خنثی شدن کودتای مشترک گورباچف و سی آی ای بر ضد فیدل کاسترو!
خنثی شدن کودتای مشترک گورباچف و سی آی ای بر ضد فیدل کاسترو!
هاوانا:
4 اپریل 1989:
فیدل کاسترو از قبل می دانست که استخبارات اتحاد شوروی در تبانی با آمریکایی ها آمادگی برای انجام یک کودتای نظامی را در کوبا گرفته بودند.
چیزی بیشتر از دو ماه به اعدام اعضای گروه نظامی اوچوا د لا گواردیا باقی مانده است!
فورسوف مورخ ونویسنده می گوید:
من عکسی(فوتویی) دارم که در آن گورباچف با لبخند احمقانه به تماشاگران نگاه می کند و کاسترو از تمام برنامه های گورباچف از قبل آگاهی پیدا کرده است و با دیده شک و تعجب به گرباچف نگاه انداخته است.
اخیراً، خاطرات تدشاکلی افسر "سی آی ای" پس از مرگ وی در سال 2005 به نشر رسید.
وی لقب استاد جاسوسی را از آن خود کرده بود.
شاکلی می نویسد:
ما دسترسی به مخالفان کاسترو که قابل اعتماد می بودند، نداشتیم، بنابراین نمی توانستیم با رهبران کودتا به تفاهم برسیم و به موقع به آنها کمک کنیم. آنچه که ما در سال 1963 به دنبال آن بودیم ،به آن درنیمه سال 1989 دسترسی پیدا کردیم. زمانی که آرنالدو اوچوآ سانچز، در نتیجه فعالیت های خود در آنگولا، به طور کامل کاسترو را انتقاد و تهدید می کرد.
شاكلی متخصص به اصطلاح "اقدامات اجرای سازمان دهی تظاهرات وکودتا" درکشورهای سوسیالیستی بود. عملیاتی برای از بین بردن جسمی رهبران دولت هایی که به آمریکا اعتماد نداشتند؛ ولی آمریکا بر آنها اعتراض می نمود.
میلتون بوردن رئیس اداره سی آی ای در اروپای شرقی بود ونقش اساسی را در سازماندهی اقدامات خرابکارانه و به راه اندازی تظاهرات،بخصوص در رومانیا در سال 1989 داشت.
در سال 1979،شاکلی همراه جورج بوش عملیاتی را بنام سورپرایز اکتوبر(پنهانی) در کوبا رهبری کردند. شاکلی در سال 1963 در مورد کوبا شناخت خوب نداشت وبرای از بین بردن فیدل کاسترو چند عملیات دیگر را رهبری کرد وبه دنبال آن کودتایی تحت نام عملیات 40 به راه انداخته شد.
خبرنگار مرتجع نیویورک تایمز بنام ویلیام سفیر در سال 1989 فیدل کاسترو را "چائوشسکو کاربیک" خواند. اما سرنوشت آنها بشکل متفاوت تغییر جهت کرد. چائوشسکو نیز "انعطاف پذیر"گردید و گوش به فرمان گورباچف شد. گورباچف به استخبارات مخفی اتحاد شوروی دستور داد تا برای براندازی او آماده شوند و در این زمینه با استخبارات مخفی آمریکا همکاری کنند.
چنی ، وبستر و گیتس همچنان همان سناریوی(رومانیا) را به همراه استخبارات مخفی شوروی برای سرنگونی فیدل کاسترو تهیه کردند. علاوه بر این حتی در سال 1987،هنگامی که گورباچف به واشنگتن سفر کرد، به اجرای این عملیات آماد گی گرفته شد بود.
گورباچف بیشتر از همه بخاطر روابط نزدیک هونیکر رهبر آلمان دموکراتیک با کاسترو نا راحت بود، چون در کارخانه های آلمان دموکراتیک کارگران کوبایی مصروف کار بودند و استخبارات مخفی آلمان تحت رهبری مارکوس ولف،امکان داشت که با آمریکایی ها موافقت نکند و تسلیم نشود.
کاسترو تسلیم گورباچف نشد و گورباچف را خائن به اهداف و آرمانهای سوسیالیزم خواند.
این موضعگیری کاسترو از طریق استخبارات خارجی که طرفدار پریسترویکه بودند به گورباچف انتقال داده شد و اقتدار کاسترو بالا رفت و از آرمانهای سوسیالیزم دفاع کرد.
درجنوری 1989،فیدل کاسترو به دوست خود گابریل مارکز نویسنده و طرفدار سیاست پریسترویکه گفت:
مرا اشتباه درک نکید. من مخالف اصول پریسترویکه نیستم؛ اما این پریسترویکه، فوق العاده خطرناک است وجهان سوسیالیستی را به سمت سرمایداری سوق می دهد. وقتیکه مارکز اعتراض کرد وگفت که پریسترویکه آغاز سوسیالیسم واقعی، یعنی سوسیالیزم با چهره انسانی است.کاسترو به پاسخ وی گفت:
نه، باورکن این یک فاجعه خواهد بود.گورباچف از این حرفهای کاسترو اطلاع حاصل کرد.
روزنامه اسپانیایی زبان ایل نیوا هرالد در سال 1998،مقاله پرشور روزنامه نگار سابق کوبایی،رائول مارتین که بیش از 10 سال در خبرگزاری کار کرده بود نشر کرد.
