حقایق در مورد 11 سپتامبر 2001 و تجاوز امریکا در افغانستان

 

حقایق در مورد 11 سپتامبر 2001 و تجاوز امریکا در افغانستان 

بعدازفروپاشی شوروی و بلوک کشورهای سوسیالستی جهان سر مایداری بخصوص ایالات متحـده امریکابفکر جهانگشایی و فرمانروای برسا یرملتهای جهان میا فتدوبرای بدست آوردن امتیازات بیشتراقتصادیخصوصاً غصب ذخایرنفتی کشورهای دنیادیوانه وارتلاش میورزد.آنجاست که متوجه دوحوزه بزرگ نفتیکره زمین(آسیا میانه وکشورعراق)میگردد.ریس جمهوراسبق امریکا آقای بوش پدرجورج بوش موجودهدرجنوری1991چنین اظهارنموده بود:(ما درمقابل خودشانس بزرگ وآهنین فرمانروایی نوین برجهانــرابرای خود ونسلهای آینده امریکا را داریم.)

تسلط بر ذخایر نفتی آسیا میانه برای امریکا مساله ساده وآسان مانندتجاوزش برعراق نبود اینجا لازم بهموشگافی وتفکربیشتر داشت زیراکشورهای تازه به استقلال رسیده آسیامیانه مانندقزاقستان،ترکمنستان،ازبکستان وآزربایجان که تا گلون در نفت غرق هستند هنوز هم پیوند های محکم وارتباطات قوی باکشورروسیه داشتند.اینبار آمریکا سناریو خطر ناکیرابه بازی میگیـــرد.قبل ازخروج قوای شوروی ازافغانستاندرسال1989دولت دکتورنجیب الله مشی انسان دوستانه مصالحه ملی رااعلان وبمنظورختم جنگ درکشورحاضربامذاکره،مصالحه وتقسیم قدرت بامخالفینش میشود بدون شک این برنامه دولت افغانستان درعرصهملی وبین المللی مورد استقبال مردم ،حلقات وشخصیت های خیراندیش گردید.

برای امریکا پر واضح بود که یگانه راه دستیابی به آسیا میانه از طریق افغا نستان است وبس.تجاوز برافغانستان یک تیر وچند فاخته را برای امریکا به ارمغان داشت:

ـ از لحاظ وسعت استراتیژیک موقیعت جغرافیایی افغانستان که میتواند از کشور هند در جنوب الی اورال واز دیوار های چین در شرق الی تهران تمام این سا حه را تحت تاثیر مستقیم خود داشته باشد. ـ سقوط دولت مردمی دکتور نجیب الله در افغانستان وتعویض آن بیک رژیم دست نشانده امریکامیتوانست درسی برای سا یر کشور های که تحت فرمان امریکا نیست باشد.

             ـ یگانه راه انتقـال نفت آسیا میـانه ازطـریق افغانستان به بنــدرکــراچی امکان پذیراست وکشورهای آسیا  میانه بخصوص قـــزاقستان سر شار از ذخایـــر طبیعی:طلا،کوبالت، المونیم، نفت و یورانیم(1بر3 حصه

ذخایر جهان)میباشد.ذخایر گاز تنها ترکمنستان بیشتراز21000 میلیارد متر مکعب است.

ـ امریکا بمثابه یزرگترین دشمن اسلام با بقدرت رسانیدن مجاهدین و طالبان میخواست بجهان نشان بدهدکه گویا اسلام یعنی دین جنگ ،کشتار، غارتگری،محدود ساختن آزادی ها،ضد پیشرفت وترقی،اعدام های

بدون محاکمه،سنگسار کردن ها، نقص حقوق بشر، توهین ها وغیره آنچه راکه مجاهدین وطالبان بدستور امریکا در افغانستان انجام دادند، است .درحالیکه دین  اسلام دین صلح، دین مساوات وعدالت دین رحم و شفقت،دین کمک واعانت دین خیر،دین سازش و مشوره میباشد.

