روابط ديرينه وپروتوکول های عقب پردۀ بازی سياسی همچنان ادامه دارد

 

واحد صلحجو

 حکيمزاده

 روابط ديرينه وپروتوکول های عقب

پردۀ بازی سياسی همچنان ادامه دارد

  

      

      جهان شاهد حوادث بس دشوارمصائب طبيعی بوده است که مردمان آن را حواله به قضا وقدر وماورای طبيعت ميکنند. اما حوادث بالاترازآن قضايای سياسی وپروتوکول ها وقراردادهای مقام نام نهاد، تحت عناوين مختلف صرف ميان حاميان حاکم برسرنوشت ملت های درمانده سير و حق تعين سرنوشت می شود، که جان گدازترازآن مصائب طبيعی است وهرروز بر رنج وبوسيدگی سوگواری ملت ها می افزايد، که امروزتحت عنوان مبارزه عليه تروريزم والقاعده وتأمين دموکراسی، آزادی ملت ها، اعادۀ حقوق بشر، چهره ازنقاب کشيده است.

      متأسفانه درطول تاريخ، کشورعزيزما تحت عنوان توسعه طلبی جهان گيری جهان گشای وزمانی تحت عنوان انتشاردين مقدس اسلام توسط تازيان وگاهی تحت تأثيرکشمکشهای ميان قدرت ها وابرقدرتهای دوران جنگ سرد، اين مضحکه تحت عنوان دفاع ازسرحدات جنوبی ودفاع از بحران تعرض بيرونی وجلوگيری ازبحران راکت های کور ومبارزه عليه حکومت ملحد واعلام جنگ خيرعليه شر شکل گرفت.

    سياست های رياکارانه وقراردادهای عقب پرده با پروتوکول های چند دهۀ اخير برژنسکی مشاورامنيت ملی امريکا درزمان کارتر، ملاقات های هرسيون وکوردويز، ديدارهای ايلی کراکوسکی مسئول بخش آسيای ميانه وافغانستان دهۀ 1980 ، به تعقيب آن سفيرامريکا ومعاونش ريچارد هوگلند سال 1992 وملاقات های ديگر وزد وبندهای کمپنی يونيکال ودلتا اويل شکل گرفت، تارسالت تاريخی شان را به وجه احسن به انجام برسانند.

    صدورکودتاها حکومت های انتقالی، انتقال سربازان وقطعات نظامی دراين جا وآن جای جهان، جزتأمين منافع وپاسداری ازمنابع نفتی چيزی دگری نيست. چنانچه باتلرنمايندۀ نيروهای دريايی امريکا طی مصاحبه درجريان موجوديت قطعات نظامی شان درسوماليا صراحتآ ابرازنمود، که ما درزيرآن ريگ های سوزان طلای زرين را ديده ايم.

        تسليح، ترتيب وتنظيم پروژه جديد باروی سکۀ دگری تحت عنوان طالب کاملآ يکی ازدستاوردهای فعاليت مستقيم" سی. آی. ای " و " آی. اس. آی" وحلقه های تصويل به ترتيب نصرالله بابروزيرداخلۀ پيشين پاکستان، اميرترکی فيصل رئيس استخبارات عربستان، محمود خان و مولوی فضل الرحمن درکشور عزيز مان رقم زده شد.

     يورش سريع محاصره تا تسليمی بدون قيد وشرط وخونريزی، تأثير طلسم جادوی نشان طالبی بود، که درهرگوشه وبيشۀ کشورغوغايی برپا کرده بود ودرظرف کمترازچند ماه محدود هنوزازعمليات تعرضی نگذشته بود، که حکومت کاملآ اسلامی با شريعت مقدس اعلام موجوديت کرد وچون سيارۀ جديد درقلمرو منافع امريکا درخشيد.

    بالاثرظلم واستبداد غيرمسئولانۀ  حکومت انتقالی جهادی و جنگهای ذات البينی که باعث ويرانی شهر کابل وقتل صدها هزارهموطنان عزيزو بيگناه کشورمان گرديده، راه را چنان به استقبال طالبان چون فرشته های آسمانی با برقه های سفيد وريش های سياه با اهدای گل بازنمود، که برای عده ای غيرقابل تصوربود. درحاليکه عملآ مطابق يک پلان ازقبل تهيه شده درهمه شبکه های لوژستيکی وتمام مواضع نظامی و جزوتام های شان حضورباالفعل" آی. اس. آی" وافسران عربی بملاحظه ميرسيد که مستقيمآ ازجانب همين سازمان تمويل، تجهيز، سوق واداره ميگرديد، تا طغيان سيل منابع نفتی منطقه ای آسيای ميانه به چاه های ازقبل حفرشده ، تغييرمسيردهد وبه خطوط مواصلاتی جهانی وصل نمايد.

