درد، تنهایی و اضطراب تجربه دوران کرونایی از زبان بهبود‌یافتگان!

بهرام رحمانی

درد، تنهایی و اضطراب تجربه دوران کرونایی از زبان بهبود‌یافتگان!

(تصویر های اين نگارش همه به کمک گوگل دریافت و گزیده شده است!)

 

آغاز سحن

تجربیات بهبودیافتگان از زبان آن‌ها شاید تلنگری باشد برای تمامی کسانی که بیماری کرونا را جدی نمی‌گیرند و به این ترتیب خود و اطرافیان را درگیر می‌کنند. البته به اشتراک گذاشتن درد و دل و تشریح احوال مبتلایان این نوید را نیز به‌همراه دارد که می‌توان در ابتدا با اندکی رعایت موارد بهداشتی دچار این بیماری هولناک نشد. اما در عین حال اگر هم تحت هیچ شرایطی امکان دوری از ویروس نبود می‌توان با امید و اراده و مقاومت و در کنار آن بهره‌گیری از کادر درمانی مجرب و دل‌سوز بار دیگر به سلامتی دست یافت.

 

من از نزدیک دوره بیماری عزیزی به‌نام «ب» را پیگیری کرده‌ام که کرونا گرفته و از زبان او می‌نویسم:

پنج‌شنبه دوم آپریل ۲۰۲۰ حوالی ساعت ۱۸ بود که اولین علایم بیماریم ظاهرا شد: تک سرفه‌های خشک و گلول درد و بدن درد. یعنی چیزی شبیه سرماخوردگی ساده. پیش عزیزی بودم که قرار بود مهمان بیاید. بلافاصله صاحب خانه این مهمانی را کنسل کرد و من هم راهی خانه خود شدم.

به خانه رسیدم و ساعاتی بعد سرفه‌ها شدیدتر شد و بدنم داغ گردید و گلودرد شدید گرفتم. به‌علاوه احساس کردم سرم و کتف‌هایم و شکمم به‌شدت درد گرفتند.

حسابی کلافه شده بودم.

در حالی که بیش‌تر از دو هفته  بود همه موازین بهداشتی را رعایت می‌کردم. اما گاهی به کافه می‌رفتم.

توی این دو هفته هر روز به دارخانه‌های مختلف استکهلم سر می‌زدم تا الکل برای ضدعفونی دست بگیرم. جواب همه این بود که نداریم. کی می‌آید؟ نمی‌دانیم. برایم بسیار عجیب بود که چرا کشور پیشرفته و مدرنی مانند سوئد کمبود الکل داشته باشد. البته قبلا دارووخانه‌ها دولتی بودند که در دهه اخیر به بخش خصوصی سپرده شده و سر هر کوی و برزنی یک داروخانه دایر شده است. این هم از نتایج خصوصی‌سازی و رقابت سرمایه‌داری در چند دهه اخیر است که به‌شدت عرصه مهم بهداشت و درمان را نیز تضعیف کرده است.

در هر صورت سعی می‌کردم به‌جای وحشت از ویروس نفس‌گیر کرونا، راه‌های مقابله و شکست آن را بیاموزم تا بتوانم از چنگال آن رهایی یابم.

روز سوم و با شدیدتر شدن دردها و سرفه‌ها و شکم درد و تب با شماره تلفن ۱۱۷۷ تماس گرفتم و آن‌ها کلی سئوال کردند و نهایت گفتند که در قرنطیه بمانم مایعات بیش‌تر بخورم، استراحت کنم و برای تسکین درد از قرص مسکن آودون استفاده کنم. اگر کار به‌جایی رسید که نفسم‌ام سنگین‌تر شد با شماره ۱۱۳ تماس بگیرم تا آمبولاس و دکتر سریع بیایند و مرا به بیمارستان ببرند.

کابوس شب بیش‌تر می‌شد. تب و لرز و دردهای عضلانی شدیدتر به سراغم می‌آمد، گاهی می‌ترسیدم و یکه می‌خوردم، اما به‌تدریج با آن کنار آمدم.

