مسؤولين فردا رهبران امروز اند
مسؤولين فردا رهبران امروز اند
ماه جدی خاطرات نیک وبدی از زنده گی گذشهٔ مان راتعریف میدارد که روز های نیک آن را با سال نو۶ ۱ ۰ ۲ عیسوی به همه رفقای عزیز و دوستان تبریک گفته ٬سلامتی وطول عمرهمهٔ تان را آرزومندم ۰
مراسوزيست اندر دل ،اگرگویم زبان سوزد
و اگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد
رفقا ٬همسنگران ترقی خواه ٬وطندوستان آزاده !
بیايید بدون مقدمه وبدون هرگونه رمزوطنز با جملات کاملآ ساده این بار علنی درد دلها را تکرارنمايم۰
نشرا ت ورسانه های صوتی وتصويری ،خلاصه تکنالوژی مدرن امروزمطابق نرخ روزبه حا ل واحوال وطن ووطندارما درفغان و گريان است و با گذشت هرساعت خطرات جدی وجديتری وحشت را هوشدار ميدهند ؛ کس وکسانی هم وجود ندارد که اين سياهی شب ظلمانی را به روز روشن تغييرداده ريسمان بی انصافی وبی عدالتی را ازحلقوم درحال مرگ مردم افغانستا ن به دوراندازد۰اکثريت حاکمان نظام و حاکميت فعلی افغانستان هم نسبت چسپا ندن شصت وسپرد ن تعهد خدمتگذاری به آی ، اس ، آی پاکستان ومقام های که دست آنان را بعنوان برنده ی انتخابات بلند نمود دهن پرآب بوده نه تنها صدای خود را کشيده نمی توانند بلکه درهمه فجايع شريک و مسؤول اند۰
رهبر ی جنگ وترور ،انفجاروانتحار ،تخريب واختطاف ،ويرانگری وچپاولگری عليه مردم وکشورما ، ازابتدا تاکنون درانحصار آی،اس آی و حاميان بين المللی وی بوده واين جنگ تحميلی ومصيبت اعلام ناشده رابرضد مردم افغانستان توسط جنگجويان اجير شان ادامه ميدهند ۰چون به عقب خود بازيگران بزرگ را دريک بازی بزرگ باهم دارند استراتيژی ملی ملت دردمند ما را هم درنظرنداشته مانند توپ فو تبال مرد و زن وپيروجوان را درزيرپاهای ناپاک و ناجايزجنگسالاران وزورمندان وسيلهٔ بازی گردانيده اند ۰
امروز نه تنها آگاهان بلکه افرادعادی جامعه ملامت وسلامت رابسيارخوب درقبال کشورشان شناخته ودرک کرده ميتوانند ،تنها کسانيکه نميدانند وياميدانند، مانند کبک سر خود را زيربرف برده قشرآگاه متعهد و روشنفکران افغانستان است ، که درقدم نخست آگاهان ح ـ د ـ خ ـ ا «وطن » ديروز اين بارشرم رابيشتربدوش ميکشند ، گرچه علت ومعلول حوادث گذشته را فرد فرد که با الفبای سياست آشنا باشد ميداند و درک ميکند که درمسألهٔ افغانستان تنها ح ـ د ـ خ ـ ا « وطن » وجامعهٔ افغانی نه ، بلکه درسطح منطقه وسطح جهان برنامه ريزی پروژه های استخباراتی در پروژه های بازی بزرگ شامل بوده است ۰
هرگاه با اختصارگفته شود ، برعلاوهٔ عوامل برجستهٔ ديگر، ما شاخهٔ دربدنهٔ درختی بزرگی بوديم که برای پاک نگهداشتن آب وهوای طبيعت کشت و غرس شده بود، اما مخالفين ضد پاکی وصفایی طبيعت بامصارف بسيارگزاف کمرتخريب وچپه کردن ان درخت را بسته بودند ۰۰۰
