نکاتی از یادداشت های روزانه آیا واقعا ستون پنچم وجود ندارد؟

محمد الله وطندوست

نکاتی از یادداشت های روزانه آیا واقعا ستون پنچم وجود ندارد؟

هموطنان عزیز!

گرچه هراس افگنان آدمکش در ماه رمضان عده ی زیادی از همدیاران را به خاک و خون کشانیده، خانواده ها را داغدار ،اطفال را یتیم، زنان را بیوه و پدران و مادران بی شماری را بی تکیه گاه نمودند. اما به کوری چشم امیر یک چشم لعنت شده گان طالبی و غیر طالبی عید سعید فطر را تجلیل می کنیم. از اين رو عيد را به شما دوستان ، رفقا، خویشاوندان ، اقربا و به همه هموطنان عزیزم صمیمانه تهنیت می گویم و روز های خوشی برای تان آرزو می کنم.

19/6/2017 ـ 29/3/1396 

یادداشت روز:

  سریال فجایع ضد بشری از جانب هراس افگنان هر روز از مردم ما قربانی می گیرد. هنوز در چهار راهی زنبق وزیر اکبر خان  خون ها خشک نشده که در ماه مبارک رمضان، در داخل مسجد، نماز گذاران هدف حمله انتخاری قرارمی گیرند و شش نفر جان های شیرین خود را از دست می دهند.

می گویند مسؤولیت این حمله انتحاری را داعش بعهده گرفته است. اینکه داعش یا گروه دیگری از هراس افگنان مسؤولیت را بعهده می گیرند، از درد واندوه خانواده های شهدا چیزی نمی کاهد. اصولاً دولت آنهم دولتی که مدعیست با رأی مردم برگزیده شده است، جدآ مسؤول چنین حوادث و وقایع است. اما از آنجايیکه دولت موجود بر خلاف ادعای خود، نه با رأی مردم؛ بلکه به اراده نیروهای خارجی بر اریکه ی قدرت تکیه زذه است؛ در برابر سرنوشت مردم و تأمین امنیت و مصئونیت شهر وندان هیچ گونه مسؤولیتی احساس نمی کند و با زد وبند های عیان وپنهان با دشمنان مردم، زمینه ی چنین حوادث خونبار را مساعد می سازد و حتی خود در برابر خوست های بر حق  وتظاهرات مسالمت آمیز مردم دست به سلاح می برد و جوانان را به رگبار می بندد؛ از چنین دولتی نباید توقع تامین امنیت داشت. بایست با بیداری و هوشیاری و حضور در صحنه بر بی تفاوتی ، ندانم کاری و سهل انگاری دولتمردان بی کفایت لگام زد و آنان را مجبور نمود تا به خواست های بر حق مردم جواب مثبت ارائه نمایند و یا به عناصر آگاه ،صادق و با کفایت جا خالی نمایند.

این مامول تنها با ابراز تأسف و عرض تسلیت به خانواده ی جان باختگان میسر نمی گردد. یگانه راه، تشکل و بسیج همه نیرو های وطنپرست در جبهه وسیع ضد جنگ و آگاهی بخشی مداوم به توده های مردم است تا آنان آگاهانه از نیروی خود بر ضد هراس افگنان و حامیان آنان استفاده نمایند و امنیت قریه ، محله ،مسجد، ناحیه، شهر وولایت خود را با نیروی خود تامین نمایند. راه دیگری وجود ندارد.

20/6/2017 ـ 30/3/1396

یادداشت روز،

تنها در سال گذشته پنج صد پروژه توسعوی نا تکمیل باقی مانده است!