با دکتر عزیز آشنایی مشورت کردم و با راهنمایی وی وارد سایت درمانگاهی شدم که او در آن‌جا کار می‌کند. در سایت این مرکز نوشتم که می‌خواهم با اقای دکتر «س» تماس بگیرم. دکتر بلافاصله با من تماس گرفت و یک سری دستورات بهداشتی داد و در عین حال با مرکزی تماس گرفت تا بیایند و در منزل تست کرونا از من بگیرند. با وجود این که این مرکز گفته بود تا ده شب می‌آییم اما آمدن‌شان سه روز طول کشید. دو نفر آمدند دم در خونه لباس مخصوص پوشیدند و ماسک زدند و یکی آمد توی خونه و با پرسیدن تاریخ تولد، نخست میله‌ای را وارد دماغم کرد و سپس آن را داخل لوله آزمایش گذاشت و گفت تا فردا نتیجه را به دکترتان می‌فرستیم. اما ارسال نتیجه نیز حدود ۴۸ ساعت طول کشید. دکترم زنگ زد و گفت خوشبختانه نتیجه تست کرونا منفی است. اما در عین حال تاکید کرد که نمونه‌برداری از دماغ گاهی کاذب از آب درمی‌آید. در عین حال آنتی بیوتیک و قزره دماغ نوشت تا ده روز استفاده کنم. روزها و شب‌ها به سختی سپری می شدند و من حالم بدتر و بدتر می‌شد. گذشت و حالم بدتر شد. اصلا دلم نمی‌خواست بیمارستان بروم. دکترم لطف می‌کرد هر روز زنگ می‌زد و وضع مرا کنترل می‌کرد. تا این که در یک غروب پایان دو هفته حالم به‌شدت بد شد به حدی کلافه شدم که به بیمارستان زنگ زدم. گفتند به‌سرعت می‌آییم اما حدود ده دقیقه بعد زنگ زدند و پرسیدند من می‌توانم راه بروم؟ گفتم آری می‌توانم. گفت چون آمبولانس همه ماموریت هستند از این‌رو طول می‌کشد تا آمبولاس بیاید. ما یک ماشین می‌فرستیم که شما را به بیمارستان بیاورد. ماشین آمد و به بیمارستان رفتیم بلافاصله مرا در اتاقی قرار دادند و من تمام شب نیمه نشسته روی تخت قرار گرفتم. کارهای اولیه انجام شد و آزمایش خون برای تست کرونا گرفتند. تمام شب خوابم نبرد، صرفه می‌کردم و درد داشتم. تقریبا حوالی ساعت۱۰ صبح روز بعد بود که دکتر آمد وگفت متاسفانه نتیجه آزمایش من مثبت است. و در عین حال افزود دراین دوهفته بدنت خوب مقاومت کرده است؛ اما ریه‌هایت آسیب دیده است.

دکتر گفت: خودت انتخاب کنید من می‌توانم شما را بستری کنم و یا خانه بروید و به قرنطینه ادامه دهید. اگر حالت بد شد تماس بگیرید تا این بار سریع دنبالت می‌آیند. این بهانه‌ای شد که بگویم خانه می‌روم و بلافاصله پرسیدم آیا دارو می‌نویسید؟ گفت هیچ دارویی نمی‌نویسم فقط قرص آلودون برای تسکین دردهایت بخورید، استراحت کیند و مایعات بیش‌تر بخورید. در عین حال دکتر خودم آنتی بیوتیک نوشته بود موقعی که به بیمارستان رفتم هقت روز خورده بودم و سه روز باقی مانده بود.

در هر صورت به خون برگشتم. آرام و قرار نداشتم و بدنم بالانس نشده بود. اغلب صبح‌ها بهتر بودم و غروب‌ها و اوایل شب حالم بدتر می‌شد.

اما دیگر ترسم ریخته بود و انگار به‌نوعی به این زندگی جدید عادت می‌کردم. هر روز صبح برای خودم برنامه‌ریزی می‌کردم: حقیقتا دوش گرفتن صبح وعصر جان تازه‌ای به من می‌داد. صبحانه نان و عسل و چایی می‌خوردم. سر کتاب‌هایم می‌رفتم می‌خواندم و یادداشت برمی‌داشتم . سر کامپیورت می‌رفتم تمام اخبار و گزارشات و تحلیل‌های بهداشتی و پزشکی در مورد کرونا را می‌خواندم. گاهی فیلم می‌دیدم. هر یک ساعت حدود ده دقیقه به خودم استراحت می‌دادم و در خانه راه می‌رفتم و ورزش‌های ملایم می‌کردم.

الان بدنم به‌شدت ضعیف شده و چند کیلو لاغر شده‌ام. اشتها به غذا ندارم اما به‌زور سوپ و سبزیجات و سویا می‌خورم. به خصوص من گوشت خوار نیستم از این نظر مشکل غذا درست کردن و خوردنم راحت‌تر است.