ـ تسلط امریکا بر افغانستان نقش ارزنده واساسی را درستراتیژی نظامی آینده آن کشور درمنطقه میداشته باشد.جان  ورایت در مورد اینکه چرا افغانستان تا این اندازه طرف توجه امریکا قرار دارد چنین مینگارد:

 (این سرزمین استراتیژیک در امتداد راه ابریشم بین شرق میانه، آسیا مرکزی و نیم قاره هنددر تاریخ غم انگیز خود هدف همچشمی بزرگترین امپراتوری های جهان از قرن 19 بدینسو بوده است؛ انگلیسها آرزو داشتند از افغانستان بحیث سپر مطمین در برابر پیشروی روسیه به هند وفارس(ایران)استفاده نماید.

در دو جنگ افغان وانگلیس(1842و1880)انگلیس هابیشتراز 16000 کُشته داده آن کشوررا باحفظ در دست داشتن اختیارات خارجی اش ترک گفتند ودرجنگ سوم (1919) معــــــاهده راولپندی رادر خصوص برسمیت شناختن استقلال آن امضاُ نمودند.......

یک مقطع زمان امیدواری برای رشد ،انکشاف ونجات افغانستان ازسستم ماقبل فیودالی درتاریخ آن وجود داشت وآن زمان ایجاد حزب دموکراتیک خلق در سالهای 1960دربرابر حاکمیت مطلق العنانی ظاهر شاه میباشد.بالاخره این حزب توانست با انجام کودتای نظامی قدرت دولتی رااز پسرعموی ظاهرشاه محمد داود اخذ و دولت جدیدی را که از پشتیبانی اکثریت مردم شهر ها و دهات برخوردار بود تأسیس نماید.

در واشنگتن پست در آنزمان چنین نوشته شده بود:قانونیت دولت افغانستان رانمیتوان مورد تردید قرارداد.

دولت جدید پروگرام های اصلاحی زیادی را در دستور کار خویش گرفت از جمله:تساوی حقوق زن ومـرد، آزادی مذاهب، برابری حقوق ملیت ها، مبارزه علیه بیسوادی مسایل ارضی  منع نکاح اجباری وغیره. در ختم سالهای 80 نتایج چشمگیـــر بود چنا نیکه نصف تمام محصــلان دانشگاه های افغا نستان  دختران بودند؛زنان 40% دکتوران؛70%معلمان؛30%کارمندان ادارات دولتی را تشکیل میدادند.)

جان  پیلگر در اثرخود بنام( نیو رولرس اف دی ورلد)مینگارد:(هر دخترمیتوانست درمکتب،لیسه دانشگاه تحصیل کند؛لباس آزاد بپوشد،رستــوران وسینما برود.. همه چیــــز زمانی بر هم خــورد که مجاهــــدین در حال پیشروی وتصرف قــدرت بودند؛آنهاغـــارت میکردند؛ میکشتند مکاتب را آتش میزدند؛تاسیسات عامه را منفجـــر میساختند...و غم انگیــــزبود وقتی میدیدیم که اینها ازطرف غرب حمایت میشدنـــد وبـــرایشان بنام مبارزین راه آزادی  وعدالت کف زده میشد..).                                    

قصر سفید جداً برآن بود تا عُمالش رادرافغانستان بقدرت برساند روی همین منظور باتمام امکانات تلاش ورزید تانخست مصالحه ملی در افغانستان شکست خورده وبرنامه سازمـان ملل متحد در خصوص تـأمین صلح عملی نگردد.بالاخره وقایع بعـــدی طبق خواست امــریکا انجام پذیرفت پلان 5 فقـرۀای سازمان ملل خنثی ودولت دکتورنجیب الله باساس یک سازش نیم بند بخشی ازنیروهای ارتش دولت تحت فرمان جنـرال دوستم وشــرکایش با احمـــد شاه مسعود سقوط داده شد ؛ خلای قدرت بوجــود آمـــده بانـــدهای مجاهــدین برسر قدرت کشور را بویرانه مبدل ساختند.

حالا فرصت آن فرارسیده بود که ایا لات متحده امـــریکا چال نهایش را ببــازی بیـانـدازد وآن وارد ساختن وحشی ترین گروهی ازبنیادگرایان مذهبی بنام طالبان که تاریخ سه قــرن اخیر بشــریت نظیـر آن را بخاطر ندارد،در جنگ قدرت درافغانستان بود.آنها بآسانی توانست باستثنــای دره پنجشیر  ودو ولایت دیگـر ،تمام افغانستان راتصرف شوند.

