بررسی تاریخی خاور میانه
فلسطین-اسرائیل بخش 1 نگاهی به تصویر تاریخی خاورمیانه مقدمه و ترجمه از مرجان افتخاری
مقدمه از دیر باز منطقه خاورمیانه بدلیل موقعیت جغرافیایی و منابع انرژی مورد توجه کشورهای امپریالیستی بود ه و هست. منابع ارزان قیمت انرژی، نفت و گاز، یکی از مهمترین دلائل حضور کشورهای استعماری انگلیس و فرانسه و سپس امپریالیسم آمریکا در این منطقه بود. در حال حاضر، خاورمیانه تولید کننده 25% نفت جهانی و دومین صادر کننده گاز پس از روسیه است، موضوعی که بیانگر نقش و تاثیر مهم این منطقه در اقتصاد جهانی، بویژه در کاهش و افزایش قیمت دلار و بحران-های بازار بورس جهانی است. ولی علیرقم این ثروت، متاسفانه کشور-های این منطقه نتوانستند در تمامی زمینه-های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با تغیر و تحولات سایر مناطق دنیا خود را هم آهنگ سازند، واکنون ما شاهد یک نوع عقب ماندگی تاریخی در ابعاد گسترده در این منطقه از جهان هستیم. از ویژگی-های کشور-های این منطقه می توان به چند مورد زیر اشاره کرد. 1-رشد ناموزون اقتصاد سرمایه داری و عدم رشد نیرو-های مولده 2- مسائل پیچیده قومی، ملی و مذهبی 3-حاکمیت رژیم-های دیکتاتوری 4-نقش فعال مذهب اسلام در حوضه سیاسی و اجتماعی 5-حضور گرو-های ارتجاعی و تروریستی اسلامی بروز جنگ-های متعدد سه دهه گذشته، جنگ 8 ساله ایران و عراق، جنگ خلیج- جنگ لبنان-اسرئبل و جنگ دائمی و پایان ناپذیر فلسطین-اسرائیل، بازار مناسبی برای فروش اسلحه کشور-های امپریالیستی و حضور و نفوذ سیاسی آنها در این منطقه است. پس از 11 سپتامبر و طرح سیاست "خاورمیانه بزرگ امپرلیسم آمریکا"، شاهد تغیرات و دگرگونی-هائی در منطقه هستیم. حضور نیرو-های امپریالیستی در افغانستان، اشغا ل نظامی عراق، جنگ اخیر لبنان و اسرائیل و مسئله هسته-ای،ایران از جمله مواردی است که شرایطی بحرانی و انفجاری آمیزی را در این گوشه از جهان ایجاد کرده است. یکی دیگر از خاصه-های منطقه علاوه بر اهمیت اقتصادی-سیاسی، نقش و نفوذ مذهب(اسلام) است، که تاریخی طولانی ودیرنه درواپس گرایی و عقب ماندگی فرهنگی و اجتماعی این منطقه داشته و دارد. روی کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی، نقش اسلام در قدرت سیاسی، اسلامیزه کردن جامعه مدنی ایران و تاثیرآن در منطقه، موجب گسترش سارمان-ها و احزاب مخفی و علنی نظامی و تروریستی اسلامی در منطقه است. سرعت تغیر و تحولات سیاسی و پیچیده گی آنها گاها باعث تجزیه و تحلیل هایی میشوند که نه تنها به واقعیت نزدیک نیستند بلکه باعث ابهامات و انحرافات در موضع گیری و تصمیم گیری سیاسی می شوند. ضرورت شناخت واقعی از روند پدیده-های سیاسی–اجتماعی، احزاب، گروه-ها، نقش تاریخی کشور-های امپریالیستی و منافع هر یک از آنها انگیزه ترجمه این مجموعه است. موضوع دیگر، در اختیار گذاشتن مجموعه ای ساده برای آگاهی نسل جوان از گذشته تاریخی این منطقه است. به امید اینکه این مجموعه بتواند تصویری روشن و واقعی از تاریخ متلاطم و متاسفانه درد ناک مردم خاورمیانه ارائه دهد. نقشه عمومی خاورمیانه
