نکاتی چند از یادداشت های روزانه , تقلیل بی سابقه هندو باوران وسک های افغانستان...

نکاتی چند از یادداشت های روزانه

2015/6/15

تقلیل بی سابقه هندو باوران وسک های افغانستان

 

در این اواخر شنیده می شود که به تعداد هندو باوران  و سک های افغانستان تقلیل بی سابقه یی رونما شده و تعداد زیاد آنان مجبور به ترک کشور شده اند.

معلوم است که هندو باوران  وسک های افغانستان بر خلاف تصور عده یی, از باشنده گان اصلی این مرز وبوم بوده از قدیم تا امروز در این سرزمین زیسته اند . تعداد محدودی هم که در زمان استعمار برطانیه از هند برطانوی آمده اند در گذر یک قرن جزء مردم این کشور شده اند و از همه حقوق شهروندی بایست بر خوردار باشند . هر گونه تلقی دیگر در این مورد نابجا و دور از منطق است.

در پنجاه , شصت سال گذشته تا جائیکه خاطره یاری می رساند هندوان و سک ها در اکثر شهر ها کار و زنده گی می کردند ودر کابل , جلال آباد, خوست, قندهار  و غزنی عده قابل توجهی در بازار مصروفیت داشتند. در مورد شخصیت قابل احترام هندو باورهمدیارم در یادداشتی نگاشته بودم که سنت  رام مشهوربه سنتو در سرپل از جایگاه رفیع اجتماعی بر خوردار بوده  با علما و روحانیون و متنفذین آن شهر همنشینی داشته است و با خیر خواهی و خیر رسانی در قلوب همشهریان راه باز نموده  منحیث انسانی خیر خواه شناخته می شد.بعد ها در کابل نیز نسل ما شاهد همزیستی مسالمت آمیز و نورمال مردم با هندوباوران و سک ها بودند و هیچگونه شائبه یی در روابط آنان وجود نداشت. اما جنگ های اعلام ناشده و اعلام شده سی سال اخیر که عمدتا از پاکستان سازماندهی می شد در پهلوی همه مردم افغانستان به این هوطنان نیز ضربه مهلک وارد نموده و جان ومال هندو باوران وسک ها در معرض تجاوز قرار گرفت.

می گویند در حاکمیت مجاهدین و بعدا در حاکمیت طالبان از هندو باوران وسک ها نیز معلومات اسلامی پرسیده می شد  و در صورت ارائه جواب نادرست مورد مواخذه قرار می گرفتند؟!

فکر می شد که در حاکمیت امریکائی جهادی این هموطنان از وحشت طالبی و تبعیض رهائی می یابند و آسوده خاطر به

زنده گی نورمال خود ادامه می دهند. اما دیده شد که زور مندان نه تنها منازل و دارائی های غصب شده آنان را مسترد نکردند بلکه عبادتگاه ها  و محل اجرای مراسم مرده داری آنان را نیز بی رحمانه غصب کردند و برای اجرای به آتش سپاری میت شان در شهر کابل در مرکز کشور نیز به مشکل جدی و غیر قابل حل مواجه شدند. پارلمان کشور نیز حضور یک نفر وکیل هندوباور را تحمل نکرده نخواستند چنین حقی را به آنان قایل شوند. در چنین وضع رقتبار و تبعیض آمیز یقینا هندو باوران وسک ها ی کشور نمی توانند بدون تشویش و دلهره به حیات خود ادامه دهند و نا گزیر به ترک وطن می گردند.

حاکمان کشور اعم از ارگ نشینان و پارلمان نشینان را شرم باد که با همه ادعای دموکراسی , آزادی و حقوق بشر عده یی از هموطنان شان نسبت موجودیت تبعیض, کشور را ترک می کنند  و آنان خاموشانه وبی تفاوت نظاره می کنند.

شرم وننگ بر چنین زمامداران بی آزرم!