مارتین گفت:
در سالهای 1987 ـ 1989،او درعملیاتی تحت پوشش خبری استخبارات شوروی در بین افراد ناراض در ارتش کوبا، به هدف سرنگونی کاسترو و انتقال سیاست پریسترویکه در کوبا کار کرده بود.
بعید به نظر می رسید که "کی گی بی" به تنهایی خود در سرنگونی کاسترو موفق شود؛ آنها استخبارات نظامی اتحاد شوروی را هم در این کودتا سهم دادند که روابط گسترده نظامیان ستاد ارتش اتحاد شوروی با جنرال آرنالدو اوچوا در اکادمی نظامی فرونز و دیدگاه های دموکراتیک آن و انتقادات وی درمورد سیاست های کاسترو، به همه نظامیان ستاد ارتش اتحاد شوروی آشکار بود.
جنرال آرنالدو روابط بسیار نزدیک با یکی از معاونین استخبارات نظامی اتحاد شوروی بنام یوری گوسف دا شت که کودتای احتمالی را علیه کاسترو رهبری می کرد.
جنرالان اتحادشوروی،اوچوآ را در نقش رهبرکودتا برضد کاسترو آماده کردند.اما دو شخصیت مهم دیگر را بنام برادران دو گانه، تونی و پاتریزیو دی لا گوار در ردیف گروه دوم نیزتحت نظر داشتند که آنها دارای روابط خیلی نزدیک با اوچوآ بودند.
گرباچف در اپریل 1989،برای یک دیدار دوستانه به کوبا سفر کرد.
و در مورد «سوسیالیسم با چهره ای انسانی»و دموکراتیزه شدن جامعه کوبا و دوستی ابدی مردم اتحادشوروی سوسیالیستی و مردم کوبا صحبت نمود که هدفش سرنگونی کاسترو بود.
4 اپریل 1989،کاسترو از قبل از نیت شوم گرباچف آگاه بود که استخبارات اتحاد شوروی به کودتای نظامی در کوبا آماد گی گرفته است.
کمی بیشتر از دو ماه به اعدام اعضای گروه اوچوآ باقی مانده است.
در این وقت استخبارات ویژه کوبا پس از اطلاع برنامه سرنگونی کاسترو نقش مهمی را بازی کرد.
در 27 می 1989،رائول کاسترو دستور محاصره خانه دیوکلس تورالبا،وزیرترانسپورت که سابق فرمانده نیروهای هوایی کوبا بود و ارتباطات خود را با ارتش حفظ کرده بود، صادر کرد.دخترش با تونی ازدواج کرده بود.عصر آن روز اوچوآ در خانه تورالبا بود.
صحبت های اوچوآ در مورد رافائل دل پینو،جنرال نیروهای هوایی کوبا و دیگر فراریان کوبا به آمریکا وفواید تغییر سیاست های پریسترویکه اتحاد شوروی و گذار به دموکراسی،همه این صحبت ها از طریق دستگاه های شنوایی استخبارتی و گروه ویژه اوپراتیفی تحت رهبری رائول کاسترو ثبت شده بود.
اوچوآ،برادران دولاگواردیا و دیگر توطئه گران دو هفته بعد در یک مهمانی تورالبا دستگیر شدند.
موضیعگیری مشاورین اتحاد شوروی در کوبا و رهبری اتحاد شوروی در مسکو بسیار زود تغییرکرد.
رهبری کوبا در دادگاه هاوانا تلاش های ویژه ای را برای رد این توطئه سیاسی و کودتا انجام دادند وآن را تحت نام فساد اداری و تجارت مواد مخدر در رسانه ها پوشش خبری دادند،اما تصفیه نظامیان در وزارت دفاع و وزارت داخله، خلاف این ادعا را نشان می داد،لیکن دولت کوبا این توطئه و کودتای نظامی را به دلایل داخلی و خارجی خواستند که پنهان نگهدارد.
تحقیقات و بررسی های انجام شده آشکارا نشان داد که در عقب این کودتای نظامی استخبارات مخفی اتحادشوروی و سی آی ای قرار داشت.
همچنان کاسترو به تغییرات اوضاع در اتحاد شوروی امیدوار بود.هرگاه این خبر از طریق رسانه های کوبا و توطئه استخبارات اتحاد شوروی و سی آی ای،افشاء می شد، ضربه شدید بود به روحیه و آگاهی جامعه کوبا بود.
دوهفته بعد از اعدام اوچوآ و تونی، فیدل کاسترو آگاه شد و اظهار داشت:
ما به امپریالیزم هشدار می دهیم که نباید هیچ توهمی در باره انقلاب ما داشته باشد. بگذارید آنها تصور نکنند که اگر فاجعه ای در اردوگاه سوسیالیسم رخ دهد،او مقاومت نخواهد کرد.هرگاه فردا خبرشویم که یک جنگ داخلی در اتحاد شوروی رخ داده است ویا حتی اتحاد شوروی فروپاشیده است، کوبا و انقلاب کوبا به جنگ خود علیه امپریالیزم ادامه می دهد و با تمام قوت وقدرت خود ایستاده است.
هنوز دوسال دیگر به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی باقی مانده بود.
ترجمه:جیلانی گلشنیار
ماخذ:خبرگزاری روسی