میتری که با آن "اسلامیت " را میتوان و باید اندازه گرفت
سلیمان کبیر نوری
میتری
که با آن "اسلامیت " را میتوان
و باید اندازه گرفت
سکوت ذلتبار شورا های اسلامی و دین
جلابان در برابر قرآن سوزی برادران حامد کرزی یاد داشتی بر خبر از
خامهء اینجانب بود که طی هفتهء گذشته در بیشترین ویبسایت های افغانی علی الوصف
موضع ها و خطوط نشراتی ناهمگون آنها؛ وسیعاً منتشر گردید.
این واقعیت نشان میدهد که
"نفس مسأله" برای همه طیف های فکری و ایدئولوژیک و غیر ایدئولوژیک
اندیشه ورزان افغانستان جایگاه و اهمیت یکسان دارد. کمینه به لحاظ این بختیاری از
عنایات هموطنان بخرد و آگاه سخت ممنونم. چنانکه ایشان و سایران مستشعر میباشند؛ پس
از قرآن سوزی و خاکستر کردن کاغذ ها؛ جنایات فجیع و باور نکردنی دیگری در آب و خاک
اجداد من و شما از نام طالب و مجاهد و سرباز الله وقوع یافت.
عصر کنونی، با درنظر داشت
سیر تحولات و تکامل شگرف بسا سریع در کلیه عرصه های زندگی بشریت، خاصیت سابقاً
ناشناخته و پیشبینی ناشدنی دارد. لهذا هرآنچه امروزه اتفاق می افتد به نحوی از
انحا ثبت میشود و انتشار می یابد تا جائیکه بالقوه همه ساکنان هوشمند کرهء زمین
آنرا میتوانند ببینند و بخوانند و مورد داوری قرار دهند.
درین سلسله مجازات
نامنهاد و جاری ساختن حد زنا بر زنی در ولایت پروان افغانستان که دو تن از
قوماندانان طالبان درین فاجعه، متجاوز بر همین خانم بدبخت هموطن مان خوانده شده
اند؛ مشت نمونه خروار است (این فاجعه، آنهم در جوار کابل و پهلوی ارگ خان کرزی خان
ملا طالب و نمیدانم که دیگر چی؛ توسط همان برادران این آغا «رئیس جمهور
افغانستان!!!» بود که فیلم ویدیویی آن به سراسر عالم انتشار یافت، اتفاق می افتد).
http://www.youtube.com/watch?v=vlLCBaKJBx8&feature=relmfu
اینجانب که طبعاً انتظار
داشتم سر مویی آن داد و فریادِ پیشتر اثر کند و ما از توحش و بربریت ده ها هزاران
سالهء پیشین کمی (به اندازه میلیونم سانتی متر) اینسوتر تشریف فرما گردیم؛ با
متبارز شدن موارد جدید و غیر منتظرهء وحشت و بربریت؛ سخت شوکه شدم و چیزی نمانده
بود که حتی بر بشر بودن و آدمی بودن خودم نیز مشکوک گردم.
البته درین حال و روز هیچ
بنی بشر آدموارهء خاصتاً مرتبط به آب و خاک افغانستان نمیتواند؛ سلامت و آرامش
روحی – روانی داشته باشد و چه بسا از درد های جانسوز روانتنی عذاب نبیند.
من؛ شاید کمی بیشتر از
خیلی ها گرفتار این مصایب استم. زیرا تمام آنهمه جنگهای تنظیمی و طالبی را به چشم
سر مشاهده کرده و در آن زمان در کشور بوده ام؛ و مصایب و درد آن را امروز تا مغز
استخوان خود احساس میکنم و پیامد آن هم امروز اینچنین است که کم از کم نیم وقتم با
سر و کله زدن به شفاخانه و طبیب میگذرد. در همین حال؛ وقتی تحت فشار چندین مرتبه
ای رخداد های فجیع جاری در میهن که همه از نام اسلام و قرآن و شریعت ناب محمدی راه
می افتد؛ قرار گرفتم؛ باری هم این حسرت برایم دست داد که کاش "متری"
میداشتیم تا توسط آن «اسلامیت» این و آن را اندازه گیری می نمودیم!
پس از کلنجار های بسیار؛
یادم آمد که وقتی در یک ویبسایت مسئولیتی داشتم؛ به کتابی انترنیتی موسوم به
"معنای قرآن" سر دچار شده بودم و با نگاهی شتابنده بر آن؛ مصمم شده بودم
که آنرا درج ویبسایت نمایم؛ اما...
به هرصورت؛ این مشغله باز
مرا به همان کتاب کشاند و این بار گرچه حوصله و دقت زیاد نداشتم ولی به کمال تعجب
دریافتم:
ما که همان "
متر" اندازه گیرندهِ " اسلامیت" را نقد و تیار در اختیار داریم!
