چراجهاد گران باهمه اين رسوايي ها خجالت نمي کشند؟؟؟

چراجهاد گران باهمه اين رسوايي ها خجالت نمي کشند؟؟؟

( قسمت دوم - صباح )

بي باکانه ، صداقتمندانه  وازروي خلوص

بدون ترديد ، درد مردمم ووطنم را می نویسم
دربرابردشنه های جنگ سالاران وطنفروش

مي ايستم ومی دانم که با قلمم گورم را می کنم
اما من ادامه می دهم وخوب مي دانم !
زیرا اکثرانديشمندان آزاده

وهمه وآزادی خواهان بااحساس
با تیشه قلم، گورخود را حفر کردند.

سياف درجنگها داخلي افغانستان در سالهاﯼ 1371-1374 مهم ترﯾن نقش را داشته است طورﯾکه وي وشرکايي جنايتکارش - غرب کابل را به ﯾک وﯾرانه تبدﯾل نموده و هزاران غﯿر نظامﯽ به دستور آنان قتلعام شده است وﯼ به دلﯿل شعله ورتر کردن جنگهاﯼ داخلﯽ درافغاستان درسالهاﯼ 1371-1374 ازسوﯼ دﯾده بان حقوق بشر به جناﯾت جنگﯽ ونقض حقوق بشر متهم گردﯾد، که متأسفانه هنوز محکمه دراﯾن خصوص تشکلﯿل نشده است.
رسول سياف، يکي ازقصابان فاجعه خونيني افشار، در حمله و تجاوز به افشار به عساکرش گفته بود: «سربريده سخن ندارد، هزاره ي خوب هزاره ي مرده است.
سياف درزمان امين به زندان افتيد وپس از رهايي از زندان پلچرخي در سال 1358 هجري خورشيدي، به پاکستان رفت و به تنظيم هاي جهادي پيوست.  سياف مدتي را در تنظيم جمعيت فعاليت کرد ، سپس راه خود را از اين حزب جدا کرد و حزبي را به نام اتحاد اسلامي اساس گذاشت که خود رهبري آن را به عهده داشت.  
سياف ازآن جايي که تعليم ديني اش را در کشورهاي اسلامي به پايان رسانده بود ازحمايت خاص اين کشورها و به ويژه عربستان سعودي برخورداربود.  وي درسال 1371، همراه با ديگر تنظيم ها ي جهادي وارد کشور شد و به مهم ترين حامي دولت به رهبري برهان الدين رباني تبدل شد.  در سال هاي 1371 تا 1374 در درگيري هاي ميان گروهي کابل نقش اساسي داشت و نبردهاي حزب تحت فرمان او با حزب وحدت در غرب کابل شهرت فراوان دارد.  اين دو حزب در آن سال ها جنگ هاي خونيني با هم داشتند که منجر به کشته و مجروح شدن صدها تن از افراد غيرنظامي شد وغرب کابل هم به ويرانه تبديل شد  . سياف بارها به دليل حضورش در جنگ هاي داخلي افغانستان از جانب سازمان ديده‌بان حقوق بشر به جنايات جنگي متهم شده است.  همانطوريکه ميدانيم نيروهاي سياف وجنايتکاران ديگردرافشارسيلوجنايت ووحشت نابخشدني مرتکب شده اند.  رسول سياف، يکي ازقصابان اين فاجعه هولناک، درحمله و تجاوز به افشار به عساکرش گفته بود: سربريده سخن ندارد، هزاره ي خوب هزاره ي مرده است.
بزرگترين جناياتي که دردوره جنگ هاي داخلي در افغانستان آنهم در شهر پرنفوس کابل به شکل عمدي، آگاهانه وسيستماتيک توسط جنايات کاران صورت گرفته يکي هم، قتل عام مردم افشار بود که درآن يک شهر انسان فقط به جرم هزاره بودن نابود گشتند. اين جنايت توسط جنايتکاران جنگ هاي داخلي از جمله عبدالرب رسول سياف ، احمد شاه مسعود،ملا مارشال فهيم، شيخ محسني، سيد حسين انوري،  يونس قانوني ، دبل عبدالله و … صورت گرفت.

