حکومت اسلامی عامل اصلی همه فلاکتهای جامعه ایران و نابودی محیط زیست است!
بهرام رحمانی
حکومت اسلامی عامل اصلی همه فلاکتهای جامعه ایران و نابودی محیط زیست است!
روزهایی که رقص باد و آتش زاگرس را بیرحمانه میسوزاند و در این میان به تر و خشک و حیوانات زبانبسته و حتی انسانها هم رحم نمیکند، حکومت و نهادهای حکومتی و خیل آخوند و طلبه کجا هستند؟
مگر نه اینکه طبیعت و منابع طبیعی حق همگانی است پس چگونه میشود که حکومت برای معترضین به گرانشدن بنزین حکم اعدام صادر میکند و آنها را در خیابانها به گلوله میبندد، اما برای از بین بردن هزاران هکتار از جنگلها و مراتع در کهگیلویه و بویراحمد، کردستان، لرستان، بوشهر، یزد، کرمانشاه، خوزستان، مازندران، آذربایجان شرقی و غربی و... پاسخگو نیست.
روز ۱۱ خرداد ۹۹ که اوج آتشسوزیها بود در صفحه نخست روزنامههای ایران تنها تیتر یک و یا عکس فقط چند روزنامه محدود به این آتشسوزی گسترده اختصاص یافت.
بیشک وقوع این آتشسوزیها فقط بهدلایل «خطای سهوی انسانی» نیست؛ قاچاق چوب و ذغال، ساختمانسازی و ویلاسازی، جادهسازی، زمینخواری، مناطق نظامی و مانورهای نظامی پرهزینه که عمدتا مربوط به حکومت و باندهای حکومتی است.
سازمان جنگلداری در ایران هشتم تیرماه ۱۳۹۹، علت ۱۱۰۰ مورد آتشسوزی در یک ماه اخیر را «سیاسی» اعلام کرد
بهگزارش ایسنا، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها، علت وقوع ۱۱۰۰ مورد آتشسوزی در جنگلها و مراتع کشور طی یک ماه اخیر را توطئه سیاسی دانست و گفت: «از نظر ما درصدی از این آتشسوزیها عمدی و دستی در کار است که ناکارآمدی سازمانهای ذیربط را نشان دهد و حتی ممکن است بهرهبرداریهای سیاسی هم پشت این موضوع باشد.»
سازمان ملل قيمت يک درخت ۴۰ ساله را ۱۰ هزار دلار اعلام کرده است و اين ارزشگذاری بهدليل ميزان اکسيژن، ارزش چوب، ميوه، حفظ خاک و آبی است که آن درخت از آسمان جذب و به سفرههای آب زيرزمينی میرساند، و توسط متخصصين صورت گرفته است. با توجه به چنين موضوعاتی است که میبينيم هيچوقت نمیتوان به عمق چنين فاجعههای آتشسوزی پی برد.
محمد داسمه، دبیر کمیته حقوقی انجمن دوستداران طبیعت و محیط زیست استان خوزستان و از وکلای محیط زیستی استان درباره آتش افتاده به جان مناطق حفاظتشده خائیز میگوید: «آتش از ساعت ۳ بعدازظهر در منطقه آزاد آغاز شده و روی سطح زمین بوده و به منطقه حفاظتشده خائیز در حوزه شهرستان بهبهان میرسد و آتش از تنگه شیخ و چمران به سمت چاه ریگک و از ارتفاعات به سمت شهرستان دهدشت و روستای آبکاسه و از طرف دیگر به سمت پادوک(حدفاصل گچساران و دهدشت) گسترده شده است. چندین هزار هکتار در بهبهان و چندین هزار هکتار در دهدشت در سایه بیکفایتی مسئولان سوخته و تا این لحظه که با شما صحبت میکنم خبری از بالگرد آبپاش نیست. حتی یک دمنده و آتشکوبی نداریم.»
وی ادامه میدهد: «اگر دمنده و آتشکوب داشتیم، آتش که در پایین دست و روی سطح زمین بود میتوانستیم آن را مهار کنیم ولی متاسفانه اهمالکاری مسئولان سبب شد که آتش وسعت گیرد و به منطقه حفاظتشده خائیز برسد.»