 

 

 

2015/6/16

بامیان مرکز فرهنگی آسیا و غزنی پایتخت فرهنگی اسلامی

 

نام گذاری بامیان منحیث مرکز فرهنگی کشور های آسیائی از جانب کشور های جنوب شرق آسیا در هفته گذشته و تعین غزنی منحیث پایتخت اسلامی از جانب کشور های اسلامی که چند سال قبل صورت گرفت ,افتخار بزرگ مردمان ما و نشان دهنده عظمت فرهنگی سرزمین باستانی ما است. اینکه این دو شهر بزرگ وشهر های مهم دیگری همچون بلخ, کابل,هرات, قندهار تقاط تلاقی فرهنگ ها وتمدن ها بوده ومراکز بزرگ فرهنگی وتاریخی خراسان بزرگ را تشکیل می دادند ,شک و شبهه یی وجود ندارد واینکه امروز جهان به اهمیت تاریخی این شهر ها اذعان دارند نیز تعجب آور نیست.  مهمترین مسئله, تلاش دست اندر کاران فرهنگ برای احراز چنین موقعیت ها  و حفظ این موقعیت هاست.

غزنی که پنج سال قبل عنوان پاتخت فرهنگی کشور های اسلامی را کمائی کرد, قرار بود با ترمیم آثار تاریخی و فرهنگی و ایجاد ساختمانهای مناسب برای جلب علاقمندان فرهنگ وتاریخ اسلامی کار های معینی انجام یابد و شایستگی عنوان پایتخت اسلامی را داشته باشد. اما مسوولین فرهنگی کابل نشین انجام چنین وظیفه بزرگ را کار مسوولین ولایتی دانستند و مسوولین ولایتی به امید کار مسوولین وزارت فرهنگ, دست زیر الاشه نشستند و در نتیجه غزنی بودجه وفرصت لازم را از دست داد و هیچگونه تغیری در این شهر مهم وباستانی بوقوع نپیوست.

اینک که بامیان مرکز فرهنگی کشور های آسیائی شناخته شده و به همت باشنده گان زحمتکش و هنر آفرین خود داشته های فراوان فرهنگی را در سینه خود جا داده است و علی الرغم ویرانگری های بی رحمانه مشتی عناصر ارتجاعی بنام طالب بازهم آثار گرانبهائی برای نمایش دارد,به توجه جدی نیاز مند است.

ارگان های مسوول فرهنگی اعم از مرکزی و ولایتی موظف اند غرض ترمیم آثار تاریخی و فرهنکی و ایجاد زمینه ها و سهولت ها ی لازم برای جلب زایران و جهان گردان پلان های منظمی را طرح ودر منصه اجرا بگذارند. یقینا کشور های جنوب شرق آسیا که با بامیان پیوند عمیق فرهنگی دارند برای حفظ بقایای بودائی این منطقه بذل مساعی خواهند نمود و د راحیا و حفظ آثار تاریخی و فرهنگی بامیان کمک های لازم پولی وتخنیکی مبذول خواهند داشت.

 

 

2015/6/17

افشای فساد گسترده در وزارت شهر سازی

 

اینکه کشور ازبرکت حاکمیت امریکائی - جهادی منحیث فاسد ترین کشور جهان شهره عالم شده است  بی دلیل و برهان هم نیست و یا آنطوریکه زور مندان وزرداران و حکومتی های غرقه در  فساد ادعا می کنند, صرف تبلیغات میان تهی کافران سبز چشم ینگی دنیا بر ضد مسلمانان پاکنهاد ومجاهدین کرام کشور ما هم نیست.

بوی گند کابل بانک که از چند سال بدین سو فضای کشور را آلوده نموده و با شروع ریاست جمهوری محترم اشرف غنی یکبار دیگر تعفنش در فضای کشور پیچید اینک با افشای فساد مالی در وزارت شهر سازی به اوج خود رسیده است. یقینا در وزارت های دیگر نیزچنین رسوائی ها بدتر از شهر سازی وجود دارد.

