اعلاميۀ کميتۀ فعالين حزب دموکراتيک خلق افغانستان

 

اعلاميۀ کميتۀ فعالين

حزب دموکراتيک خلق افغانستان

     25 اگست 2010

           رفقا و دوستان عزيز!

          هم ميهنان عاليقدر!

  

       طوری که اطلاع داريد، کميتۀ فعالين ح. د.خ.ا طی سال های اخير، بدنبال تلاشهای پيگير و خستگی ناپذير سياسی و پيشبرد کارهای گسترده و ثمربخش تبليغی و ترويجی، پيرامون آغاز فعاليت نوين ح.د.خ.ا؛ سال پار طرح « خطوط اساسی اهداف مرامی و برناموی ح.د.خ. ا مبتنی براوضاع و احوال کنونی در سطح کشور، منطقه و جهان» را که درآن آرمانهای ملی و دموکراتيک مردم ستمديدۀ افغانستان، اعم از کارگران، دهقانان، کارکنان و کارمندان دولت، منسوبين قوای مسلح، پيشه وران، روشنفکران( فرهنگيان، شعراء و نويسندگان، ژورناليستان، پژوهشگران...) بازتاب داده شده است، تدوين و به تعقيب آن درشروع سال روان طرح اساسنامه جديد ح. د. خ.ا را تهيه و تنظيم نمود و هردو سند بنيادی زندگی ساز جامعۀ مان، يکی پی ديگر بغرض مطالعه و نظرخواهی رفقا و دوستان و همه نيروهای ملی، وطنپرست و ترقيخواه افغانستان، درسايت " سپيده دم " به نشر سپرده شد.

      پس ازانتشار اين دو سند مهم و با اهميت درحيات سياسی ـ اقتصادی و اجتماعی جامعه و زندگی درون حزبی؛ شمار زيادی ازرفقا و دوستان گرامی، با وجود اين که عده ای از آنان درسازمانهای نوتشکيل جداشده ازبدنۀ ح.د.خ.ا، عضويت دارند ويا تا کنون به هيچ سازمانی نه پيوسته اند؛ با ارسال  نامه های تحريری و پست الکترونيکی محبت آميز ويا درصحبتهای رودر رو و تلفونی، حمايت خويش   را ازهردو طرح

( برنامه و اساسنامه ) ابراز و پيشنهاد های سازنده و نظريات تکميلی و ديدگاههای مشخص خود را ارائه داشتند که هيأت رهبری فعالين ح. د. خ. ا ازاين احساس مسؤوليت ميهن دوستانه و علاقه مندی رفيقانۀ همۀ آنان اظهار سپاس ميدارد.

     واما باکمال تأسف بايد گفت، که درنتيجۀ پيچيده شدن اوضاع سياسی درکشور و بوجود آمدن رکود و سکوت رقتبار درنهضت چپ دموکراتيک ناشی ازسازشکاری های شخصی و گروهی، معامله گری های زيانبار و کشنده، بزن بهادری ها، زورگويی های توأم با کاربرد روشهای استخباراتی و نظاميگری(شیوه های ازموده شده پولیسی و فرماندهی...) درزندگی سياسی و اجتماعی درجامعه و بالآخره خيانت به مردم، حزب و حاکميت سياسی و درپيشگيری راه فرار دزدانه که پيامد آن سقوط نظام بود؛ تعدادی ازرفقا را درحالت بلا تکليفی قرارداد و پيوندهای ارتباطی آنان با واحدهای حزبی برای چند سال قطع گرديد.

     ازهمين رو سازمانهای جديد درتحت تأثير تفکر و انديشه های عصرجهان يک قطبی، ازتجمع بعضی ازعناصررهبری، كادرها و حلقه های از صفوف پيشين ح. د.خ.ا بوجود آمدند.

