آغازفعاليت نوين حزب دموکراتيک خلق افغانستان
اطلاعيه دربارۀ:
آغازفعاليت نوين حزب دموکراتيک خلق افغانستان
هموطنان گرامی!
رفقا و دوستان عزيز!
عنقريب چهل و چهارمين سالروز تأسيس حزب دموکراتيک خلق افغانستان و هشتادمين سالگرد تولد زنده ياد ببرک کارمل رهبر پيشين حزب فرا ميرسد.
هردو رويداد درنزد اعضای رسالتمند حزب، ازاهميت بسزايی برخورداراست و جا دارد تا به طورشايسته ازاين مناسبت ها استقبال بعمل آيد.
درتاريخ مبارزات سياسی مردم افغانستان، تأسيس ح. د. خ. ا بتاريخ 11/ 10/ 1343 مطابق 1/ 1/ 1965 نقطۀ عطفی بود که تحولات بعدی درجامعه، ازجهات مختلف بآن پيوند می يابد.
ح. د. خ. ا منحيث يک پديدۀ قانونمند، بربنياد خطوط روشن پيکار ضد استبدادی و ضد استعماری مبارزين ملی افغانستان که بخاطر استقرار نظام مشروطه و حاکميت مردم و دستيابی به تحولات اساسی و دموکراتيک رزميدند و دراين راه جان باختند و هرگزتسليم توطئه ها و دسايس ارتجاعی و استعماری نشدند؛ بوجود آمد.
قانونمندی بنياد گذاری ح. د. خ. ا درپرتو مواد و اصول دموکراتيک مندرج درقانون اساسی مصوب سال 1343، بمثابۀ وارث، مدافع و ادامه دهندۀ سنن مبارزات پرافتخار ميهن دوستان کشور( جنبش مشروطيت اول و دوم، نهضت دورۀ هفتم شورای ملی و جنبش دانشجويی) ازاين جهت مسجل است که درآن برهۀ تاريخی، در روند مبارزات سياسی ، روشنفکران و همۀ زحمتکشان افغانستان، ضرورت داشتن يک نهاد سياسی متشکل، سازمانده و رهبری کنندۀ پيکار عادلانه را بمنظور سمت دهی درست و بهتر فعاليتهای سياسی وطنپرستان، با گوشت و پوست خود لمس ميکردند و موجوديت آن را يک امر جدی و حياتی می پنداشتند.
ح. د. خ. ا ازبدو پايه گذاری اش، تحقق هدف ها، خواسته ها و وظايف آتی را درسرلوحۀ مبارزات وطنپرستانۀ خود قرارداده است:
- تحکيم استقلال ملی، دفاع ازحاکميت ملی و تماميت ارضی؛ رفع عقب ماندگی اقتصادی و سياسی و رهايی ازقيد و بند مناسبات پوسيدۀ فئودالی و ماقبل آن؛ استحکام پايه های وحدت- برادری و برابری ميان کليه مليت ها و اقوام ساکن دروطن عزيزمان؛ تأمين زندگی شايسته و درخور حيات انسانی برای همۀ مردم؛ شگوفايی علم و فرهنگ، بهبود و اصلاح سيستم آموزش و پرورش و تحصيلات عالی؛ عرضۀ بهتر و مؤثر خدمات اجتماعی؛ گسترش اصول دموکراسی و عدالت اجتماعی درجامعه....
درعرصۀ سياست خارجی و مناسبات بين المللی ح. د. خ. ا پابند به مؤلفه های آتی بوده و ميباشد:
دفاع ازصلح- ديتانت و امنيت جهانی؛ برقراری و دوام روابط نيک و حسنه با دول همسايه و کليه کشورهای جهان برمبنای سياست عدم مداخله درامورداخلی همدگر؛ پابندی به جنبش غيرمتعهدها؛ پشتيبانی ازداعيۀ برحق مللی که درراه حصول و تحکيم استقلال ملی( سياسی و اقتصادی) و حق خود اراديت رزميده و ميرزمند؛ رعايت و احترام به اعلاميۀ جهانی حقوق بشر و حمايت ازآن؛ پشتيبانی ازمنشورسازمان ملل متحد وساير ميثاقها - مقاولات و پروتوکول های بين المللی که با منافع خلقهای جهان درتضاد نبوده ويا درآينده قرار نميگيرند....
