بمناسبت جشن استرداد واستقلال
بمناسبت جشن استرداد واستقلال
در بدایت 28 اسد که جشن استرداد واستقلال کشور است بشما مطله کننده گرانمایه از صمیم قلب تبریک گفته خوشنودی و سعادت تان از مامول من است.
افغانستان از لحاظ اهمیت ستراتژیک وموقعیت جغرافیای که میان منطقه ی خاورمیانه ، اسیای میانه وشبه قاره ی هند قرار گرفته وبا داشتن راه قدیمی تجارت ابریشم از چین به کشور های اروپایی وسایر مما لک ، از اوان بوجود امدن ان یعنی در حدود 5000 هزار سال قبل تحت نظر وتاخت وتاز اجنبیان بوده وتاکنون قرار دارد.
در مورد ادوار تاریخی قبل از 1919میلا دی بابت کشور که با چه سرنوشت ودشواری های جنگی با پیمودن گرافهای سعودی ونزولی وسعت وکاهش خاک قرار گرفته است بحث و بیانی زیاد از طرف قلم بدستان شهیر کشور صورت گرفته و به سا یت ها سپرده شده که تکرار انرا مزید و ضیاع وقت دانسته از ان کنار می ایم. ناگفته نباید گذاشت که افغا نستان از بدو موجودیت تا امروز مرکز رقا بت های امپرا توری روسیه وبریتا نیا بخاطر نفوذ در قاره هند قرار داشته که اکنون هم در همین خواب وخیال مغروق و در تلاش میباشند.
جنگ ها و مبارزات دلیرانه ومتحدانه ی که بخاطرازادی و استقلال کشور نیاکان ما از خود نشان داده اند ود شمنان وقت را طی سه جنگ ها ی خونین اول ،دوم وسوم افغان انگلیس تارو مار ودرس عبرت به انان داه اند که فراموش هیچ یک از فر د افغان نشده ثبت تاریخ بوده نسل بنسل به ان افتخار جاویدانه می ورزیم و به ارواح شهیدان پاک راه ازادی ونابود کردن دشمنان درود می فرستیم وروان شان را شاد میگویم امین.
غازی امان الله خان شاه نیک خوا ونیک اند یش بهر ملت و کشور همینکه استقلال کشور را د ر 1919 میلا د ی در سراسر کشور یعنی د ر همین محد وده ی مساحت (225 ، 652 هزا ر کیلو متر مربع) با شها مت ومردانگی بدون کدام ترس وهراس به سراحت اعلان میدارد وداغ نا امیدی را به سینه انگلیس گذاشته که تا دم امروز از درد ان ناقرار ودر تلاش انتقام جوی و دوبار تصاحب شدن مستعمره اسبق و از دست رفته ی خود میباشد. یقین کامل داریم که این ارمان پر از نفرت ونا کام را با خود ما نند سابق بشکل امیل در گردن برده از د یدن ان تا اخر عمر در رنج غرق وخجل وهشت ود حشت افگنی خود در کشور های نادار وکم توان میباشند.
