پيام شاد باش کميتۀ فعالين حزب دموکراتيک خلق افغانستان مورخ 11جدی 1391مطابق 2013 / 1 / 1 فرخنده باد چهل و هشتمين سالروز تاسيس حزب دموکراتيک خلق افغان

پيام شاد باش

کميتۀ فعالين حزب دموکراتيک خلق افغانستان

مورخ 11جدی 1391مطابق 2013 / 1 / 1

فرخنده باد چهل و هشتمين سالروز تاسيس حزب دموکراتيک خلق افغانستان !

            هم ميهنان عزيز!

               رفقاء و دوستان عاليقدر!

               چهل و هشت سال قبل از امروز، بتاريخ 11 جدی 1343 مطابق 1965/ 1/1  درجامعۀ عقب نگهداشته شده و استبداد زدۀ افغانستان، به پيروی از سنن پسنديده و پرافتخار مبارزات حق طلبانه و آزاديخواهانۀ ضد استبدادی و ضد استعماری خلقهای ستمديدۀ افغانستان و بر بنياد خواست ديرينۀ مبارزان راه آزادی ، دموکراسی، ترقی، عدالت و پيشرفت اجتماعی، داير بر ايجاد يک سازمان سياسی ترقيخواه درکشور، حزب دموکراتيک خلق افغانستان پايه گذاری شد.

     تأسيس ح. د.خ. ا پيامد قانونمند وقوع سلسله ای از دگرگونی های  جديد سياسی ـ  اقتصادی ـ اجتماعی در افغانستان ، درمنطقه و جهان بود که بستر مناسب آن پس از پايان جنگ جهانی دوم بوجود آمد.

      اوضاع نوين سياسی و تغيير و تحول های وارده ، زمينه ساز آن گرديد تا در کشور درعرصه های اقتصادی و فرهنگی نسبت به گذشته ، رشد نسبی رونما گردد و سطح درک و آگاهی سياسی ـ اجتماعی روشنفکران با احساس و وطنپرست و سايرلايه های اجتماعی در جامعۀ عقب نگداشته شدۀ افغانستان دريک حد وسيع تر ارتقاء يابد.

        تأثيرگذاری مبارزۀ ميهن دوستان افغانستان بر روان جامعه، در جريان مبارزات انتخاباتی دورۀ هفتم شورای ملی ، که به هدف تحقق دگرگونی های سياسی ـ اقتصادی ـ اجتماعی؛ برقراری نظام سياسی برپايۀ دموکراسی و پايان بخشيدن به اختناق و استبداد سياسی ، براه انداخته شده بود؛ درسيمای مبارزين نسل جوان و بنيان گذاران ح. د. خ. ا تبلور روشن يافت.

      هرچند نهضت دموکراتيک ، تحول طلب و عدالتخواه درافغانستان ازپايان سال 1341 خورشيدی به شکل فعالتر و برجسته تر درحيات سياسی جامعه عرض وجود نمود؛ وليک اين تحرک سياسی ـ اجتماعی ـ به اثر سعی و تلاش آگاهانه و وطنپرستانۀ نيروهای فعال سياسی افغانستان، درآستانۀ تصويب قانون اساسی جديد درسال 1343 خورشيدی، روح تازه بخود گرفت و شرايط پايه گذاری ح. د. خ. ا را از ميان نمايندگان بيدار و فعال محافل ترقيخواه ميهن فراهم ساخت تا اين که بتاريخ 11 جدی 1343 مطابق اول جنوری 1965 ، نخستين کنگره ( کنگرۀ مؤسس ) حزب دموکراتيک خلق افغانستان تدويريافت و درآن اعضای رهبری ، خطوط کلی مرام نامه و اساسنامۀ آن به تصويب رسيد.

