امیرتیمور موئسس سبک اصیل هنر معماری قسمت-5

 

پیوست به گذشته.....و

 

تتبع ونگارش؛ تلخیص وترجمه:از

 

حسن پیمان            

 

امیرتیمور موئسس سبک اصیل هنر معماری

 

وحامی فرهنگ ومدنیت آسیای وسطی

 

(قسمت-5)

 

طرح مسئله

 

 هوشدار های امیر تیمور از عواقب ناگوارنبرد هایش پیش از آغاذ حملات   --

 

 دشمنان فرهنگی امیر تیمور--

 

استقبال وحرمت به امیر تیمور در پارس(ایران کنونی)..و--

 

نخستین هستۀ قزیلباشها در زمان امیر تیمور نهادینه میشود:   و--

 

منشأ ظهور قزیلباشها--

 

 باور های قزیلباشها--

 

منشأ قزیلباشها در افغانستان--

 

پیدائیش قزیلباشها--

 

نفوس تخمینی قزیلباشها--

 

سخن اخر وآموزه ها

 

هوشدارهای امیر تیمور از عواقب ناگوار جنگ قبل ازآغاذ نبردها وحملاتش

 

علی الرغم تبلیغات نژاد وزبان پرستان وتورک ستیزان؛ امیر تیمور از عواقب نا گوار جنگ وویرانیها وپیامد های اسفبار ان؛ کاملأ واقف وبرایش کاملأ نگران کننده بوده است. اومیدانست که جنگ وکشتار وویرانی یک پدیدۀ زشت ضد بشری وجنایت است وبا عث بربادیها ونابودیهای جبران ناپذیر میگردد. از آنرو قبل از آنکه به نبرد های خود علیه دشمنانش ومخالفین وجنگ افروزانش آغاذ نماید؛ از عواقب وپی آمد های نا هنجار وهستی سوز جنگها ونبرد ها به دشمنان جنگ افروزش وبه همه اقشار وطبقات  هشدار داده ؛ تمام شرائیط را بطور صلح آمیز با آنها در میان گذاشته  از انها تقاضا وپیشنهاد مینموده است ؛تا آنها بدون جنگ وخونریزی به مصالحه و یا تسلیم قناعت نمایند واز راه مسالمت وسازش بین هم بموافقه برسند تا از قتل وقتالها وغارت وبیرحمیها؛ ویرانیها وتلفات وضایعات بیهوده پیش از پیش جلوگیری به عمل آید که؛ یکی از صفات برجستۀ امیر تیمور بوده واز روشهای خردگرایا نه وعقلانی ومدنی او نماینده گی مینماید که؛ هیچ زمامداری در نبردها وجنگهای خونین وسرنوشت ساز مهم خود از همچو روش ورفتارهای عقلانی استفاده نبرده است.زیرا

 