نگاهی به تصویر تاریخی خاورمیانه در 1902، تاریخدان نیروی دریایی آمریکا آلفرد تایر ماهان "Alfred Thayer Mahan" واژه "خاور میانه" را برای نشان دادن منطقه ای که عرب را از هند جدا می کرد بکار برد. منطقه ای که در زاویه استراتژیکی-دریایی و مرکز خلیج فارس واقع شده است. بعد ها این واژه توسط روزنامه تایمز Times چاپ انگلیس و سپس توسط دولت انگلیس بکار گرفته شد. این واژه جغرافیایی کمی بعد بنام خاور نزدیک "Proche Orient" مورد استفاده قرار گرفت. واژه نزدیک "Proche" بکار برده شد زیرا مردم این منطقه مسیحی–اروپایی بودند و "Orient" یا شرق بدلیل اینکه این منطقه هنوز زیر سلطه امپراطوری عثمانی، یک کشور مسلمان و شرقی قرار داشت. امپراطوری عثمانی آنقدر گسترش یافت که بخش وسیعی از آسیا و آفریقا را هم شامل میشد. ولی به مرور زمان، واژه خاور نزدیک "Proche Orient " کم کم از بین رفت و خاور میانه "Moyen-Orient" جای آنرا گرفت. در آن زمان، خاور میانه شامل مناطق وسیعی از آسیای جنوب شرقی-غربی و آفریقای شمالی می شد.امروزه، مردم این منطقه هم واژه "خاور میانه" را پذیرفته اند و آن را بکار می برند. خود ویزگی-های جغرافیایی بطور کوتاه،کم بارانی و کم آبی، خشکی و بی حاصلی تقریبا گسترده، زمین های بایر، زمین-های غیر رسوبی، تعداد کم جنگل، کشاورزی متکی به آبیاری و مبارزه دائمی در رابطه با فرسایش انسان از ویزگیهای جغرافیایی این منطقه محسوب میشوند. بجز ساحل رودخانه نیل در مصر و دریای مدیترانه بقیه مناطق، چون شبه جزیره عربستان کویری هستند. قسمتهای وسیعی از پرس (ایران) و ترکیه هم جزء مناطق کویری به شمار می روند. برخی از قسمتها کویری مانند روب ال خالی "Rub-al-Khali " در عربستان و کویر های مصر کاملا خالی از سکنه میباشند. ساختار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خاور میانه خود ویژگی-های خاص خود را دارد. بطور نمونه قدیمی ترین تمدن-های موجود در دنیا در این منطقه می زیسته اند. چادر نشینی و دام داری، چوپانی، تربیت اسب و شتر از ویژگیهای زندگی مردم محسوب میشد. در قرون وسطی تقریبا هیچ منبع انرژی وجود نداشت و چوب و ذغال برای سوخت خیلی کمیاب بود، در واقع، منابع انرزی این منطقه بسیار محدود بود. به این معضل باید مشکل مراقبت از مرز-ها ی کویری و امنیت جاده–های بازرگانی را هم اضافه کرد. فتح و کشور گشایی پدیده ای عادی در خاورمیانه محسوب میشد. تعداد زیادی حمله،-کشور گشایی و مهاجرت، در این منطقه صورت گرفته است . هدف اصلی حمله و کشور گشایی-ها ایجاد خطوط بازرگانی برای رفع احتیاجات، کمک-های سیاسی و نظامی بودند. بطور نمونه، امپراطوری پرس و بیزانس " Perse-Byzance" دو قدرت بزرگ در قرن 6 تا اوئل قرن 7 بار ها با هم در گیر شده و با دادن و معاوضه سلاح یا طلا به حمله و درگیری پایان میدادند. آخرین و مهمترین حمله، هجوم اعراب مسلمان در قرن 7 و آوردن تمدن مربوط به قرون وسطایی اسلامی بود. یکی دیگر از حمله و کشور گشایی های مهم، حمله مغول–ها "Mongols" درقرن 13 بود که به تمدن اسلامی اعراب پایان داد. به گفته تاریخ شناسان، حمله مغول–ها علیرغم وحشیگری و ویرانی فراوان نتوانست تمدن و فرهنگ عربی و اسلامی را از بین ببرد، فقط تغیراتی در آن بوجود اورد. در آن زمان، تعداد