درین هیچ تردیـدی وجود ندارد که بن لادن خود اجنت «سیا»(سی.آی.ا) بوده ومیباشد شواهــد زیــاد درین مورد وجود دارد.

در سال1996 هیت بلند پایه از طالبان به امــریکا دعوت میشونـــداین هیت با کمپنی یونیکال ملاقات هاو مذاکرات انجام میدهند در آن وقت جورج دبلیو بوش والی تکــزاس بود؛ با وجود اینکه در امارت طالبــان نه از دموکراسی خبری بود ونه ازآزادی،نه از تلویزیون صـــدای بود ونه ازسینماحرفی همه حقوق مردم از ایشان گرقته شده بود ولی اینجاه در امریکا ازین هیت پذیـــرایی گرمی بعمل آمد و در مسیـــر راه شان فرش ســـرخ هموار گردید وآقای حامــــد کــرزی که آن زمان کارمنـــد شرکت یونیکال بود حاضــر شد تا پست نمایندگی طالبان در سازمــان ملل را بعهده بگیرد(صفحه 16 کتاب چهره پنهانی 11 سپتامبر نوشته ایریک  لورانت).

ایالات متحده زمانیـــکه بیکفایتی  طالبــان و نارضایتی مـــردم رادربرابــــرشان مشاهده کرد تصمیم گرفت تا کاررابا آنها یک طرفه کنـــد،همان بود که در سال1996 به خطر ناکتـــرین اجنت اش بن لادن که تا آن زمان در سودان بسر میبرد ،دستور بدهد تا به افغانستان نقل مکان نماید.

            نزد امــــریکا در افغانستــــان دیگر نیــــروی وشخصیتی وجود نداشت تا  در تطبیق بـــرنامه هایش دردسر ایجاد نمــاید دیگر نه دکتور نجیب الله وجود داشت ونه کادرهـــــای مسلکی ،سیا سی ونظامی دولتش.دیگر نه روشنفکری بود ونه جریان سیاسی که پرده از اعمال ننگین امـــریکا بـــردارد.حالا فقط یگانه کسی که میتوانست در آینده بــــرای امــــــریکا تشویش ایجاد نماید همانا احمـــد شاه مسعود بود وبس.باید از شراو خود را نجات میـــداد.این بود که وی را بوسیله دو نفــر ترورست عـرب در 9 سپتامبـــر2001 ترور نمود درست 2 روز قبل از حادثه 11 سپتمبر.

تراژیدی 11 سپتامبر2001 که ازخود بیشتراز2749 کشته وچنــــدین هــزار زخمی بجاه گذاشت یکی از وحشتناکتــرین نوع تـــرور دستجمعی انسانهای بیگناه بود که بوسیله مافیـــای جورج بوش انجام گـــــردید بتعقیب آن اداره بوش بن لادن وطالبــــان را مسوُل وعاملین این تراژیـــــدی معــــرفی نموده به افغانستان لشکر کشیــــد وآن راعملاً اشغال نمود.بد بختـــــانه آنانیکه تادیروز بنــــام کفــــر ،کمونست واشغــال وطن توسط بیگانه(شوروی) سنگ وطنپرستی به سینه میـــزدند وعلم جهــــاد علیه کفر رابــرافراشته بودنـــد و کشور مارا بویـــرانه ای مبـــــدل ساختنــــد امروز دوشا دوش بزرگتــــرین دشمن اسلام،ســـردار استکبار جهانی درتطبیق پلانهای شیطانی اش همکاری مینمایند.

در پیام مجاهـــد چنــــدی قبل بمناسبت 8 ثور روز انتقال قدرت بمجاهـــدین آقای پــروفیسور ربانی درجواب یک سوال میگوید:(...ما جهــــاد را در ابـــتدا علیه داود خــان شــــروع کـــردیم چون او ورژیمش وابسته به بیگانه بود وزمانیکه روس ها خاک مارا اشغال کردند ما در جهاد خود مصمم ترگردیدیم.)