وی میگوید: «در حالی که آتش با سرعت منطقه حفاظتشده خائیز را از بهبهان تا دهدشت درمینوردد، فرماندار وعده داده صبح بالگرد میآید. همه نظارهگر هستند. فارغ از حتی یک آتشکوب یا دمنده. آتش برای یک لحظه خاموش نشده است.»
داسمه از جمله کسانی است که با انتشار تصاویری از یک محیطبان، از خطراتی که جان محیطبانان مناطق درگیر با آتش را تهدید میکند خبر میدهد. وی در توئیتی نوشته است: «علی آتشدان محیطبان منطقه حفاظتشده خائیز که از ارتفاع در موقع اطفای حریق پرت شده و به طرز معجزهآسایی زنده مانده است.»
آتشسوزیهای بسیاری طی سالهای اخیر به جان جنگلها و بهطور کلی طبیعت ایران افتاده است اما چه کسی مقصر این وقایع زیست محیطی است؟
روشن است که با وقوع آتشسوزی و بسیج بهموقع همه امکانات، این حادثه قابل کنترل و مهار است. مقولهای که بارها در سالهای اخیر تکرار و عمدتا نیز خطای انسانی، دلیل غالب این رویدادها اعلام شده است. همانطور که در سرنگونی هواپیمای اوکراینی بر فراز تهران خطای انسانی نامیده میشود.
اما آنچه که امروز بیشتر اهمیت آن ثابت شده است مقوله پیشگیری از این اتفاقی است که هر بار هزاران هکتار از طلای سبز کشور را به کام نابودی میکشاند.
بخش از این آتشسوزیهامبتوند خطا و یا عامل انسانی داشته باشد که بخش عمده آنها نیز بهعلت رقابت میان افراد محلی نزدیک به حاکمیت و برخی دستگاههای دولتی به وقوع میپیوندد.
تجربه ۱۰ سال اخیر بهخوبی نشان داده که گروههای داوطلب و مردم محلی در اطفای حریق جنگلها فعالتر شرکت کردهاند. این امر به آن علت است که با بیتفاوتی دستگاههای دولتی در راستای هماهنگی و یا انجام سیر اداری زمان زیادی را هدر میدهند و با محدودیت نیروی انسانی و تکنیکی مواجه هستند.
زمانی که ادعا میشود غالب آتشسوزیها در جنگلها منشا انسانی دارد قطعا با آگاه کردن مردم میتوان مانع بروز ۹۰ درصد این حوادث شد. اما چنین امری واقعیت ندارد.
منافع حاکمیت و بیاعتمادی مردم به نهادهای محافظ منابع طبیعی وابسته به دولت ریشهدار و قدیمی است. بهنظر میرسد این امر نه تنها قابل حل نیست، بلکه روزبهروز شکاف بین مردم و حاکمیت عمیقتر میگردد.
در چنین شرایطی، عمدی یا غیرعمدی بودن آتشسوزیها یک مسئله است و وظایف حاکمیت در قبال محیط زیست مسئله دیگر. اکنون جامعه ما در شرایطی قرار داریم که حکومت اسلامی را یک حکومت جانی و مافیایی، تروریست و آدمکش، دزد و گردنهگیر، ستمگر و استثمارگر میدانند و بههمین دلایل، اکثریت شهروندان جامعه ما، این حکومت را نمیخواهند.
آتشسوزی هر علتی که داشته باشد باید خاموش شود. برای خاموش شدن امکانات و اعتبارات کم است.
برای اطفای حریق باید کفش و لباس مخصوص داشت. باید مجهز به آتشکوب و دمنده بود و بدون تجهیزات به مناطق دچار حریق وارد شدن خطر جانی دارد.