ح. د. خ. ا قبل از ثور 1357 در روند زندگی و فعاليت خود، مراحل متعددی را پيموده و از فراز و فرود های زيادی گذشته و با چرخشها و رويدادهای تاريخی دردرون جامعه پيوند يافته است.
اشتراک شماری ازرهبران و کادرهای طراز اول ح. د. خ. ا درمبارزات پارلمانی و انتخاب برخی ازآنها بحيث نمايندگان مردم درشورا ( دورۀ دوازدهم و سيزدهم ) نمايانگرحمايت و پشتيبانی توده ها ازحزب و بيانگرنفوذ و اعتبارآن دربين وسيع ترين اقشار و گروههای مردم بود.
فرکسيون پارلمانی ح. د. خ. ا برهبری شاد روان ببرک کارمل، با استفاده ازتريبون شورا، درافشای ماهيت ضد مردمی حکومت ها و محافل وابسته به ارتجاع داخلی و خارجی و امپرياليسم و دردفاع ازآزادی- دموکراسی و پيشرفت اجتماعی، نقش بارزی را درامربيداری و بسيج نيروهای ملی ، وطنپرست و تحول طلب ايفاء نمود.
جرايد " خلق و پرچم" ارگانهای نشراتی حزب، درفاصله های زمانی متفاوت، درراه اشاعۀ انديشه های مترقی و آشنا ساختن اقشارمردم با اهداف و وظايف بزرگ مرامی و برناموی که حزب درپيشروی خود قرار داده بود؛ نشرموضوعات مربوط به تحولات اجتماعی درسطح ملی و بين المللی؛ آگاه ساختن مردم ازنيات شوم ارتجاع و امپرياليسم درقبال افغانستان- منطقه و جهان... خدمات شايانی را انجام دادند.
ح. د. خ. ا با سازماندهی و سهمگيری فعال درتظاهرات و اعتصابات عمومی و رهبری شماری ازمارشها و اجتماعات مسالمت آميز و تلفيق اشکال مبارزۀ سياسی( علنی و مخفی) صنفی و پارلمانی با همدگر، موفقيتهای چشمگيری را بدست آورد وبا جذابيت درخشيد.
ح.د خ. ا مبتکر تأسيس سازمان دموکراتيک زنان افغانستان- سازمان دموکراتيک جوانان افغانستان و ايجادگر صندوق های تعاونی که بعدآ به اتحاديه های صنفی ارتقاء يافت، نيز بوده است.
اما شوربختانه به سبب حاکم بودن مناسبات منحط فئودالی و ماقبل آن ، عقب ماندگی شديد سياسی و اقتصادی، ناپختگی سياسی عده ای ازرهبران حزبی، کم تجربه گی هيأت رهبری حزبی درمسائل سازمانی و تشکيلاتی، نازل بودن فهم تعدادی ازشخصيتها درمقامات بالايی حزب ازدانش سياسی و آشنايی اندک آنها با موضوعات جامعه شناسی علمی، عدول شماری ازبلند پايگان حزبی ازاصول و مبادی مبارزۀ سياسی و سرانجام دسايس و توطئه های گوناگون و پی در پی دشمنان داخلی و خارجی، زندگی و فعاليت ح. د. خ. ا را ازهمان نخستين روزها و سالهای بعد ازکنگرۀ اول تا واپسين روزهای دردست داشتن حاکميت سياسی، هيولای ذهنيگرايی و گروه بندی ها، به گروگان گرفته بود.
در ح. د. خ. ا در رده های اول رهبری و حلقه های کادری، بودند کسانی که درلحظات حساس و سرنوشت ساز، حزب را با مشکلات و نا بسامانی های زيادی روبرو ساختند. مبرهن است که علت اصلی انشعاب ها درحزب ،عدم انطباق درست انديشۀ مبارزۀ سياسی با پراتيک اجتماعی و درک نادرست و نا کافی ازمناسبات اجتماعی و ديالکتيک پديده ها نهفته بود که دست زدن به اعمال و حرکات جدايی طلبانه و فعاليتهای فرکسيونی را باعث گرديد.
