گزارش مراسم تدفین و فاتحه شهید میرنجیب اله سادات ساهو
گزارش مراسم تدفین و فاتحه شهید میرنجیب اله سادات ساهو
در آخرین ساعت 28 سپتامبر سال جاری عسیوی مرمی های قاتل سفاک و دون همت قلب پر تپش یکی از خادمان سابقه دار وطن و مردم را از تپش باز ماند.
مراسم تدفین و فاتحه آن شهید به روز دوشنبه سوم اکتوبر با جمعی کثیری از افغانان، سایر دوستان و علاقمندان در شهر سندیگو ایالت متحده امریکا انجام یافت.
قبل از به خاک سپاری در صالون قبرستان آن شهر محفل تودیع و احترام با شهید ساهو برگذار گردید.
در ابتدا محترم نجیب اله بارکزی نماینده شریف افغانان واقع آن شهر محفل را افتتاح و از میرعبدالواحد سادات خواست تا زندگی نامۀ برادر شهید خود را أرایه نماید.
شهید میر نجیب اله سادات «ساهو»
(متن صحبت میر عبدالواحد سادات و خلص سوانح آن شهید در ختم این یاداشت ضمیمه است)
بعدأ ساویتار دختر ساهو شهید به نمایندگی از فرزندان شان صحبت نمود که سراسر محبت و دوستی آنان را به پدر شهید شان بازتاب می داد.
او نفرت و انزجار عمیق شان را به قاتلین سفاک و سعادت خانوداه ها ابراز داشت و از پولیس وسیستم قضائئ امریکا خواست تا در گرفتاری و به محاکمه کشانیدن قاتلین تلاش جدی نماید.
به تعقیب آن ترینا جان به نمایندگی از هشت نواسه شهید ساهو صحبت نموده و صفا و عاطفۀ طفلان معصوم را به پدرکلان عزیز شان بیان کرد که فضای غم انگیز صالون را به آه و اشک بیشتر حاضرین همراه ساخت.
در اخیر جناب سید محمود گیلانی روحانی و دانشمند علوم اسلامی صحبت عالمانه اش را أرایه کرد.موصوف دلایل دینی و شرعی را در مورد درجه رفیع شهادت ساهو شهید بیان و از همت عالی، شخصیت مستقل ملی و منور شان، حب وطن و علاقه او به مردم و کار صادقانه او در دفاع از منافع اولیای افغانستان، شجاعت او درافشای بازار فساد وعاملین غارت بیت المال و دارائی های عامه با قدردانی یاد دهانی نمود.
جناب گیلانی در صحبت همه جانبه شان که با ذکر آیات،احادیث و اقوال و اشعار فرهنگ سالاران آمیخته بو دبا بصیرت و قاطیت یکی از دلایل اساسی تداوم ظلم،استکبا و تیره روزی وطن و مردم را خاموشی دانشمندان و منوران افغان خاطر نشان ساخته و مهترین رسالت انسانی، اسلامی و افغانی آنان را در بیان بی هراس حقایق مصیبت وطن مشخص ساخت.
بعد از ادای نماز جنازه و به خاک سپاری شهید ساهو، مجدأ جناب گیلانی و یکی از محاسن سپیدان مختصرأ صحبت نمودند.
به تعقیب آنان بنا بر حضور تعداد زیادی دوستان غیر افغانی، داکتر میر حکمت اله سادات به زبان انگلیسی در مورد کاکای شهید خود صحبت نموده و از غم شریکی آنان قدردانی نمود.
در اخیر مراسم تدفین میر عنایت اله سادات به نمایندگی از فامیل های سادات ضمن صحبت مختصر، مراتب قدردانی و احترام شان را به حاضرین، هموظنان و دوستان تقدیم نمود.
(متن صحبت میر عنایت اله سادات در ختم یاداشت ضمیمه است)
مراسم فاتحه در بعد از ظهر همان روز در مسجد شریف افغانان واقع آن شهر برگزار گردید. در قسمت اخیر مراسم فاتحه جناب قاری محمد امان نوائی شخصیت معروف اجتماعی، تاجر سابقه دار ملی و قاری جیهد با صدای ملکوتی خویش آیات از قران کریم را قرأت و به اختصار پیرامون شخصیت میر نجیب اله سادات ساهو صحبت و از سابقه طولانی شناخت و دوستی خود و پدران یادآوری و شهادت ساهو را یک ضایعه بزرگ قلمداد کرد.
ختم
صحبت میرعبدالواحد سادات
در گردهمایی شرکت کننده گان مراسم تدفین که به روز سوم اکتوبر 2011 انجام یافت، میرعبدالواحد سادات به نمایندگی از فامیل های آن شهید صحبت نموده و خلص سوانح شان را أرایه کرد:
مصیبتی است که در مغز جان زند آتش صدای مرگ «برادر» به وقت دربدری
هموطنان عزیز، خواهران و برادرن!
فامیل ما به من وظیفه سپرده است تا زندگی نامۀ پرافنخار شهید بزرگوار ما را خدمت شما أرایه نمایم.
