خاورمیانه در انتظار آتش بازی موشکی
خاورمیانه در انتظار آتش بازی
موشکی گزینش و ترجمه راشا تودی "آزاده اسفندیاری" |
روسای جمهور ایالات متحده آمریکا هر کدام در خلال
دوره مسئولیت خود، تاثیر معنا داری را در خاورمیانه به نام خود به ثبت رسانده
اند. یکی جنگی را شروع کرد و دیگری به جنگ پایان داد. فقط دونالد ترامپ است که
تا به حال در این منطقه حساس جهانی، جنگی را آغاز نکرده است. چهل و پنجمین رئیس
جمهور آمریکا، در دوره زمامداری خود توانست بدون جنگ تغییرات مهمی را در خاور
میانه رقم بزند. اولا، ترامپ پس از تکیه بر کرسی ریاست جمهوری، توافق هسته ای را
که سلف او باراک اوباما، با ایران امضا کرده بود، نا دیده گرفت و زیر پا گذاشت.
بعد از آن شدید ترین تحریم های تاریخ را یکی پس از دیگری علیه ایران امضا کرد و
به اجرا در آورد. دوم، در زمان وی برای اولین بار، نیروهای مسلح سپاه پاسداران
ایران را با وجود جایگاهی خاص در ایران به عنوان یک نهاد دولتی، تروریستی خواند.
ترامپ و دولت او ستون فقرات وابسته به رهبر ایران را همراه با حزب الله لبنان،
در لیست تحریم های سیاه آورد و تمام دارایی های آن ها را در سیستم بانکی جهانی
مسدود کرد. همچنین با وجود پایان تحریم های تسلیحاتی ایران از جانب سازمان ملل،
بر تحریم خرید یا فروش سلاح توسط این کشور، پا فشاری می کند. سوم، در تاریخ سوم ژانویه 2020 در بغداد، خاک یک کشور بیگانه،
ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، که برای مذاکراه جهت عادی سازی روابط، با
مقامات آن کشور به منطقه رفته بود با فرمان دونالد ترامپ توسط پهپاد ترور شد. سرانجام ایران به لطف سیاستهای ترامپ، تابستان
گذشته توافق نامه همکاری استراتژیک 25 ساله را با جمهوری خلق چین امضا کرد. در
عین حال در برنامه های هسته ای خود تجدید نظر کرد و ذخایر اورانیوم
کشور را تا 12 برابر بالا تر از حد مجاز آژانس بینالمللی انرژی اتمی افزایش
داد. ضمن این که ایران در دوره ترامپ، تقریباً به طور کامل از مدار نفوذ آمریکا
خارج شد. ترامپ، در دو ماه باقیمانده به عنوان رئیس جمهور،
وزیر دفاع خود را نا باورانه تغییر داد و یک شخص واقعا نظامی را جایگزین او کرد.
فرد انتخابی، کریستوفر میلر، دارای تجربه جنگ در افغانستان و عراق میباشد. طی
مدت باقیمانده دولت ترامپ، استیون منوچین، وزیر دارایی به همراه مایک پمپئو،
وزیر امور خارجه، هر هفته قول تحریم های جدید بر ضد ایران را می دهند. (به زبان
روشن و گویا، یعنی اعلان جنگ). ایالات متحده آمریکا، تحت رهبری چهل و پنجمین رئیس
جمهور، به طور دائم حضور نظامی در منطقه را کاهش میدهد. ترامپ، روز هفتم نوامبر
از عقب نشینی سریع نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان خبر داد و قول داد تا
پایان ماه دسامبر، تقریباً به طور کامل نظامیان این کشور، خاک افغانستان را ترک
خواهند کرد. در عراق نیز ائتلاف نظامی تحت رهبری آمریكا تعدادی از پایگاه های
هوایی و مقر ائتلاف را تخلیه و به دولت این کشور تحویل داد. آمریكا جاه طلبی های نظامی خود را در منطقه كاهش می
دهد و خاورمیانه دستخوش تحول می شود. افغانستان و عراق درگیر امور داخلی و
بازسازی پس از جنگ خواهند شد. از سوی دیگر، اسرائیل و بنیامین نتانیاهو و سلاطین