هرچند پس ازسپری شدن سالهای غم انگيز افتراق و دو دسته گی، بتاريخ 3/ 7/ 1977 وحدت دوبارۀ جناح های حزب تأمين شد که درصورت رعايت صادقانۀ فيصله ها و تصاميم کنفرانس وحدت، دورنمای تبديل حزب به يک نهاد سياسی سراسری توده های مردم بوجود آمده بود؛ ليکن بد بختانه بعد از رويداد هفتم ثور 1357، درنتيجۀ ماجراجويی ها و يکه تازی های فردی و گروهی، خشونت و استبداد سياسی، وحدت بوجود آمده ازهم پاشيد و حزب مجددآ دچار بحران عميق شد.
با ساقط شدن ديکتاتوری فردی- باندی و گروهی، ح. د. خ. ا درکنار مردم افغانستان ازيک فاجعۀ وحشتناک و نابود کننده، نجات پيدا کرد و بارديگر تانيمه های دهۀ 60 خورشيدی با صفوف فشرده و ثبات نسبی، با جلب همکاری بخشهای وسيعی ازمردم، به حيات خود ادامه داد.
آخرين ضربۀ جانسوز را به ح. د. خ. ا، زمامداران خائن و مرتد قصرکرملين به قيادت گرباچف و شواردنادزی درتبانی با " سی. آی. ای"- "انتلجنس سرويس" و " آی. اس. آی" درهمدستی با عمال داخلی، باسازماندهی و انجام کودتای سفيد درون حزبی مورخ 14 ثور 1365، به هدف تخريب کامل و نابودی دايمی آن ، وارد آوردند.
بربنياد دوکتورين خود فروشانۀ گرباچف وشرکاء ، ح. د. خ. ا مجددآ به دسته بندی ها و گروپها منقسم شد و سرانجام درجريان معامله گری های خاطرخواهانه درداخل کشور و خارج ازمرزها، با عقد پروتوکول های تسليم طلبانه و زد و بندهای سازشکارانه درسطح بين المللی، ازصحنۀ سياسی کنارزده شد.
پس ازسقوط حاکميت تا به امروز، ح. د. خ. ا به گونۀ گذشته آماج حملات خصمانۀ دشمنان آزادی، ترقی و پيشرفت اجتماعی قرارگرفته، اعضای آن درجمع ساير توده های مردم درداخل و خارج ازوطن، روزهای دشواری را سپری کردند؛ به مهاجرتهای اجباری گردن نهادند؛ ازخانواده های خود دورشدند؛ دها و صدها مصائب و بدبختی های ديگر را متحمل گرديدند و شماری هم جان های شيرين خود را ازدست دادند.
درطول سالهای مصيبت بار حکومتهای تنظيمی و طالبی و بعد ازآن، متأسفانه رهبران عالی مقام پيشين حزب ( باستثنای اکادميسين دستگيرپنجشيری که بار باری روی مسئل حزبی تماس گرفته و همچنان سلطان علی کشتمند کتاب يادداشتهای سياسی... را به چاپ رسانيده است) همه خموشی اختيارنمودند و اندکترين توجه به سرنوشت اندوهبارحزب و حيات سياسی صدهاهزارعضو آن مبذول نداشتند.
دراين دوران پرازغم و درد و مصيبت برای مردم افغانستان، اين تنها شماری ازکادرها و صفوف رزمنده و با رسالت ح. د. خ. ا بودند که با قاطعيت و صميميت درمقابل تبليغات دشمنان سوگندخوردۀ مردم، ازحقانيت راه انسانی حزب دفاع بعمل آوردند و چون سد سکندر دربرابرسيل ويرانگر وخرابکاری های تبليغاتی رقبای سياسی پيشين و نوظهورحزب و وطن، استادگی نمودند.