بزرگ ترين جنايت را اين افراد در تاريخ افغانستان و جهان به نام شان ثبت کردند که شامل تجاوز به زنان در برابر مردان خانواده، کشتن مردان خانواده در برابر زنان، به برده گي گرفتن دختران و زنان، کشتار مردم در اماکن همگاني از جمله در تکيه خانه افشار، بي حرمتي به اجساد مردگان، قتل و تجاوز به جرم هزاره بودن، بود.

جنايت به چگونگي و کيفيت عمل جنايت کار مرتبط است نه به کميت جنايت. مهم اين است که جنايت براي چه صورت گرفته است و جنايت کار چه هدفي از جنايت اش داشته است. هم در آموزش ديني اسلام و هم درحقوق بشر، نفس يک آدم، نمونه اي از تمام بشريت و عالم در نظر گرفته شده است. هنگامي که يک شخص را مي کشند در حقيقت همه بشريت را کشته اند.  جنايت افشار، يکي از جنايات ضد بشري در تاريخ بشريت است. زيرا اين جنايت از طرف احمد شاه مسعود، برهان الدين رباني، عبدالرب رسول سياف، شيخ آصف محسني و ديگران به هدف محو نابودي که گروه اتنيکي صورت گرفته است. در اين تراژيدي يک شهر انسان به جرم هزاره بودن قتل عام شده اند ونيت جنايت کاران، از اين جنايت، نسل کشي بوده است.
مهاجمان سنگ دل پس از تسلط بر افشار براي قتل و غارت و جنايت وارد کوچه هاي افشار شده وپس ازهجوم به خانه ها و منازل مردم دست به کشتن افراد جوان زدند و آنها را در منازل شان به شهادت رساندند و حتي زنان را به اسارت گرفته و مردان را در کوچه ها و خيابانها شهيد کردند. اينان تاچند روز متوالي به کشتار، قتل و غارت و تجاوز و تخريب منازل ادامه دادند. و وحشيانه داخل منازل شده و از هيچ جنايتي دريغ نکردند . جناياتي که در افشار ارتکاب يافت مصداق بارز جنايت به مفهوم حقوقي بر اساس قوانين ملي و بين المللي است. اقتضاي عدالت و نظم جامعه ايجاب مي کند که مرتکبين جنايت مجازات شوند. اما در افغانستان گرچه بزرگترين جنايات تاريخ بشريت انجام گرفته است، به همان مقياس جنايتکاران نه تنها مجازات نشده بلکه به مناصب بالاي دولتي و حکومتي گماشته شده وهمچنان جنايت مي کنند. اين امر اما به معناي مخدوش شدن اصل مجازات جنايتکاران نيست. محاکم داخلي امروز نه توان و نه اراده لازم براي محاکمه اين جنايتکاران را دارد زيرا خود ازجنايتکاران تشکيل شده است.
مشکل ديگري فعلي غصب زمين هاي دولتي و مردمي از سوي زورمندان محلي در کابل و ساير ولايات کشور، از بارزترين مظاهر فساد در کشور است و به نظرمي رسد دولت نيز توانايي چنداني براي مبارزه با اين معضل عظيم اجتماعي و اقتصادي ندارد.  مردم براين باور اند که غاصبان با وزارتخانه هاي دولتي و نمايندگان مجلس،‌ پيوند دارند و اين امر، مانع از اعمال قانون و سلطه دولت بر آنها مي شود.  تااکنون ميليون ها جريب زمين در سراسر کشور، به صورت غيرقانوني دراختيار زورمندان است و اکثراين چپاولگران وزورگيران از نزديکان مقام هاي حکومتي وقوماندانان جهادي جمعيتي ، شوراي نظارواتحاد سياف اند که بازورسلاح وکشتن وبردن وبستن سخن ميگويند
