مورخین عصر تیموری

محمدالله وطندوست

 

مورخین عصر تیموری


         
یکی از رشته های علوم اجتماعی که در دوره تیموریان انکشاف قابل ملاحظه نموده، مورد توجه شاهان، شهزاده گان و درباریان قرار گرفته بود همانا واقعه نگاری و تاریخ نویسی بود. شاهان و شهزاده گان تیموری بمنظور ثبت فتوحات خویش مورخین را به خدمت گماشته بودند و از آنان می خواستند حکایات شاهان گذشته را توضیح و وقایع دربارشان را ثبت و قید نمایند. 
         
معلومات ما از وضع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این دوره از یمن همت و برکت مورخانیست که همه وقایع را با جزئیات توضیح نموده اند.
         با وجودیکه این مورخین به دربار میزیستند و با شاهان و شهزاده گان در سفر و حضر همراه بودند، حوادث واقعیت هارا استادانه تشریح نموده اند، حالات مردم، روابط درباریان، وضع زراعت و حاصلات را نیز از نظر دور نداشته اند.
          طوریکه تذکر رفت شاهان و شهزاده گان تیموری بر علاوه علاقمندی به ثبت فتوحات شان، از تاریخ نگاران می خواستند آنان را از وقایع شاهان گذشته نیز آگاه نموده تجارب لشکر کشی ها و رمز موفقیت ها و علل شکست آنان را نیز توضیح کنند.
          امیر تیمور کورگان که خود در تاریخ مطالعه داشت، مولانا عبید داستان سرا و تاریخ خوان مشهور راهمیشه درملازمت خود نگه می داشت. او داستان های تاریخی و واقعات گذشته را با دقت مورد توجه قرار می داد و با مولانا عبید به بحث می پرداخت.
          عبید الله بن لطف الله ملقب به حافظ ابرو، مورخ نامدار و مشهوری بود که در دربار امیر تیمور و بعداً در دربار بایسنقر میرزا می زیست. حافظ ابرو شطرنج باز ماهری بود که با امیر تیمور شطرنج بازی می کرد و همبازی مورد تائید او بود. مجمع التواریخ السطانیه که مختصراً مجمع التواریخ نامیده می شود از تالیفات حافظ ابرو است. جلد چهارم این اثر به زبده التواریخ بایسنقری شهرت دارد که بیشتر دورۀ بعد از تیمور را توضیح نموده است. حافظ ابرو در جغرافیا نیز کتابی نوشته که شهر های خراسان را با دقت کامل توضیح کرده است. برای شناخت خراسان دوره تیموری ها و چگونگی شهر ها کتاب با اهمیتی است که مورخان و جغرافیا نویسان بعدی مورد توجه قرار داده اند. 
           مورخ مشهور دیگر دوره تیموریان محمد بن خاوند شاه بن محمود معروف به میر خواند است. روضة الصفا،فی سیرت الانبیا و الملوک والخلفا که مختصراً روضته الصفا نامیده می شود از تألیفات میر خواند مورخ است. طوریکه از نام کتاب هویدا ست این کتاب ازهبوط آدم تا دوره تیموریان رامفصلاً توضیح نموده است. جلد هفتم این اثر بنام مطلع السعدین توسط خواند میرنواده دختری میر خواند نوشته شده است. 
          غیاث الدین بن همام الدین محمد الحسین مشهور به خواند میر بر علاوه مطلع السعدین تألیف مهم دیگری نیز در تاریخ دارد که بنام حبیب السیر فی اخبار افرادبشر یا بصورت مختصر به حبیب السیر شهرت دارد. در این کتاب نیز خواند میر وقایع شاهان تیموری را مفصلاً تشریح نموده است. 
          ظفر نامه مولانا نظام الدین شامی و ظفر نامه یزدی نوشتۀ شرف الدین علی یزدی نیز در باره فتوحت امیر تیمور و فرزندان وی نوشته شده اند. 
          سعد الدین کاشغری و تاج الدین سلمانی نیز مورخان دربار تیموریان اند. 