ما ،در آن درخت پهناور يک شاخهٔ بوديم ، که درشاخه بوری درخت بايد قطع وازبين ميرفتيم که رفتيم ، اما ازآن شاخه برگهای پرُ باری هم بروی زمين ريخته که عملاً محسوس است ويکی آن پياده کردن ترمنالوژی درجامعه میباشد که امروز نسل جوان ،بدون داشتن نظام سياسی رهبری شده ، بافرهنگ عالی آن را پيش مي برند؛ اما بادرد و دريغ ، اين نسل بالنده بدون حضور علنی رسالتمندان واگاهان سياسی ، مانند فرقهٔ بدون قوماندان فعاليت دارند ، که بازهم رهبران ساختار های تشکيلات جديد و همهٔ ما قرضدار صفوف ونسل جوان رهامانده و بصورت عموم مسؤولیت اخلاقی رانزد مردم رها کرده خود داریم ، که بايد عذرخواهی و سرخم کردن به آنهارا، ملامتی نه ، بلکه سر بلندی هر يک مان حساب بداريم که چرا فردا را قربان ديروزکرديم وتا امروزهم اين کمبودی وناتوانی را ادامه ميدهيم۰
عزیزانم ٬هرگاه برای خود فلسفهٔ فریب رانسازیم ، دههٔ سقوط ودههٔ سکوت راهم نادیده گریم ٬بعد آن تا امروز چه کردیم ؟ مگرمراحل مختلف شرایط ائتلاف و وحدت مساعد نگردید و خط کشی های ناموجهٔ شخصی وخودخواهی ها مانع آن نشد ؟ اگر آن واقعیت ها روی کاغذ آورده شود، قلم تحریر را شرم وجدانی به لرزه میآورد ۰
« ولی ماهی راهروقت از آب بگرید تازه است » همهٔ ما بويژه روسای تشکیلات جدید که « به صورت قطع هرگونه مسؤولیت تاریخی منبعد بدوش آن ها خواهد بود » حاصل ومزایای هرنوع پدیده های تلخ وشرین دیروز و امروز راچشیده ایم ،بیایيد تا به حکم وجدان وجبران کمبودی وناتوانی های گذشته برای یکبار دیگر هم مزایای ایتیلاف ها، اتحاد و وحدت عمل راهم امتحان نمایم ۰۰۰۰
این هم روشن است که اوردن وحدت وائتلاف ، کاربسیارمشکل وهم کاربسیار ساده می باشد ٬ هرگاه بدانیم مسألهٔ اساسی و بنیادی چه است ؟ داشتن ارادهٔ ملی چه است ؟ داشتن ارادهٔ قوی سیاسی آن هم باصداقت وجدان وداشتن ارادهٔ آهنین چه است ؟؟؟ درآنصورت آوردن وحدت و ائتلاف خود سهل می گردد به شرط آنکه مانند بازیگران فوتبال ،هرکدام پیروزی خود را دریک بازی جمع و درمقابل باعریف ، در یک توپ بدانیم ، من به این باور نیستم که گویند ما قربانی وطن شدیم ؛ نه خیر، ما قربانی خودخواهی هایمان شده ایم ۰
همه حزبی های دیروز وشامل تشکیلات جدید،خوب میدانند که مانع ائتلاف ها و وحدت برای یک جنبش دموکراتیک و۰۰۰ فقط وفقط درشرایط فعلی برعلاوهٔ دایرکتران واجب الاحترام غیرمسؤول عقب پرده ، همین رهبران یا رؤسای احزاب جداشده ازحزب دیروز است که به خاطرمقام وچوکی یکدیگر را نمی پذیرند۰۰۰۰