عرب خلیج فارس به ویژه در زمان ترامپ خوش اقبال بودند. رئیس کاخ سفید در دسامبر 2019 در اجلاس سالانه
شورای اسرائیل و آمریکا گفت: «دولت یهود هرگز دوستی مانند رئیس جمهور دونالد
ترامپ به خود ندیده است». به طور کلی، رئیس کاخ سفید حق داشت: ترامپ بود که
اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت و دستور داد سفارت آمریکا به
آنجا منتقل شود. هم او بود که حاکمیت اسرائیل را بر بلندی های جولان به رسمیت
شناخت. ترامپ بود که قانون سخت یهود ستیزی را در ایالات متحده تصویب کرد. خوب، مشخصا این یک معامله صلح آمیز است که وی به
عنوان رئیس جمهور ایالات متحده، با تمام قدرت لابی کرد. قبل از آن، شاید فقط
هاری ترومن، سی و سومین رئیس جمهور ایالات متحده تلاشهایی از این دست، برای
اسرائیل را انجام داده بود. برنامه صلح جان رید کوشنر، داماد ترامپ، با جهان
عرب به نوعی در منطقه تحولی ایجاد کرده است. پیمان صلح ابراهیمی با اسرائیل، طرح
برای همکاری اقتصادی و نظامی قبلاً توسط امارات، بحرین و سودان امضا شده است و
دیگر کشور های عربی نیز در صف بستن پیمان های بعدی می باشند. بندر بن سلطان، شاهزاده سعودی، ناگهان الطاف الهی
شامل حالش شد و بینایی سیاسی خود را بازیافت: «رهبران فلسطین در تمام این سالها
نادرست عمل کردند و همه مردم منطقه را نابود کردند». با انتقاد علنی از رهبران
فلسطین توسط پادشاهی سعودی پروازهواپیماهای این کشور به تل آویو آغاز شد. ترامپ، به مدت چهار سال با در پیش گرفتن سیاست
فعال، در حمایت از اسرائیل وظیفه خود را انجام داده است: حاکمان عرب، تهدید را
اکنون نه از جانب اسرائیل بلکه از طرف ایران و ترکیه می بینند. متعاقبا، افکار
عمومی عرب به طور فزاینده ای به سمت شناسایی اسرائیل متمایل است. در واقع تحول مسالمت آمیز ترامپ است که بدون جنگ
اما فقط به لطف عمل گرایی، اوضاع خاورمیانه را تغییر می دهد (ترامپ سیاستمدار
نیست، بلکه یک تاجر است و جهان عرب این زبان را سریع تر و بهتر درک می کند). این
روند را آقای اوتیبا، سفیر امارات، در ایالات متحده آمریکا تایید می کند. به نظر
وی، فرمول موفقیت در «معامله قرن» به شرح زیر است: سرمایه ای از خلیج فارس به
اقتصاد اسرائیل سرازیر می شود و فن آوری های علمی، تخصصی و فنی این کشور، اقتصاد
عربی را برخواهد کشید و «نسل جوان بی قرار» عرب را راضی خواهد کرد. طرح شگفت انگیز اسرائیل و
سلطان های خلیج فارس، ممکن است یاد بودی را برای ترامپ برپا کند و به یادگار
بگذارد اما این جشن و یادمان از دوردست، توسط ساکنان دیگر مناطق خاورمیانه خبر
از نشانههای دیگری دارد. یعنی جوانان بی قراری که گرسنه، شوریده، با عصبانیت و
عطش انتقام: شیعیان، اعم از ایرانی، لبنانی، عراقی یا یمنی، همچنین «گرگ های
خاکستری» اردوغان که طعم پیروزی برادران آذری خود را در قره باغ چشیدند (میلیونها
نفر آذری در آذربایجان ایران) و دیگر برادران ترک زبان در جهان (جمعیت های آسیای
میانه) آتشی است زیر خاکستر. حال چنانچه بایدن، رئیس جمهور منتخب آمریکا، بر
کسانی تکیه کند که چشمها را بر روی حوادث منطقه در چهار سال گذشته که به صورت
اعتراض، شورش های خیابانی و سوزاندن لاستیک رقم خورد ببندد، ما شاهد آتش بازیهای
وسیع تری در خاور میانه خواهیم بود. آتش بازیهای موشکی و نه کمتر از آن. راه توده |