زیادی از مردم این منطقه مهاجرت کردند. حمله قبایل ترک از آسیای مرکزی به طرف غرب و مرگ تیمور لنگ در سال 1405 به سلطه مغول–ها پایان داد. 4 قرن حمله و کشورگشایی قبایل، تائیر عمیقی در شرایط زندگی، ساختار سیاسی و اجتماعی مردم خاورمیانه گذاشت. از کشورگشایی-های مهم در این منطقه باید از حمله وهابی-های عربستان در قرن 18و امپراتوری عثمانی نام برد که از ضعف امپرطوری رم و پرس ( ایران) استفاده کرد و بخش وسیعی از منطقه خاور میانه را به تصرف خود در آورد. خاورمیانه مهد سه مذهب بزرگ، یهودی، مسیحی و اسلامی است، ولی از حدود 14 قرن پیش، این منطقه مرکز مذهب و تمدن اسلامی است. در قرن 10 تعداد زیادی ترک به عنوان سرباز به این منطقه آمده و در قرن 11 ترک-ها به عنوان فاتح و فتح کننده از مرز-های کشورهای عربی و پرس (ایران) گذشتند. در حقیقت در خاورمیانه، اسلام مذهب رسمی اعراب، پرس (ایران) و ترک-ها بود. مسیحیان بیشتر در مصرو لبنان، یهودیان هم در مصر و پرس پراکنده بودند. مرکز فرهنگی یهودیان در پرس (ایران) بود، زیرا یهودیان در این جا از امنیت بیشتر بر خوردار بودند. مسیحیت نقش مهمی تنها در یک کشور ایفا کرد و آن لبنان بود. در قرون وسطی یهودیان تقریبا سر نوشتی مانند مسحیان داشتند. در این زمان، یهودیان تحت تعقیب و فشار امپراطوری رم قرار گرفتند و در قرن 19 برای اولین بار به اروپای مرکزی و شرقی مهاجرت کردند. واژه "غرب" اولین بار در قرون وسطی توسط مسلمانان استفاده شد. به معنی "اروپای مسیحی" که مناطق آفریقای شمالی- اسپانیا تا آتلانتیک را شامل میشد. از نظر اسلام، مردم این منطقه تا شمال دریای مدیترانه وحشی و بی ایمان یا کافر "Infidèles et barbare" بودند. برای مسلمانان قرون وسطی دنیا به دو قسمت تقسیم شده بود: خانه اسلام و خانه جنگ ، در جنوب و شرق خانه اسلام و در شمال و شمال غربی محل بت–ها و کافران. در واقع، مسیحیت بعنوان رقیب اسلام و دشمن قدرت اسلامی محسوب میشد. در آخر قرن 15 اروپائیان دست به گسترش وسیعی در زمینه بازرگانی، سیاسی، فرهنگی و جمعیت شناسی زدند. بطوری که میتوان گفت که در قرن 20 تمدن اروپایی جهان را فرا گرفت. پرتقالیها- اسپانیا-ها انگلیس-ها-هلندی-ها ،فرانسوی-ها و بالاخره روس-ها اقیانوس–ها را در نوردیدند تا سرزمین-های دیگری را تسخیر کنند. در زمینه مبادلات بازرگانی، اروپائیان از امکانات بیشتر و مدرنتری بر خوردار بودند. قایق-های آنها بزرگ و محکم تر بود و میتوانستند کالا-های بیشتری را حمل کنند. اروپایی-ها سریعا بطرف تولید و بازرگانی جهت یابی کردند، در حالی که خاورمیانه مسیر مصرف کننده را برگزید. در ابتدا اروپائیان که در جنوب و جنوب شرقی مستقر بودند کنترل بازرگانی ادویه جات و بقیه تولیدات را درآسیا بدست گرفتند، و کم کم تمام بازار خاورمیانه را به خود وابسته کردند. بطور نمونه در قرن 18 قهوه از جاوا (Java) بوسیله بازرگانان هلندی و قند بوسیله انگلیس-ها و فرانسوی-ها به این منطقه آورده میشد. در قرن 18، امپراطوری نظامی روسیه تهدیدی جدی برای خاور میانه محسوب شد. گسترش بازرگانی روس-ها از طریق دریای سیاه رقابت شدیدی را بین فرانسه و انگلیس که بازار مصر و پرس (ایران) را