جالب است که از پروفیسور صاحب پـــرسان شود که در زمان داود کـــدام کفـــر در افغانستان تجاوز کرده بود که جهاد علیه او فـــــرض بود؛ وابستگی داود خان با کـــدام بیگانه بوده، اگر دیـروز افغانستان توسط کفر اشغال شده بود امروز کدام لشکر اسلام به ســـرزمین ما دعوت گـــردیده وشما به اصطلاح مجاهـدین کبیر دیروز و کاوبای های امروز چه شد آن جهاد فی سبیل الله تان إ

کفر دیروز وامروز فرقش در چه هست؟

شاید فرقش درین باشـــد که کفـــر دیــروز سلمان رشتی های را زیر حمایت وحفاظت خود نگـــرفته وکتاب آیه های شیطانی را در مطبوعاتش اجازه چاپ ونشر نداده بودإ

شاید فرقش درین باشدکه کفــر دیـــروز گاهی اوراق قـــرآن مجیـــد کلام پاک الهی را پاره پاره در تشنابها نیانداخته بودإ که اینها چنین کردنـــد.شاید فرقش درین باشــــد که کفــــر دیروز به پیامبـــر بـزرگوار اسلام حضــرت محمـــــــد (ص) بحیث یکی از بـــزرگتــــرین شخصیت هـــای تاریخ بشــــریت احتـــرام قایل بود و باترسیم ونشر کاریکاتورش در روز نامه ها وجرایـــــد به شخصیت آن بــزرگوار توهین نکرده بود که این      دوستان شما بار ها چنین کردنـــد وغیره وغیره.جهاد با کفـــر دیروز ازنظـــــر شما فـــرض بود ولی با این بیخدایان وناباوران دست دوستی برادری وهمکاری دادن فرض است إ 

 

        مافیای بوش وچهره واقعی 11 سپتمبر 2001

 بن لادن کیست؟

درسال1940 مرد فقیری ازاهالی یمن وارد جـــده در عربستــان سعودی بمنظور پیـــدا کردن کار وغـریبی میگردد.بزودی این آدم بی همه چیز با ملک فیصل روابط دوستانه برقرار میسازد وبا گـذشت زمان صاحب سرمایه ،جاه وزنـــدگی اشــرافی میشود. او هست که در سالهای1960 ساختمان های مساجـــد حـرمیــن شریفین را تکمیل میکند.

سوالی پیــــدا میشود که این یمنی بی همه چیز چگونه و یکباره با خانــدان شاهی روابط دوستانه برقــرار  میکند ودرمدت کوتاهی بیکی از پولدار ترین افراد عربستان تبدیل میشود؟

 این شخص محمد بن لادن پدراوسامه بن لادن است، 20 مرتبه ازدواج میکند و54 اولاد(ازجمله25پسر) میداشته باشد مادر اوسامه اصلاً از کشور سوریه است وحمیده نام دارد اویگانه خانم محمد بن لادن است که به طرز اروپایی ها لباس میپوشد واز آزادی بیشتر برخوردار است.

اوسامه در1957 تولـد شده ودر سالهای 1970 از دانشگاه جـــده فارغ میگردد. بزودی خودش راغرض جهاد با شوروی ها به پا کستان رسانیده والی زمان خروج قوای شوروی بامجاهـدین افغانستان همکاری میکنــــد.چارلز کوگن مسول سی.آی آ در پاکستان ارتباطات نزدیک با اومیداشته باشد.

در1991 بجده بر میگردد میگوینـــــد نسبت حوادث کویت و عــراق مناسباتش با خانــدان سلطنتی سعودی خراب میشود وبه سودان میرود آنجاه کمپ تربیوی تروریستی را ایجاد میکند در1996به قندهار آمده واز آنجاه فعالیت های تروریستی اش را درگوشه و کنار جهان رهبری میکند حوادث دارالسلام، نایـروبی،بالی  استانبول ومادرید رابوی نسبت میدهند.

حادثه 11 سپتمبر2001 بدون شک یکی از دلخراشتــرین حوادث کشتار جمعی انسانها بشمار میــرود که اداره واشنگتن آنرا به سازمان جهنمی القا عده واوسا مه بن لادن نسبت میدهد.سوال اینجاست که چگونه یک سازمان تــرورستی که از تولدآن بیشتراز13 سال (سال1988تولد القاعده)نمیگـــذشت دست بالاتر از     استخبارات بزرگترین قدرت اقتصادی ونظامی جهان چون امریکا پیــــدا میکند وبسیار بسادگی ومهارت بر  اهداف مهم ایـالات متحـــده ضربه وارد میسازد. پس دولت امــــریکا،سازمان های استخبــاراتی آن،سستم دفاع هوایی و قدرت نظامی آن کجاه بودند؟ اینها همه باصطلاح جادو شده وبخواب رفته بودند؟