        شوربختانه درسطح رهبری سازمانهای نوتأسيس تعدادی ازاعضای پيشين ح.د.خ. ا جا گرفته اند که درگذشته عمدتاً به شکل تصادفی، يا دستوری ويا ازروی علايق شخصی ـ قومی ـ سمتی ـ لسانی ويا سليقه های ديگر، بخاطر کسب منفعت ويا تخريب، به درون حزب راه يافته و حتا زرنگ ترين آنان به مقام های بلند حزبی و دولتی؛ درجايگاه نظريه پردازان و سخنگويان سياسی و ايدئولوژيکی حزب رسيده بودند.

      بعد از کودتای ننگين 14 ثور 1365 زمان به کام همين معامله گران محيل و مکار، چرخيد. آنان رهبری حزب و دولت را درزير حمايت ميله های توپ و تانک ميخائيل گرباچف غصب کردند؛ سپس به دستور سازمان" سيا" وهدايت مستقيم بادار بزرگ (گرباچف)، با تمام آرمانهای بزرگ وانسانی ح. د.خ. ا، وداع کرده درعوض ، راه سرکوب خونين حزب و سقوط حاکميت را با عنوان کردن مشی تسليم طلبانه درپيش گرفتند و زمينه ها را جهت به قدرت رسيدن گروههای بنيادگرای جهادی مستقر درپاکستان و ايران فراهم ساختند و خود با اخذ مدال صداقت(!) به دشمنان مردم افغانستان، رهسپاردنيای آرام (!) گرديدند.

      اکنون نيزهمان ها اند که با آغاز فعاليت نوين ح. د. خ. ا و انتشار طرح برنامه  و اساسنامۀ آن، تب لرزه به جان شان جای گرفته، سعی دارند تا با تمام توان و از طريق راه اندازی تبليغات زهراگين بوسيلۀ بدنام ترين عناصرضد حزبی، ازتأمين وحدت مجدد اعضای ح.د.خ. ا جلوگيری بعمل آورند.

     اين دسته ازسياست بازان معامله گر و کودتاچی برضد حزب، درگام نخست تبليغاتی را سروسامان دادند که گويا ح. د.خ.ا يکجا با آرمانها وهدفهای انساندوستانه اش به تاريخ سپرده شده، به گذشته تعلق دارد. وليک اين همه دست وپا زدنهای مذبوحانه به جايی نرسيد؛ زيرا تعداد زيادی ازاعضای شرافتمند و با وقارحزب، در اظهارنظرها و نوشته های تحليلی و ماندگار خويش ازموجوديت و حقانيت حزب دفاع بعمل آوردند و سيلی محکمی برآرزوهای پليد اين مبلغان غرب زده و ساير دشمان درکمين نشسته، حواله کردند.

     ازاين که هياهوی نخستين آنان به دل ها چنگ نزد، به تعقيب آن درنوشته ها ويا درصحبتهای پالتاکی، دراتاق کنگره و سخنگاه، تبليغات تاريخ زدۀ ديگری را بروفق مراد و نظريات مونوپول های غارتگر بين المللی، عليه انديشه های پيشرو عصرما و برضد مقوله ها و واژه های علمی (جامعه شناسی علمی ) آغاز کردند و کاربرد واژه گان انقلابی را درکارزار مبارزۀ سياسی گناه پنداشته، واژۀ ايدئولوژی را بدون اين که به مفهوم آن پی برده باشند، وارداتی ميخوانند.

     اين دسته ازعناصر شکست خورده و سازشکار، برخلاف اصول و مبادی فلسفی مربوط به جهانبينی علمی و جامعه شناسی علمی ، مبارزۀ طبقاتی را انکار و آن را غلط، نادرست و وارونه تعريف و تعبير ميکنند. آنان فراموش کرده اند که «تاریخ تمام جوامع كه تاكنون وجود داشته است، تاریخ مبارزهء طبقاتی است» و از سوی دیگر، مبارزهء طبقاتی است كه بگونهء علمی « موتور محرك تاريخ » گفته شده و يگانه وسيلۀ تأثيرگذار درامر رسيدن به نظام عدل و تقوی، استقرار حاکميت مردم و تأمين عدالت اجتماعی دربخشهای توليد، توزيع و مصرف نعمات مادی و معنوی درجامعه ميباشد؛ حتا يکی ازاين به دوران رسيدگان که وقتی زبان گوی نشريۀ شورای انقلابی و شورای وزيران و دستگاه حزبی و نظريه پرداز(!) مرحلۀ زانو زدن به درگاه برادران آزرده خاطر بود، درنهايت پررويی اين مقولۀ جامعه شناسی علمی را « تف سربالا » ارزيابی کرده و با اين طرزبيان خواسته عقده های متراکم شده دردلش را که ازمنبع باختن و ازدست دادن جاه و جلال، صلاحيت، قدرت و امتيازهای بی حد و حصر دوران اقتدارش سرچشمه ميگيرد، ذوب کند و بخاطر خوش خدمتی به باداران بين المللی خود، ميخواهد تا با کاربرد الفاظ بازاری، داشته های گنديدۀ خود را به خورد مردم دهد.