در دست داشتند بوجود آورد. در همین زمان یعنی در قرن 18، روس-ها کنترل کامل دریای سیاه را بدست گرفتند و در سال 1800 گرجستان "Géorgie " و باکو را به تصرف خود در آوردند. حمله به پرس (ایران) و جمهوری-های ارمنی و اذربایجان از وقایع این قرن به شمار میروند. بین سال-های 1860-1850 حوادث مهمی در خاورمیانه بوقع پیوست، از آن جمله جنگ کریمه "Crimée" که تسریع کننده تغیرات، و حمله انگلیس-ها و فرانسوی-ها به ترکیه بود.در سال-های 1856-1854 در جریان جنگ کریمه "Crimée" این اولین باری نبود که ترک-ها به روسیه حمله می کردند و اولین باری هم نبود که از حمایت اروپایی-ها بر خوردار بودند. فرانسه و انگلیس با تمام تجهیزات نظامی، زمینی و دریائی از ترک-ها حمایت کردند حمله و تسخیر مصر توسط بناپارت در سال 1798 اولین رخنه غربی-ها در خاورمیانه، مانند شوکی به مسلمانان تحمیل شد. بناپارت به مسلمانان نشان داد که چقدر ساده و آسان یک آرتش اروپایی مدرن می تواند به قلب کشورهای اسلامی حمله کند و آنرا تحت سلطه بگیرد. در عین حال به انگلیس-ها نشان داد که به آسانی می توان راه زمینی به سمت هند را به دو قسمت تقسیم کرد. نیمه قرن 19 تغیرات مهم دیگری را به دنبال داشت. مدرن سازی، نو سازی راه–های ارتباطاتی، گسترش و توسعه اقتصادی کشور-های غربی در منطقه، و نفوذ رو به افزایش آلمان در ترکیه باعث شد که انگلیس-ها در روابط خود با دولت-های این منطقه تجدید نظر کند.در نهایت، پس از 4 قرن، در 1918 به سلطه امپراطوری عثمانی پایان داده شد که تغیرات جغرافیایی و سیاسی قابل توجهی را در پی داشت. از 1918 تا 1945 انگلیس و فرانسه به ترتیب قسمت-های شرقی، عدن، فلسطین ، سودان را در تسلط خود داشتند.در طی این سال-ها، تعدادی از کشور-های این منطقه فقط در تئوری مستقل بودند. سلطه مستقیم این دو کشور در خاورمیانه در فردای پایان جنگ جهانی دوم پایان یافت. تشکیل خاور میانه مدرن برای مدت طولانی، زمینه-های پیشرفت اقتصادی- تکنولوژی در خاور میانه در دست اروپا یی-ها بود. ساختن پل-ها، جاده-ها، راه آهن، بندر-ها، موتور–های گازی و برقی، تلگراف، رادیو همه و همه در دست اروپایی-ها بود. و بطور مسلم پیشرفت-ها ی صنعتی در این منطقه منافع سرشار اقتصادی برای اروپائیان داشت. در قرن 20 اکتشاف و بهر برداری نفت منبع در آمد زیاد و غیر قابل باوری برای کشورهای دارای ذخائر نفتی بود. در این قرن ارتش کشورهای مسلمان با فروش نفت، خود را با سلاح-های مدرن آن زمان کشور-های اروپایی مسلح کردند. ولی رنسانس و پیشرفت-های علمی و تکنولوژی اروپا یی-ها واکنش زیادی در کشور-های خاور میانه نداشت. انقلاب 1789 فرانسه ره-آوردهای فرهنگی- اجتماعی-علمی و تکنولوژیک در این دوره فرانسه با در دست داشتن سلاح-های مدرن بعنوان قدرت نظامی مطرح بود. در قرن 19 با انقلاب فرانسه و تحول فلسفی و روشنفکری در رم "Lumière" (جنبش روشنفکری،فلسفی که در تمام دنیا و اروپا در قرن 18 رخ داد. محور-های آن، رد متافیزیک و رشد و پیشرفت انسان و مبارزه برای کسب و احترام به آزادی اجتماعی بود) تائیرهای شگرف این دو پدیده، دریچه ای را هم بسوی خاورمیانه گشود. مسافران که اکثرا نمایندگان رسمی این