        اين علمبرداران داعيۀ برحق! که دررأس آن شخصی بنام ملا عمر ملقب به اميرالمؤمنين قراردارد، دارای روابط تنگاتنگ با مسئولين" آی. اس. آی" و دررأس با پنتاگون و" سی. آی. ای" داشته ودارد.

  برمبنای همين روابط محکم پنهانی بود که بعد ازسپری شدن چند ساعت تسخيرکابل، وزارت امورخارجۀ امريکا اعلاميه ای را مبنی براينکه امريکا علاقه مند روابط نيک سياسی با طالبان است، صادر نمودند.

     جريان حوادث موجود هنوز به حافظه وخاطره های هموطنان عزيز ماست که 26 سپتامبر1996 نه آغازيست، بلکه ادامۀ آن پلان و پروژۀ وسيع بازی سياسی است که همچنان ادامه دارد. 

       مسافرت ورفت وآمد های سران ومسئولين ميان کابل- اسلام آباد و واشنگتن- رياض رسميت يافت. بهمين ترتيب بخاطررسيدن به اهداف، تلاشهای موفقانه صورت گرفت. اينکه درنتيجۀ آن هموطنان عزيزمان قربانی گرفته بخاک وخون کشانده شد، همه هستی مادی ومعنوی جامعۀ مان برباد گرديد، حقوق انسانی کاملآ زيرپا شد، ذخايرمادی ومعنوی و آثارتاريخی وآبدات باستانی کشورمان به غارت ويغما برده ونابود گرديد، افغانستان به مرکز بين المللی  تروريزم ومحوراصلی تهيه کننده وتوليد مواد مخدرجهانی مبدل شد، همينگونه صدها وصدها مصيبت ديگرو  جنايات هولناکی  چون : تازيانه زدنها، سنگسارکردن ها دست بريدن ها بخشی ازکارنامه های سياه وضد انسانی اين جنايت کاران است که صدای شيون مردان وزنان را خفه نمود وقامت وسرو پرپر شدن شاخه های گل نوجوانان به جرم  گفتن ،شنيدن، خواندن ، نوشتن، ديدن، پوشيدن ورفتن بشکست وبه مصيبت قرن ما مبدل شد.

     اين جنايات هولناک وضدبشری برای آزمندان رفاه وعدالت تأمين دموکراسی ! وسردمداران حقوق بشر واژه است غريب درديارغربت.

     ياوه گويی های حق بجانب بودن طالبان، خاک زدن به اصطلاح به چشم جهانيان است. زيرا تطبيق شريعت محمدی اصل طالبانی هيچ رابطۀ عقيدتی وملاحظۀ سياسی برای مسئولين يونيکال نداشته، بجزاينکه آنرا مناسبترين انتخاب وبهترين وسيلۀ رسيدن به اهداف آنان دانست.

      بهمين ترتيب حکومت امريکا نقش اساسی را درايجاد بلا قيد وشرط طالبان داشت، که ازتهداب گذاری اولين شاخه های طالبان تا انجام آن، قرار احصائيه مصارفاتی پنتاگون به قيمت سه مليارد دالر تمام شد، بازتاب سياست درست پنتاگون درپشتيبانی تجهيز، تمويل وتضمين تا ايجاد آن بود.

       اين امرپنج سال ادامه يافت تا مسيرانتقال نفت وگاز به بازارهای جهانی، مطابق پلان پروژۀ يونيکال به مناسبترين وجه آن صورت ميگرفت، که اين جا وآن جا دراجرای امورباحفظ يک سلسله سليقه ها وذوق ها در احداث پاپ لين ها وشبکه های هدايت کننده سکتگی وارد نشده باشد تا امرثانی با استفاده ازديپلوماسی های پشت پردۀ سياه وبنا بردلايل تکوين غيرمتجانس طالبان موقتآ به حاشيه رانده شد.