جدا از این که مقامات و مسئولین حکومت اسلامی ایران درباره تخریب محیط زیست و آتشسوزی اخیر جنگلها چه ادعایی دارند اما در همه این فجایع یک مسئله روشن و به هیچوجه قابل پردهپوشی نیست، آن هم نقش حکومت در زمان بروز این نوع فجایع است. همه شواهد نشان میدهند که حکومت به وظایف خود در این عرصه نیز همانند عرصههای دیگر جامعه عمل نمیکند. در حالی که هر شهروندی خانهاش دچار حریق شود بلافاصله آتشنشانی خبر میکند تا سریع بیاند و آن را خاموش کنند. طبیعتا در آتشسوزی جنگلها که بسیار فاجعهبار است بلافاصله وقوع آتشسوزی به نهادها و مقامات مسئول دولتی اطلاع داده میشود تا سریعا درباره خاموش کردن آن اقدام کنند در حالی که بسیاری از اخبار و شواهد و حتی اقرا برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز حاکی از آن است که یا دولت اقدامی نمیکند و یا اگر هم اقدامی انجام دهد بسیار دیر صورت میگیرد که دیگر کار از کار گذشته است.
برای مثال، ۳۰ ژوئن فریدون یاوری مدیرکل حفاظت محیط زیست استان کرمانشاه خبر داد که جنگلهای پاوه برای ششمین روز متوالی در آتش میسوزند. این آتشسوزی در مناطق بوزین و مرخیل ادامه دارد و تا کنون ۱۴۰۰ هکتار از زمینهای این مناطق در آتش سوخته است. همچون بیشتر موارد آتشسوزی جنگلها در ایران، اهالی بومی و نیروهای امدادی با امکانات محدود و با دست خالی در حال تلاش برای مهار آتش هستند. بهگفته یاوری به دلیل سختگذر بودن منطقه برای اعزام بالگرد به سازمان محیط زیست درخواست داده شده اما با تصمیم ستاد بحران اعزام بالگرد به منطقه تقریبا غیرممکن اعلام شده است زیرا بهدلیل وزش باد ممکن است خود بالگرد باعث تشدید آتشسوزی و انتقال آن به دیگر مناطق جنگلی شود. فریدون یاوری اظهار امیدواری کرد که تا عصر سهشنبه آتشسوزی مهار شود. آتشسوزی جنگلهای پاوه از پنجشنبه ۵ تیر آغاز شد. در این مدت، سه نفر از فعالان محیط زیست منطقه به نامهای مختار خندانی، بلال امینی و یاسین کریمی، هنگام اطفاء حریق در محاصره آتش گرفتار شدند و جان خود را از دست دادند. شامگاه یکشنبه ۸ تیر شمار زیادی از جوانان و ساکنان پاوه در بلوار ورودی این شهر به انتظار ایستادند تا پیکر بیجان سه فعال محیط زیست به شهرشان برسد.
به این ترتیب حکومت اسلامی ایران با همه نهادهای سیاسی، نظامی، قانونگذاری و دیپلماتیک آن و همه مقاماتش مسبب نابودی طبیعت ایران و جانباختن فعالان محیط زیست است.
طی دو هفته گذشته ، در جریان تلاش برای مهار شعلههای آتش ویرانگری که در غرب ایران به جان جنگلهای این منطقه افتاده است، چهار جوان داوطلب طی دو رویداد جداگانه جانباختند.
البرز زارعی کوهنورد داوطلبی که در جریان مهار آتشسوزی جنگلهای اطراف گچساران، بهشدت دچار سوختگی شده بود، روز جمعه ۳۰ خرداد ماه جان سپرد.
دومین نمونه، فاحعه دو سال پیش جانباختن شریف باجور، امید کهنهپوشی، رحمت حکیمینیا و محمد پژوهی در مریوان.