بلی ! اين فرزندان صديق ح. د. خ. ا بودند که برخلاف اتهامات سياست بازان نوظهور(!) سکوت را ننگ شمرده، با نگارش صدها نبشته ونشرآنها در رسانه های جمعی ازجمله درماهنامۀ " آزادی" چاپ دنمارک (شماره های: 29 سال 1999، 37 سال 2000، 41- 44 سال 2001، 48- 49 سال 2002 ، 50- 51- 52- 53- 54- 55- 56- 57- 58- سال 2003، 59- 60- 61- 62- 63- 64- سال 2004، 65- 66- 67- 68- 69- سال 2005، 70- 71- 72- 73- 74- سال 2006 ، 75- 76- سال 2007 ) و درسايت سپيده دم و چاپ چند جلد کتاب و رسالۀ تحليلی ( نيم نگاهی بر ائتلافهای تنظيمی درافغانستان، شملۀ شکسته...) و تجليل از سی و نهمين، چهلمين، چهل يکمين، چهل دومين، چهل سومين سالروز تأسيس ح. د. خ. ا ، نام پرافتخار حزب را زنده و درفش آن را دراهتزاز نگهداشتند که مايۀ سربلندی مان پنداشته ميشود.
اين نبشته ها بصورت عموم درسه بخش ، رويدادهای مهم داخل کشور، منطقه و جهان را به تحليل گرفته اند که چند مورد آن را بصورت نمونه برمی گزينيم:
الف:- درمورد توضيح اهداف و عملکردهای ح. د. خ. ا و دادن پاسخ محکم به دشمنان داخلی و خارجی حزب و مردم افغانستان درماهنامۀ آزادی:
1- درشمارۀ 41 ماه می 2001 درمقالی زير عنوان « هم به نعل زدند و هم به ميخ ميکوبند! ».
2- درشماره های 49- 50- سال 2002 آزادی تحت عنوان " نهضت دموکراتيک جامعۀ افغانستان به کمبود زعامت سالم مواجه است" برای نخستين بار پرچم ح. د. خ. ا پس از يکدورۀ سکوت، دوباره برافراشته شد و روی ايجاد کميته های کار ، تدوير کميته های توحيد و انسجام سراسری اعضای حزب و نحوۀ برگزاری کنگرۀ نوين حزب مان ، توضيحات لازم ارائه گرديده است.
3- در شمارۀ 53 ماه می 2003 زير نام « ساطور تعصب و بد بينی»
4- درشماره های 54- 55- ماه اگست 2003 آزادی، تحت عنوان " اين چه دنيای عجيب است خدايا !" ماهيت تبليغات زهراگين راديو" B.B.C " ومصاحبه ويا ( توبه نامۀ) يکتن ازمعاونان" حزب وطن" درضديت با ح. د. خ. ا ، افشا گرديده است.
5- درشمارۀ 61- ماه جون 2004 تحت عنوان " چهرۀ نويسندۀ چهره ها و خاطره ها" اتهامات برعليه زنده ياد ببرک کامل رهبرپيشين حزب، رد گرديده است.
6- درشمارۀ 65 ماه فبروری 2005 تحت عنوان " درسايۀ داوری های خشک ورياکارانه " و " تحليلگران معاش خور" از ح. د. خ. ا و دستاوردهای آن دفاع مستدل بعمل آمده است.
7- درشمارۀ 71- 72- سال 2006، تحت عناوين « سخنی چند پيرامون " کوچۀ ما" و « بپاسخ مقال " ببين تفاوت را..." » اتهامات بی پايه و دورازحقيقت برعليه روان شاد ببرک کارمل و برخورد سبکسرانۀ مؤلف درمورد حزب ما، با استدلال منطقی قويآ رد گرديده است.
8- درشمارۀ 75- جنوری 2007، تحت عنوان " زمينه های تاريخی تأسيس ح. د. خ. ا" توضيحات روشنگرانه پيرامون تأسيس حزب ، کار وفعاليت های ماندگار آن ارائه گرديده است.
ب- درزمينۀ افشای ماهيت حکومت دست نشاندۀ کابل و دفاع ازحقوق- آزادی و منافع حياتی مردم افغانستان:
1- درشمارۀ 51- فبروری 2003، آزادی تحت عنوان « درحوادث خونين دانشگاه کابل کی مقصر است؟ بنيادگرايان شرارت پيشۀ جهادی ، يا تيکه داران لگام گسيختۀ دموکراسی و يا هردو؟ ».
