افشار هنوزهم خون می گرید

نمونه ی ازجنایات تكانده ی مسلمان ـ مجاهد افغانستان، پس ازهشتم ثور یا آغاز تاریك ترین وخونین ترین دوران تاریخ معاصر كشور مان

….

افشار هنوزهم خون می گرید

بخش های از یك نبشته

 

برچسبها:

 يك افشار سكوت ، افشار ، جنايات افشار ، سياف ، گلبدين ، احمد شاه مسعود ، رباني

 

نویسنده : عزیز نوری

 

 

 

(( قتل و عام هزاره ها در افشار کابل سال 1371 بعد از تشکیل شورای اهل حل و عقد به وجود آمد. این شورا دوباره ربانی را به ریاست جمهوری افغانستان ابقاء کرد و بلافاصله دولت ربانی تبلیغات وسیعی را به نام تامین امنیت شهر کابل و اخراج گروپ های نظامی احزاب به خارج از شهر آغاز کرد که به تاریخ 12/11/1371 عملیاتی تصفیوی را در افشار کابل محل ستاد مرکزی حزب وحدت آغاز کرد و بعد از اتمام عملیات نظامی طی اعلامیه رسمی که از رادیو کابل نشر شد عملیات را بسیار موفقیت آمیز خواند و ادعا کرد که مقر عبدالعلی مزاری را تصرف کرده اند. نتیجه این عملیات که با همکاری و اشتراک هم پیمانان دولت و وزارت دفاع و حزب اتحاد اسلامی سیاف و جمعیت اسلامی انجام شد، بعد از اتمام عملیات و قتل و عامی بود که نهادهای بین المللی چون سازمان عفو بین الملل و دیده بان حقوق بشر رسماً دولت ربانی را مسئول این فاجعه و قتل و عام معرفی کردند[1] )) .

جنایاتی که در افشار ارتکاب یافت مصداق بارز جنایت به مفهوم حقوقی بر اساس قوانین ملی و بین المللی است. اقتضای عدالت و نظم جامعه ایجاب می کند که مرتکبین جنایت مجازات شوند. اما در افغانستان گرچه بزرگترین جنایات تاریخ بشریت انجام گرفته است، به همان مقیاس جنایتکاران نه تنها مجازات نشده بلکه به مناصب بالای دولتی و حکومتی گماشته شده و همچنان جنایت می کنند. این امر اما به معنای مخدوش شدن اصل مجازات جنایتکاران نیست.

محاکم داخلی امروز در افغانستان نه توان و نه اراده لازم برای محاکمه این جنایتکاران را دارد زیرا خود از جنایتکاران تشکیل شده است و "چاقو هیچ وقت دسته اش را نخواهد برید." اما عدالت قربانی می طلبد که جنایت همچنان تازه نگه داشته شود و موازی با آن به دنبال راهکارهای دیگر برای محاکمه جنایتکاران گشت و یا حداقل به دنبال این بود که ادبیات حقوقی در خصوص محاکمه جنایتکاران جنایت افشار و دیگر جنایایت ارتکابی درافغانستان غنا بخشیده شود. سایه جنایت همواره با جنایتکار خواهد بود تا روزی که به پای میز محاکمه کشانده شوند.

 امروزه به دلیل عدم امکان محاکمه جنایتکاران فاجعه افشار در محاکم داخلی، کوشیده ام ادبیات حقوق بین المللی کیفری در مورد امکان و چگونگی محاکمه جنایتکاران افشار را بررسی کنم. اما قبل از ورود به بحث لازم می دانم مقدمه ای در خصوص حقوق کیفری بین المللی، جایگاه آن در محاکمه جنایتکاران و تعامل یا تقابل این شاخه از حقوق کیفری با حقوق جزای داخلی گفته و سپس محاکمه جنایتکاران در فاجعه افشار را بررسی کنم…

 

 

جنایتکاران فاجعه افشار
       "پروه عدالت افغانستان" جنایات افشار را تنها از مصادیق جنایات جنگی دانسته و شخص احمدشاه مسعود، عبدالرسول سیاف ، محمد قسیم فهیم و تعدادی دیگر را از مسئولین این جنایات دانسته و برخی دیگر از قوماندانهای حزب جمعیت و اتحاد سیاف را به عنوان مباشران و معاونین اصلی معرفی کرده است…