مطالعه کننده ی گرانقدر شاید بگوید که غازی امان الله خان شاه نیک اندیش و ترقی خوا چرا با این اوصاف نیک ومثبت خودکه داشتند دچار چالشهای وقت وبا الاخره فرار وطن شدند.فکر میکنم مساله به هر کدام ما بر اساس نوشته های تاریخ واضح ومبرهن است که کی ها و چه ها با عث بد بختی ها و سرنگونی موصوف شدند که تا امروز از بیهوشی ان به هوش نمی ایم و زخم های خنجر ان اشخا ص اجیر به انگلیس و دشمنان داخلی از قبیل فضل عمرمجددی مشهوربه نور المشایخ فضل محمد مجددی مشهور به شمس المشا یخ محمد صا دق مجددی محمد معصوم مجددی مشهور به میا جان پدر صبغت الله مجددی(ریس مجلس ثنای پارلمان و سایر ریاستها ی دولت کنونی) نعمت الله قادیانی ملاعبدالحلیم چار اسیابی ملا نور علی کهنه فروش ملا عبدالله مشهور به اخنزاده صاحب تگاب سردار عبدالقدوس خان صدراعظم وقت ملا عبد الله ملا عبد الرشید ملای لنګ و غیره( منافق در نقش مجاهد چاپ1361 مطبعه دولتی صفحه۶۵و۷ نوشته روښان) که بعد ها به سر کرد گی حبیب الله کلکانی مشهور به بچه ی سقا و وابسط به سازمان مخفی انگلیس رانده شده از خاک و دشمن اولیه ی دین و دولت و مملکت ما در اطراف و اکنا ف کشور هر یک در بخش خود شروع به تبلیغا ت سو ا ینکه امان الله خا ن کا فر است به د ین مبین اسلام اعتنا ی ندا شته د ر نا بو د ی عقا ید و د ستو ر العمل ها ی عنعنوی ما تغیو را تی را میخوا هد ببا ر اورد که باعث بی د ینی وضعف مذ هب وعقا ید دینی امروزی ما میگرد د. فلهذا با ید هرچه زود تر و جدی تر د ر برا بر ان شورش را بر پا نما یم تا از قدرت به افتد. همین بود که برای بار اول ملا عبد الله و ملا عبد الرشید به اشتراک محمد صادق مجد دی در پکتیا با توزیع پول و اسلحه از طرف انگلیس البته بشکل مخفی جنگ و مبارزه شروع شد که ایشان در جنگ مو فق نشدند و گرفتا ر و بسر نوشت خود مواجه شدند. ولی محمد صادق مجددی توسط وساتط و شفاعت فضل محمد مجددی شمس المشایخ از بند رها و به هند تبعید گردید . که از انجا نیز بفعا لیت و تما سهای خود با جا سوسان انگلیس ادامه میدا د.با تشد ید فعا لیت مخفی و
علنی اشخاص یا بعباره دگر اجیر وجاسوسان تحت رهنمای انگلیس ها اوضاع و احوال کشور بحرانی وخارج از کنترول میگردد. البته با استفاده ار فرصت انگلیس ها هم فعالیت های مخفی خود را علنی ساخته کمک های پولی وسلاح را تزیدو شورش را وسعت می بخشند تا اینکه امان الله خان به فرار و استفا مجبور میگردد.وتخت وسلطنت( بر ا ساس گفته ونوشته یکتعدادهم کیش هاو هم نظران ارادتمندان ومشعوف بر همچو بدبختی ها) به جناب ملقب به امیر المومنین و سیاست مدار وعالم برجسته کشور حبیب الله خان کلکانی مشهور به بچه ی سقاو سپرده میشود که موصوف در اثر نهایت حب وعلاقمندی که به تر قی و تعالی کشور چه در بخش سیاسی نظامی فرهنگی اجتماعی و غیره وعیره داشتند بکار اغاز میکند و به تبا هیت ونابودی هر چه بیشتر در عرصه های فرهنگی کلتوری سیاسی تو حید واتحادمردم بدون اینکه بداند در عقب به این خرابی ها وتباهیت کشورکی ها قرار دارند وچرا کشور در اتش بیسوادی فقر وسیاه روزی میسوزد و فریاد مردم جای را نمیگیرد حضور شان نسبت بی دانشی وغرق در عقاید مذهبی وفعالیت ننگین انگلیس نمیتوانددرک حقایق بنماید و متوجه به کنش خود گردد.اینکه درزمان حبیب الله کلکانی چه ویرانی ها وخطا کاری ها وتظلم صورت گرفته وکشور تا چه حد به عقب رانده شده شما خود تان بهتر میدانید که حاجت به بیان وتحریر ان نیست.ایا میتوانیم اندیشه واجرات ترقی خواهانه ی امان الله خان را که مطابق عصر وزمان در پیش گرفته بود نا دیده گرفته در پای توصیف حبیب الله کلکانی بشینیم.ایا بنظر شما این قضاوت عادلا نه بوده وقابل توزین در یک ترازبو ده میتواند؟ نبا ید سفید را سیاه و سیاه سفید معرفی و به ان تاکید نمایم.
