یازدهم سپتامبـرحملات خونین واشغالگرانه ی امریكابه افغانستان وعراق

ح تلاش

یازدهم سپتمبـر ۲۰۱۱

یازدهم سپتامبـر

حملات خونین واشغالگرانه ی امریكابه افغانستان وعراق

گوشه های ازحملات مرگبار آمریكایی ها به افغانستان

ازهفتم اكتوبر ۲۰۰۱ تا مارچ ۲۰۰۲ ، در حدود ۳۰۰۰ تا ۳۴۰۰ تن ازهموطنان غیر نظامی ما، به خاك و خون كشیده شدند

.................

 اینك دهــمین سالگرد فاجعه ی خونین یازدهم سپتمبر كه گفته می شود به تعداد 2,974 انسان بی گناه را به كام نیستی كشانید، ماتـم گرفته می شود.

درمدتی كه گذشت ما شاهد آن بودیم كه اداره كننده گان چرخ ماشین دولتی آمریكا، با استفادۀ سوء ازاینعملیات تبهكارانه، نه تنها بطورخشن وجفاکارانه به لگد مالی حقوق وآزادی های طبیعی ومشروع انسان های زحمتكش جهان، پرداختند؛ بلكه با وضع قوانین ضد مدنی، ازجمله “ قانون میهن پرستی”, آزادی هایی مدنی شهروندان آمریکارا --با زیرپا كردن دستآوردهای موازین دموكراتیك مردم آن سرزمین --محدود وحتا محو گردانید. با وضع همچو قوانین ضد حقوق انسانی، مراجع صلاحیتدار دولت آمریکا حق آن را دریافتند تا شهروندانی آن كشورراكه به” تروریست--اصطلاح كه خود ازآن تعبیرو تعریف دارند -- بودن مظنون گردند، فوراً بازداشت نمایند.

دركلیات، حملات 11 سپتامبر، فرصت خوبی را مساعد ساخت تا دولتمردان آمریكا اصطلاح

" مبارزه باترور" یا " تروریسم " را جایگزین "خطـركمونیسم " سازند وازان بمثابه ابزارکارا، برای تاُمین مقاصد توسعه طلبانه ، گسترش نفوذ در سراسر جهان، به خصوص درخاورمیانه وآسیای مركزی، بگونه ی لگام گسیخته یی استفاده كنند.

به یاد داریم كه رهبران قصرسفید و پنتاگون دراولین واکنش خود در برابراتفاق یازدهـم سپتمبـر، خاورمیانه وافغانستان را به عنوان منابع امن برای تربیه و صدورتروریسم معرفی واززمرۀ مناطق خطرناك به امنیت جهانی و تهدید جدی برامنیت ملی آمریكا و دستآورد های دموكراتیك” جهان غرب خواندند.

تصادفی نبود كه جورج دبلیو بوش و کاندولیزا رایس مشاور امنیت ملی رئیس جمهورآن وقت آمریكا، بی پرده اظهار داشتند كه آمریكایی ها از حوادث یازدهم سپتامبربه بعد وارد جنگ با تروریسیم شده اند و این جنگ را “در صدر سیاست خارجی آمریکا” قرار دادند.

بدین ترتیب، رهبران قصرسفید وپنتاگون، حادثه ی یازدهــم سپتمــبررا یك فرصت طلایی برای تك گرایی آمریکا شمرده، به بهانۀ “نجات بشریت ازخطر ترور” وبه غرض”حراست ازمنافع جهانی آمریکا”، استفاده از زوروبكارگیری نیروی نظامی را یگانه الترنتیف دراین راستا، انتخاب و معرفی كردند.

همزمان با پیریزی برنامه های نظامی واشغالگرانه، تدوین كننده گان سیاست خارجی آمریکا" طرح خاورمیانه بزرگ"راجزء جداناپذیروپیش شرط تعیین كننده یی درمبارزه با “تروریسبم” تعبیروتشخیص نمودند. برای نیل به این هدف، ظاهراً”ایجاد، حفظ وگسترش دموکراسی” آمریكایی را-- آنهــم بگونۀ خشن وبا زوربـم افگن ها ونیروهای نظامی-- درخاورمیانه وافغانستان]نه پاكستان كه متحد منطقوی شان است[؛ كه به تعبیرهد فمندانه یی امریكایی ها، “نماد تروریسم” ومنبع صدورآن خوانده میشد، رسماًبیان كرده

وآنرا”یگانه” شیوه یی”ریشه کن کردن بنیاد تربیه وصدورتروریسم” وهمین طورمنع دستیابی كشورهای”شریر” به سلاح های کشتارجمعی وگوشمالی آنها، عنوان كردند كه نتیجه ی این پیشداوری و سیاست سازی ها، حملات اشغالگرانه وخونین آمریکاو بعداُ هم متحدین جهانی آن به میهن ما ومتعاقباُ اشغال كشورعراق، بوده است.