   عجیب دولتی را خدا نصیب مردم افغانستان نموده است. این دولت خداداد در پنجاه فیصد قلمرو اش حاکم نیست؛ د رتأمین امنیت شهروندانش که آنان را تبعه و برده می پندارد، قادر نیست؛در برابر بیش از دوملیون معتاد مسؤولیتی ندادرد؛ بیشتر از چهل فیصد نیروی جوانش بیکار و سرگردان اند؛ زنده گی فلاکت بار چادر نشینان در مرکز کابل ، در چند قدمی ارگ نمی تواند وجدان خفته ی مسؤولین را بیدار نماید. در پهلوی این همه شهکاری ها د راخبار دیروز گفته شد که در حدود پنج صد پروژه در بودجه انکشافی سال گذشته شامل گردیده؛ اما هیچ کدام تکمیل نگردیده و حتی ده ها پروژه، سال هاست که از طرح آنها می گذرد؛ اما از تکمیل و بهره برداری آن خبری نیست.

لابد در این امر نیز حکمتی نهفته است. سخنگوی وزارت مالیه استدلال می فرمایند ، که این پروژه ها از لحاظ فنی ارزیابی دقیق نشده  و انگیزه های سیاسی باعث شمولیت آنان در بودجه گردیده است.

معلوم است دولت امریکایی ـ جهادی  صادر شده از خارج نه تنها صلاحیت و کفایت تأمین امنیت را ندارد؛ بلکه در تکمیل پروژه های نیم بند و اکثراًغیر اقتصادی خود ساخته نیزاز توانائی لازم برخوردار نبوده برای اغفال و تحریف اذهان مردم در آغاز هر سال ده ها پروژه را بدون بررسی فنی و اقتصادی شامل پلان می نماید وبا عقد قرار داد با شرکت های مجهول الهویه گویا کار پروژه  را آغاز می کند؛ اما بعد از آغاز کار یا شرکت پیمان کار غایب می گردد و یا هم اداره مسؤول در تعقیب کار پروژه غفلت می ورزد و در نتیجه ملیون ها دالر از کمک های بین المللی  و یا هم از مالیات مردم با خاک یکسان می گردد و بی نتیجه از بین می رود.

با وجودیکه این پروژه های به اصطلاح توسعوی خسارات هنگفتی را باعث می گردد؛ اما به مسؤولین دولتی و شرکت های قرار دادی چندان بی منفعت هم نیست. آنان بنام این پروژه ها ملیون ها دالر را می توانند غارت نمایند وبر انباشته های شان بیافزایند. اگر فکر می کنید چنین امری صورت نمی گیرد، لطفاً زنده گی افسانوی مامورین عالی رتبه و آمرین شرکت ها را بررسی نمائید و صرفاً از پهلوی قصر ها و بنگله ها ی آنان عبور نمائید تا عمق فساد را در یابید؛ آنگاه یقینا لعن و نفرین شما هم بدرقه راه این فساد پیشه گان بی آزرم خواهد بود! 

21/6/2017 ـ 1/4/1396

یادداشت روز،

آیا واقعا ستون پنچم وجود ندارد؟

در مجلس سنای کشور رییس امنیت دولتی جناب ستانکزی ضمن فرمایشات دیگر فرمودند که بنام ستون پنجم چیزی در کشور وجود ندارد. فقط سیاستمداران این اصطلاح را بکار انداخته اند تا مخالفین سیاسی خود را ضربه بزنند.

 البته شکی وجود ندارد که سیاست مداران برای بد نام ساختن مخالفین خویش گاهی آنان را به ستون پنجم متهم می نمایند. اما آیا واقعا دشمنان مردم در میان کارمندان دولتی، نماینده گان خود را ندارند؟ یا رییس امنیت دولتی ما تا هنوز چنین اشخاص را تشخیص نداده است؟

به نظر می رسد که کشورهای خارجی چه دور و چه نزدیک در میان طبقات مختلف ،مخصوصاً کارمندان رده های بالائی  و متوسط دولتی نماینده گان خود را فراوان دارند. از رهبران تنظیم ها تا تکنوکرات های دیسانت شده از غرب در سال های اخیر، بصورت عموم از کشورهای معین نماینده گی می کنند و تمایلات و منافع کشورهای مورد نظر را تحقق می بخشند؛ طبعاً از حمایه ی آنان نیز برخوردار اند. ورنه چگونه ممکن است شخص گمنامی همچون کرزی در روز های بعد از یازده سپتامبر معجزه آسا از امریکا به افغانستان فرستاده می شود و دفعتاً د ررأس حاکمیت دولتی قرار می گیرد ویا به تعقیب وی عده ی دیگری که اصلاً اسم شان را نیز مردم بخاطر نداشت ، در مقام های دولتی نصب شدند.

