پيام تبريک عبدالواحد فيضی سردبير تارنگاشت سپيده دم
پيام تبريک عبدالواحد فيضی سردبير تارنگاشت سپيده دم
به پيشگاه شرکت کنندگان نشست مرکز فرهنگی حافظ عبدالمجيد نجرابی در اروپا!
مورخ اول جدی ۱۴۰۳ خورشيدی مطابق ۲۱ دسامبر ۲۰۲۴ ترسايی
حضار نهايت محترم، مشعلداران نشست مرکز فرهنگی زنده ياد حافظ عبدالمجيد نجرابی در اروپا؛ سلام و عرض ادب حضور هر يک شما، از ديار غربت!
نخست از همه اجازه فرماييد تا همايش باهمی و شکوهمند اين نشست شما فرهيختگان علم و دانش را، پيرامون ارج گزاری به نقش و کار نامه های ماندگار شخصيت های سياسی و فرهنگی سرزمين به خون نشسته ی مان شهرستان نجراب و تجليل از سنت ماندگار شب يلدا را؛ که قرار است از آدرس اين مرکز فرهنگی، به کنکاش نشسته و تجليل بعمل آيد؛ از جانب خود و همه دست اندرکاران تارنگاشت "سپيده دم" تبريک و تهنيت گفته، موفقيتهای هرچه بيشتر هر يک شما سروران گرامی را در زمينه ی فرجام اين برنامه آرزو نمايم.
فرهنگ دوستان گران ارج!
پيش ازاين که پيرامون کارکرد های ماندگار شخصيت های کشور مان، از جمله شهرستان نجراب، صحبت بعمل آيد، ضرورت آن بر می تابد، تا نخست روی اين مسأله اندکی تأمل نمود، که چرا از خاطره ها و انديشه های شخصيتهای پيشين، که چشم ازجهان فروبسته و به ابديت پيوسته اند ويا آنانی که هنوز درقيد حيات قراردارند، بزرگداشت بعمل می آيد.
آيا، ياد بود ازشخصيتها وبازتاب کارنامه های زندگی آنان يک رويکرد نمايشی است ويا يک ضرورت تاريخی روشنگرانه و سنتی پسنديده و ماندگار جامعه بشری؟
برای ارائه پاسخ منطقی به اين پرسشها، نخست بايد گفت که شخصيت چيست ونقش شخصيتها در روند تکامل جامعه بشری چی تأثيری ازخود بجا می گذارد؟
برمبنای دانش جامعه شناسی علمی: شخصيت بمعنای وسيع کلمه عبارتست از ثمره ی تکامل تاريخی، اجتماعی و شخصی هريک از افراد جامعه و برُوز ارزشهای اجتماعی شخص، که برمبنای آن انسان، استعدادهای علمی، عقلانی، هنری و اخلاقی خود را توآم با، توانمندی خويش درحيات سياسی واجتماعی،(درعلم و تکنيک، درهنر و ادبيات و درنحوۀ شکل گيری نظام اجتماعی)، به گونه برجسته و استثنايی بازتاب داده و درجاده ی عمل پياده می نمايد.
همين گونه پيرامون نقش شخصيت ها درتاريخ بايد يادآورشد:علی رغم اين که جامعه شناسی علمی توده های مردم را سازندگان واقعی تاريخ و نيروی محرکه درروند تکامل جامعه ی بشری، ترقی اجتماعی، نوسازی وتغييرات بنيادی می داند؛ درعين زمان نقش شخصيتهای علمی و فرهنگی و رهبران سياسی را درنحوۀ شکل گيری اين روند وميزان سرعت (تُندی يا کُندی) حرکت آن، از نظر دور نداشته، تصريح می دارد که همين رهبران و شخصيتهاست که با استعداد سازماندهی و توانايی فرماندهی و قدرت رهبری خود مي توانند درچگونگی تشکل توده های مردم و درثمربخشی مبارزۀ سياسی ـ اقتصادی ـ اجتماعی و(رشد وتکامل فرهنگی) آنان، مؤثرواقع شوند ودراين رابطه مي توانند سيرحوادث را تُند تر يا کُند ترکنند؛ نهضت را زودتر بشاهراه برسانند يا به کوره راه بغلطانند؛ نيل بهدف را آسانترکنند يا مشکلترسازند.