: الف : _   اگر"بیرحمی" امیر تیموربرای نابودی بشریت؛ فرهنگ ومدنیت میبود؛ عواقب نا گوار واز ضایعات وتلفات نابود کننده ؛ دشمنان ومردم خودرا قبل از آغاذ جنگها ونبرد ها مطلع وهوشدارباش نمیداد ومیتوانست بدون اطلاع قبلی وغافلگیرانه همه را نابود نماید . اما وقتاکه جنگها شروع میشد بیرحمی درمیان جنگجویان هر دو طرف جنگ وجود نداشت ویکی بدتر ازدیگری در مقابل هم بیرحمی وکشتار مینمودند!-واین در حالیستکه  بعد از آغاذ جنگها انها از شیوه ها وتأکتیکهای غافلگیرانه در جنگها برای اسارت وتسلیمی ویا نابودی کامل دشمنان استفاده میبرده اند . اما برخلاف ادعاهای دشمنانش امیر تیمور با چندین هوشدارباشهای قبلی از خانمان سوزی جنگها ؛بعدأ به حملات خود آغاذ مینموده است.ا-- ب: -    علی الرغم بد گوئیها وبد بینیهای تورک ستیزان ودشمنانش؛ امیر تیمور در ابتدأ  حریف یا دشمن خودرا به مصالحه ویا تسلیم وامیداشته و تا ایشانرا قانع سازد که سازش ویاصلح وتسلیم شوند؛ در صورت عدم قبولی ویا تمرد ویا تعرض وگردن کشی وسرکشیها ی دشمنان راعلیه خود  تحمل ننموده با همه متانت وشجاعت کامل وبا قاطعیت داخل نبرد گردیده؛ وقتا که نبرد ومبارزه آغاذ میگردید؛ دیگر رحم وعاطفه به دشمن را علامۀ سازش وتسلیمی وبی غیرتی وناتوانی پنداشته وتا آخرین نفس فتح وپیروزی میرزمیده است.تا بدست دشمن اسیر و وهمانطور "بیرحمانه !"کشته نشود.-ت: -   واو به این اصل نیز واقف بوده است که ؛ اصلأ به اصطلاح عام در" جنگ  حلوا تقسیم نمیشود..!؟" ویا اصطلاح عام دیگری که در جنگهای آسیای میانه وبخارا معمول بوده ومیگویند که" چای نخورده جنگ نمیشود!؟..."را نشانۀ بی شهامتی وبی غیرتی میپنداشته است . زیرا او آنقدر دراک وزیرک وکار فهم ویک نظامی شجاع وتوانا ومجرب بوده ومیدانسته که هرگاه در جنگ شکست بخورد وبه دست دشمن بافتد ؛ دیگر روشن است که به کدام سرنوشتی دچار میگردد!-وچه پیامدهای ناگوار غیر قابل پیش بینی از جانب دشمنانش  تعمیل ومتحمل میگردد وچگونه با همه هستی اش نابود ساخته میشود. وهست وبودش "بیرحمانه؟!" برباد میگردد.!-ث : _   زیرا که؛ دشمنان وگردن کشانش نیز بیرحم تر از امیر تیمور بوده اند وبا قساوت خون میریختند وهمه هست وبود را به آتش میکشیدند ونابود میساختند !- واین نتنها در آسیای میانه بلکه" امیران وپادشاهان اروپا نیز دست کمی از این سلاطین آسیائی نداشته اند. بگونۀ مثال؛" شهزاده سپاه از کشتار مردم(لمیوک) سلاخ  خانۀ بزرگی برپاکرد.و"شارل بورگندی" مثل گرگ میان مردم دنیا افتاد. انگلیسها در"آگین کورت" اسیران فرانسوی رافقط برای رهائی از هزینۀ زنده گی آنان مثل گوسفند سر بریدند. در جنگ "نیکو پولیس" انگلیسها وآلمانها وفرانسویها؛ پیش از جنگ اسیران تورک وسرب را قتل عام نمودند و...(37)-- سایکس میگوید:"... تیمور ناچار بود از نظر نظامی در مواردی حکم قتل عام بدهد..." وهمین منبع اعتراف میکند که"...گرچه این نظریه قابل تردید است؛ اما مسلم است که ؛ خداوند سمرقند" با رحم تر"از بسیاری فر مانروایان معاصر خویش بوده است...". !- امیر تیمور در هوشدار های خود قبل از حمله به دشمن؛ (سه) شرط عمده ویا( سه )اعلان وآگاهی وهوشدار باش قبلی را بطور رسمی وعلنی با دشمنان ومردم در میان گذاشته از جوانب ناگوار جنگ همه را واقف میگردانیده است که؛ هیچ زمامداری ازین نوع روش خرد گرایانه وعقلانی برخوردار نبوده است. مثلأ

 

یک : _    مشهور است که تیمور موقع محاصرۀ شهری در روز اول پرچم سفیدی جلوسراپردۀ تیمور می افراشتند واین علامت آن بود که ؛ اگر مردم شهر تسلیم شوند آزاری نمیبینند

 

...دو : __   ودر روز دومپرچم سرخ  میشد واین علامت آن بود که اگر شهر تسلیم شوند؛ فقط سرداران آن شهر مجازات میشدند... 

 

سه : _   وقتا که این دو شرط پذیرفته نگردد؛ روز سوم : پرچم سیاه میشد؛  به این معنا که تمامأ باید مجازات شوند؛ زیرا شرائیط صلح امیر تیمور را نپذیرفته وعلامت تمایل به جنگ را  با سکوت وعدم تسلیمی وگردن کشی  خود با امیر تیمور نشان میدادند. چنانچه در شهر هرات نیز از همین روشها کار گرفته است. در محاصرۀ اول بطور ملائیم تری رفتار شده است ودر محاصرل دوم شدت عمل بکار رفته... وهمچنان؛ ...بغداد در مرتبۀ اول نیز هرچند شرط را نپذیرفته وباج داده است.. ودر مرتبۀ دوم که مقاومت نمود ؛ بهمان تناسب نیز سرکوب شد که در "اورگنج" نیزعین روش بکار رفته است. واما بعد از جنگ امیر تیمور انها را دوباره بیشتر از پیش آباد وشگوفان ساخت که؛ (آباد سا