در غیرآن چه دلیلی میتواند قانع کننده باشد ؟ ازسال ۱۹۹۳تاکنون شاهد همه رویدادهاهستیم که به جز فریب دادن بادلایل غیرحقیقی ، هیچ منطقی برای قناعت رفقا ء وجود نداشته وندارد ، چنانچه وحدت حقیقی ادغام تشکیلاتی دو حزب برادر را غیر رسمی اعلام کرده رفقای وحدت خواه را از هم جداساختند۰ آنچه قابل دقت می باشد جبرتاریخ وحکم زمان است که هرحرکت ما را مورد نقد وبر رسی قرارداده مکافات ومجازات وجدانی فردای مان را روشن خواهد ساخت ۰نباید انسان کُشی و شخصیت کُشی را به خاطرگرفتن مقام مورد استفاده قرارداد ۰ سالهای اخیر روشن ساخت که هیچ گاهی دوطرف قضیه بدون درک همدیگر ، تحمل و شنیدن همدیگر نتیجهٔ مثبت نگرفته پروسهٔ وحدت راتکمیل نمی سازد؛ بلکه خودراتجرید و جنبش صلح جویانه را به چالش میکشاند ؛ ضرور نیست انتظار کشیم تاهمه مجبورشوند عقب ما آیند ، بیایيد ماعقب آنها رویم تا قطره قطره باران را به سیل خروشان مبدل گردانیم ۰
مخالفت ، نقد وانتقادکردن حق هرانسان آزاده است؛ اما جلسات ونشست های امروزی ما بین هم وجرو بحث های مجازی مان، آن هم بخاطر حفظ چوکی ویا اشغال مقام مرجع قضاوت نه خواهد بود؛ بگذارید تاریخ قضاوت نماید و نسلهای آینده مرجع قضاوت باشد۰بدون آنکه از درس های خوب گذشته برای آینده استفاده نمایيم ، مصروف جنگ های بین هم شده فردای در حال انتظار را قربانی دیروز کرده و می کنیم ۰
پیشنهاد اکثریت رزمنده گان انساندوست به هریک از رؤسای محترم تشکیلات جدید این است تا رسالت شا ن را اداکرده، خود و مارا از این عذاب وجدانی آزاد و آرام سازند و این رفقای گرامی افتخار دیروز، رئیس امروز و مسؤول فردای مان درقدم نخست هر یک :
۱ ـ رفیق عبدالواحد فیضی ، ۲ـ رفیق عبدالله نایبی ، ۳ ـ رفیق عبدالحیی مالک ، ۴ ـ رفیق محمد کبیر ، ۵ ـ رفیق عبدالظهور رزمجو ، ۶ ـ رفیق شیرمحمد بزرگر ، ۷ ـ رفیق خدیداد بشرمل ، ۸ ـ رفیق انجینرنظرمحد ورفقای مسؤول دیگری در این پروسهٔ انسانی که باید مانند شیرمردان دوران ساز تاریخ دیروز، که ساختند و رفتند ، این حق مادر وطن را باید ادا نمایند۰۰۰ ۰
آ یندهٔ ما بسته گی به کار های امروز مادارد، هریک شما عزیزان ده ها بارازمن بهتر راه نزدیک شدن ونزدیک ساختن و آوردن ائتلاف ووحدت را خوبترمی دانید، امازمان ثابت ساخته آوردن ائتلاف و اتحاد واقعی ، صلاحیت ، صداقت و ازخودگذری واقعی می خواهد ، هرگاه هریک از شما عزیزان اراده ونیات نیک به و حدت وائتلاف های واقعی راداشته باشید چه بهتر ازهمین لحظه نوشته های طولانی بنام مرامنامه را از پیشانی سایت های نشراتی که به یقین محتوای همه نیز یکسان میباشد سفید ساخته ومطابق اوضاع واحوال قرن حاضر،سیاست جهانی ودرک واقعیت های عینی جامه ی افغانستان وتمامیت ارضی کشوردرحالت فعلی نوشته نماید ؛ « هدف ومرام فعلی ـ حزب مابا حفظ سلیقه های فردی و ګروبی قبل برهمه دریک ائتلاف بزرگ برای نجات جغرافیای افغانستان وخدمتگذاری به شهروندان کشور ازچنگال و دهن اژده ها است و میباشد ۰۰۰۰ » شاید خنده آورخوانده شود ؛ ولی کلیدی خواهد بود که قفل زنگزدهٔ بیشتر ازسه دهه رابازخواهد کرد ۰
رفقای ارجمند وگرامی !