بن لادن باستثنــای دکتورالظواهیــری که اوهم دکتور طب است اصلاً متخصص وکارشناس نظـــــــامی ویا   رشته های فزیک و شیمی را در اطراف خودندارد تا بتواند چنین پروژه کاملاً سنجیده شده ومحـــاسبه شده از لحاظ فوانین فیزیکی  را باچنین سرعت درمعرض اجرابگذارد.جهانیان را در مجموع نمیتوان فریب داد ببینیم تا سر نخ به اصطلاح به کجاه گره میخور:

ایریک لورانت در کتاب (چهره پنهانی 11 سپتا مبر)صفحات  46،47،51   مینویسد:

بــــــزرگتـــرین کمپنی اقتصـــادی جهـــــان عبارت از مــــورگن  ستـــانلی است که دفاتــــر آن 22 طبقـــــه تا طبقـــه110 بـــــرج جنـــــــوبی را اشغـــال نموده بــــود. به انــــدازه2157سهم خویشــــرا درست در 3

روز قبل ازحادثه بفــــــروش رسا نیــــــد درحالیکه فــــــروش معمولی آن27 قـــــرارداد درروز بود.

سهم این شــــرکت از 48.9دالــــر پیش ازیازدهم سپتامبر به 42.5 دالـــربعــــد ازحـــــادثه پایــــان آمــــد.

معامله گر ازین مدرک1.2ملیون دالر درجیب گذاشت.

ــ یکی دیگـــــر ازغولهـای بزرگ سرمایــــــداری جهانی مـــــریل  لینچ و شـــــرکا میبــــاشد12215 سهم خودرابین روز های 6 تا10 سپتامبـربفـــروش رسانید، قـرارداد های معمولی آن252قرارداد روزانه بود؛5.5ملیون دالر منفعت در جیب گذاشت.

ــسهم یونایتد آیرلاینز 42%بعد ازحادثه تقلیل نمودیعنی از30.82دالر قبل ازحادثه به17.50 دالر سقوط    نمود، سود حاصله حدود5 ملیون دالر.4744  سهم فروخته شده به روزهای6 و7 سپتامبر.

ــ شرکت امریکن آیرلاینزاز 29.70دالربه18 دالــر بعد از حادثه کاهش نمود سود حــداقل 4 ملیون دالــــر4516قراردادفروش درمقابل748درخرید.

ــ ازتاریخ 4 تا30اگست را ریس جمهـــور بــوش ایـــــام تعطیل خــود را درتکــــزاس سپــری میکـــرد طی این مدت طیارات اف15واف16بالای محل ریس جمهوردایم درپــروازوگـــزمه بودنداین عمل نه درگذشته ونه بعداز حوادث 11 سپتامبر درامریکا دیده نشده.

ــ بتاریخ 10سپتامبر چندین نفرازکارمندان عالی رتبه پنتاگون سفـــرهای طیاره شانــرا بروز11سپتــامبر کنسل نمودند(مجله نیوز ویک 24 سپتامبر 2001).

شب10بر 11سپتامبرراآقای بوش خلاف معمول بالای بام مسطحی یکی ازتعمیراتیکه بوسیله راکت های زمین بهوا مجهزگـــردیده بود ودر اطرافش نیروهای نظامی گشت میز دنــد در ساراسوتا واقع فلوریــــــدا سپری کرد(ساراسوتا هرالد تریبون 10 سپتامبر 2002)

ــ زلزله سنج های دانشگاه کولمبیا همزمان درلحظاتیکه برجها درشرف فروریختن بودنـــد زمین لرزه ای به اندازه 2.1و2.3 درجه ریشتر راثبت نموده.که بیانگر یک انفجار میباشد.

ــ اسکوت فوربــــز کارمنـــد شرکت( فیدو سیاری تـــروست)شهادت میدهــــد که جریـان بــــرق بـــروزهای8 و9سپتامبــــر برای مـــدت30 ساعت مـتوالی قطع گردیــــده بود این گفتـــــه را شاهــــدان دیگــــر نیـــز تایدکرده اند.عمل قطع جریان برق بمنظوروصل ساختن کیبل های برق جهت تخریب تعمیرات صورت گرفته مسلماً درین مدت تمام کامره های امنیتی غیر فعال بوده.