     توجه فرماييد! همين آقا طی پنج سال کارش درارگان نشراتی حزب ، هرروز می نوشت :

   « حقيقت انقلاب ثور » اما يک هفته قبل در" اتاق کنگره " گفت :

   «کودتای ثور». اکنون شما قضاوت فرماييد که اين مبلغ «مشی مصالحۀ ملی (!)» درپنج سال دهۀ هشتاد ميلادی دروغ ميگفت ويا حالا به نرخ روز دروغ ميگويد.

     اين آقايان درنشست های سازمانی و درجريان صحبت ها با رفقای متعهد و با رسالت حزب، خودرا مزورانه اعضای وفادار و معتقد به آرمانها و هدفهای ح. د.خ. ا وانمود ميسازند؛ اما درغياب به تخريب حزب و انديشه های پيشروعصر، ميپردازند و شريف ترين انسانها را ازعقب خنجر ميزنند.

      بعد ازنشرطرح برنامه و اساسنامۀ ح. د. خ. ا، اکثريت رفقای صفوف و کادرها در نهضت فراگير و درحزب متحد ملی، خواهان وحدت هستند و براين نکته پافشاری دارند تا همه اعضای رسالتمند و دارای سلاح انديشوی، با تنظيم و دردست داشتن طرح يک برنامۀ چپ دموکراتيک که دربرگيرندۀ کليه خواسته ها و آرزو های ديرين مردم افغانستان و حلال مشکلات سياسی ـ اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی درکشور باشد؛ باگزينش نمايندگان حقيقی خويش ازطريق برگزاری يک انتخابات آزاد، سری، مساوی، مستقيم و همگانی؛ بدون دخالت، ديکته و فرمان دادن بالايی ها بسوی کنگره بروند.

      وليک گروه اقليت به سرکردگی کودتاچيان 14 ثور 1365 که ازعرصۀ بيشتر از سه سال بدين طرف، باهزاران حيله و نيرنگ و فريب، رهبری نهضت فراگيررا درسازمان اروپايی غصب کرده اند؛ تلاش دارند تا مانند کنفرانسهای سال 1366، ازانتخاب شدن نمايندگان واقعی و مستحق سازمانها جلوگيری بعمل آورند و در عوض گماشتگان و افراد مربوط به خود را پيش کنند و انتخاب آنان را بالای اعضای سازمانها تحميل دارند، تا اين عناصر راست گرای ضد انديشه های چپ و ضد وحدت را به کنگره بفرستند.

      ازآن جايی که حوادث و رويدادهای دودهۀ اخير درافغانستان، ازجمله تسليم شدن رهبران حزبی و دولتی وابسته به کودتای 14 ثور 1365 ، به دشمنان سوگند خوردۀ ميهن و مردم مان و پس ازآن، پناه گزينی ايشان به دنيای غرب و سکوت دهسالۀ آنان تا حادثۀ يازدهم سپتمبر 2001 ؛ تاريخ رسالت بزرگ برافراشته نگهداشتن پرچم ح. د.خ.ا و نهضت دموکراتيک چپ و عدالتخواه کشور را ،  بدوش فعالين ح.د.خ.ا گذاشته است.