کشور-ها بودند وارد کشور-های اروپایی شدند. و در سال 1791 سلطان عثمانی سلیم 3( Selim III) برای اولین بار نماینده-ای بنام ابو بکر راتیب افندی "Ebubekir Ratib Efandi" را به وین Vienne فرستاد. و چند سال بعد سلطان عثمانی سفارت خانه-های خود را درشهرهای لندن Londres، وین Vienne، برلین Berlin،پاریس Paris ایجاد کرد. در قرن 19 مصر و پرس (ایران) هم سفارت خانه-های خود را در کشور-های اروپایی گشودند. پس از دیپلمات-ها، دانشجویان مسیر کشور-های اروپایی را در پی گرفتند. در 1809، اولین گروه دانشجویان مصری وارد ایتالیا شدند. تقریبا در همین سال-ها تعدادی دانشجوی پرس هم برای ادامه تحصیل راهی انگلیس می شوند. در سال 1827 تقریبا 150 دانشجوی ترک در تمام اروپا حضور داشتند. دانشجویان ترک که بیشتر لیبرالیسم را به ایده-های مذهبی یا میهن پراستانه ترجیح میدادند، به راحتی در پایتخت–های اروپایی روزنامه-های انتقادی را منتشر کرده که بطور مخفی به ترکیه ارسال میشد. اولین چیزی که نفوذ و تاثیر حرفه-ای در بین جوانان مسلمان ترک، مصرو پرس داشت حضور معلمان نظامی بویژه فرانسوی بود. در جریان انقلاب فرانسه 1789 و پس از آن همکاری-های نظامی و فرهنگی ادامه یافت و در 1796 امپراطوری عثمانی از دولت فرانسه تقاضای کمک-های نظامی و دانش تکنولوژیکی کرد. حضور تعداد زیادی نظامیان و متخصص در شهر-های ترکیه دلیل اصلی تغیرات اجتماعی در این کشور است. تعداد زیادی مورخ، روزنامه نگارو نویسنده دفاتر خود را در شهر-های ترکیه گشودنند. حضور خارجی-ها تغیرات اجتماعی را در سطح و سائط حمل و نقل، برق و سایر سرویس-های اجتماعی داشت. پس از حضور روزنامه نگاران، حضور وکلا از اهمیت ویژه-ای بر خوردار بود. در آن زمان تنها قانون جاری و متداول، قانون اسلامی بود و تنها علما مجریان قانون اسلامی بودند.حضور و نفوذ وکلا باعث رفرم-های قضایی و قانونی و صحه گذاری در قوانین جدید و دادگاه-ها، نقش مهمی در زندگی سیاسی و اجتماعی مردم ترکیه داشت. برعکس ژاپن و چین که در آن زمان بیشرفت-های قابل توجهی در زمینه-های علمی و تکنولوژی داشتند، خاورمیانه بطور کلی پیشرفت و توشعه چندانی در این زمینه نداشت. به همین دلیل شکاف زیادی بین غرب و خاورمیانه در تمام زمینه-های علمی-تکنیکی و نظامی وجود داشت. این شکاف تاثیر خود را در تغیرات اجتماعی، فرهنگی و مدرنیزه کردن دولت-ها گذاشت. رشد نا موزون جمعیت، کم بود منابع غذایی در کشور-های این منطقه، ثروت قابل ملاحظه حاصل از فروش نفت و نا برابری در تقسیم این ثروت باعث ایجاد شکافهای بیشتر در بین اقشار مختلف مردم کشور-های خاورمیانه شد. فقدان و ناتوانائی-های تکنولوژیک، جنگ-های پی در پی در خاورمیانه تنها خرید سلاح-های نظامی را افزایش داد. در تمام دورانی که غرب در حال شکوفایی و نو آوری–های علمی، تکنولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی بود، خاورمیانه نتوانست چنین پیشرفت-هایی را درک و خود را با آن منطبق سازد. و در قرن 19 به این درک و احساس دست یافتند که قدرت کشورشان، منابع ثروت و تمدن آنها مورد تهدید کشور-های غربی است. ملی شدن صنعت نفت در خاورمیانه نفت،این طلای سیاه، ثروت اصلی کشور-های خاورمیانه .