گلوله باران و بمباردمان کورکورانه مناطق غیر نظامی

منطقه افشار در روز اول عملیات مورد هدف سلاح های ثقله قرار گرفت. اهداف نظامی عمده، انستیتوت علوم اجتماعی و دیگر قرارگاه های اصلی وحدت بوده است. گرچه، انستیتوت علوم اجتماعی هرگز صدمه ندید. اکثر راکت ها، گلوله های تانک، و آوان ها در مناطق رهایشی غیر نظامی فرود می آمد. چون مراکز فرماندهی نیروهای اتحاد و جمعیت هردو در محدوده افشار بود، آشکار می شود که این حمله هدف داشت تا جمعیت غیر نظامی را از افشار بیرون براند که در انجام آن موفق شد. شمار کشته شدگان در این حمله (به جز آنهایی که قتل عام شدند) نامعلوم است. تقریباً هر شاهدی که پروژه عدالت افغانستان همراهش مصاحبه کرده از دیدن اجساد در منطقه بیان داشته اند.

در حقیقت، گلوله باران و فیر آوان بسیار شدید بود که تعداد زیادی از ساکنان در روز اول پنهان شده و سعی به ترک منطقه نکردند. گرچه این امر ممکن تلفات غیر نظامی را از بمباردمان کاهش داده باشد، اما این غیرنظامیان را در مقابل جنایات بعدی صدمه پذیر نمود.
       قتل عام ها و مفقودی ها

شهودی که پروژه عدالت افغانستان همراه آنها مصاحبه کرده است، بیان داشته اند که گروهی از عسکران حزب وحدت از قرارگاه های وحدت در انستیتوت علوم اجتماعی توسط قوای اتحاد اسلامی در 11 فبروری اسیر گرفتند. علاوه بر این، تعداد زیادی مردان غیر نظامی و مظنون به ملیشه های وحدت از ساحه افشار دستگیر شدند بعد از اینکه اتحاد آن جا را تصرف کرد. شمار گرفتار شدگان نامعلوم است.

 یک گروهی از اسیران هزاره که توسط اتحاد اسلامی نگهداری می شد، متعاقباً توسط قوماندان های اتحاد برای دفن اجساد عملیات افشار بعد از یک هفته استفاده شدند. این گروه از شاهدان گزارش داده اند که اقاربشان در بین زندانیان غیر نظامی و نظامی گرفتار شده توسط اتحاد بودند که متعاقباً مفقود شده و باور بر این است که توسط قوای اتحاد آناًبه قتل رسیده باشند. پروژه عدالت افغانستان فقط قادر به بیان تعداد کمی از قربانیان بوده است. برخی دیگر از مردان از خانه هایشان گرفتار شده اند.
       یکی از شهود به نام ع. به پروژه عدالت افغانستان اظهار داشت که وی و فامیلش سعی کرده بودند که فرار کنند، اما گلوله باران و راکت باران بسیار شدید بود. " ما به خانه خسور مادرم دویده و آنجا پنهان شدیم. دیگر مردمان به ما گفتند که مردم به روی جاده ها کشته شده بودند.

 سرانجام یک تعداد کمی از دیگر فامیل ها به ما پیوستند. ما می توانستیم مخابره های بعضی از افراد سیاف را بشنویم و به آنها اخطار داده می شد که جنگ را بالای اموال چورشده شروع نکنید. مردان مسلح که از سیاف و از جمعیت بودند، همه خانه ها را چور کردند. افراد سیاف پشتو صحبت می کردند و جمعیتی ها دری صحبت می کردند. من فامیلم را به دیگر مکان فرستادم و خود در خانه ماندم. حدود ساعت 11 قبل از ظهر، یک قوماندان بنام عزت الله (از اتحاد) به همراه حدود ده نفر مسلح به خانه آمدند.