     ح.د. خ.ا درنخستين سند مرامی خود تحکيم پايه های استقلال ملی، حاکميت ملی و تماميت ارضی ؛ مبارزه در راه آزادی، دموکراسی، ترقی، برابری و عدالت اجتماعی را از وظايف مبرم خويش برشمرد.

     ح.د.خ.ا اولين نهاد سياسی ترقيخواه و ميهن دوست بود که بعد از تأسيس خويش در سند مرامی خود از مسأله ی گذار قانونمند از عقب ماندگی سياسی ـ اقتصادی ـ اجتماعی به مرحلۀ ترقی و تکامل اجتماعی و برقراری يک نظام عادلانه که در چوکات آن مردم بتوانند از آزادی، دموکراسی، برابری و حقوق مساوی برخوردارشوند، سخن گفت و راه رسيدن به ترقی ميهن و سعادت مردم را درگام نخست با ايجاد دولت دموکراسی ملی، برپايۀ تشکيل جبهۀ متحد ملی، به اشتراک وسيع نيروهای ملی ـ دموکراتيک، وطنپرست و انقلابی، اعم از کارگران، دهقانان، روشنفکران ، کسبه کاران، بورژوازی ملی و خورده بورژوازی، ازطريق تعقيب راه رشد غير سرمايه داری، بمنظور برچيدن مناسبات فئودالی و ماقبل فئودالی و مبارزه با استعمار، استثمار، ارتجاع و امپرياليسم ، پيشبينی نموده بود، که می توانست راه را برای تعميل دگرگونی های بنيادی درهمه شئون زندگی جامعه هموار سازد.

     نشر جرايد خلق و پرچم، ارگانهای نشراتی ح. د. خ. ا، در روشنی اصول جهانبينی علمی، مشعل تابناک انديشه های عصر را درجامعه ای که بشدت تشنۀ تغيير و تحول بود، افروخت و در جريان مبارزۀ سياسی ـ انقلابی روشنگرانه در افغانستان، درتنوير افکار وطنپرستان نقش ارزنده و فراموش ناشدنی را ايفاء نمودند.

     ح. د. خ. ا با شرکت در مبارزات انتخاباتی دوره دوازدهم و سيزدهم شورای ملی و راه يافتن شماری از نمايندگان آن درپارلمان، امکان آن را بدست آورد تا درجهت بيداری و آگاهی توده های مردم و نفوذ حزب دربين کتله های بيشتر شهروندان افغانستان ، گامهای موثری را بردارد.

     حزب درفعاليتهای خويش با سازماندهی خلاقانه ، راه اندازی مدبرانه و سهمگيری فعال و پويا درتظاهرات و اعتصابات شهروندان عدالتخواه ميهن اعم از زنان، جوانان، کارگران، دانشجويان، دانش آموزان و ساير اقشار زحمتکش جامعه، برضد حکومتهای جبار و ستمگر ؛ عليه ارتجاعداخلی و امپرياليسم بين المللی ؛ حضور فعال خود را به نمايش گذاشت و درمرکز بسياری از فعاليتهای سياسی قرار گرفت.

     حزب ما ازبدو تأسيس خويش پيوسته و بدون وقفه از پيکار عادلانۀ مردم افغانستان و مبارزۀ دادخواهانه و حق طلبانۀ خلقهای زحمتکش جهان ؛ از صلح، آزادی، دموکراسی، ترقی و پيشرفت اجتماعی، دفاع قاطع بعمل آورده است. از اين رو هميشه آماج حملات خصمانۀ نيروهای اهريمنی ارتجاع و امپرياليسم واقع شده است.

     بعد از قيام مسلحانۀ افسران پايين رتبۀ اردو درهفتم ثور 1357 و تحميل قدرت سياسی بر ح. د. خ. ا ، بزودی شرايط سياسی درکشور طوری انکشاف نمود که با هدف ها و اصول مندرج درسند مرامی آن تناقض داشت.