رویدا سوم در ارتفاعات شهرستان پاوه در استان کرمانشاه تکرار شده است. روز یکشنبه ۸ تیرماه، مختار خندانی، بلال امینی و یاسین کریمی سه جوان فداکار فعال محیط زیست، در جریان تلاش برای خاموش کردن آتش در منطقه حفاظت شده «بوزین» و «مرخیل»، که از روز پنجشنبه ۵ تیرماه آغاز شده بود جانباختند. در مورد چگونگی جانباختن این سه فعال محیط زیست، گزارشهای اولیه حاکی است که دلیل مرگ آنها نه آتشسوزی، بلکه ناشی از انفجار مینهای جدیدی است که سپاه پاسداران برای کنترل مرزها در این منطقه کاشته است. مردمی که در محل بودند، صدای انفجار مین ها را شنیده اند.با توجه به اینکه منطقه حفاظتشده «بوزین و مرخیل» در منطقه صفر مرزی در بخش باینگان واقع شده است، این احتمال قریب به یقین است. سپاه پاسداران که خروش خشم مردم را در مراسم خاکسپاری جانباختگان پیشبینی میکرد، خانوادههای آنها را تحت فشار گذاشته بود که مراسم خاکسپاری را شبانه انجام دهند. با مانعتراشی کاری کردند که جنازهها شبانه به داخل شهر پاوه برسند. با وجود این در فاصله کوتاهی هزاران نفر با خواندن سرود و سردادن شعارهای انقلابی به استقبال جنازه جانباختگان شتافتند. پیکرها با مشایعت مردم پاوه برای خاکسپاری به زادگاه آنها در نوسود، شمشیر و سریاس منتقل شدند.
شماری از جوانان پاوه شامگاه یکشنبه هشتم تیر-۲۸ ژوئن، با حمل پلاکاردهایی به پیکر سه نفر از کنشگران محیط زیست که جان خود را در مناطق حفاظتشده بوزین و مرهخیل از دست دادهاند، ادای احترام کردند.
در ارتباط با علت جانباختن این سه نفر، اخبار ضد و نقیضی منتشر شده است. در حالی که برخی از رسانههای ایران، انفجار مین را علت مرگ این سه نفر اعلام کردهاند، مسئولان گفتهاند که آنان به هنگام تلاش برای خاموش کردن آتش در مناطق یاد شده، در محاصره آتش قرار گرفته و جان باختهاند.
مختار خندانی، بلال امینی و یاسین کریمی دیروز در جریان مهار آتشسوزی یک منطقه حفاظتشده در پاوه جان باختند. قاتل آنها، حکومت اسلامی آدمکش، طبیعتستیز و مافیایی ایران است.
جمشید محبتخانی، فرمانده یگان محیط زیست ایران، در گفتوگو با خبرگزاری مهر اعلام کرده است که علت اصلی مرگ این سه نفر هنوز از سوی مقامات محلی تایید نشده است.
پس از ورود آمبولانسهای حامل پیکر این سه نفر به شهر پاوه، از سوی گروهی از جوانان این شهر تجمعی با هدف ادای احترام نسبت به قربانیان این حادثه شکل گرفت.
ویدیوها و تصویرهایی از تجمع مردم در پاوه نیز در شبکههای اجتماعی منتشر شده است. جوانان با در دست داشتن پلاکاردهایی، ادای احترام به پیکر این قربانیان، کردهاند.
حکومت اسلامی مدعی است که بخشی از مینهای ایام جنگ ایران و عراق در منطقه به علت «صعبالعبور» بودن هنوز پاکسازی نشدهاند. اما احزاب کرد اما علت عدم جمعآوری این مینها را در ارتباط با سیاست حکومت در مقابله با کردها میدانند.
چنانچه علت مرگ این سه کنشگر محیط زیست گرفتار شدن آنان در محاصره آتش به هنگام تلاش برای خاموش کردن آن بوده باشد، این پرسش مطرح میشود که وظیفه اطفاء حریق چرا باید برعهده مردم و سازمانهای مردمنهاد باشد و نقش و وظیفه مسئولان در این رابطه چیست.
طبق آمار رسمی، حدود ۳۰۰ مورد آتشسوزی جنگلی تنها ظرف ده روز گذشته روی داده است. سه کنشگر محیط زیست نامبرده نیز برای خاموش کردن حریق به بوزین و مرهخیل کرمانشاه رفته بودند.
شاهدان عینی میگویند در حالیکه در طول روزهای گذشته همزمان با استقرار نیروهای زمینی سپاه پاسداران در مرزها، بهپادها نیز مدام بر فراز منطقه در پرواز بودهاند و از وقوع و دامنه آتش اطلاع داشتهاند. با وجود این هیچ اقدامی از جانب حکومت در حد استفاده از هلیکوپترهای آتشنشان که سپاه در همین استان تعداد زیادی از آنها را در اختیار دارد، صورت نگرفت. آنها همچنین وقوع آتشسوزی را به نیروهای سپاه پاسداران مستقر در این منطقه حفاظت شده نسبت میدهند.