مضحك است كه دیک چنی معاون بوش، پی آمد تراژیك بعدی این عملیات اشغالگرانه را دراجلاس تاریخی ششم فبروری 2004 در سوئیس كه دران روی اصول کلی “طرح خاورمیانه بزرگ” صحبت میكرد، با ماست مالی حقایق تلخ درافغانستان وعراق، با بیشرمی خاصی چنین بیان داشت:

عراق وافغانستان مثالهای هیجان انگیز از پیشرفت دموکراتیک در کشورهای آزاد شده هستند”؛ واین كاملاً مسخره نمودن سیاست بازان دوكشورنامبرده میباشد كه تاكنون بردهل قصرسپید وپنتاگون، می رقصند.

اواین سخنان را درزمانی بیان نمود كه دست آورد تهاجمات خونین اشغالگرانافغانستان وعراق، علاوه برنقض صریح منشورسازمان ملل، نه تنها اینكه درین كشورها “دموكراسی”، امنیت جانی، مالی وشغلی را به همراه ندا شت؛ بلكه طی همان مدت اشغال دو كشورمذكور، هزاران انسان بی گناه وبی دفاع دراین سرزمین ها به خاك وخون و اشك وماتـم نشستند. به نقل قول ازدكتر "حاتـم الالوانی "، رئیس گروه "عراقیون" گروه انسان ‌دوست عراقی ،اززمان حمله نظامیان آمریكا ـ انگلیس، ۲۰ مارچ ۲۰۰۳ تا ۱۳ جولای2004به تعداد 128 هزار غیر نظامی درعراق كه 55 درصد آنها را زنان وكودكان زیر 12سال و كمترازان تشكیل می ‌داد، كشته شده اند.

نشریۀ پزشكى لانِــست و یا (لانیست میدیكَل سَپلای)، تنها آمار كشته ‏شده گان عراقى را، ازشروع اشغال و تهاجم تا جولای ۲۰۰۶، ششصد و پنجاه و پنج (۶۵۵) هزارنفرتثبیت نموده است كه این رقم درسال بعدی آن به گونه ی تكاندهنده یی افزایش یافته است ؛ چناچه در نوامبر سال2007 موسسه نظرسنجی انگلیس” شمارتلفات غیرنظامیان را درعراق، برای ریشه یی شدن تسلط آمریكا برهمه اموراین سرزمین و”پیشرفت... هیجان انگیز” این تسلط خونین ومرگ آفرین، یك ملیون ویكصد وهژده هزاروهشت صدو چل وشش تن برشمرده است که این رقم با گزارشی ارایه شده ازسوی نشریه ی طبی لانست و”گروه جَست فارین پالیسی”درین موردنیزهمسانی كامل داشته است.

بی مورد نخواهد بود تاحقیقت ایجادعراق”آزاد”-- كشوریكه به قول ج. بوش ،" درخشش آزادی بشر" و

... دموكراسی هیجان برانگیز” را به ارمغان آورد-- از زبان پروفسور”نوام چامسكی”، محقق ونویسنده ی مشهورسیاسی در آمریكا، بشنویـم كه در یكی ازمصاحبه هایی خود چنین خاطرنشان نمود :

آمریكاهرگزاجازۀ تشكیل یك دولت مستقل رادر این كشور(عراق) نخواهد داد...آمریكا تاكنون درهیچ یك ازمستعمره‏هاى خود اجازۀ تشكیل یك دولت دموكرات را نداده است وشرایط عراق نیزبه این ترتیب خواهد بود ...ایالات متحده وانگلیس، هرگزبه عراقِ آزاد ومستقل، اجازۀ ابرازوجود نخواهند داد؛...هدف اصلى آمریكا وانگلیس،اطمینان ازعدم حكومت عراقیان براین كشوربود...”.

با اندوه فراوان كه درمیهن به خون نشسته ی ما از زمان هجوم فاجعه آفرین دزدان دریایی بدین طرف٫ نیز وضع بهترازاین نبوده است. امنیت جانی، مالی وشغلی مردم به مراتب خراب ترگردید؛ تجاوزات برحریم خانواده، برمال، جان و برنوامیس مردم، به امرعادی و روزمره مبدل شد؛ فحشاء و تن فروشی، ستـم جنسی، فقر، اعتیاد، اختلاس، رشوه وفساد اداری بگونه ی بی سابقه یی گسترش یافت؛ ترور، انفجار، انتحار، تهدید، تخویف، ارعاب، آدم ربایی، نبود حاكمیت قانون وقانون گریزی ...موازی با گذشت زمان، پیشترو بیشتر برزنده گی مردم سایه ی مرگبارافگند؛ سرنوشت مردم بی نوای ما دردست عده ی معدود و محدودی ازمافیای ذوالجوانب وهفت سردینی و دولتی وغیردولتی قرارگرفت، كه صاحب ثروت های افسانوی شده ومی شوند؛ با گذشت زمان انواع بی عدالتی های اجتماعی واقتصادی، ازبركت”دموكراسیی امریكایی”، سیرصعودی خود راپیموده ومی پیماید.