خا ننده ګرامی همین که جشن استقلال میګویم زمان دوران مکتب ابتدایه بیادم می اید که ما بچه های خورد سا ل را در صف پشت هم استاد میکر دند وبشکل کورس و دسته جمعی میخاندیم ، شکر استقلال داریم جشن هر سال داریم در راه استقلال خود جانو سرمال خود میکنیم قربان میکنیم قربان.
امروز در کشور ما نسبت امدن حوادث ناگوار و تباه کن جنگی فرو پاشی اوضاع و احوال سیاسی نظامی اقتصادی و اجتماعی، ان صداقت وباور مندی ها را بین هم نیاکان ما بر مبنای صدق و صفا داشتند و متحدا پهلوی هم در سنگر با دشمنان می جنگید ند و در پای ا فتخا رات جنگ های موفق امیز خود با افتخار و سر بلند ی نشسته خوش گذرانی میکرد ند. که امروز بد بختا نه همین اوصاف وغیرت افغا نی اتحا د و وحد ت ملی و اعتماد بر یک دگر و ارزشهای اجتماعی در ما وجود ندا شته فاقد ان میباشیم .داشتن این ارزش اجتماعی شهامت ومحبت به خاک را از ما کی ها گرفت که امروز با این وضع بی باوری بی اتفاقی دور از هم در خصومت و انتقام گیری حواره گی بر منشی چوکی و زمام طلبی تشنه به خون یک دگر حیا ت بسر می بر یم و د شمنا ن روز تا روز بالای ما غلبه کرده در اتش نفاق می سوزیم.
بنظرم تا زما نیکه در ما احسا س ملی گرایی و ترجیح منافع ملی بر شخصی و اعتماد بالا ی هم و د ور کرد ن عقده های ملیتی و زبانی و انتقام گیری از کله و سینه ها بیرون نشود امد ن صلح ارامی خوش بختی وترقی و تعالی کشور محال و ناممکن است.
پارچه شعری پشتو را که به مناسبت جشن استقلال سروده ام خدمت تان ذیلن تقدیم مینمایم
جشن د ا ستقلا ل لرو د ښمن ورته ملا ل لرو
خلک ګرځی ازاد خو ښی د ازاد ی کوی
د ښمنا ن وینم غمجن دا د دبی دا دی کوی
خپل جشن موږهرکال لروپه خوښی او سرحال لرو
زموږ ازاد هیواد په هیوادونو کی شمیریږی
ا نګلیس ورته له غمه بیما ر سخته کړیږی
جشن ښایسته جمال لرو دښمن خپل په زوا ل لرو
نیکونم ازادی په خاطر ځانونه شهیدان کړل
ویاړ دازادی په میړانه داولاد او دځان کړل
په اوږو د هر ا فغا ن د ازا دی لوی شا ل لرو
د ازا دی د ښمن هیوا د کی همدا فلها ل لر و
جشن دازادی اواسترداد خدای دمبارک کړی
افغانان دخدای جوړاو متحد له هردرک کړی
وطنکی جشن له شرق غرب تر جنوب شمال لرو
ا فغا نا ن ورته د زړه له کومی خوشحا ل لرو
په سا تل د ازادی افغا نان په اتحا د غواړو
د ښمن په ټکولو مدا م د وی په جهاد غواړو
له خو ښی نه هر ا فغا ن ا لوزی پر و با ل لرو
خو ښ یو چه نا وی د ازا دی په وصا ل لرو
ازادی ته چه اچوی خنډ او خارزوال غواړو یی
نا بود او خجل په دعا د خوار کډوال غواړویی
وایی حکمی چه مبارک شه جشن د استقلال لرو
زړونم ډ ک له خوښی د ښمن په غم سمبال لرو
جشن د ا ستقلال لرو د ښمن ورته ملال لرو