 من به امید اینکه نظامیان فکر کنند که در خانه کسی نیست در را باز مانده بودم. آنها به داخل آمده و مرا لت و کوب نمودند و مرا به بند قرغه برده و به همراه حدود 60-65 مرد به داخل یک کانتینر انداختند. آنجا بسیار شلوغ بود. بعضی اوقات برخی از مردان بیرون کشیده شده و از آنها کار می کشیدند مانند شکستاندن چوب." بعد از یک هفته به همه زندانیان گفته شد که چقدرباید پرداخت کنند تا آزاد شوند. به این شاهد گفته شد که باید5000$  (دالر) پرداخت کند. وی به آنها گفت که اینقدر پول ندارد اما دوستانش از پغمان آمدند و برای رهای وی پرداخت کردند.
       یکی از شاهدان زن بنام ب. به پروژه عدالت افغانستان گفت که نیروهای نظامی اتحاد اسلامی وی را لت و کوب کرده و شوهر غیر مسلحش را از منطقه مسکونی شان در افشار دستگیر کرده که وی هنوز لا درک می باشد.
       یکی از شهود بنام C به پروژه عدالت افغانستان اظهار داشت که عسکران خانه ها را برای پیدا کردن مردها تلاشی می کردند. من به پغمان برده شدم. در شب در یک کانتینر نگهداری شدم. در جریان روز من و حدود 10 الی 20 نفر دیگر مجبور به کندن سنگر بودیم. کانتینرهای زیادی در آنجا بود. در شب برخی از مردان بیرون کشیده شده و باز نمی گشتند. ما می توانستیم صدای فیر را بشنویم و حدس می زدیم که آنها کشته شدند. فکر می کنم بعضی از آنها در سنگرها دفن شدند. بالاخره من با پنهان کردن خود در رودخانه در زیر پل فرار کردم. من ساحه را ترک کرده و به کویته رفتم.
       شاهد زنی بنام م. به پروژه عدالت افغانستان گفت که ساعت 7 صبح، زمانیکه اتحاد اسلامی افشار را تصرف کرد، یک گروهی از مردان مسلح به محوطه خانه اش آمده و شوهرش س. را دستگیر کردند. آنها وی را بعد از 45 روز رها کردند. وی بسیار وحشیانه لت و کوب شده بود که شنوایی اش برای همیشه آسیب دیده و کر شده بود. طبق گفته همسرش، وی همچنین در شناختن افراد مشکل داشته است. بعد از اینکه وی توقیف شد، گروه دومی حدود 10 الی 15 نظامی اتحاد بین ساعت سه تا سه ونیم بعد از ظهر وارد خانه شدند.

آنها ادعا کردند که پشت نیروهای وحدت می گردند. آنها از بازوی پسر این زن (م) گرفتند. "پسرم یازده ساله بود. آنها وی را نگهداشته و پرسیدند پدرت کجاست؟ آنها تفنگهایشان را طرف وی نشانه گرفتند و من خودم را روی وی انداختم. من به روی دست و پایم تیر خوردم. اما پسرش پنج بار تیر باران شد. وی مرد." بعداً نظامیان دارایی های فامیل را گرفته و رفتند.
       شاهد 75 ساله ای بنام ک. بیان داشت که نظامیان وابسته به سیاف وی را از سر جوی افشار در روز عملیات افشار، 11 فبروری ربودند. وی یکی از گروه های هفت نفری بود که زندانی شده و شدیداً مورد لت و کوب قرار گرفته و وادار به کمک به حمل اجناس چور شده از افشار به عنوان جوالی شده بود. نیروهای نظامی اتحاد بعداً در آن روز وی را به کمپنی (منطقه کنترل شده سیاف) برده و مدت دو ماه وی را نگهداشتند.

قوماندانی که وی را دستگیر کرده بود، غلام رسول وابسته به سیاف بود. وی اظهار داشت که بعد از آن به مدت دو ماه در شکردره به عنوان زندانی انور دنگر بود و بعداً سه ماه دیگر در فرزه (Farzah) به قوماندانی حنیف بود. وی شاهد بود که نظامیان یک از اقاربش بنام قمبر ظاهر را فوراً کشته اند.
       شاهدی بنام غ. برای مدت کوتاهی دستگیر شده و توسط نیروهای اتحاد در روز اول عملیات تا حد بیهوشی لت و کوب شده است. زمانی که وی بعداً به منطقه برگشته، وی دو جسد را از چاه خانه اش بیرون کشید و تخمین می زند که خودش 30 الی 35 جسد را هنگام فرار از منطقه دیده است ( به شمول یک سر بریده شده
       عبدالله خان، 67 ساله از ولایت غزنی توسط قوماندان عزیز بنجار، یکی از قوماندانان سیاف در افشار دستگیر شده است. مابقی فامیل در جریان عملیات نظامی اصلی به تایمنی فرار کرده بودند. عبدالله خان برای محافظت اموال خانه اش در افشار مانده بود. به هرحال، تمام اموال خانه در جریان عملیات دزدیده شده و خانه ویران شد. فامیل نتوانسته بودند تا عبدالله خان را ردیابی و پیدا کنند و بناءً وی گمشده باقی ماند.
       شاهدی بنام ش. به پروژه عدالت افغانستان گفت:

 زمانی که نیروهای اتحاد وارد خانه اش شدند، آنها پدرش را داخل محوطه تا سرحد مرگ لت و کوب نمودند. سپس، آنها تمام اموال خانه را دزدیدند.
تجاوز جنسی توسط نیروهای اتحاد اسلامی سیاف
       در جریان عملیات افشار، قوای اتحاد اسلامی سیاف برای بیرون راندن مردم غیر نظامی از منطقه از تجاوز جنسی و دیگر حملات علیه غیر نظامیان استفاده کردند. پروژه عدالت افغانستان همراه تعدادی از شاهدانی که شرح واقعات تجاوز جنسی توسط قوای اتحاد در جریان عملیات افشار را داده اند، مصاحبه کرده است. شاهدی بنام م. (اظهارات فوق را ببینید) از دست و پایش زخمی شد زمانی که نظامیان اتحاد به پسرش فیر کردند. وی بیان داشت:

"در حالیکه هنوز از من خون می رفت، آنها به من تجاوز کردند." وی اظهار داشت که سه عسکر وی را پایین نگهداشته در حالیکه چهارمی وی را در زیرزمین خانه خودش تجاوز جنسی کردند. چندین زن دیگر نیز به خانه م. پناه آورده بودند:

یک همسایه بنام ز. و دو دخترش و یک زن دیگر بنام ر. نظامیان اتحاد دو دختر ز. که 14 ساله و 16 ساله بودند و زنی بنام ر. را تجاوز کردند. عسکران آنها را به نوبت به زیرزمین برای تجاوز بردند. یکی از دختران ز. توسط برچه زخمی شد وقتی که وی کوشش برای مقاومت می نمود.
       یکی دیگر از شاهدان زن بنام س. بیان داشت که مردان مسلح به خانه اش در افشار سیلو در روز دوم عملیات افشارهجوم آورده بودند. آنها وی را لت و کوب کرده و خودش و خواهرش را در خانه شان تجاوز کرده و دارائی هایشان را به یغما بردند.
       یک شاهد زن بنام ش. بیان داشت که بعد از تصرف افشار، نیروهای اتحاد اسلامی به زور ساعت 7 صبح وارد خانه اش شدند. آنها به چهار دختر به شمول ش. خواهرش که 14 ساله بود، و دو تن دیگردر محوطه خانه مسکونی شان تجاوز کردند.
       گزارشات زیاد دیگری از تجاوز جنسی وجود دارد. شمار زنان تجاوز شده نامعلوم است. ساکنان افشار تا سال 2001 برنگشتند. در اواسط سال 2005 منطقه اکثراً هموار باقی مانده، گرچه برخی باشندگان اسبق به مخروبه های خانه های سابق خویش بازگشته اند[2]."
       پروژه عدالت افغانستان به جنایات افشار تنها از منظر جنایات جنگی نگریسته است. بررسی مدارک و شواهد باقی مانده نشان می دهد ابعاد جنایت مرتکب شده در افشار وسیع تر از جنایت جنگی بوده ، از مصادیق بارز جنایت علیه بشریت ، نسل کشی و جنایت تجاوز هم هست. همچنین گفته های مندرج در " پروژه عدالت افغانستان " در مسئولیت کیفری مباشرین، معاونین و مسئولین این جنایات فاقد وجه حقوقی بوده و تعداد کمی را مباشرین و معاونین و مسئولین جنایتات را شامل می شود.
       اولاً جنایات افشار مصداق بارز نسل کشی بر اساس ضوابط حقوق کیفری بین المللی و خصوصا اساسنامه دیوان کیفری بین المللی است. با توجه به اساسنامه دیوان که در فوق به آن اشاره شد، هدف از جنایت افشار "نابودی تمام یا قسمتی" از هزاره ها بود که با توجه به ماده 6 اساسنامه نسل کشی است. به عبارتی از اهداف عاملان فجایع افشار حذف " تمام یا قسمتی " از هزاره ها با ارتکاب اعمالی چون قتل است که با توجه به ماده 6 اساسنامه دیوان نسل کشی محسوب می شود و مرتکبین آن (مباشر یا معاون ) و مسئولین آن در صورت بررسی پرونده در دیوان کیفری به عنوان جرم نسل کشی محاکمه خواهند شد.
       تلاش نیرهای جمعیت و اتحاد برای نسل کشی را گزارشگر کمیته حقوق بشر در کابل به خوبی بازتاب می دهد :
       " گزارشگر کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد اضافه می کند :