سياف دردوران حاکميت مصلحت گراوبي کفايت کرزي درپهلوي ديگراستفاده جوي هادرچوروچپاول زمين هاي شخصي ودولتي نيزکوتاهي نکرده است . رسول سياف وتفنگداران ظالمش بيشترين زمين ها را در کابل و اطراف آن غصب نموده اند. سياف وجنگسالارانش چون ممتاز، حاجى شيرعلم، آمرعبدالستار، اکيي، قوماندان داکترعبدالله... هرکدام هزاران جريب زمين غصب شده در اختياردارند .  ازچندين سال بدينسو اعتراضات مردم «شش گذر» ولسوالي پغمان عليه سياف بلند است که مي‌گويند باند سياف حدود ده هزار جريب زمين را که ملکيت آنان مي‌باشد به زورتصاحب نموده است. تظاهرات مردم پغمان عليه سياف تا حال چندين بار به خونريزي و کشته شدن مردم بيچاره منجر گرديده است. بخشي از اين زمين هاي دعواي در ساحه چانغر در کنار شاهراه کابل ـ کندهار موقعيت دارند. سياف و حواريونش هزاران جريب زمين دشت چمتله را به زور تصاحب شده به قيمت هنگفت بالاي مردم به فروش رسانيدند.
قضيه ديگر زمين دزدي در ولسوالي کلکان کابل هم‌اکنون جنجالهاي شديدي را دامن زده است سياف و همرهانش دست دارد. داوود کلکاني عضو پارلمان که از سفره نشينان سياف است در همدستي با قوماندان ممتاز (برادرزاده سياف) حدود يکهزار جريب زمين ساحه آقاسراي و شيخوي اين ولسوالي را تصاحب نموده اند و به زور تفنگ اين زمين را در چنگ شان نگهداشته اند. حتي اين دزدان بين خود در اثر اختلافاتي درگير شده اند.  جالب اينست که اين  زورگيران تفنگدار مالکيت مردم رابا استفاده از مقام دولتي قباله هاي تقلبي ساخته اند .
چندي قبل تلويزيون خصوصي لمر، مصاحبه اي داشت با يکي از سران جهاد - عبدالرب رسول سياف نماينده در پارلمان. اودر ابتدا حاکم به نظر مي رسيد، اما وقتي صحبت به جنايتکاران ومحاکمۀ شان رسيد، دست وپاچه ووارخطا وبه خواندن آيات متوسل شد. ازآنجايي که اين رياکاران دين همه چيز را از زير عينک فريبکاري ديني مي بينند، به اين لحاظ اظهار نمود که فهم قانون اساسي به فهم دين ضرورت دارد  امر خدا است که اگر مسلمانان با هم درگير شدند، شما بين آنها صلح کنيد، خداوند از ما مي خواهد. اين جنايتکاران قرن چرا درآن سال هايي که برقدرت لميده وطياره بست دشمني ديروزي شان ( روسها ) پول ميفرستاد واينان خون مي ريختند، بين خود صلح نکردند؟ آيا درآن وقت خداواند از ايشان تقاضاي صلح ننمود؟ وقتي مردم درآتش جنگ هاي خاينانه مي سوختند، امر خداوند کجا بود؟ جنگ را ديگران دامن زدند و هنوز هم خواهان جور آمد بين ما نيستند اما بلافاصله متوجه مي شود و مي گويد: ما آنقدر گنس و گول نبوديم که ديگران از ما استفاده کنند! کساني که اين فيصله را رد مي کنند، سر اين ملت دل شان يخ نکرده است، باز مي خواهند اين ملت به خاک و خون بغلتد. مردم که يک بار بدست گرگ صفتان تشنه به خاک و خون غلتيد، اين کدام افراد اند (جز ويرانگران سه دهۀ اخير) که دل شان به اين ملت يخ نکرده است؟ .