          منتخب التواریخ نوشته معین الدین نطنزی، مطلع السعدین و مجمع البحرین نوشته کمال الدین عبدالرزاق سمرقندی و مجمل فصحی تألیف فصیح الدین احمد بن جلال الدین محمد معروف به فصیح خوافی کتب معتبر تاریخی اند که در این دوره تألیف گردیده است
          سفر نامه هاتفی یا تاریخ تیمور هاتفی تألیف عبدالله هاتفی در نظم درآورده شده است. محمد قاسم گنابادی متخلص به قاسمی نیز حوادث زنده گی شاهرخ میرزا را به شعر توصیف کرده است.
          طوریکه تذکر رفت مورخین یاد شده همه با دربار تیمور و یا اولادۀ تیمور رابطه نزدیک داشته طبعاً در تألیفات این مورخین نظر و تمایل شاهان تیموری دخیل اند؛اما علی رغم این واقعیت، مورخین دوره تیموریان کوشیده اند وقایع این دوره را تا حد ممکن بصورت عینی توضیح و تشریح نمایند و بعضاً نکات ضعیف شاهان و شهزاده گان و درباریان را نیز بر ملا نمایند.
          اما مورخ دیگری که بعد از فتح شام به دربار امیر تیمور پیوست و مکلف به ثبت وقایع حیات تیمور گردید، احمد بن محمد بن عبدالله معروف به عربشاه است. این مورخ چون به جبر به دربار تیمور کشانیده شده بود در مورد تیمور نظر مساعدی نداشت و در کتاب عجایب المقدور فی اخبار تیمور که به عربی نوشته شده از مذمت و بدگویی تیمور ابا نورزیده است. اما با وجود بد بینی مفرط در برابر امیر تیمور نتوانسته است شخصیت خارق العادۀ تیمور را نادیده گیرد. او ضمن توضیح حوادث دوره تیمور ناگزیر شده است به صفات عالیه علم دوستی و هنر پروری تیمور نیز اعتراف نماید.
          معلوم است که مورخین و وقایع نگاران دیگری نیز در دربار تیمور و اولادۀ وی به ثبت و ضبط وقایع مصروف بودند؛ اما مورخینی که در این یادداشت نام برده شد از زمره ی مورخان نام دار دوره تیموریان بوده نوشته های شان از اهمیت مهمی برخوردار اند. 
          امیر تیمور و اولادۀ او برای ادارۀ بهتر امور، توسعه قلمرو و حکمروایی بهتر به واقعات تاریخی و تاریخ امپراتوران و جهانکشایان توجه جدی مبذول می داشتند و آرزومند بودند تا فتوحات، کشور کشایی ها و کارروایی های شان به نسل های بعدی به یادگار گذاشته شود. بدین ملحوظ تاریخ نویسی و تاریخ نگاری نیز در پهلوی سايرعلوم وهنرها، توجه دانشمندان را به خود جلب نموده بود و مورخین نیز همچو شعرا، موسیقیدانان، موسیقی نوازان، خطاطان و نگارگران در کمال رفاه و آسایش و فارغ از دغدغه روزگار و رها از تشویش معیشت به تألیف و تصنیف تاریخ می پرداختند که امروز ما با استفاده از تألیفات آنان وضع اجتماعی،اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دورۀ تیموری و شیوۀ حکومتداری آنان را به روشنی در می یابیم و می بینیم که در دورۀ زایش مجدد علم و هنر و یا دوره رنسانس شرق تمدن عظیم و قابل افتخاری به همت مردمان آزادۀ ما پیریزی شده که نام خراسان  مخصوصاً هرات پایتخت خراسان را به اقصای نقاط جهان مشهور گردانیده است.
          با استفاده از کتب تاریخی این دوره، زنده گی طبقات مختلف مردم، وضع بازار و بازاریان، شیوه تولید، زنده گی کشاورزان و دهقانان، چگونگی شهر ها و قصبات را بوضوح می توان دریافت.
          لازم است کتب تاریخی و ادبی این دوره و آثار با ارزش هنری و بقایای ابنیه و عمارات که متأسفانه بنابر بی مبالاتی ها مخصوصاً در شهر هرات رو به انهدام است، با دلسوزی حفاظت گردد و به نسل های بعدی سپرده شود. بایست در نظر داشت که میراث سترک فرهنگی و تاریخی این دوره میراث مشترک و با ارزش حوزه ی تمدنی ما و همه بشریت است که حفاظت آن مسؤولیت تاریخی ما را تشکیل می دهد.