در ارتباط به جفنگ گویی ها ی " نیاز نیاز"

 

در ارتباط به جفنگ گویی ها ی " نیاز نیاز"

حبیب میهنیار

     دوستان گرامی شما بهتر میدانید که یکی از ویژه گی های مهم جهالت این است که یک جاهل آنچه را به مثابه حقیقت برای خودپذیرفته است؛ چنان می اندیشد که دیگران هم مانند اوفکر میکنند ودرحقیقت دیگران رامانند خود جاهل فکر می کند.

مثلاً مطلبی را بیرون می دهد که هیچ گونه مدرک وسندی برای اثبات آن ندارد وفقط علاقه دارد چنین تبلیغ کند

     درست است که درمیدان سیاست بسا دیده شده که عده ای دروغ می گویند  تاهمگان به دروغ بودن گفته های دروغگو ملتفت شوند، مقداری تاثیرآن باقی می ماند. این درمیدان سیاست برای افراد دروغگو می تواند ثمرداشته باشد، که مثال زنده ی آن را درحوادث اخیر درغزه دیدیم.

اسرائیلی ها درمورد عملکردفلسطینی ها دروغ های زیادی گفتند و درحقیقت تبلیغات سراسری جهان را تاحدودی برپایه این دروغ هاسمت دادند. این درمقیاسی بزرگ کارآئی دارد؛ ولی درمورد مسائل تاریخی چنین شیوه ای نه تنها هیچ تاثیری ندارد؛ بلکه دروغگو را ازصحنه هم بیرون می کند؛ چون زمانی که گذشته است وحوادث رامستند ساخته است؛ کار دروغگو را به یک امرمحال مبدل می سازد.

     درکشورما ودرمیان هموطنان ما نیز افرادی وجوددارند، که درمورد حوادث گذشته این فاکتور گذشت زمان رادرنظرنمی گیرند و تبلیغات سی سال قبل را که شاید درآن زمان می توانست موثر باشد، امروزنشخوارمی کنند و همچنان به دروغ های شاخدارمتوسل می شوند.

     یک نمونه آن رادراین اواخردرصفحه فردی به نام "نیاز نیاز"که می گویند دارای نظریات فاشیستی و در گذشته متعلق به جناح خلق و امینی است، شاهد بودیم.

او بتاریخ ۱۵ فبروری سال جاری درصفحه فیسبوکی خود بالحن بسیارتوهین آمیز و متکبرانه درباره یکی از رهبران تاریخی نه تنها مردم هزاره؛ بلکه یکی از رهبران ملی، صادق و محبوب همه مردم ما، یعنی رفیق سلطان علی کشتمند، ادعاهائی را مطرح ساخته که هیچ یک مستند نیست مثلامیگوید:

"هنوز در موجوديتِ همان حزب اعتراف كردي كه به حزبِ وحدتِ مزاري هم حق العضويت ميدادي ! يعني خايين و نمك حرام به جنبشي بودي كه ترا از هيچ به صدارتِ عظما رساند " و یا پير شٰدي هٰشيار نه " ویا " چنين پيشنهادات نه تنها متخصصِ اقتصاد بودن؛ بلكه داشتنِ عقلِ سليم ات را زيرِ پٰرسش ميبرد"! وغیره وبالاخره باجهالتی مضاعف می لافد که:

" كاررواييهاي چنگيز مأبانه ي خود و برادرانت صفحه ء دگري ازتأريخِ معاصرِ كشور است كه اگر اينجا قناعتم فراهم نٌشد به آنها خواهم پرداخت."

من ازاین شخص که عفت کلام وادب نوشتن راپشت سرگذاشته وباتکبر و غرور بیجا ومیان تهی شخصیت ملی و یکی از رهبران تاثیر گذار حزب و مردم ما رامتهم به عضویت درحزب وحدت وپرداختن حق العضویت به آن می نماید، می پرسم برای اثبات گفته خود چه سندی دارد؟ ماهمه اعضای حزب می دانیم که این یک دروغ شاخدار ونامردانه ای است که به وسیله افرادی که باایشان دشمنی داشتند، گفته شد و به سرعت به مثابه یک دروغ بی اساس ازخاطره ها زدوده شد.