هنوز حالت ضعیف‌تر دردها، سر درد،  درد عضلات، کتف‌ها، قفسه سینه و شکم درد را دارم اما دیگر نفس‌گیر نستند.

اکنون اعتماد به نفس‌ کافی در مقابل بیماری دارم و کابوس‌های شبانه نیز کم‌تر شده است.

روزهای نخست اخباری که درباره کرونا می‌شنیدم و می‌خواندم و می‌نوشتم آمار فوتی‌هایی و مبتلایان که می‌خواندم، بیش‌تر دچار دلهره و ناراحتی می‌شدم.

یک نوع حس بی‌قراری، بی‌خوابی و فشارهای مزمن عصبی در طول شبانه‌روز با بیمار همراه بود که به تدریج فروکش کرده‌اند.

دراثر تب و خشکی گلو در نیمه‌های شب باعث می‌شد از خواب بیدار شوم و مجبورمی‌شدم مقدار زیادی آب بنوشم اما اکنون این مسئله هم کم تر شده است.

این ویروس ناشناخته هوشمند بالاخره راهی برای سرایت به بدن انسان‌ها پیدا می‌کند، اما بهتر است به جای اضطراب و وحشت از مبتلا شدن، راه‌های مقابله وشکست بیماری رایاد بگیریم. 

در هر صورت رعایت کلیه موازین بهداشتی و فاصله، حفظ خون‌سردی، استحمام روزانه، خوردن سوپ و مایعات فراوان و نوشیدن عسل و چای و ... به بهود بیماری می‌کند که البته تجربه شخصی من است.

در تمام این یک ماهی که با کرونا درگیر بودم و هنوز هم هستم، صبح‌ها حالم به اندازه‌ای خوب می‌شد که امیدوار می‌شدم که وضعیتم رو به بهبودی‌ می‌رود، ولی غروب‌ها دوباره به من حمله می‌کرد، به‌طوری که در ساعات آخر هر شب از پاسخ دادن به یک تماس تلفنی هم عاجز می‌شدم.

البته دوره نقاهت در نزد بهبود‌یافتگان یک‌سان و چندان هم ساده نیست و شاید هم طولانی باشد.

ماندن درخانه بهترین راه پیش‌گیری از ابتلا به کرونا و رعایت اصول بهداشتی و جدی گرفتن آن همراه با استراحت مطلق، بهترین راه مواجهه و مقابله با این ویروس است. تاکنون برای ویروس کرونا هیچ دارویی یافت نشده است بنابراین بیمار نباید با توصیه این و آن و یا از طریق خواندن و شنیدن در شبکه های اجتماعی از داروهایی استفاده کند که نه تنها برای درمان کرونه موثرنیست بلکه می تواند بروجود بیمارآسیب برساند. فعلا مسکن برای تسکین دردها و استقاده زیاد از مایعات و میوه‌جات و استراحت تنها راه‌های درمان کرونا هستند. 

جا دارد که از پزشک و دوست مهربانم و چند نفر از رفقای نزدیکم که هر روز از طریق اس‌ام‌اس و امیل و فیس‌بوک  و به ندرت تلفنی جویای حال من بودند صمیمانه تشکر کنم!

هم‌چنین برای همه بیماران کرونایی صبر و شکیبایی و بهبودی سریع آرزومند و با خانواده و بازماندگان جان‌باختگان نیز عمیق هم‌دردی می‌کنم.

***

برای بیماران کرونایی همه چیز شبیه یک کابوس است به‌طوری که تشخیص شب و روز هم سخت است. مرگ هموارهدر اطرافت پرسه می‌زد.

سرفه زیاد و تندی به حدی انسان را اذیت می‌کند که با وجود تنهایی هرگز دلش نمی‌خواهد حتی عزیزترینش تلفن بزند و حالش را بپرسد چرا که آن‌طرف گوشی با سرفه‌های بی‌امان شما، سخت اذیت می‌شود.

گاهی احساس گرما و گاهی احساس لرز بیمار کرونایی وحشتناک اذیت می‌کند و گاهی احساس می کند به گلویش تیغ کشیده می‌شود. درد و سوزش تاامان نفس‌گیر می‌شوند. اغلب در صورتی که تب پایین باشد گرما با ویروس مقابله می‌کند. بدترین علائم کرونا تهوع و اسهال و شکم درد است.

فاز بیماری کرونا در نزد افراد یک‌سان نیست. شاید بیماری ظرف یک هفته به فاز متوسط نزول پیدا کند اما شاید این وضعیت جهنمی تا سه هفته ادامه بیدا کند.