برای اولین بار در سال 1909 در ایران استخراج شد. پس از پایان جنگ جهانی اول، طبق قراداد-های پی در پی انگلیس و فرانسه به ترتیب 75% و 25% نفت ایران و موصل را بین خود تقسیم کردند. در 1927، آمریکا از طریق شرکت نفتی ترکیه " Turkish petrolume" در خاورمیانه نفوذ کرد در سال-های 1948-1938 آمریکا 13.9% و سپس55.2% . تولید نفت خاورمیانه را بخود اختصاص داد. در آن زمان 7 شرکت بزرگ نفتی " 7 خواهران" که شامل ( شرکت-های نفتی استاندارد کالیفرنیا، نفت مبیل، نیو جرسی، نیویورک، تکزاس، شرکت نفت انگلیس، و شل هلند) میشدند بازار نفت جهانی را در دست داشتند. و قرار داد-های عظیمی به مدت 60 تا 94 سال با کشور-های تولید کننده بسته بودند. کشور-های امپریالیستی تسلط کامل بر استخراج و بهربرداری ذخائر نفتی را در دست داشتند. اقتصاد کشور-های اروپائی و آمریکا به کمک انرژی ارزان قیمت (نفت و گاز) رشد و شکوفائی قابل توجهی کرد. در واقع، اقتصاد کشور-های اروپائی، آمریکا و ژاپن به منابع نفتی این منطقه وابسطه بود. استخراج نفت منطقه خاورمیانه 500 میلیون تن در دهه 40 و 2300 میلیون تن دردهه 60 بود. در حالی که سهم کشور-های تولید کننده از فروش نفت 17% تا 30% بیش نبود. جنبش-های ملی که خواهان قطع نفوذ کشور-های امپریالیستی از ثروت و منابع ملی این کشور-ها بود اوج گرفت. آنها خواهان تسلط بر تولید و کنترل قیمت نفت در بازار جهانی بودند. حرکتی که به جنگ نفت معروف شد نمونه-ای از این جنبش است. شرکت-های بزرگ نفتی برای اینک بتوانند تسلط و نفوذ خود را بر منابع نفتی حفظ کنند و از منابع ارزان انرژی حد اکثر استفاده را داشته باشند، موانع متفاوتی را برای جلوگیری از ملی شدن صنعت نفت در این کشور-ها به وجود آوردند. در ابتدا آنها سعی کردند با دادن امتیازاتی ملی کردن نفت را به تعویق اندازند. بطور نمونه در سال 1972، 7 شرکت بزرگ نفتی به امارات 25% تا 51% سهام فروش نفت را پیشنهاد دادند. در 1958 شرکت نفتی ایران–ایتالیا 75% سهام فروش را به ایران پیشنهاد کرد. به همین ترتیب، تقریبا به تمامی کشور-های تولید کننده خاورمیانه در صدی ار سهم فروش نفت پیشنهاد شد. موج ملی کردن صنعت نفت توسط دکتر محمد مصدق در سال 1951 به اوج خود رسید.و عراق موفق شد 99% فروش نفت را به خود اختصاص دهد. چندی سال بعد، کشور-های تولید کننده نفت سازمان OPEC (Organisation des pays exportateurs du pétrole) را در 14 سپتامبر 1960 برای هماهنگی تولید و قیمت تفت در بازار جهانی تاسیس کردند. جنبش-های ملی پس از تشکیل OPEC ادامه یافت. قذافی در سال 1970 کنترل تولید و قیمت نفت لیبی را در دست گرفت. یک سال بعد الجزایر به تسلط شرکت-های نفتی فرانسه پایان دادو در سال 1972 عراق با ملی کردن صنعت نفت به نفوذ انگلیس خاتمه داد. در نهایت کشور-های خاورمیانه یکی پس از دیگری توانستند کنترل تولید و قیمت نفت را در دست داشته باشند. بطوری که در سال 1973 ایران 100% و کویت در سال 1975 ، قطر در سال 1976، بحرین در 1978 و عربستان سعودی در 1980 صنعت نفت خود را ملی اعلام کردند. با وجود این کشور-های امپریالیستی قیمت نفت را در بازار جهانی در سطح پائینی نگهداشتند. جنگ 