     بنابرآن کميتۀ فعالين ح. د.خ.ا پروسه رشد یابندۀ تفکر وحدت طلبانۀ کادر ها و فعالین مربوط به شاخه های هر دو سازمان را که بدون شک اکثریت قریب به اتفاق آنان هنوز به ادامه مبارزه  در راستای نجات انسان زحمتکش جامعۀ ما اززير یوغ استعمار و استثمار عریان اشغالگران امپریالیستی و کارتل های منفعت جوی سرمایه داری و همپالکی های مافیایی آنان در کشور و منطقه ، معتقد هستند و با چالش های جدی از جانب وحدت ستیزان که هرم های تصمیم گیری را به انحصار خود قرار داده اند، مواجه می باشند؛ بدقت زير نظرقرارداده است.

      کمیته فعالین حزب دموکراتیک خلق افغانستان بمثابه یگانه مرجع حمایتگر ایدئولوژیکی و تشکیلاتی این تفکر در بین همه سازمانها و احزاب چپ و یا مدعی چپ، دارای قویترین و انکار ناپذیر ترین نیرو در میان آنان است و این حق را برای همیش تا تشکیل یک حزب واقعاً چپ دموکراتیک که دیالکتیک تاریخ را انکار نکرده  و پیوند منطقی دیروز، امروز و فردای مبارزه حق طلبانه آنان را  که شالوده آن درطرح برنامه پیشنهادی کمیته فعالین حزب دموکراتیک خلق افغانستان تبلور یافته، برای خود محفوظ می داند.

     رکود در پروسه وحدت تشکیلاتی و برخورد های توطئه گرانه با این پروسه از نگاه تیز بین رفقای آگاه ما در آن سازمانها پنهان نمانده و دقیق درك نموده اند كه زمان تصمیم گیری تاریخ ساز، آغاز شده است.

     مراجعه کادر ها و فعالین پیشگام این سازمانها به کمیته فعالین حزب وهمزمان دستپاچگی رهبران آشکار و پنهان آن سازمانها، بویژه در نهضت فراگیر... برای انحراف مسیر اصلی وحدت، درمعامله گری ها وشیوه های دستور دهی برای انتخاب کادر ها، به هیچ عنوان قابل تحمل و فروگذاشت نخواهد بود.

      به مسؤول تشکیلات و ارتباط کمیته فعالین حزب دموکراتیک خلق افغانستان وظيفه داده شده است تا همواره و پیوسته با رفقای وحدت خواه و معتقد به آرمانهای مقدس و انسانی حزب و مردم ما، در ارتباط بوده و مشوره های سالم و اصولی حزبی را به آنان ارائه نمايد.

     کميتۀ فعالين، خود را مکلف میداند که موارد ذیل را اعلام و هوشدار بدهد:

     ـــ هر نوع مداخله و دستور دهی در انتخاب کادر ها از بالا مردود است و با مقاومت شدید کادرها و اعضای شرافتمند، معتقد و متعهد حزب مواجه خواهد شد.

    ـــ در مقابل سازش های توطئه آمیز و اصول شکنانه، افشاگری خواهد شد ومسببین آن به دادگاه حزبی و به پیشگاه زحمتكشان افغانستان ، معرفی خواهد گردید.

    ـــ ایدئولوژی گریزی بمثابه خیانت به منافع حياتی زحمتکشان وخلع سلاح آنان در برابر دشمنان داخلی و خارجی، پنداشته شده و کمیته فعالین مصمم است تا چراغ نبرد مبارزۀ طبقاتی زحمتکشان افغانستان را روشن نگهداشته و در مقابل مفکوره های عقب گرایانه و تسلیم طلبانه ، با همه امکانات و پوتانسیال های دست داشته، برزمد و نگذارد که مبارزه از مسیر اصلی و اصولی آن منحرف گردد.

    ــ به کهنه کاران و معامله گران چپ نما، بصراحت اعلام می شود که درصورت مقاومت، چهره های حقيقی آنان افشا شده و از صف مبارزه بدورافگنده خواهند شد.