 مزدوري ومزدورمنشي تنظيم هاي بنيادگراها برهيچکس پوشيده نيست. از غلامي به آي اس آي تا نوکري عربستان سعودي، سي آي اي، ايران، فرانسه وتاجکستان وکشورهاي ديگر.
سياف گفت: من پيش ملت يک مجاهد هستم وگروهي را رهبري کردم. تو درنزد ملت يک جنايتکار وقاتل هزاران انسان بي گناه هستي، تو يک جاسوس حلقه به گوش آي اس آي، عربستان سعودي و ... هستي.  سياف! تو همان گروهي را رهبري کردي که اين ملت را به روز سياه نشاند، همان گروهي که دختران افغان را پيش پاي عرب ها انداخت، همان گروهي که خون مردم مظلوم هزاره را مباح مي دانست وهرهزاره را به نام حزب وحدت، سرمي بريد، توهماني که اکنون هم زمين هاي مردم پغمان را قبضه نموده ايد . وي گفت ، وقتي از زندان برآمدم، يک عصا چوب در دستم نبود. به اين مي گويند اعتراف جانانه. اما اين مليون ها دالر، آرگاه و بارگاه، نوکروچاکر وموتر و زمين را از کجا کردايد ؟
وقتي ازسياف پرسيده شد که چرا درآن وقت مانع از جنگ نشديد، در جواب گفت: تنها خدا است که هر چيزي را بخواهد کرده مي تواند. به تعبير سياف، پس اين خدا بود که جنگ ها را در کابل شعله ور نمود، خانه هاي مردم را ويران کرد، زنان را بي سرپرست وکودکان را آواره نمود، برفرق مردم ميخ مي کوبيد، آنان را زنده زنده در کانتينرها کباب نمود، برعفت زنان تجاوز نمود، دردهه هفتاد ( تنظيم هاي اتحاد ، محاذ ، جمعيت ، شوراي نظار، حزب اسلامي ، حزب اسلامي خالص ، حرکت هاي مولوي محمد نبي محمدي وشيخ آصف محسني  و... جفاي بزرگي رابرملت رواداشتند) .
رسول سياف، درادامه ي جنايت هاي خود، بعد از سقوط طالبان، درحمايت هاي کرزي قرارداشته ، با کمک و مشوره ي افراد تجارتي خود، دست به غصب گسترده ي زمين زده است. باغصب زمين ها، گروه اقتصادي سياف، ساختن مارکيت وبازار، تعميرهاي مجلل با قصر و باغ و...ساخته اند. غصب اين زمين ها از دو استقامت درشهر کابل و اطراف آن صورت گرفته است. استقامت اول از کوتل خيرخانه آغاز و به چمتله، پغمان الي ارغندي مي رسد. استقامت دوم نيز وزير اکبرخان، باغ بالا، خوشحال مينه، بازار کمپني، قلعه حيدر خان الي ارغندي مي باشد. درمرکز شهر کابل نيز، سياف و گروه اقتصادي وي تعميرات و زمين هايي را غصب و يا با پول بدست آورده از اين تجارت خريداري کرده است. سياف ازحمايت هاي بي دريغ ريس دولت برخوردار است.
شکايت هاي زيادي ازغصب اموال و دارايي هاي مردم وجوددارد،اما تاکنون هيچ اقدامي براي مهارنامبرده صورت نگرفته است. تنها در ماه مارچ دوهزاروهفت ميلادي نيروهاي آمريکايي به خانه ي سياف در پغمان يورش بردند که علت آن بيشتر مسايل امنيتي و ارتباطات احتمالي وي با تروريزم بوده است. پس از اين حادثه، کرزي بارها ازسياف بدليل حمله ي نيروهاي آمريکايي پوزش خواسته و قول داده که چنين مواردي ديگرتکرار نشود. پس از آن سياف مجال بيشتري براي فعاليت هاي تجارتي غير مشروع يافته است. مردم در پغمان بارها نسبت به غصب زمين هايشان و همچنين زنداني شدن وابستگانشان درزندان شخصي سياف به دفتر رييس جمهورشکايت و مقابل پارلمان مظاهره کردند اما با هرعريضه و مظاهره، تهديد ها از جانب سياف و افرادش عليه آنان بيشتر شد. سارنوالي ومحاکم  کشور هيچگاه دوسيه ي هاي غصب توسط سياف را روي دست نگرفته و هميشه ازوي به عنوان استاد سياف، با نيکي ياد مي کند.
سياف پس از حکومت موقت و انتقالي عمدتا از حاميان ديروز خود در تنظيم هاي جهادي جدا شد و ازکرزي ، حمايت کرده است.  در دومين دوره انتخابات رياست جمهوري نيزسياف ازکرزي حمايت کرده است. با وجود درخواست هاي مکرر، او حاضر نشد که به جبهه ملي بپوندد. در همين حال چند روز قبل طي جلسه اي در منزل فهيم سياف نامزدي خود را اعلام كرده و فهيم معاون اول و محقق معاون دوم وي معرفي گرديد كه بعدا توسط محقق تكذيب شد.
کسي که هزاران تن از مردم مظلوم ما را به شهادت رسانيده، شهر ها، قرا و قصبات ما را ويران نموده، مال و دارايي مردم ما را به غارت برده است، وحشت را بر فضاي کشور حاکم نموده ، بر فرق مردم ميخ کوبيدند،امروز با چنين پر رويي خود را کانديد رياست جمهوري مينمايد  . سياف وهمراهان جهادي اش بايد سال ها قبل به اتهام خياانت وجنايت محاکمه  ميگرديد ومتاسفانه امروز ادعاي رهبري حاکميت ملي را دارد.؟ دزدان، جنايتکاران جنگي، قطاع الطريقان، آدمکشان، قاچاقبران مواد مخدر، غارت گران وهمه گردم هم جمع شده اند تا از آخرين فرصت در دوهزاروچهارده براي ابقاي سلطه جهل و وحشت بالاي مردم مظلوم استفاده نمايند.
درفرحام همه تفنگداران جنگ سالاربقا و نفع خويش را در ايجاد انارشيزم و برهم خوردگي وضع اجتماعي ديده، از همين جهت پيوسته در صدد بي ثبات نگهداشتن اوضاع تلاش هاي مذبوهانه مينمايد و سود خويش را فقط و فقط در حنگ و تفنگ مي بينند آ