جملات از دل برخاسهٔ ما،اگر از حد گذشته باشد ورعایت حیای حضور را نکرده باشم عفوه می خواهم ، ولی خواستم تا درد ورنج شهروندان ورزمنده گان درد دیدهٔ شماراکه فقر، بدبختی ، انفجار وانتحار و۰۰۰ که در هرساعت ده ها وصدها جان هم میهن من و ترا به کام مرگ برده و مجموع نفوس کشور را سوگوارو داغدار نموده واين جنگ لعنتی بيش از سی و پنج سال" به زخم ناسور" تبديل شده است ، بازگونمایم ، که به نسخه مرحمگذاری و ادویهٔ عاجل « ائتلاف ووحدت » که فعلاً درصلاحیت شماقرار دارد توجه تان را جلب نمایم ۰
به گفته معروف مردم ماه ، کسی که « به تنگ آید به جنگ آید »؛ من هم مانند شما عزیزان، وطن و مردم وطنم را دوست دارم وبحیث فرد معتقد و متعهد به عزت وغرور راهٔ زحمتکشان کشورم می نازم، امروزآنها را درحالت غرق شدن بطرف نیستی می بینم که برای نجات خود صدا می زنند؛ چراه بی تفاوت تماشا میکنید ؟ مگرآرامش شخصی ونجات حیات خود و فامیل تان ختم تعهد وختم مبارزهٔ تان بود ؟ آیا جامعهٔ مرفه ساخته شد؟ بی عدالتی رفع گردید ؟ نابرابری ونا باوری ختم گرديد و سرانجام همه پرابلم های طبقاتی وعده کرده راهم انجام دادید ؟ زحمتکشان که تا این سرحد وسیلهٔ همدلی وهمیاری مان بودند ، مخاطب قرار داده اضافه میدارند، هرگاه عقل سلیم و وجدانی بیدار حاکم باشد در شرایط کنونی ایده ئو لوژی و استراتیژی ۰۰۰شما جز نجات مردم و تمامیت ارضی ازدهن اژده ها و ضحاک خونخوار چیزی دیگری بوده میتواند ؟ آیا انتظار سه دهه برای آوردن ورسیدن ائتلاف کافی نیست که منتظر نوش داروی بعد از مرگ سهراب باشیم ؟ بازهم سوال پیدا می شود مگر بامکروب سران جهادی آلوده شده ایم که از نام قوم ، زبان ،سمت ،مذهب ، تنظیم وغیره وغیره برای مقاصد شوم ونامقدس شان استفاده میدارند ؟ اگر چنین نیست چه ملحوظی وجود دارد که پروسهٔ ائتلاف ووحدت مان هم مانند مرغ های جنگی ، "شب مانده نی ، ماه مانده نی" بلکه سالها مانده شده است ؟ در آنصورت بهترخواهد بود تا برای حل این جنگ شرم آور ودفن دوسیهٔ الزامیت فردا ، با صداقت و شهامت انسانی ، رفقای محترم رئیس بدون مشوره و بدون مداخلهٔ ۰۰۰ خود از بین خود ویا صفوف احزاب ، شخص سوم را که نه ازقوم تاجیک و نی از قوم پشتون باشد ، چه بهتر از رفقای اهل هنود ،بلوچ ، نورستانی ،هزاره و یآ اوزبیک باشد انتخاب و بدون هر گونه پسگویها ، بیرق عظیم تاریخ سازان قرن ۲۱ جنبش نیرومند ملی ودموکرات را برایش سپرده از طی دل و عمق وجدان بحیث همکاران خوب عقبش با شعار « به پیش » درحرکت باشیم ، زمان چنان آورده است که نه تنها من و تو؛ بلکه حزبی وغیر حزبی ، مجاهد و غیرمجاهد ، شیعه و سنی ، تاجیک و پشتون ، دهقان و کارگر و همه و همه ، به یک صدا حرف مولانای بزرگ راگویند: " کز دیو و دد ملولیم ، انسانم آرزوست" ، که به یقین این جسارت وقهرمانی شما ازهمان لحظات آغازین ثبت تاریخ شده، آنگاه از ايفای نقش و رسالت واقعی ميهن پرستان اصيل در جامعه وتحقق تحولات قانونمند ملی و دموکراتیک در جامعه افغانستان پيروز مند ، شعار خواهیم داد ۰
وسخن آخر اینکه ،هرگاه به زود ترین فرصت ، ما شاهدائتلاف ها ووحدت با جزایرجداشده ازحزب دیروز و همهٔ نیرو های ملی ، دموکرات و ترقی خواه و تحول طلب نباشیم ، شاید منبعد نزد حزبی های دیروز وحزبی های شامل تشکیلات فعلی وهمه روشنفکران ، و ميهندوستان وهمه مردم افغانستان ،بويژه بعد سال ۱۹۹۲ مسؤولیت تاریخی و همه بدبختی های جامعهٔ ما را رهبران یا رؤسای خواهند داشت که مسؤولیت ریاست احزاب امروز را به عهده دارند ۰
بیدل به دو روزه وهم مغرور مباش
بنیاد تو نیستی است ، نا مور مباش
علی احمد صارم
۶ ـ جدی ـ ۱۳۹۴
شهرآخن آ لمان