در برابر تابوت خونین برادر ارشد ما، برادر شهید ما، چه میتوان گفت؟
ز دیدگان غم انگیز شام شهر غریب ز سوگ سینه من قطره قطره درد چکید
دراین روز های دشوار ماتم و اندوه و دراین لحظات غم انگیر، فامیل ما، خانم، اولاد ها،نواسه ها، خواهران، برادرن و تمام اعضای فامیل صبور و شکیبا هستیم و با متانت شأن و عظمت شهید بزرگوار خویش را حفظ مینمایم و به اساس ارشاد خداوندی به صبر پناه می بریم.
ایقان و باور کامل وجود دارد که:
کل نفسآ ذایقهّ الموت
اما در عین حال:
قصیدۀ معروف شیخ اسد سوری که با شکوۀ و استغاثه حکیم بزرگوار ناصر خسرو بلخی و بابا طاهر عریان از «چرخ فلک » شباهت دارد، فراخور حال خویش می دانیم که:
دفلک له چاروثه وکرم کوکار زمولوی هر گل چي خاندي چه بهار
هر غاتول چی چه بیدیا غوریده وکا رژوي ئئ پانی کاندي تار په تار
برگ های پرباری درخت زندگی ساهو شهید را جنایت کاران پژمردند و خشکانیدند.
به اجازه حضار گرامی خلص سوانح برادر شهید خود را خدمت شما أرایه می نمایم:
خلص سوانح شهید میر نجیب اله سادات «ساهو»
میر نجیب اله در سال1943 عسیوی در یک خانوادۀ منور متولد گردید. بعد از ختم موفقانه لیسۀ استقلال، شامل فاکولته حقوق پوهنتون کابل گردیده و در سال 1966 به اخذ لیسانس نایل گردید و در سالهای بعدی تحصیل عالی مافوق لیسانس خویش را در رشته حقوق در کشور فرانسه به اتمام رسانید. شهید ساهو از عنفوانی جوانی به سهمگیری در مسایل اجتماعی علاقمند بود و این علاقمندی باعث گردید که در دورۀ ثانوی مکتب و تحصیل یک فعال و پشتاز گروپ (سکوت) که در آن وقت به سارندوی مسمی گردیده بود، مصدر خدمات شایان به مردم گردد.
شهید میرنجیب اله سادات «ساهو» کار دولتی را به حیث معاون ریاست سکوت (سارندوی وقت) آغاز و طی مدت 25 سال تا اخیر آگست 1992 در پست ها و ادارات مختتلف، منحیث رئیس گروپ تفتیش در دیوان محاسبات صدارت (که وظیفه مبارزه با فساد و اخلاس را عهده دار بود) و در سالهای بعدی در وزارت مالیه (بحیث رئیس عواید، رئیس بودجه، رئیس نظار بانکها)، معاون و سرانجام رئیس عمومی دافغانستان بانک، بحیث یک تکنوکرات با تحصیل عالی و متخصص مصدر خدمات صادقانه بوطن و مردم خویش گردید. ساهو شهید به مثابه حقوقدانان و عضو انجمن حقوقدانان و همچنان به حیث شخص متجرب در امور مالی کشور طی سالهای خدمات دولتی در طرح دها پروژه، مقرره و قانون سهم گرفت در نشست های تخصصی در داخل و خارج و منجمله در نشست های بانک جهانی، صندوق وجیهه بین المللی، بانک انکشاف آسیایی و کنفرانس اقتصادی ملل متحد شرکت داشت.
ساهو شهید سالهای خدمت به مردم را با پشت کار، صدافت، پاکی، وطندوستی، کمال امانت داری و اجرأت سالم اداری ایفاء و بحیث یک شخصیت مستقل و ملی و به حیث یک متخصص و تکنوکرات قاطع و جدی مورد احترام و حرمت فراوان قرار داشت. در سال 1992 که بالاثر جنگهای نیابتی خانمانسوز، مجال تداوم کار و زندگی در کشور ناممکن گردید، بالاجبار زندگی در دیار غربت را اختیار و در شهر سندیی گو ایالت کلیفورنیا اقامت گزید.
برادر شهید ما در حالیکه تا سطح خارج رتبۀ (وزیر) کار کرده بود مجبور می شود تا در دیار غربت به خاطر امرار معاش و کسب نفقۀ فامیل با افتخار و سر بلند به کار تکسی بپردازد. طی سالهای زندگی غربت و دوری وطن که حدود دودهه را در بر میگیرد، شهید ساهو هیچگاهی از فکر وطن و وطنداران و مردم فارغ نبود. همیشه حوادث و مسایل و مصایب وطن را تعقیب می کرد، می نوشت و مصروف تحقیق و مطالعه بود. دها مقاله نوشت و کتابهای را به نشر رسانید و کتابی پرحجمی را روی تاریخچه مسایل مالی و پولی کشور را در دست تهیه داشت که امیدواریم به همت فامیل آمادۀ چاپ گردد.