فرهنگيان گرانمايه!
سرزمين باستانی مان افغانستان عزيز، درتاريخ پراز فراز ونشيب خود، مانند سايرکشورهای جهان، دردامان پرمهرخويش رهبران و شخصيتهای پردرخشش ملی، سياسی، اجتماعی و فرهنگی را زاده و پروريده، که هرکدام آنان به نحوی از انحاء نقش معينی را درروند
شکل گيری تغييرات و تحولات اجتماعی، ايفاء نموده اند وعملکرد هريک ازاين شخصيتها را تاريخ در بوتۀ آزمايش قرارداده و برعملکرد آنان داوری نموده است.
اگر ازگذشته های دوربمنظور جلوگيری از درازای سخن صرف نظر گردد؛ از نقش شخصيت ها و مبارزين نهضت مشروطيت اول و دوم،( از آن جمله از شهرستان نجراب از نقش رزمجويانه ی سلطان محمد خان نجرابی و غلام حيدر خان کرنيل) در امر براندازی سلطه و فرمانروايی استعمار کهن در افغانستان که نه تنها منجر به کسب استقلال سياسی آن قبل از هرکشورديگر آسيايی گرديد؛ بل تصوير شکست پذيری سيستم استعمار را برای ساير ملل جهان نيز به نمايش گذاشت؛
همينگونه از ارزشمندی رزم و پيکار جانبازانه مبارزين و شخصيتهای جنبش مشروطيت سوم، جهت تغيير سلطنت مطلقه به شاهی مشروطه؛ رشد و تکامل علم و فرهنگ و معارف کشور (بشمول نقش فرهنگ دوستانه و ماندگار حافظ عبدالمجيد نجرابی وکيل و نماینده ی مردم نجراب در پارلمان افغانستان در تأسيس دو مکتب چهارصنفی در سال ۱۳۱۵ خورشیدی در دره ی فرخشاه و خارجدره ی نجراب، که در سال های پسين تا کلاس ششم و دوازدهم مسير ارتقاء و تکامل را پيمودند و در نتيجه آن يک نسل جوان بالنده نجراب پس از آموزش و پرورش در اين دو مدرسه و فراگرفتن آموزش های عالی و مسلکی وارد کار و خدمت به جامعه انسانی شدند و ما هم از جمع شاگردان همان دو دبيرستان هستيم)؛
به همين منوال از مبارزات حق طلبانه نهضت دموکراتيک عدالتخواه جامعۀ افغانستان به پيشاهنگی حزب دموکراتيک خلق افغانستان، در امر سازماندهی، تشکل و رهبری توده های مردم برای دفاع از آزادی ودموکراسی ـ برادری و برابری ميان همه شهروندان و تأمين عدالت اجتماعی در تمام امور زندگی؛ خاتمه دادن به فرمانروايی مستبدانه و بی حد و حصر آل يحی؛ تغيير سلطنت مطلقه به شاهی مشروطه ی طراز آسيايی (!) و سرانجام گذار آن به نظام جمهوريت و پايان بخشيدن به حاکميت فردی و سلطه ی يک خانواده، که افغانستان را ملکيت شخصی و قدرت و فرمانروايی دراين سرزمين را تا ابد، مال و ميراث پدری خود
می دانستند؛ هيچ گاهی نمی توان انکار ورزيد.
بنابران جا دارد که از کارنامه ها و فعاليتهای ماندگار سياسی و فرهنگی مبارزان و فرهنگيان ميهن و زادگاه مان و ادامه دهندگان راه و رسم و رزم آنان تجليل و يادآوری بعمل آيد.
خوشبختانه، که مرکز فرهنگی حافظ عبدالمجيد، علی رغم شرايط دشوار زندگی در ديار غربت، افتخار برگزاری اين همايش را ازآن خود کرده و ما همين اکنون در يک چنين بزرگداشت شکوهمند آن، شرکت داريم.
در فرجام اجازه دهيد تا برای هيأت رهبری و گردانندگان اين همايش، پيروزی های هرچه بيشتری را در انجام رسالت انسانی ای که تاريخ و شرايط اندوهبار ميهن مان دربرابرايشان قرارداده است، آرزو نمايم.
از توجه و حوصله مندی شما عزيزان گران ارج يک جهان ابراز سپاس و امتنان بيکران!
فيضی شما
از دنمارک