     عملکرد زمامداران درمرحلۀ اول، نارضايتی توده ها را درجامعه ببار آورد و باعث فاصله گرفتن ايشان از حاکميت و سرباز گيری دشمنان درکمين نشستۀ ميهن و مردم ما شد.

     تا اين که ارتجاع و امپرياليسم به استناد طرح های اسارت آور دهۀ 50 خورشيدی ( دهۀ 70 ميلادی ) سرزمين ما را با تمويل ، تربيه، آموزش و تجهيز تسليحاتی گروههای مسلح خرابکار به آتش و خون مبدل ساختند و درنتيجۀ وارد آمدن تغيير درسيمای جهان به نفع ارتجاع و امپرياليسم؛ راه اندازی کودتای ننگين 14 ثور 1365 درکشورما، نظام دموکراتيک و نهضت عدالتخواه درافغانستان نيزبه تدريج از انجام خدمت به شهروندان اين سرزمين تاريخی ساقط شد و در عوض ارتجاع سياه بر سرنوشت مردم و ميهن ما حاکم گرديد.

     ازمدت بيشتر از بيست سال است که جامعه و مردم بلا کشيدۀ افغانستان در تحت حاکميت گروههای جهادی و طالبی و در جمهوری اسلامی فعلی، دشوارترين روزهای زندگی را پشت سر می گذرانند و با واپسگرايی و ستم قرون وسطايی ، دست و گريبان هستند.

     آنچه که ح. د. خ. ا، در جريان جنگ اعلام ناشدۀ ارتجاع جهانی و امپرياليسم بين المللی به اشتراک متحدين غربی و منطقه يی شان برضد نظام سياسی و مردم افغانستان، ازمداخلۀ مستقيم بيگانگان و بويژه همسايه های مغرض سخن می گفت، امروز حقانيت آن گفته ها، در پيش چشمان مردم افغانستان و جهان بوضاحت تجسم پيدا کرده است.

     دراوضاع و احوال موجود که مردمان ملل در سراسر جهان ، با پيامدهای گسترده و فاجعه آميز بحران اقتصادی و مالی بی سابقه رودر رو اند و بحران سيستم سرمايه داری در ژرفترين نقطۀ خود رسيده است؛ سردمداران کشورهای امپرياليستی ازپيامد اين بيماری، جهت حفظ توازن و لگام زدن بر تضاد های داخلی؛ دستاورد های مبارزۀ زحمتکشان را در داخل سرکوب می کنند و از سوی ديگر جبهه های جديد جنگ را در سراسر جهان، ايجاد و مشتعل می سازند و مردم جهان را درفقر، بيماری، بی امنيتی  قرار می دهند تا توجه آنان را از مسير اصلی حل تضاد های اجتماعی بدور نگهدارند.

     بعنوان نمونه، پيامدهای فاجعه بار سياست دول امپرياليستی، در رأس ايالات متحدۀ امريکا داير برتغيير رژيم ها؛ اولين نشانۀ آن در سقوط دادن حاکميت دموکراتيک درافغانستان متبارز گرديد.

     پس از آن سقوط نظام سياسی درعراق دربرنامۀ کاری امپرياليسم گنجانيده شد.

     واما اخيرآ رويدادها در تونس ـ مصر ـ ليبيا و سوريه نشان می دهد که هدف امپرياليسم ترسيم نقشۀ جديد جغرافيای سياسی در خاور ميانه است، که ايران را سخت تحت تهديد قرارداده است.

     ايالات متحدۀ امريکا، کشورهای سرمايه داری اروپايی عضو پيمان ناتو و ساير دول امپرياليستی، بشمول رژيم صهيونيستی اسرائيل، برنامه های شيطانی خويش را بخاطر قلع و قمع مبارزات سياسی وطنپرستانۀ نيروهای انقلابی در جهان، با وضاحت تمام آشکار می سازند.