ساهو شهید به فرهنگ و ادبیات علاقمند و محشور بود و درد دل خویش را در ابیات موزون و پرسوز بازتاب میداد و میسرود و به موسقی افغانی و به استاد قاسم افغان و مکتب او دل بسته بود. در زندگی شخصی بسیار صمیمی و اهل شوخی و مطایبه بود. به دوستان خود ارج فراوان قایل بود، عفت کلام، صراحت لهجه، شجاعت در ابراز نظر و عقیده از صفات عالی شخصی او بود. او همیشه رک و راست، بی ترس و صادق بود.
در چند سال اخیر شهید ساهو برنامه تلویزیونی مستقل (در جستجوی حقایق) را به مصرف شخصی خود در تلویزیون آریانای افغانستان افتتاح و به پیش می برد و طی پروگرام هفته وار حقایق مربوط به وطن و مصایب مردم را صادقانه و شجاعانه بازتاب میداد و عاملین تجاوز بر بیت المال و دارای های عامه را افشأ می ساخت و نظرات اصلاحی و سازنده را بسیار دلسوزانه، بدون هر نوع حب و بغض بحیث یک تکنوکرات و متخصص ارائه می کرد.
شیهد ساهو پیشبرد برنامه خود را به حساب حد اقل دین در برابر وطن و پل ارتباط با هموطنان قلمداد می کرد و می خواست از این طریق در رفع بحران مشروعیت، استحکام اقتدار نیرومند ملی و پایه گیری دولت ملی مبتنی بر دیموکراسی و معیار های قبول شدۀ جهانی و قرار گرفتن زادگاه مان در شاهراه ترقی و تمدن و دستیابی به ثبات و قطع مداخلات گستاخانه پاکستان و دسایس ایران نظر خود را ارائه و پالیسی های دوگانه و دوپهلوی دولت امریکا را انتقاد می کرد.
ساهو شهید هیچگاهی عضویت احزاب و سازمانهای سیاسی را نداشت اما واضح است که در نبرد تاریخی علم و جهل، همیشه جایگاه شایسه خود را داشت و نام و خاطره او درین راستا برای همیشه محفوظ خواهد بود:
به قول شیخ عطار:
سال ها کردند مردان انتظار تا یکی را یار شد از صد هزار
برادر شهید و بزرگوار ما، شوهر مهربان خانم خود که حدود نیم قرن را با هم زندگی کردند و حاصل زندگی شان یک پسر، سه دختر و هشت نواسه است.
اما دریغا و صدافسوس که فیر مرمی های قاتلان سفاک و دون صفت در آخرین ساعت 28 سپتامبر 2011 قلب این خادم صادق وطن را از تپش باز ماند و گویی ساهو شهید در آخرین نفس های خود، کلام آزادیخواه بزرگ غبار مرحوم را تداعی می کرد که که:
مکن زبان من بسته ای اجل هزار گفته ناگفته در دهان باقی است
برادر بزرگوار ما مردانه وار به استقبال مرگ رفت و به درجه رفیع شهادت نایل گردید و خانم، اولادها، نواسه ها خوهران، برادرن و فامیل خود را عزأ دار و سوگوار ساخت.
مرگ صاحبدل، جهانی را دلیل کلفت است شمع چون خاموش گردد، داغ محفل میشود
خاموشی شمع زندگانی شهید ساهو به داغ محفل افغانان مبدل گردید و به تعبیر یکی از دوستان:
مرمی که به سر او زده شده، فکر و ذهن کسی را که به وطن فکر میکرد خاموش ساخت، مرمی که در گردن او زده شده، صدای اورا، صدای وطن را خفه ساخت. مرمی در قلب او، قلب ای که بخاطر وطن می تپید از تپش باز ماند.
و اما:
پیام ما ـ پیام بازمانده گان و فامیل ما به قاتلین سفاک و دون صفت با غرور و سری بلند این است که: ساهو شهید دشمن شخصی نداشت و فامیل ما هیچگاهی دشمنی شخصی با کسی نداشته و ندارد.
هر قطره خون او، میثاق تجدید تعهد و پیمان ما به مادر وطن و مردم افغانستان و ترقی وسعادت و بهروزی شان است که ما این راه پرافتخار را به مثابۀ یادگار معنوی برادر ارشد، میراث معنوی پدر، نیاکان مان وپدران معنوی خویش دوام می دهیم و به قول رحمن بابا:
لکه ونه مستقیم پخپل مکان یم که بهار راباندی راشی که خزان
و یا به قول مرحوم دهقان:
دهقان ز وفا نمی کشد سر منصور زدار نمی گریزد
و منحیث حسن ختام کلام حضرت رودکی را می گویم که:
کاروان شهید رفت از پیش و آن ما رفته گیر، می اندیش
از شمار دو چشم یکتن کم و شمار خردهزارن بیش
با عرض حرمت
میر عبدالواحد سادات
صحبت میرعنایت اله سادات در ختم مراسم تدفین
ای خاک! برادر ما را عزیر دار این نور دیده را برایت سپردیم
دوستان عزیز، خواهران و برادران ارجمند!
اجازه میخواهم تا به نمایندگی از مجموع فامیل های ما ، خانم و اولاد های برادر بزرگم – شهید میر نجیب الله سادات