2- درشمارۀ 52- مارچ 2003، تحت عنوان « سالی که پيامی بهمراه نداشت» نقد اعمال جنايتبار يکسالۀ حکومت کابل صورت گرفته است.
3- درشمارۀ 58- دسامبر 2003، ""« پيش نويس قانون اساسی جديد سند محکوميت ملت افغانستان است.
4- " " 64- دسامبر2004، عنوان « آيا بهترنبود تا خليل زاد بحيث رئيس جمهورو کرزی بصفت معاون، مقررمی شدند؟».
5- درشماره 65- فبروری 2005، زير عنوان « ائتلاف مجدد " جنگسالار" با " قبيله سالار" درحکومت کرزی» و مقال ديگری تحت عنوان « ترازوی عدل را بدست کيها سپرده اند».
6- درشمارۀ 69- نوامبر 2005، " " « درامۀ " بن " ختم سناريوی امريکاست؟ »
7- " " 72- جون 2006، عنوان « رهبران قوای ثلاثۀ دولت قانون اساسی را نقض کردند» .
8- درشمارۀ 75- جنوری 2007، عنوان « مجاهد ، يا اشرار؟ کرزی پاسخ بگويد».
ج- دربارۀ افشای جنايات اشغالگران بين المللی و ارتجاع منطقه اين گونه موضعگيری بعمل آمده است:
1- درشمارۀ 48- اگست 2002، آزادی تحت عنوان « ازقيام ملی 1919 تا حادثۀ 11 سپتامبر2001، ويا ازبرچيدن بساط استعمارکهن تا افتيدن بدام استعمارنوين ».
2- درشمارۀ 53- ماه می 2003، تحت عنوان « بعد از اشغال عراق نوبت کيست؟ ».
3- " " 56- اگست 2003 تحت عنوان « تاريخ سخن ميگويد- دو رويداد مهم تاريخی با ماهيت متضاد».
4- " " 57- اکتوبر2003، " " « اسامه درافغانستان" و " سلاحهای کشتار جمعی در عراق" دو بلا برای اشغال! ».
5- ازشمارۀ 60- اپريل 2004 الی 69- نوامبر2005، نظرتحليلی تحت عنوان « جنگ های خاندان بوش » و مقال « خون بهای استقلال ».
6- ازشمارۀ 62- اگست 2004 ، الی 64- دسامبر 2004 ، توضيحاتی زيرعنوان « رونالد ريگن
ولی نعمت مجاهدين درگذشت».
7- درشمارۀ 68- اگست 2005، نبشتۀ توضيحی زير نام « ملک فهد يکی از معماران جهاد! افغانستان درگذشت».
8- درشمارۀ 69- نوامبر 2005، تحت عنوان « 11 سپتامبر- سرآغاز دورۀ سلطه جويی و توسعه طلبی است».
همينگونه درسايت سپيده دم طی اين مدت نبشته های تحليلی و پژوهشی بمناسبت های مختلف، درپيوند با بخشهای ذکرشدۀ بالا، به نشر رسيده که چند نمونۀ آن را يا د آور ميشويم:
- طرح پيشنهادی فراخوان سراسری اعضای ح. د. خ. ا برای آغاز فعاليت مجدد و تدويرکنگرۀ سوم حزب.
- پيام کميتۀ فعالين ح. د. خ. ا بمناسبت رويداد هفتم ثور 1357.
- به ياد بود دهمين سالروز درگذشت زنده ياد ببرک کارمل رهبرپيشين ح. د. خ. ا.
- چگونه ميتوان به بحران کنونی تداوم جنگ درافغانستان پايان بخشيد.
- چپ کيست؟ چی ميخواهد، باکيها و عليه کيها قراردارد؟
- اصالت و رسالتمندی يک حزب سياسی درچيست؟
- بجواب جيره خور و پابوس تجاوزاخير زير عنوان« تخليط تاراجگران حق