جايگاه مردم در صلح كجاست؟

عبدالاحمد فیض

جايگاه مردم در صلح كجاست؟

در منازعات مسلحانه هميشه مردم ازلايه هاي مختلف اجتماعي، قربانيان اصلي هستند، شما به ندرت مشاهده نموديد كه قرباني جنگ طبقه حاكم است، توده هاست كه فرزندان شان را درصف قربانيان ميفرستند واين مردم است كه سپراهداف جنگ آفرينان واعمال كنندگان قدرت هستند، نبردهاي مسلحانه از منظر سياسي حاوي كركتر طبقاتي است، كه دريكطرف تفنگ بدستان بيرحم و قدرت حاكم دربرابرهم صف مي بنددند ودر جهت ديگر مردمان بيدفاع يا اكثريت خاموش هستندكه بخاطر منافع عاملان جنگ كشته ميشوند، بي خانمان ويا به مهاجران اجباري مبدل ميگردد.

مثل معروف كه "نميشود آفتاب را با دو انگشت كتمان نمود" مصداق روشن روزهاي دشوارناشی ازجنگ درميهن ماست، چهاردهه تراژيدي انساني و نبردهاي خونبارتحميلي شده داخلي در وطن عزيز بوضوح اين حقيقت تلخ را به اثبات رسانيد كه جنگ تأمين كننده منافع طراحان عقب پرده جنگ، هسته فكري آن وكانونهاي قدرت است كه از مردم وفرزندان آنها در دفاع از خود بمثابه ابرازاستفاده نموده اند.

اگر از ارقام وآمار قربانيان مظلوم جنگهاي ويرانگردهه هاي گذشته به منظور اجتناب ازاسهاب سخن بگذريم، در دودهه گذشته به صدها هزار انسان بيدفاع كشورما به استثناي نيروهاي دفاعي در جريان مخاصمات مسلحانه جانباخته است كه رقم جانباختگان ، معلولين ومجروحين از صفوف نيروهاي نظامي به مراتب فزونتر ازين است وبا دريغ سلسله قتل وكشتار آنانيكه به جنگ دخالتي ندارند حتا بگونه كتلوي وروزمره جريان دارد.

درجريان درگيريهاي خونين دو دهه، اين فقط فرزندان اكثريت فقير وبيدفاع جامعه بودند وهستند كه در دوطرف جبهه خون ميريزند، تاكنون كسي شاهد نبوده است كه عضوي وابسته از خانواده هاي صاحبان قدرت ومدعيان زعامت وحاكميت فرزندان خود را در آنچه كه داعيه دقاع از وطن وارزشهاي ملي ميخوانند ويا آنانيكه شعار جهاد براي آزادي را سرميدهند، درخط نخست جنگ فرستاده باشند، بلكه فقط فرزندان مردمان مظلومي هستند كه بخاطر تحقق اهداف طرفهاي جنگ ورهبران آنها وبه منظورتأمين امنيت وآسايش شان جان ميدهند.

باوردارم كه دوام جنگ در راستاي منافع كانونهاي زور وقدرت صورت ميگيرد، آنانيكه نه تنها مشمول جنگ نبوده بلكه استمرار بي ثباتي باعث استحكام پايه هاي قدرت وثروت شان گرديده است، لذا همين فيگورهاي قدرت در هردو طرف جبهه جنگ با شعارهاي عوامفريبانه است كه صلح وراه هاي رسيدن به ختم منازعه را در گرو خود داشته است.

با اندك تآمل وبذل توجه به گشايش چند دور كنفرانسهاي بين المللي صلح وبخصوص درآخرين مورد كنفرانس مسكو ميتوان به اين نتيجه رسيدكه هيأت هاي شركت كننده دولت وجنبش طالبان هيچ كدام از اكثريت مردمان كه در كشور خودشان به اسيران مبدل شده اند، نمايندگي نخواهد كرد، مردمانيكه دربيست سال گذشته بهاي سنگين جنگ را با جان ومال خويش پرداخته اندوكما كان ميپردازند.

به پندار من صلح زماني مفهوم ميگردد ، كه با اصل عدالت براي قربانيان جنگ توأم گردد ، لذا عدم مشاركت نمايندگان قربانيان ونمايندگان اكثريت خموش در روند مذاكرات صلح وهرگونه تصميمگيري پيرامون آينده كشور، استهانت بيشرمانه وجفاي غيرقابل بخششي است كه هرگز متضمن تأمين صلح پايدار نخواهند بود.

مقالات مرتبط

...

نشست مسکو با حضور ده کشور و هیأت طالبان برگزار شد؛ اما بدون نتیجه ویژه‌ای پایان یافت. ادامه

...

طرح پيشنهادی برنامه ی صلح و تشکيل دولت فراگيرملی در افغانستان سال 1377؛ اهداء به آنانی که چشم های شا... ادامه

...

به ابتكار دو نهاد محترم «اراده» و «كپس» در همنوايي با دفتر يونوما بروز نزدهم جون كنفرانس ادامه

...

گرد باد های برخاسته از فروپاشی وسقوط بیش از بیست ولسوالی طی یک ماه اخیر خط پیکان وشتاب فروپاشی پایه... ادامه

...

با سرنگونی رژیم جمهوری مرحوم محمد داوود درهفتم ثور(۱۳۵۷) ه،ش وبقدرت رسیدن حزب دموکراتیک خلق افغانستا... ادامه

...

آمریکا در آستانه خروج ارتش اش از افغانستان به بدیل رویکرد های استعماری نگاه نموده وهیچ گونه آمادگی ب... ادامه

...

در منازعات مسلحانه هميشه مردم ازلايه هاي مختلف اجتماعي، قربانيان اصلي هستند، شما به ندرت مشاهده نمود... ادامه

...

آشتی اصطلاح معمول است که در زنده گی روزمره مردم بکار می رود و به معنا و مفهوم  سازش و دوستی پس... ادامه

...

در اکثر مقطع های تاریخی و در کشورهای مختلف ایجاد حکومت های موقت بعد از جنگ های داخلی، بحران های بزرگ... ادامه

...

اشرف غنی احمدزی یکی از سازمان دهندگان و برنامه ریزان کارزار تبلیغاتی جهت جلب بیشتر پشتیبانی مالی، سی... ادامه

...

به جای تامین صلح تروریزم را مسلط میسازند ادامه

...

موفقیت تصامیم در دوحه، موفقیت پروژه ی تسلط و حاکمیت "انگریز-آی ایس آی" بر افغانستان است! ادامه