این مشکل که متن پی دی
ایف بود و نزاکت هایی دیگر هم؛ ایجاب میکرد؛ باری با صاحب اثر مفاهمه نمایم؛ مرا
به تماس آنلاین با اندیشمند ویژهء معاصر افغانستان محترم محمد عالم افتخار وا
داشت.
وقتی؛ مسئاله و هدف مورد
نظر خود را به ایشان عرض کرده و خواهش نمودم اجازه دهند از بخش های مورد نظر کتاب
"معنای قرآن" به هدف بالا استفاده نمایم؛ ایشان سخن تکاندهنده ای ابراز
داشتند و آن اینکه:
آیا تصور میفرمائید
هرآنچه گله و رمه درین خطه وجود دارد؛ میتواند؛ آدم شود و بعد به چیز هایی مانند
مسلمان و مسلمانی برسد؟!
ناگزیر پرسیدم؛ اگر چنین
تصوری برای من سوال دارد؛ پس خود شما چرا کتاب هایی چون " معنای قرآن"
را تألیف و خلق فرمودید؟
در پاسخ شنیدم: نگارش یا
خلق این کتاب و مماثل ها هیچ تضمین و وعده و حتی امیدی نمیدهد که فردا شما توسط
آنها بوزینه ها را انسان یا خر ها و مماثل ها یا وحوش رنگارنگ دیگر را به موجود
حیه متفاوتی مبدل خواهید کرد!
«گوهر اصیل آدمی» چیز
قطعاً دیگر است و شما این گوهر را به زور آرزو و دعا و جادو و پول و رشوت و تحفه و
تارتق... نمیتوانید؛ در موجود حیهء عقب افتاده از مرحلهء تکاملی الزامی؛ هستی
بخشید و احضار بدارید.
مسلماً عزیزان من میدانند
که در چنین حالت؛ وضع فکری و روحی کسی چون من؛ چه میتوانست باشد. کمترین
اینکه من خود کی هستم و چه سند و سجل و وثیقه ای وجود دارد که من انسان و
آدمی شمرده شوم تا نوبت به آن برسد که موضوع مسلمانی؛ قابل طرح شدن گردد.
به هر زحمتی بود این اذن
و امتیاز را به دست آوردم که دو بخش از کتاب " معنای قرآن" را طور
گزینشی؛ بروز نمایم تا توسط این "متر" و سنجیدار و معیار؛ عنصری به نام
" طالب" را اندازه گیری نماییم که نسبت آن با مسلمانی چه قدر است؟
میدانم که پروژهء طالب؛
حرف ساده ای نیست و تمامی نبوغ توطئه گران جهانی؛ عقب آن قرار دارد و البته من
عمداً نقش پول و محرکات دیگر را اینجا برجسته نمیکنم!
به هر حال؛ من از کدام
سِر و راز سخن نمیگویم. سخن بر سر "میتر" اندازه گیری کنندهء مسلمانی من
و شما و آن دیگر هاست و این میتر را من در کتاب داهیانهء "معنای قرآن"
یافته ام که فقط اینک چند سطری از بخش هایی از آنرا به قالب پی دی ایف؛ خدمت تقدیم
میدارم.
البته؛ هیچگونه چشمداشتی
وجود ندارد و داشته نمیتواند که بزو گوسفند و گاو و بقیه جانوران ساکنِ افغانستان؛
در قبال آن؛ حساسیتی نشان دهند؛ فقط اینسو تر اندکی حرف هست!
اینهم میتواند؛ یک توهم
باشد! ولی دنیا بر مدار خویش می چرخد و غالباً هم تکامل می نماید. در برابر آن؛
اینکه من کیستم و چه تلاش و اراده و درد و غم و آرمان دارم و شما با من چه نسبت و
قرابت وغیره دارید؛ اصلاً شاید بی معناست!
در بهترین حالت؛ هوشمندان
و بخردان موجودات حیه؛ خواهند گفت:
فلانی جانور؛ بالاخره یک
چیزی بوده است!!!
اینک؛ در آغاز شما را به
شمه ای از کتاب "معنای قرآن" تحت عنوان: "نادانی؛ نامسلمانی
است"؛ و سپس با آیات سورهء نور و سایر آیات قرآنی دایر بر اینکه موضوع زنا و
حد زنا و اصلاً موضوع زن و جنسیت و سِکس (امری طبیعی برای تولید مثل) در قرآن چه
هست و تابع چه تمهیدات و شرایطی میباشد؛ آشنا می کنم.
لطفاً اینجا کلیک
کنید!
لینک کتاب کامل (جلد اول)
معنای قرآن در ویبسایت تابناک آریایی:
http://www.ariaye.com/ketab/eftekhar/eftekhar4.pdf
ناگفته نماند که متن این کتاب در قفسه های کتابخانه های انترنیتی بسیاری وجود
دارد و با سرچ در مرور گر های انترنیت؛ نسبتاً سهل دانلود میگردد. به امید چاپ
هرچه زود تر این اَبَر کتاب؛ که برای افغانستان و عالم اسلام «آب حیات» است.