 گروههای مسلحی که این کشتار را در حق شیعیان کابل مرتکب شدند، در حدود 200 الی 300 نفر را سر بریدند و به عفت زنان و نوجوانان تجاوز و اطفال را شکنجه نمودند. در آخر کمیته حقوق بشر سازمان ملل خواستار آزادی اسراء و زندانیان شد که در حدود 700 نفر اسیر و مفقود الاثر اعلام شده است[3] ".
       ثانیاً دقت در چگونگی انجام عملیات افشار و جنایات انجام شده نشان می دهد که به طریق اولی جنایات مرتکب شده بر اساس حقوق کیفری بین المللی و اساسنامه دیوان کیفری بین المللی مصداق جنایت علیه بشریت است…
نیروهای دولت افغانستان با ترکیب نیروهای جمعیت و اتحاد اسلامی، با یک برنامه از پیش تعیین شده و با هدف حمله به اهداف غیر نظامی و پس از خاتمه جنگ با نیروهای حزب وحدت جنایات افشار را مرتکب شدند. جنایاتی چون قتل، شکنجه، تجاوز و... که همه از مصادیق جنایت علیه بشریت است.بررسی داستان عملیات این واقعیت را نشان می دهد.
 داستان عملیات
    &

مقالات مرتبط

...

    چه آزار دهنده ست، دیدن روی زشت اهریمنان و شنیدن صدای وحشتناک آدم چهره های آدمخوار: ادامه

...

       گروه وحشی طالبان در امتداد خط خون و قتل و کشتار، انفجار و انتحار خود، به تاریخ۳۰ / ۹ / ۲۰۲۲ ب... ادامه

...

خنجر وحشت برگ های همیشه سبز و روشن "کاج" را بر زمین ریخت! ادامه

...

تاجران دین،همانهای که از حنجره های شان مدام نام الله واز درون میله های تفنگ شان خون فوران می‌کند،بار... ادامه

...

امارت شیطانی طالبان، هزاره های افغاستان را مجبور به کوچ اجباری کرده اند ادامه

...

طالبان به صورت ناگهانی به مناطق شیرداغ، جاکه و پژولگه ولایت غزنی حمله کرده، اهالی هزاره ی این منطقه... ادامه

...

 سقوط کابل اگرچه همه را در بُهت فرو برد اما بزرگترین دستاورد آن شناختن رهبران فاسد و تشخیص برای بهتر... ادامه

...

 در عید امسال بوی خون باز در دشت برچی به مشام آمد. اینبار بوی خون دخترانی که قیام به " بخوان " بر سو... ادامه

...

در افغانستان شعله‌های آتش جنایت نشأت گرفته از جهل حاکمیت استبدادی هر بار به بهانه‌ های مختلف قربانی... ادامه

...

پیش ازهر تحلیل و تبصره ای توجه شما را به ویدیوی  کشتار کودکان توسط  اشرف غنی احمدزی کوچی در بهسود هز... ادامه

...

من در تحولات مبرم و رویداد های خونبار جاری کشور، همین امروز، همین ساعت و در همین لمحه، چیزی را بارزت... ادامه

...

آنچه را که امروز به عزیزان تقدیم میدارم؛ درسلسله نگارش و خوانش و دانش «پیشتر برویم، عمیقتر بیاندیشیم... ادامه