جناب اشرف غنی که فعلا عنوان رییس جمهور را دارد آیا با رأی و اراده ی مردم در این مقام رسیده است یا انتخابات تقلبی و حمایت بی دریغ ایالات متحده امریکا جناب شان را به این مقام رهنمون گردیده است؟

 شخص رییس امنیت دولت نیز در افواه از چنین موقفی برخوردار است . گذشته از این آیا عملکرد دولت بصورت عموم و اقدامات کارمندان مسؤول در حوادث گوناگون نشان دهنده ی نفوذ کشورهای خارجی در میان کارمندان دولتی محسوب نمی گردد؟

 آیا عملیات انتحاری و انفجاری هراس افگنان و رسیدن موتر های حامل مواد انفجاری در نقاط حساس و شدیدآحفاظت شده ،بدون کمک ستون پنجم می تواند ممکن وعملی گردد؟

به نظر می رسد که ستون پنجم درتار و پود حکومت به اصطلاح وحدت ملی مسلط بوده  دوام جنگ، نا امنی ،سوق جوانان به اعتیاد، فساد گسترده ، سوق و اداره ی پرچالش قوای مسلح در برابر مخالفین  و بالاخره برادر خواندن مخالفین مسلح تروریست، نمونه های روشن نفوذ ستون پنجم محسوب می گردد.

 انکار این واقعیت در افغانستان، چشم پوشی واضح از مسأله ایست که هر روز مردم ما را به تباهی سوق می دهد و مانع تحقق هر گونه اقدام مثبت می گردد.

رییس امنیت دولتی اگر ریگی در کفش خود ندارد، بجای انکار این واقعیت آفتابی بایست عناصر نفوذی دشمن را تشخیص  و دولت را از اقدامات منفی آنان نجات دهد. در غیر آن شائبه مزدور بودن خودش را در ذهنیت ها بیشتر از پیش تثبیت می نماید.

22/6/2017 ـ 1/4/1396

یادداشت روز:

تصور نمائید! وکیل محترمی، در وزارتی، به دفتر سکرتریتی تشریف فرما شده، بعد از تعارفات به چوکی تکیه زده، پیاله چائی برایش پیش کش می گردد تا ملاقات کننده ی قبلی از حضور وزیر مرخص و از تشریف فرمائی وکیل به وزیر اطلاع داده شود. در دفتر وزیر نیز ساعتی به احوال پرسی و چای نوشی و تعارفات معمول سپری شده، نیم ساعتی هم در مورد تبدیلی فلان موکل از فلان ولایت به فلان ولایت و یا تقرر و تعیين بستی فلان نورچشمی در اداره با آب و نانی صحبت شده و بالاخره با سپردن وعده همکاری متقابل و قول دفاع از وزیر در مجلس، ملاقات به پایان می رسد.

در این ملاقات حد اقل دوساعت کاری وزیر سپری شده است. گرچه معلوم نیست اگر این ملاقات صورت نمی گرفت ، وزیر چه مشغولیتی می داشت؟!

بهر حال می گویند وکلای محترم در یک سال نه هزار مرتبه ملاقات کاری با وزرا داشته اند. اگر حد اوسط ملاقات ها را دوساعت محاسبه کنیم ، هژده هزار ساعت وقت رسمی به این ملاقات ها سپری شده است. تازه وکیل محترم از صبح با دریور و بادیگارد و عمله و فعله تصمیم گرفته که همان روز را به پارلمان تشریف فرما نشود. یعنی نه هزار روز درسال ؟!