      واقعۀ يازدهم سپتامبر2001، بهانۀ خوبی برای رسيدن به اين اهداف برای انتخاب مهره های اصلی ووفادار خوشخوان وخوش سليقه، زمينۀ ملاقاتها را با سران تنظيم های جهادی وگروپ های مسلح، با پيشنهادات و امتيازات مادی ومعنوی وقبول مسئوليت ومصئونيت های جان شان و تضمين های پراعتبار، باتصويب قرارها وپروتوکول با حفظ قبول دوبارۀ مشروعيت شان درتعين سرنوشت کشور،ازقبل پلان شده ازآب برآمد.

به اساس اطلاع دفترآژانس خبرگزاری فرانس پرس اپريل 2001 ، ساحۀ مسئوليت اعادۀ مقام های ازدست رفته تعيين حدود صلاحيت واختيارات از قبل معين شده بود، که آن همه خواب ها به واقعيت مبدل شد وحکايت پانامه تکرارشد. افراد کليدی ودررأس نمايندۀ فوق العادۀ شخصی بوش دردو بخش رهبری ادارۀ امورقدرت دولتی ورهبری وتعيين سياست خارجی وسرنوشت جناب حامد کرزی وخليل زاد درپست های، در کنفرانس نام نهاد " بن " پايتخت سابق آلمان و متباقی اعضای کابينه جا بجا شد ، که اولی يکی ازمشاورين برجستۀ کمپنی يونيکال ودومی يکی ازهمکاران برجستۀ شرکت وازجملۀ افراد دست راست شرکت يونيکال ومشاوربرجستۀ آسيای ميانه، به استناد جريدۀ اسپانوی موند 2002 است.

       امروزميرود واقعيت های آشکار وغيرقابل انکار روی سکۀ مقابل تکرارشود. طالبان بمثابۀ بازيگران اصلی دوباره درصحنۀ سياست چهره شوند، يعنی همان آش است وهمان کاسه.

     سناريوی جديد وانمود کنندۀ اين قضيه بود، که گويا امريکا درصدد دريافت رد پای ملاعمر وبن لادن تاسرحد تعيين جايزۀ چندين مليون دالری هم ميباشد.

    درحاليکه باردگرنمايندۀ " سی. آی. ای " درپاکستان همراه با همتای پاکستانی خود " آی. اس. آی " به پيشوازملاقات مستقيم شخص ملا عمر به اين فيصله رسيده است، که حضورطالبان درقدرت بعدی دولت حامد کرزی يک امر ضروری وحتمی پنداشته ميشود، که بعد ازسپری شدن چندين ماه ملاقات ها وديدارهای چند ين جانبه، ازدوهفته است که سر و صداهای ازسرگيری صحبت های وملاقات با ادارۀ کابل روی زبان ها افتاده است ، که هدف از پلان طرح شده ازقبل، تغييراذهان جامعۀ جهانی و ملت افغانستان است.

    برای ناظران سياسی ادامۀ مذاکرات ميان کابل وطالبان به شکلی توجيه ميگردد،  که گويا تصميم گيرندۀ اصلی کابل است، درحاليکه روزنامۀ w . z سيزدهم سپتامبر2007 آلمان خاطرنشان ميسازد، که فيصله ازقبل است.

    اين جاست که برای مردم دردمند وغذاب کشيدۀ افغانستان اين تصور وانديشه خلق وباورمند ميگردند که اعلاميۀ حقوق بشر، مندرجات کنوانسيون های بين المللی ژنيو، دموکراسی حق عدالت اجتماعی منشورملل متحد، منشورشورای امنيت وا تحاديۀ اروپا، جزجعل و تزوير و معامله گری تکرارقصه ها بخاطرتأمين منافع حياتی سرمايه داران، چيزی ديگری نيست.

    صلاح اين خواهد بود تا نسل موجود وهوشيار وبيدارکشورعزيزمان افغانستان واقعيت های تلخ روند موجود را با بينش عاملانه، با اصل زيرکی ودورانديشی، که باعث نا بسامانی های سياسی ونظامی گرديده است، که صرفآ وصرفآ تنها افغان به قربانی گرفته شده است، بخاطر تنوير اذهان عامۀ مردم ، تأمين عدالت اجتماعی، حفظ منافع واستقلال کشور وبرون رفت ازوضع مصيبت بارامروز، با هرشيوه وطريقی که امکان دارد ، آن را انعکاس دهند.