتژی گلهای ممکن است معقول به نظر برسد. اما نبود واکسن
برای ویروس کرونا بدین معنی است که این استراتژی خطر بسیار بالایی دارد.
بهترین راه برای رسیدن فوری به ایمنی گلهای
از طريق تلقیح است. واکسن مقدار کمی از ویروس را داخل بدن میکند، و سیستم
ایمنی میآموزد چگونه بدون بیمار شدن با آن بجنگد. اما ما هنوز برای ویروس
کرونا واکسن نداریم.
در شرابط نبود واکسن و اشاعه بیماری، بخشی
از مردم ابتلای خفیف به بیماری را نشان خواهند داد و بهبود میيابند. اما
تکیه بر این شیوه برای مقابله با بیماری، خطرناک و غیراخلاقی است.
نخست، پیآمدهای میانمدت و بلندمدت ویروس
کرونا هنوز معلوم نیست. و دوم، اشخاصی که هنوز شدیداً به بیماری مبتلا
نیستند، تحت ایمنی گلهای میتوانند ویروس را به سالمندان که خطر مرگ آنها از
وبروس بسیار بالاتر است، منتقل نمایند.
یک تحلیل کارشناسانه نشان داد که به وجود
آوردن ایمنی گلهای در بریتانیا به مبتلا شدن بیش از ۴۷ میلیون نفر نیاز دارد. با نرخ مرگومیر
۲٫۳ درصد و ۱۹ درصد ابتلای شدید به بیماری، این به مرگ
بیش از یک میلیون نفر و نیاز ۸ میلیون
نفر دیگر به مراقیت ویژه منجر خواهد شد.
چه باید کرد؟
فرض کنیم استرالیا و نیوزيلند بر ایمنی گلهای اتکاء کنند. اکنون، محافظهکارانه
فرض کنیم ۱۰ درصد
جمعیت – یعنی ۵۰۰ هزار
نفر در نیوزیلند و ۲