ــ قسمیکه دیده شد برجها در مدت 8 تا10 ثانه فروریختنــــد؛اگر یک توپ بیلیارد از ارتفاع ماننـد برجهای دوگانه درخلا سقوط داده شود بعد از9.2 ثانیه بزمین میرسد؛بناً از نظر قوانین فزیک(قانون نیوتن وکشش) فروریختن طبقه به طبقه برجها باین سرعت غیــر ممکن میباشد مگراینکه قوه محرکه دیگـــری در سقوط آن بکار برده شده باشد.

دریک محاسبه ساده میبینیم که اگر سقوط از اثر فروریختن طبقات بالایی صورت گرفته باشـد طبقات پاینی میبایست از خودمقاومت نشان میدادند ورفته رفته از فشار بالایی بر طبقات پاینی کاسته میشد که برعکس همه طبقات بسیار بسرعت همزمان فروریختند.

                ــ فرو ریختن عمودی وسریع برجها یکی ازتعجب برانگیزترین این جنجال میباشد.ویــد لینگر وجیف کینگ

 

انجنیران رشته های برق و ساختمانی سقوط برجها را ازاثر آتش سوزی و حریق رد میکنند:نخست اینکه درجه حرارت حاصله از بنزین طیاره باندازه ای نبودکه توانایی ذوب بدنه فولادین برجهارا داشته میبودچون نقطه ذوب فولاد 1482 درجه سانتی گـــراد میباشد در حالیکه بنـــزین طیاره حــرارت اعظمی 982 درجه سانتی گراد را تولید میکنداز طرف دیگر فولاد بکار برده شده درساختمان برجها دربرابــر حرارت 1093

درجه برای مدت 6 ساعت تظمین شده بود مثال آن آتش سوزی سال1975درهمین مرکــــزتجارتی میباشد که خسارات سطحی داشت.

نظـــر بخواص ذوب فلـــزات فــــولاد 50% مقـــاومت خـــود رازمـانی ازدست میدهــــد که درجه حـــرارت به500 برسد.انالیز نشان داد که حرارت حاصله ازاثر حریق دربرجها باندازه 250 درجه بیشتر نبود.

ــگرد وغبـــاریکه ازاثر فروریختن برجها بطـــرف آسمان پـــرتاب گـــردید خود بیـــانگـــــر یک انفجاربـود نه سقوط خوبخودی، زیرا ارتفاع گردوغبار سقوط خودبخودی کمترازارتفاع آن ازاثر یک انفجارمیباشد.

ـ ویلیام  رودریگویز یکی از محافظین برجها و نیز 14 نفر دیگر تصدیق کرده اند که آنها درست درچنـــــد ثا نیه وشاید هم همزمان با برخورد طیاره با برج انفجاراتی را از منازل پایان شنیده اند.قابل تذکر است که سرعت صوت در فولاد نسبت بهوا16 مرتبه بیشتر است.

ــ طیـــــاره نخستین به ساعت 8.46 بوفت محلی به برج نمبر 1اثابت کرد وطیـاره دوم بساعت9.30 بوقت محلی به برج دوم اثابت نمود؛همه شاهد آن بودیم که برج دومی ابتدا فروریخت وبه تعقیب آن بــــرج اولی فرو نشست،حالا اگـــراین فروریختن ها از اثــرحــــریق وذوب شدن بدنه برجها میبود پس باید برج اول که تقریباً46 دقیقه پیشتر در آتش میسوخت نخست فرومیریخت.

ــ اولین تصویر یکه از پنتاگون(تعمیر وزارت دفاع امریکا) نشان داده شـــده هیچ اثر از طیــــاره ایکه بآن  اثابت کرده باشد دیده نشده؛بعد از ارزیابی وانالیز نظر به گفته تیری مایزن و جیمی والتر هیچ طیـارۀ بالای پنتاگون سقوط نکرده وبیشتر گمان برخورد یک راکت کروز بآن میـــرود. سوراخیکه از اثـــراین بــرخورد

در بدنه تعمیر بوجود آمده بعرض 5 تا6 متردر قسمت دوخلی و2.30 متر درقسمت خــــروجی میباشد واین آله مخرب(طیاره یا