اینکه در کجا و چگونه فسادی وجود دارد مسئله مورد بحث نیست. همه ادارات دولتی حتی وزارت معارف که در سابق پاکترین اداره تلقی می شد از برکت مسوولینی همچون اتمر ها و وردک ها , دراین رسوائی شریک گردیده از معاش نا چیز معلمین و کتاب وقلم شاگردان, ملیون ها دالر حیف و میل گردیده است که تا امروز هیچ ارگانی بررسی آن را بعهده نگرفته است.

افشا و اقدام به بررسی چنین قضایا که گاه گاهی از  جانب رییس جمهور دستور داده می شود اقدام نیکو وقابل تائید است. طبعا قشر روشنفکر اعم از اعضای جامعه مدنی, حقوقدانان, اهل مطبوعات و مردم از چنین حرکتی حمایت وپشتیبانی می نمایند اما مسئله اساسی آنست که باید چنین اقدامات تا اخیر تعقیب کنترول ونتایج آن به اطلاع مردم رسانیده شود.

 در مسئله کابل بانک معلوم شد که نهاد های عدلی وقضائی آن چنانکه مردم توقع داشتند  مسئله را پیگیری نکردند و فیصله های قبلی خود را در مورد متهمین تغیر ندادند. بعد از دو ماه سر وصدا و تبلیغات گسترده, تصمیم گرفته شد که رییس و معاون بانگ متذکره به جای پنج  پنج سال حبس هرکدام ده سال را در زندان سپری نمایند و عده یی از مامورین پائین رتبه بانک که جز اجرای هدایات مقامات بالائی کاری انجام نداده بودند, نیز به جزاهای معین محکوم شدند.در حالیکه رییس و معاون بانک دلایل قوی و اسناد لازم در مورد غارتگران دیگر بانک ارائه داشتند, اما هیچ کدام آنها در محکمه حاضر نشد و هیچ گونه پرداختی که دارائی غارت شده را تلافی نماید  صورت نگرفت.

 در مسئله وزارت شهر سازی نیز چند رییس متهم شناخته شده اند که شاید دقیق ودرست باشد و اینکه سه نفر آنها هنگام فرار دستگیر و به پنجه قانون سپرده شده اند کار نیکو  و مورد تائید مردم است . اما ریشه یابی چنین سوء استفاده ها و پیگرد همه متهمان امریست که بایدمورد توجه قرار گیرد و تا اخیر ادامه یابد.

یقینا سوءاستفاده های ملیون دالری بدون اطلاع و همکاری مسوولین درجه یک وزارت شهر سازی نه ممکن است ونه هم عملی. بایست از مسوولین درجه اول اعم از وزیر و معینان نیز در مورد پرسش جدی بعمل آید و مسوولیت آنان نیز در این قضیه مورد بررسی قرار گیرد . در صورتیکه آنان هیچگونه دخالتی در این سوء استفاده بزرگ نداشته باشندکه منطقا پذیرفتنی نیست, بازهم بی خبری و بی اطلاعی آنان خود مسوولیت بزرگی را متوجه آنان می نمایدو در برابر چنین سهل انگاری باید جوابده باشند.

 

 

 

2015/6/18

هشتاد ملیون دالر حیف ومیل از معاش معلولین و معیوبین

 

 

معلولین و معیوبین که مظلوم ترین و محروم ترین قشر جامعه را تشکیل می دهند و عمدتا در مبارزه بر ضد هراس افگنی و جنگ های بین التنظیمی معیوب ومعلول شده اند, در وضع فلاکت باری حیات بسر می برند.در حالیکه همه معلولین ومعیوبین وخانواده های شهدا در ثبت وراجستر وزارت کار وامور اجتماعی قرار نداشته وهمه آنان از حقوق و امتیازات مستفید نیستند, عده محدودی که صاحب معاش و حقوق ناچیزی شناخته شده اند, برای بدست آوردن حقوق شان روز ها وشب های زیادی را مجبور اند در مرکز ولایات سپری نمایند و با دادن رشوت به مامورین موظف, معاش نا چیز ماهانه را دریافت نمایند. چه بسامعلولین ومعیوبین و بیوه های شهدا که امکان رفتن به مرکز ولایات را ندارند و معاش و امتیازات شان در غیاب شان ح