    ـــ برگزار کننده گان جلسات پشت پرده و پنهانی در آستانه انتخابات سویدن و دنمارک... باید درس عبرت گرفته باشند و خود را در برابر اراده و خرد جمعی نیرو های چپ که خود نیز نمی توانند وجود موثر و تعیين کننده آنان را انکار کنند، قرار ندهند.

    ــ کمیته فعالین حزب ناظر حرکت های محفل گرایانه، سمت گرایانه و برتری جويی های زبانی، قومی ...عده ای از این رهبران قلابی و تحمیلی می باشد و آن را تلاش ناکام برای انحراف از مسیر اصلی و اصولی مبارزه تشخیص داده، در مقابل آنان به مبارزه خویش بدون کوچکترين انحراف راست و ”چپ“ ویاعقب گردفكری، ادامه خواهد داد.

    ـــ کمیته فعالین در آینده، تمام نوشته ها واسناد افشاگرانه را که از جانب رفقا به سایت سپیده دم ارسال شود، برخلاف گذشته نشر و در حمایت از حق قانونی رفقا که درسایت های تحت کنترول معامله گران اختاپوتی، از چاپ باز میماند، اقدام کرده و در کنار آنان می ایستد.

    ـــ همچنانی که راستگرایان درون حزب واحد حق دارند نظریات و پیشنهادات شان را برای تعیين خطوط مرامی و برناموی حزب واحد پیشکش کنگره نمایند، این حق برای نیرو های چپ نیز محفوظ خواهد بود و در چوکات اصول و فرهنگ عالی سیاسی، طرح اهداف مرامی و اصول تشكیلاتی خود را پیشکش کنگره خواهند نمود.

    ـــ به تمام رفقای متعهد به ادامه مبارزه در خط حزب قهرمانان و شهیدان ما(حزب دموکراتیک خلق افغانستان)، اطمینان میدهیم که کمیته فعالین حزب همواره مانند گذشته در کنار آنان خواهد بود.

    ــ به توطئه گران و دسیسه سازان حرفوی هوشدار می دهیم که همه شیوه های امینیستی واستخباراتی غاصبان رهبری حزب بعد از کودتای 14 ثور 1365 برای عاشقان و جانبازان حزب قهرمان ما شناسایی شده و شانسی برای ظهور مجدد آنان وجود ندارد!

     رفقا، کادرها، اعضا و هواداران معتقد به آرمانهای ح. د. خ.ا !

    درهر جايی که هستید و درهر سطحی که قرار دارید...هوشیاری سیاسی خود را حفظ کنید و در برابر توطئه ها و دسایس منحرفین و مرتدين با سلاح جهانبينی علمی، برزمید و نگذاريد که دیدگاه ها، آرزوها وحركت های جاه طلبانه، تفرقه افگنانه وضد مردمی آنان پيروزو تاريخ غم انگیزپراگندگی جنبش چپ كشور، بیش از پیش ، تکرار گردد!

       رفقای ارجمند!

      کنون این سوال تاریخی در برابر شما قراردارد:

     چه كسانی با كدام عملكرد های شان ، حزب ، مردم وجامعه را به سوی فاجعهء کشانید كه هنوز پایانش معلوم نیست؟ مگر میتوان بر همچو افراد معلوم الحال و آزموده شده، باردیگراعتماد کرد؟

      چگونه می توان به همچو افراد معلوم الحال اعتماد سیاسی نمود که بار دیگر ازنام حزب سخن گویند تا خود را بر شانه های فرزندان دلاور و قهرمان حزب تحمیل نمایند؟ 

      مامعتقدیم كه همه عقب گرایان، تسلیم طلبان و منحرفین حزبی که پس از سقوط حاکمیت دولتی به خیل آواره گان وطن پیوستند ـــ و بیش از ده سال هیاهوی فریبنده،عبث و بی نتیجه را در رابطه به وحدت حزب، براه انداختند؛ ولی در عمل نه فقط به وحدت آن کمترین کار سازنده یی نکردند؛ بلکه به پراگنده گی، بی اعتمادی، یأس و سرخورده گی بیشتر و بیشتر اعضای حزب افزودند ـــ