...
استاد صباح

تعداد مقالات در سپیده دم 49

نمایش تمام مقالات استاد صباح

مقالات مرتبط

...

جنبش اسلام نوین، عبارت ازعقاید تعداد زیادی از مسلمانان است، که میخواهند اسلام را با قرن عصر مطابقت د... ادامه

...

افغانستان دربدترين وضعيت امنيتي وسياسي خود بسر ميبرد. شدت حملات جنگجويان طالب؛ ورود ادامه

...

          در این روز ها افزون بر حمله های انتحاری و انفجاری؛ ماین گذاری و انفجار موتر بمب ها و ماین... ادامه

...

ازمدت چهل سال بدينسو، کشور عزيزمان افغانستان، در آتش جنگ خانمانسوز تحميل شده از جانب امپرياليسم جهان... ادامه

...

در تاریکی که با آشوب و انارشی و طوفان نیز توأمان باشد؛ روشنی و روشنگر راهنما و نجات بخشا؛ برترین و م... ادامه

...

در افغانستان کنونی مشکل اساسی مردم، درد و رنج مردم از چیست؟ آیا درد و رنج کنونی انفرادی است یا درد م... ادامه

...

به تاريخ 16 قوس 1380 مطابق 7 دسامبر 2001 حکمروايی پنج ساله امارت سياه طالبان پايان يافت. قندهار، هلم... ادامه

...

در افغانستان مجاهدين به شمول طالبان، حکومت‌های مافیایی ساخته‌اند و مردم را با دیکتاتوری اداره می‌کنن... ادامه

...

     دست نوشته ای از زنده یاد وحید مژده؛ منتشره مورخ ۱۳۹۳/۱۲/۴ وجود دارد که هر انسان را به شاک و حتی... ادامه

...

مردی که خاتم پیامبران بود به عربی سخن می‌گفت اگر چه چندین نسل او در میان عرب زیسته بودند اما خداوند... ادامه

...

انتقال قدرت از مجاهدين به طالبان توسط پاکستان و امريکا و ادامه جنگهای خونين و ويرانی کشور:      ط... ادامه

...

طوری که در بخش قبلی تذکر رفت، شورای رهبری تنظيم های هفت گانه مقيم پيشاورپاکستان در منزل نوازشريف نخس... ادامه