سرفه‌های بسیار خشک و تعداد تنفس زنگ خطر جدی است. این ویروس بسیار علاقه‌مند به وارد شدن به قاعده ریه است و هنگام دم و بازدم معمولی معمولا قله ریه پر می‌شود بنابراین توصیه پزشکان این که است که روزانه ۲۸تا ۳ نفس عمیق بکشید تاریه کاملا پرازهواشود.

در واقع شنیدن جزییات بیماری کرونا و راهکارهای طی کردن دوران نقاهت از زبان بهبودیافتگان، یکی از بهترین شیوه‌ها برای مقابله با این ویروس است، در همین راستا تعدادی از بیماران مبتلا به ویروس کرونا که پس از روزها و هفته‌ها جنگ با این ویروس توانسته‌اند آن را شکست دهند و سلامتی خود را باز یابند، تجربیات خود در این دوران را بیان کرده‌ند تا با اشتراک گذاشتن آن‌چه از نزدیک لمس کردند، آگاهی عموم مردم را نسبت به این بیماری افزایش داده و نقش موثری در مقابله با ویروس کرونا، داشته باشند.

انتقال تجربه روزهای سخت بیماری و دردهایی که باید تحمل کرد به دیگران، سهمی است که شماری از بهبودیافتگان برای تشویق مردم به رعایت بیش‌تر نکات بهداشتی در مقابله با شیوع ویروس کرونا برعهده چیرند.

***

تفکیک روزانه علائم کرونا نشان می‌دهد که چگونه بیماری COVID-۱۹ از حالت بد به وخیم‌تر‌شدن می‌رود. این تفکیک روز‌به‌روز یا به عبارتی ردیابی ردپای ویروس کرونا می‌تواند به کنترل وضعیت بیماران جدید کمک کند.

شاید مهم‌ترین چیزی که تا این لحظه درباره کرونا می‌دانیم این است که تب شایع‌ترین علامت است. این(تب) شایع‌ترین علامت در بین بیمارانی است که ویروس جدید کرونا را در سراسر چین جا‌به‌جا کردند و در نهایت به خارج از این کشور نیز صادر کردند.

مطالعه‌ای جدید که تقریبا ۱۴۰ بیمار در بیمارستان Zhongnan دانشگاه ووهان  را بررسی کرده است، موفق شده که یک الگوی معمولی از علائم مرتبط با این ویروس را مشخص کند. بر اساس این مطالعه اکنون مشخص است که در حدود ۹۹ درصد از بیماران درجه حرارت بدنی بالایی دارند. در حالی که بیش از نیمی از آن‌ها خستگی و سرفه خشک را تجربه کرده‌اند. حدود یک سوم نیز درد عضلانی و مشکل در تنفس را تجربه کرد.

تحقیقات مرکز کنترل بیماری‌های چینی نشان می‌دهد که حدود ۸۰ درصد موارد کرونا ویروس خفیف است. حدود ۱۵ درصد از بیماران به موارد شدید مبتلا شده اند و ۵ درصد نیز به وخیم‌ترین حالت بیماری مبتلا هستند.

چگونگی پیشرفت علائم در بیماران به شکل زیر گزارش شده است:

روز اول: بیماران تب دارند. هم‌چنین ممکن است دچار خستگی، درد عضلانی و سرفه خشک شوند. اقلیت کوچکی از آن‌ها ممکن است یک یا دو روز قبل دچار اسهال یا حالت تهوع شده باشند.

روز پنجم: بیماران ممکن است در تنفس دچار مشکل شوند. به‌خصوص اگر بزرگ‌تر باشند یا وضعیت سلامتی پیش‌بینی شده‌ای داشته باشند.

روز هفتم: طبق مطالعه دانشگاه ووهان، به‌طور متوسط ​​قبل از بستری شدن بیماران در بیمارستان ، یک دوره نهان رخ می‌دهد که وضعیت بیمار نسبتا پایدار است.

روز هشتم: در این مرحله، بیماران مبتلا به موارد شدید‌(۱۵ درصد طبق گفته‌های CDC چینی) دچار سندرم پریشانی حاد تنفسی می‌شوند، بیماری که با ظهور مایعات در ریه‌ها ایجاد می‌شود و اغلب کشنده است.

روز دهم: اگر بیماران علائم وخیم‌تری دارند، این زمان پیشرفت و حاد بیماری است که احتمالا در بخش مراقبت‌های ویژه بستری می‌شوند. این بیماران احتمالا از درد شکم و کاهش اشتهایی بیش‌تر از بیماران دارای موارد خفیف برخوردارند