بایدافزودكه اشغالگران وعمال داخلی آنها ــ اعم ازجنایتکاران جنگی، غارتگران ثروت های ملی كشور، مافیای سیاسیاقتصادی افغانستان، برای تداوم حاكمیت تحمیلی و نكبتبارآنان برمردم بی نوای وطن؛ و برای تحكیم پایه های نظامی ــ سیاسی واقتصادی خوداشغالگران برمنطقه وبرتاروپود میهنِ بیچاره وعقب رانده شده ی مان ــ به ابزارتفرقه افگنانه، شامل تبلیغ وترویج نفاق قومی، مذهبی، زبانی ...همسو با سیاست شیطانیی استعماری:" تفرقه بیانداز وحکومت کن " ــ بیرحمانه وسودجویانه، توصل جسته اند.

افزون بران، مطابق به آمارملل متحد، كشت وتولید تریاک و قاچاق هیرویین، از۱۸۵ تن درسال ۲۰۰۱، به بیش از۸۲۰۰ تن در سال ۲۰۰۸-- با فزایش ۴۵ مرتبه یی -- افزایش یافت كه به اساس گزارش تاریخی دوم سپتمبر۲۰۰۹ سرویس خبری بی بی سی، كانال نشراتی (تلویزونی بزبان انگلیسی)، بیش از۶۶ فیصد آن درولایت هلمند ــ جایكه بیشترین نیروی نظامی انگلیس ـ امریكا استقراریافته است ــ تولید گردیده ومطابق همین گزارش، كشوراشغال شده ی ما، درمجموع ۹۳ فیصد هیرویین مورد نیازاروپای غربی را تولید وتٱ مین می نماید.

گفتنی است كه به اساس برآورده های شعبه ی مربوط سازمان ملل، دوبرسه حصه ی كوكناربدست آمده، درداخل افغانستان به مواد مخدر(هیرویین)، مبدل گردیده وبه خارج كشورمی رود. لطفاً آدرس ذیل را كلیك نمایید:

http://www.youtube.com/watch?v=dR3EZq1TKU8&feature=related

با روی كارآمدن، بارك اوباما نمانده ی “دموكرات” ها دررٱس تشكیلات دولتی آمریكا -- كه ازكوره های آزمایشی سرویس های استخباراتی آمریكا موفقانه، بیرون برامده است-- امیدهای كاذبی دردل های ساده لوحان سیاسی وطن ما، جوانه زد كه گویا با روی صحنه آمدن وی، دیگربه یكه تازی های خطرناك وغیرمسؤولانه ی آمریكا واعمال جنایتكارانه وخونین نظامیان وحشی آن، بویژه در كشور ما، پایان داده خواهد شد وشایدهــم جهان بصورت نسبی ویا دركل به سوی امن، ثبات وتفاهم همگانی حركت خواهد كرد. اما واقعیت وگذشت زمان چیزی دیگری را كه با ماهیت وخصوصیت مداخله گرانه، جنگ طلبانه وسیطره جویانه ی آمپریالیســم آمریكا --برای گسترش نفوذ اقتصادی وتسلط بربازارها ومنابع طبیعی سرزمین های مختف، خاصتاً كشورهای “جهان سوم”-- همگونی كامل دارد، نشان داد. چونكه هرگونه عمل میلیتاریستی آمریكا ومتحدین “ناتو” ی آن، ازشیوۀ تولید و ساختارسیاسی ـ اقتصادی این كشورها منشاء میگیرد. بنابران، اعمال تهاجمی، توطئه گرانه، استعمارگرانه و اشغالگرانه(چه مستقیم وچه غیرمستقیم) آمریكا، در وجود نظامی كه دران نه مردم؛ بلكه انحصارات غارتگرحكومت می كند، امریست ناگزیر.