     بادرنظرداشت نکات يادشده، پيشبرد مبارزۀ انقلابی زحمتکشان افغانستان در شرايط حاضر، جايگاه ويژه و رابطۀ مستقيم با فعاليتهای ح. د. خ. ا و همه نيروهای انقلابی و تحول طلب افغانستان دارد، که متن و محتوای آن در طرح " خطوط اساسی اهداف مرامی برنامۀ  ح. د. خ. ا " منتشرۀ سايت " سپيده دم " بازتاب روشن يافته است.

     بدين منظور با صراحت کامل بايد اذعان نمود:

     ـ رژيم دست نشاندۀ موجود با پياده کردن يک اقتصاد به شدت فاسد که هدفی جز حفظ منافع گروههای غارتگر و جنگ طلب و زورمند، ندارد؛ با دشمنی تمام با مردم و ميهن به تباهی و اتلاف منابع عظيم طبيعی و نيروهای توانمند انسانی کشورمان، مشغول است؛

     ـ برنامۀ اقتصادی اين رژيم مافيايی از ديدگاه تحولات اجتماعی، عقب مانده ، بطور مستقيم به سمت اقتصاد نيوليبرال می چرخد که حاصل آن متراکم شدن شديد سرمايه های مالی بدست سکتور خصوصی ( که تعداد بيشتر آنان را نيرو های مافيايی تشکيل می دهد ) می باشد؛

     ـ خصوصی سازی گسترده و روزافزون سرمايه های ملی، سياست های پولی و بانکداری ضد ملی، کاهش شديد در هزينه های خدمات اجتماعی و بيکاری مزمن و فراگير درجامعه، از شاخص های عمدۀ برنامۀ اقتصادی رژيم پوشالی کنونی است.

    ـ دولت افغانستان درفساد اداری و درکشت، توليد و صدورمواد مخدر جايگاه اول را درميان همه کشورهای جهان ازآن خود کرده است، که زجر و شکنجۀ اين همه جنايات را روزانه مردم تهی دست ما می کشند.

     بنابرآن بمنظور گذاشتن نخستين قدم در جهت نجات وطن و مردم مان  جا دارد تا بمناسبت بزرگداشت و تجليل شايسته از اين روز تاريخی، يکبار ديگر ازتمام اعضاء و هواداران پيشين ح. د. خ. ا که بنا برعلل و عواملی از آغوش حزب محبوب شان دورمانده و درحالت انتظار تعيين سرنوشت خود و ميهن خويش قراردارند؛ از آدرس کميتۀ فعالين ح. د.خ.ا دعوت رفيقانه مجدد بعمل آوريم تا فرمودۀ حضرت مولانای بلخ را :

  هرکسی کو دورماند از اصلِ خويش  _  باز جويد روزگارِ وصلِ خويش

مصداق عمل قرارداده، جايگاه خويش را در کنار ساير رفقای رزمندۀ اين حزب شهيدان و قهرمانان احراز و رسالتی را که تاريخ و اوضاع کنونی کشور دربرابر مان قرارداده است، يکجا باهم انجام دهيم و باری بخاطر زدودن رنجهای بيکران خلق ستمديدۀ افغانستان تجديد ميثاق نماييم و گام های بزرگتری را درجهت تشکيل جبهۀ متحد ملی و دموکراتيک برداريم.

   ياد جان باختگان ح.د .خ.ا و همه شهدای قهرمان راه آزادی و عدالت اجتماعی گرامی باد!

    به پيش در راه مبارزۀ مشترک عليه استبداد، ارتجاع، استعمارنو، استثمار و امپرياليسم !

    ارزشهای والای مبارزۀ همه وطنپرستان، من جمله اعضای ح. د.خ. ا، فداکاریهای هزاران شهيد راه ميهن، بخاطر آزادی ، دموکراسی، عدالت اجتماعی ؛ عليه ارتجاع و امپرياليسم هرگز فراموش نخواهد شد.

                         کميتۀ فعالين

                         ح. د. خ. ا