6 روزه اعرب–اسرائیل و بسته شدن کانال سوئز فرصت مناسبی به الجزایر و لیبی داد تا قیمت فروش نفت را افزایش دهند. تهران در ژانویه 1971 مالیات بر سود فروش نفت را تا 55% افزایش داد. در عرض 3 سال قیمت نفت خاورمیانه تا 70% افزایش یافت و جنگ کیپور"Kippour" یکی دیگر از عوامل افزایش قیمت نفت بود. در 6 اکبر 1973 در حالی که ارتش مصر در کانال سوئز با ارتش اسرائیل روبرو بود در 17 اکتبر کشور-های تولید کننده نفت در کویت گردهمائی کرده و تصمیم گرفتند علاوه بر افزایش قیمت نفت تا 17% ممنوعیتی "Embargo" را به کشور-های حامی اسرائیل اعمال کنند. در دسامبر همان سال "1973" تهران تصمیم گرفت قیمت نفت را تا 15% افزایش دهد. یعنی قیمت هر بشکه از 3 دلار به 11.5 دلار افزایش یافت.بدین ترتیب کشور-های تولید کننده خاورمیانه از میراث اقتصادی خود دفاع کردند. کشور-های امپریالیستی که تا آن زمان از این منبع انرزی با خیال راحت مصرف می کردند مجبور شدند در مصرف آن صرفه جوئی کنند. درست در همین زمان که کشور-های عربی تولید کننده، نفت را بعنوان سلاحی علیه اسرائیل و کشور-های حامی او بکار میبردند، رقبای دیگری وارد بازار شدند، مانند مکزیک، نروژ و انگلیس. فروش نفت خاورمیانه در سال 1973 از 37% به 25% کاهش یافت. در گیری و رویاروئی عربستان سعودی و سایر کشور-ها با انگلیس و نروژ در سال 1985 بار دیگر باعث کاهش قیمت نفت شد. بحران-های پی در پی نفتی یکی از دلائل ساخت نیروگاه-های هسته-ای و استفاده از انرژی هسته-ای شد. جورج کارم"George Carm" تحلیلگر اقتصادی در کتاب خود "Proche-Orient éclaté" در مورد تاثیراقتصادی، سیاسی واجتماعی دلار-های نفت نوشت: ثروت حاصل از فروش نفت تغیرات اقتصادی–اجتماعی عظیمی در جامعه خسته، فرسوده از سنت-های قدیمی بوجود آورد ولی از طرف دیگر فشار-ها، شانتاژ-ها و تهدید-های کشور-های امپریالیستی تاثیر بسیاری در عقب ماندگی اقتصادی این کشور-ها داشت. منابع و کتاب-های استفاده شده: 1-La formation du Moyen-Orient Bernard Lewis Traduit de l’anglais par Jacqueline Carnaud Edition : Histoires Aubier ; France 1995 2-Les 100 portes du Proche-Orient Alain Gresh et Dominique Vidal Edition : Autrement ; paris 1986 3-Les palestiniens (Un siècle d’histoire) Nadine Picaudou Editions : Complexe 1997, ISBN 4-Le Proche-Orient au XXe sièclee Nadine Picaudou Edition : Documentation photographique, paris 1991 5-La Palestine en marche Ben Porat et Dany Rubinstein Edition : Flammarion ; France 1996 6-Du rêve sioniste à la réalité israélienne Mitchell Cohen Edition : la Découverte, Paris 1990 7-Paix ou guerres Charles Enderlin Editions : Stock ; 1997 --------------------------------------- بررسی تاریخی خاورمیانه فلسطین-اسرائیل بخش 2 شرایط زندگی یهودیان از نظر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در اروپا (1419-1800) ترجمه" مرجان افتخاری 15.11.2006 اختلافات دو مذهب توحیدی، مسیحیت و یهودیت، گذشته-ای تاریخی و دیرینه دارد. این تعارض و تخاصم در ابتداء صرفا محتوائی مذهبی داشت، با