به همین دلیل و به باور بسیاری ازكارشناسان و تحلیلگران امورسیاسی، جامعه شناسان، آگاهان و محققین اموراقتصادی ومخالفین جنگ؛ وبا جدی دانستن سخنان فوق الذكرپروفسور”نوام چامسكی”، بارك اوباما نیزمانند اسلاف خود، برای دسترسی برخاورمیانه وآسیای مركزی --كه ازجمله یی مهمترین مناطق استراتژیك ودارای بزرگترین غنایم مادی جهان محسوب می گردد-- وتاُ مین كنترل كامل برمنابع عظیم انرژی ومواد خام آن، نه درمخالفت با سیاست های جنگ افروزانه ی جورج دبلیوبوش؛ بلكه آگاهانه وبه مثابه”غلام حلقه به گوش سازماندهنده گان جنگ طولانی”, فقط در جای پای دكترین ریگن -- بوش پا گذاشته ومی گذاردتاُ كیدات پیگیر،صریح ومتواتراو برتداوم اشغال افغانستان و رایزنی های پشت پرده برای ایجاد پایگاه دایمی نظامی درین كشور، بیانگرهمان اهداف توسعه طلبانه و سیاست خشن”جهانی سازیی” سرمایه سالاری است كه با منافع انحصارات چپاولگرامپریالیستی مطابقت دارد. همان روشی كه زمانی ریگن وبعداً بوش فرزند، به آن تٱكید میكردند.

طولانی وانمود ساختن “جنگ با ترور” ازسوی بارك اوباما، تاُ مین تجهیزات جنگی “مخالفین مسلح” یا “تروریستان” و” طالبان” درآنسوی خط تحمیلی دیورند ودوام تقویه ی معنوی آنان، درست یاد آورسخنان دونالد رامسفلد است كه پس ازفروریزی برج های تجارتی، گفته بود :

این یك جنگ طولانی خواهد بود”كه پایانش راجورج بوش وابسته به”پاك شدن جهان ازلوث شیاطین” اظهارنمود ودیك چنی نیزبه نوبه خود”دوام زمانیی” این جنگ را”ازعمریك نسل طولانی تر” بیان داشت.

درهمه یی این گفته ها، این حقیقت نهفته است كه ازنظرامپریالیسم امریكا، پایان این”جنگ طولانی” بر”پایان” دسترسی وكنترول كامل انحصارات غارتگرفراملی به آخرین منبع ثروت جهانی وچیره گی حاكمیت جهانی آمریكا و”پایان دایمی(!)” ركود اقتصادی وبحران های مالی ادواری وغیرادواری درجهان سرمایه داری بستگی دارد.

بناءً برای” تلافی” آنچه كه دست های نامرئی وخونین امپریالیستی كه درسازماندهی حادثه ی یازدهم سپتمبربرای تعویض واژه ی”خطركمونیسم” برای جهانی شدن “بلامانع” هژمونی آمریكا، نقش خبیثانه ی را ایفا نمود؛ مردم بیدفاع جهان، باید ازداشتن سرزمین آزاد واستفاده ی مشروع ازثروت های ملی وطبیعی؛ رشد اقتصاد ملی، حق داشتن زندگی بدون خوف ورعب، داشتن حق مالكیت ارضی، استقلال ملی، آزادی، صلح ... جبراًمحروم گردند كه افغانستان ومردم مصیبت دیده ی آن نمونه یی است برای “جبران كفاره ی گناهان طراحان وحامیان پشت پرده یی حادثه ی یازدهم سپتمبر.

بنا برهمین برنامه های توسعه طلبانه ی آمپریالیسم آمریكا بود كه مردم بی نوای ما، چندین برابربیشتر ازقربانیان حادثۀ تروریستی یازدهم سپتمبر جان باختند، خون ریختند، به خاك خفتند؛ اشك ریختند، غم دیدند، ماتــم گرفتند...كه با درد واندوه فراوان، پایان این هزینه پردازی واین تراژیدی خونین دروطن بی صاحب ما، هنوزهم معلوم نیست. زیرا كه این “جنگ طولانی است!

سردمداران قصرسفید همه ساله، روزفرو ریختن برج های تجارتی را بطورنمادین ماتم گرفته ومی گیرند؛ شمع وچراغ ها را به “یاد” قربانیان این ماجرای وحشتناك، روشن می كنند؛ سخنرانی ها می كنند؛ “درود ودعا” نثارارواح این جانباختگان می نمایند....

جادارد تا ما هم توجه شما خوانندگان گرامی را صرف به یك نمونه ازده ها نمونه ی خونریزیها یی ناشی ازحملات وحشیانه وتروریستی نیروهای امپریالیسم امریكا ومتحدین آن دركشورمان، توجه شما جلب نمائیم، حملات وحشیانه ی كه طی آن هزاران تن ازهموطنان بی دفاع ما جان باختند:

به اساس گزارش:

New York Times، Reuters news، Associated Press، Angeles Times

تنها درجریان حملات غیرمسئولانۀ هوائی وراكتی آمریكا، از۱۳ اكتـبـر۲۰۰۱ تا ۲۱جولای ۲۰۰۲ بین (۱۱۰۴۵ تا ۱۱۹۰۰) تن ازغیرنظامیان درافغانستان كشته شده اند كه شامل باشنده