پیام مارشال عبدالرشید دوستم، در امر برچيدن بساط طالبان ازقدرت

هدایت حبیب

پیام مارشال عبدالرشید دوستم، در امر برچيدن بساط طالبان ازقدرت

به گزارش خبرگزاری صدای افغان (آوا)، مارشال عبدالرشید دوستم، سابق معاون اول رياست جمهوری و رهبر جنبش ملی اسلامی افغانستان، که پس از سقوط حکومت اشرف غنی احمدزی درکشور ترکيه بسر برده وبا شمار ديگری شورای عالی مقاومت ملی افغانستان را تشکيل داده اند، روز سه شنبه گذشته درمراسم يادبود از روز ترور برهان الدين ربانی رهبر پيشين جمعيت اسلامی افغانستان گفته بود: اگر جهان از جبهه مقاومت حمایت کند، حکومت طالبان در دوهفته سرنگون میشود. عبدالرشید دوستم، همچنین گفت: بعد از سرنگونی حکومت طالبان، نظام غیرمتمرکز در کشور برپا خواهد شد. دوستم خطاب به شرکتکنندگان این نشست گفت:

 «به یاری خدا، کمک ملت و شما دوستان، باردیگر طالبان را سرنگون میکنیم».

درپاسخ به اظهارات مارشال دوستم، انعامالله سمنگانی، مسئول مرکز رسانه های گروه طالبان گفت: «دوستم یگانه مارشالی در جهان است که بدون یاری خارجیها نمیتواند در کشور و خانه خود زندگی کند.»

سمنگانی که اخیراً به اظهارات شخصیتهای ضد امارت طالبانی واکنشهایی توام با تمسخر نشان داده است، در صفحه توییتر خود نوشت: «[او] مارشالی است که با آمدن خارجیها به کشورش بر میگردد و با برآمدن خارجیها پس میگریزد.»

درجواب اين غلام حلقه بگوش جنرالهای خون آشام پنجاب و مزدور "آی. اس. آی" پاکستان بايد گفت، که آقای سمنگانی! شما درمدت بيست سال جنگ افروزی طالبان جنايت پيشه در کجا بوديد؟ مصارف جنگ بيست ساله تان را کی می پرداخت؟ وقتی به کشورهای خارجی سفر می کرديد، پاسپوت کدام کشور را دردست داشتيد؟ مصارف تکت هواپيما و هزينه ی هوتل وغيره را از فروش زمين های پدری تان می پرداختيد؟ ويا باداران پنجابی ـ قطری ـ انگليسی بشمول دولت اسرائيل می پرداخت؟

سلاح و مهمات جنگی بيست ساله ی تان از آسمان توسط ملائيک نازل می شد؛ يا به پندارهای واهی خودتان" جنيات، موجودات خيالی و غير مرئی" بدسترس تان می رسانيد؟ ويا توسط وزارت دفاع پاکستان در کمپ های آدم کشی، پس ترنينگ و آموزش استعمال آن دراختيارتان قرار می گرفت.

مارشال دوستم در مدت چهال سال جنگ و تجاوز که از جانب امپرياليسم خون آشام امريکا برکشور ما تحميل گرديد؛ بحيث مدافع وطن درکنار مردم خويش قرارداشته و ترک تبارهای افغانستان اورا بحيث رهبر خود قبول کرده و "بابا، يا بابه" خطاب می کنند؛ به استثنای يک سال اخير؛ متباقی حيات خود را در مبارزه بر ضد استعمار ـ ارتجاع سياه و سپيد و برضد فاشيزم و تماميت خواهان قبيله گرا در داخل افغانستان سپری کرده است . اما شما طی اين چهل سال نان خور پاکستانی ها و اعراب بوديد.

قدر مسلم است کسی که درجاده ی ناهموار حرکت می کند، مرتکب اشتباهات و لغزش ها نيز می گردد. مارشال دوستم در جريان جنگ های تحميلی بر کشور و مردم مان مرتکب اشتباهات نيز گرديده است؛ اما اين يگانه شخصيتی در افغانستان بود که از اشتباهات خود رسماً از مردم ميهنش معذرت خواست. ديگر هيچ يک از رهبران و فرماندهان تنظيمهای جهادی و سياسی؛ بشمول طالبان جنايت پيشه که در سراسر افغانستان جوی خون را جاری کرده نسل کشی را بدتر از عبدالرحمان خان ـ نادرخان ـ هاشم خان ـ محمدگل خان مهمند و حفيظ الله امين فاشيست به اوج آن رسانيده اند؛ هيچ يک حاضر نشدند تا از قتل های دسته جمعی در افشار کابل و کشتار هزار ها کابلی و قتل عام مردم هزاره و تاجيک، ازبيک و پشتون وغيره در ساسر کشور؛ اعتراف کرده و عذر خواهی نمايند. وی به وطن و مردمش صادق است. تاكنون کدام اتهام جاسوسي به کشور خارجي به او حتا ازطرف مخالفانش هم حواله نگرديده است.

حوادث این روزهای افغانستان این کشور را وارد مرحله ای حساس کرده است. حضور دوستم در جبهه های جنگ افغانستان به یکی از مسائل بحث برانگیز در این کشور تبدیل شده است؛ عده ای از طالبان نکتايی پوش و تماميت خواه پيروان مکتب آدولف هيتلرنيز حضور مستقیم وی در نبردها را برضد طالبان همتبار خويش نمی پزیرند؛ شماری هم نسبت نقش و جايگاه وی در جامعه وتأثيرات سرنوشت سازش در دهه های هشتاد و نود و سرنگونی و برچيدن بساط طالبان پس رويداد ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱ از هفت ولايت شمال و شمال شرق کشور؛ حسادت می کنند؛ اما عده ی بيشتری از مردم آزاديخواه و خسته از ظلم ـ وحشت و بربريت طالبان خون آشام؛ ازصحبت تاريخی وی احساس خوشی نموده، برگشت وی را درکشور، مرگ رژيم فاشيستهای دين سالار و قبيله سالار دانسته حضورش را درآزاد سازی افغانستان از اشغال پنجابی های پاکستان و مزدوران طالبی ـ داعشی و افغان ملتی، دقيقه شماری می کنند.