گسترش مسیحیت، در اروپا و سایر نقاط جهان، یهودیان در سراسر دنیا،از نظر اقتصادی- سیاسی-اجتماعی و فرهنگی و بطور کلی از جامعه مدنی مطرود و ایزله شدند. بطوریکه، آنان در کشوری که به دنیا آمده و سالها زندگی کرده بودند "خارجی" محسوب میشدند. در واقع، قبل از قرن 19، تاریخ یهودیان با تبعیض نژادی مسیحیان و مسلمانان شروع شد. یهودیان در آلمان و فرانسه توسط Wisigoths و Byzanthinمورد تعقیب، آزار و شکنجه قرار گرفته و قتل عام شدند. در سایر نقاط اروپا وضعیت بهتر از این نبود آنها را از اسپانیا و پرتقال اخراج کردند. در پرتقال و پرس یهودیان را مجبور کردند که علامت مخصوصی به نشانه یهودیت روی لباس خود نصب کنند. قبل از 1815، یهودیان اروپائی جامعه کوچکی را تشکیل میدادند که همیشه از نظر جغرافیائی و اجتماعی مجبور بودند در حاشیه شهر-ها اقامت داشته باشند. در اروپای شرقی، آنان را مجبور می کردند در نواحی کشاورزی بنام "Shtels" زندگی کنند. طبق نئوری مسیحیت، یهودیان از نظر اجتماعی مطرود بودند و حق تحصیل در مدارس، دانشگاه-ها و کار در ادارات دولتی را نداشتند. انتخاب بسیاری از حرفه-های شغلی هم برای آنان ممنوع بود. قبل از 1815 هیچ یهودی حق حضور در حوضه-های سیاسی،فلسفی،مالی، پزشکی و هنری را نداشت. و قبل از انقلاب فرانسه، یهودیان مجبور بودند خود را مسیحی یا مسلمان معرفی کنند. در مسیحیت، کسی که به مسیح اعتقاد نداشت حق کار در مراکز دولتی و حق داشتن زمین یا ملک شخصی را هم نداشت. در کشور-های مسلمان هم تقریبا همین قوانین اجراء میشد. یهودیان نا برابری-های اقتصادی،سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را حدود 2000 سال تحمل کردند. در سال 1883 موج جدیدی از نژاد پرستی در اروپای مرکزی بوجود آمد. یهودیان متوجه شدند که با پدیده "ضد یهودی" که محتوای ناسیونالیسم غیر مذهبی دارد مواجه هستند. یک نوع ناسیونالسم مدرن که به سرعت و با گام-های بلند رو به گسترش بود. در مدت 4 سال جنبش ناسیونالیسم ضد یهودی اروپا را فراگرفت. بار دیگر، در اروپا، مراکز مذهبی یهودیان و خانه-های آنان به آتش کشیده شد. تقریبا هر روز، تظاهرات و سخنرانی-های ضد یهودی در جلو پارلمان-های اروپائی با مضمون ناسیونالیستی برگذار میشد. دستاورد-های انقلاب فرانسه و تاثیر آن در شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی یهودیان در اروپا نتایج و تاثیر انقلاب فرانسه، جدائی کلیسا از دستگاه دولت و گسترش لیبرالیسم فضای بازی را برای یهودیان اروپا بوجود آورد. جدایی دین از دستگاه و قدرت دولتی تغیرات بزرگ و اساسی را در شرایط اقتصادی، سیاسی و در زندگی اجتماعی یهودیان ایجاد کرد. آنها دیگر مجبور نبودند یهودی بودن خود را پنهان کنند. برای اولین بار مدارس، دانشگاه-ها و پست-های دولتی برای یهودیان آزاد شد و آنان بعنوان شهروندان آزاد توانستند از امکانات اجتماعی استفاده کنند. لیبرالیسم و گشایش درها مشکلات دیگری را برای جامعه یهودیان در پی داشت. بطور نمونه، روز-های شنبه که از نظر مذهبی برای یهودیان اهمیت داشت ( روز نیایش) ، یهودیان ناچار بودند طبق تقویم و برنامه رسمی مسیحیان در جامعه حضور داشته باشند. لیبرالیسم و ا