 درچنین مواردی کسانی اگرچنین ادعاهائی داشته باشند نخست وجدان خود را قاضی می سازند وگفته های خودرامستند می نمايند.

     حالا من ازاین آقای" نیاز نیاز"می پرسم به کدام اساس و منظوری، چنین ادعائی را ارایه داشته است. او اگر واقعاً به این گفته ی خود باور دارد، پس لطفاً این ادعای خودراثابت کند. همین آقای "نیازنیاز" درکامنت ها می نویسد که:

"در سالِ 1988 سه هزار بورس تحصيلي را فقط براي هزاره ها ترتيب كرد! كه باز سه تايشان هم به دردِ هزاره و افغانستان نخوردند ."

     آیاآقای نیازنیاز می تواند ثابت کند که این حرفش دقیق است؟ این گز واین هم میدان!

این ادعائی را که او مطرح ساخته است، نه تنهاحقیقت ندارد؛ بلکه یک دروغ من درآوردی محض است.

جوانان هزاره مانند سایرهموطنان ودرجمع دیگران درشرایط عادی از امکانات تحصیلی استفاده کردند و این که می گوید" كه باز سه تايشان هم به دردِ هزاره وافغانستان نخوردند" حرف بسیارمغرضانه، تبعیض آمیز وضد هزاره است.

     واما درباره تهدیدآقای نیاز باید بگویم که برادران رفیق کشتمند را من می شناسم. بهتراست آقای نیاز نیاز این قدر از تکبر وغرور بیجا استفاده نه کند.

     درکامنت های این نوشته آقای نیاز نیاز، افراد مختلف ابرازنظرکرده اند. مابا آنها کاری نداریم. می گویند دروازه سرای رامی توان بست؛ ولی دهن یله گویان رانه!

برای آقای "نیازنیاز" باید یادآوری نمایم که هیچ کسی بی ریشه نیست؛ هرکسی به قوم وتباری متعلق است. در ارزیابی شخصیت انسانها بهتراست ببینیم که شخص مورد نظرچه قدر در درجه اول به انسانیت وبه ریشه وتباروهویت وعلایق دیگران احترام می گذارد.

رفیق سلطان علی کشتمند را مردم افغانستان درطول بیشترازنه سال صدارتش به خوبی شناخته اند و از برخورد بی تعصب ومحترمانه وملایم اوهمه به خوبی می دانند و یاد میکنند . درست است که بادشمان مردم منجمله طرفداران حفیظ الله امین برخوردی قاطع داشته است.

رفیق کشتمند گذشته ازاین که درطول دوران مسئولیتش درمقام صدارت افغانستان ثابت نمود که به همه مردم به طور یکسان خدمت می کند، همچنان ریشه واصالت خودرابه مثابه فرزند قوم هزاره که رنج تاریخی رامتحمل شده است، ازیاد نبرد واین نکته ای است که عده ای از افراد متعصب؛ منجمله همین آقای "نیازنیاز" وخانوداه اش که ازطرفداران حفیظ الله امین بوده اند، نمی توانند هضم کنند.

درست است که رفیق کشتمند متعلق به همه مردم افغانستان است واین را در دوران صدارتش به اثبات رسانیده است؛ ولی برای مردم هزاره شخصیت، تقوا، شایستگی و خدمات او یکی ازافتخارات تاریخی شان است

. ماهزاره ها که به تاریخ وحیات افغانستان سخت وابسته وعلاقمندهستیم افتخارداریم که یکی ازفرزندان این قوم توانسته است به این آب وخاک باستانی خدمات عظیمی انجام بدهد.

من یقین دارم که روشنفکران هزاره ازهر طیف سیاسی که هستند از این فرزند شایسته و صادق هزاره و افغانستان دفاع خواهند کرد وحرف های بسیار کوچه بازاری وبی اساس وبی ادبانه افرای چون "نیاز نیاز" رانخواهند پذیرفت.

بیهوده نخواهدبود برای آقای نیاز نیاز گوشزد کنم که زبان درشت داشتن نشانه تعقل نه؛ بلکه ضعف منطق است. اگر او به شیوه ناشایسته ای که درپیش گرفته است ادامه دهد، مسئولیت آن به عهده خودش خواهد بود.