یک شاهد عینی گفته است: «تردد به این مناطق حفاظت شده باید با اجازه سپاه پاسداران باشد و غیر از نیروهای سپاه و هنگ مرزی هیچ کسی اجازه تردد به این منطقه را ندارد.» داوطلبان فداکار در واقع با دستان خالی به جنگ شعلههای آتش در ابعاد وسیع و در چنین منطقه پر خطری رفته بودند.
طی یکماه گذشته دهها مورد آتشسوزی گسترده در جنگلهای رشته کوه زاگرس در استانهای غربی و جنوب غرب ایران رویداده است و هزاران هکتار از جنگلهای سرسبز را نابود کرده است. نابودی این طبیعت زیبا و صدها نوع از جانداران کمیاب، در مقابل چشمان دستگاههای عریض و طویل نظامی و اداری حکومت صورت گرفته است، بدون آنکه اقدام موثری برای متوقف کردن آن صورت گرفته باشد. این تنها مردم محل بودهاند که که با دستان خالی و با به خطر انداختن جان خود، هر اندازه از جنگلها را که میتوانستند از چنگ شعلههای آتش نجات دادهاند.
یا فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها در ایران امروز یکشنبه هشتم تیر-۲۸ ژوئن به خبرگزاری ایسنا گفت: «از نظر ما درصدی از این آتشسوزیها عمدی است و دستی در کار است که ناکارایی سازمانهای ذیربط را نشان دهد و حتی ممکن است بهرهبرداریهای سیاسی هم پشت این موضوع باشد.»
اما او توضیح نداده است که «بهرهبرداریهای سیاسی هم پشت این موضوع» توسط چه نهادها و مقامات حکومتی صورت گرفته است؟!
در پی آتشسوزیهای گسترده هفتههای اخیر در سراسر ایران، نمایندگان مجلس شورای اسلامی خواستار توضیح وزیران کشور و اطلاعات شدهاند. علیرضا سلیمی، عضو هیات رییسه مجلس، دو هفته پیش گفته بود: «آتشسوزیهای صورتگرفته دارای شبهه است و باید در موردشان شفافسازی لازم صورت گیرد.»
ناتوانی «سازمانهای ذیربط» و کمبود امکانات از جمله بالگردهای مهار آتش، به دلیل عدم اختصاص بودجه کافی برای حفاظت از منابع طبیعی کشور، موضوع تازهای نیست.
جنگلها و مراتع ایران هر سال طعمه شلعههای آتش میشوند و همزمان بخشی از مساحت آنها به دلیل نبود سیاستهای زیستمحیطی کارآمد، نابود میشود. بنا بر آمار رسمی، تنها در پنج سال گذشته ۶۰ هزار هکتار از مساحت جنگلهای ایران به دلیل حریق، آفات و بیماری، سدسازی، جادهکشی، فعالیتهای عمرانی و قاچاق چوب از بین رفته است.
بهگفته فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها در ایران، تنها در یک هفته اخیر حدود ۸۰۰ هکتار از اراضی جنگلی و مرتعی کشور درگیر حریق بودهاند. میزان خسارت ناشی از این آتشسوزیها هنوز روشن نیست.
ایلنا مینویسد ظاهرا استاندار کرمانشاه در تلاش است برای کمک به نیروهای محلی بالگردهایی را به منطقه اعزام کند، اما به دلیل «شرایط زمانی» و «هوا» تا این لحظه به بالگردها اجازه پرواز داده نشده است.
انجمن زیست محیطی ژیوای و فعالان محلی از پنجشنبه تا شنبه گذشته موفق شدند حریق را مهار کنند، اما شامگاه شنبه مجددا زاگرس شعلهور شد. در پاوه بیش از ۷۷ هزار هکتار منابع ملی شامل جنگل و مرتع وجود دارد. منطقه حفاظتشده بوزین و مرخیل حدود