وکلای محترم صرف در ملاقات با وزرا مصروف نبوده ، درملاقات با رؤساء، قوماندانان، اینجو ها، سفارت خانه ها، تجارت خانه ها و دیگر محلات رسمی و غیر رسمی، قانونی و غیر قانونی نیز مکلفیت دارند که شامل نه هزار ملاقات نیست؟!

حال مردمی که به این وکلا رأی داده اند و بحیث نماینده گان خویش به پارلمان فرستاده اند، محاسبه نمایند که وکیل محترم شان چند روز در سال مصروف وظیفه اصلی شان که تصویب قوانین و مقررات است، بوده اند. 

به تبصره اضافی در این مورد لزومی دیده نمی شود!

23/6/2017 ـ 2/3/2396

یادداشت روز:

     قتل اعتراض کننده گان مدنی در حاکمیت امریکایی ـ جهادی

یکی از اساسات دموکراسی در همه کشور های جهان به رسمیت شناختن آزادی بیان و عقیده و آزادی اجتماعات و گرد همآیی هاست. بدون شناخت این آزادی ها اصلاً دموکراسی مفهومی نمی داشته باشد.

در دموکراسی شاهی دهه چهل خورشیدی در افغانستان نیز چنین آزادی ها قانوناً به رسمیت شناخته شده بود و به استثنای مظاهره سوم عقرب سال 1344، در هیچ مظاهره ، اعتصاب و گرد همآئی های اعتراضی، از قتل و به شهادت رسانیدن اعتراض کننده گان اطلاعی داده نشده است. جوانان آن زمان کشور، مخصوصاً محصلین و متعلمین آن روز گار خوب بخاطر دارند که بعضاً مظاهرات اعتراضی بیشتر از یک ماه دوام می کرد، باعث تعطیل پوهنتون و مکاتب می گردید؛ اما اعتراض کننده گان کمتر با چنین خشونت مسلحانه مواجه می شدند. اما امروز بعد از پنجاه سال از آن دوره ، در سایه دموکراسی امریکائی و در حاکمیت مورد حمایت بیشتر از چهل کشور مدعی دموکراسی می بینیم، که سردمداران بی کفایت، فاسد و صادرشده از خارج در برابر اعتراض کننده گان از زور استفاده می کنند و به زور سلاح می خواهند تجمعات اعتراضی مردم را پراگنده می نمایند. هنوز جنایت روز های پنج شنبه و جمعه دو هفته قبل مسؤولین امنیتی که باعث کشته شدن عده یی از جوانان گردید،از خاطره ها زدوده نشده است که فاجعه دیگری آفریدند. در شب سه شنبه هفته جاری نیمه شب پولیس با چماق و تفنگ در صدد جمع آوری خیمه های تحصن کننده گان گردیده ، دو نفر اعتراض کننده را به قتل رسانیدند و عده یی را مجروح نمودند.

 معلوم است حکومت به اصطلاح وحدت ملی صلاحیت و کفایت خود را منحیث حکومت قانونی و مسؤول در برابر مردم بکلی از دست داده ، بهیچ وجه نمی تواند مشروعیت داشته باشد.

در برابر چنین دولت مزدور، بیکفایت و تمامیت خواه جز رستاخیز سراسری و تجعمات توده یی راه دیگری وجود ندارد.

نوت: در لحظاتی که یادداشت روز را تنظیم می نمودم، تلویزیون طلوع از حادثه غمبار لشکر گاه که باعث شهادت سی و چهار نفر و زخمی شدن شصت نفر گردیده ، اطلاع داد.

 این فاجعه را  باز هم مثل همیشه برادران نا راض کرزی، حکمتیار و عده یی ارگ نشینان انجام دادند.

باید متذکر شد که دشمنان مردم افغانستان جنایت خود را به ملیت، قوم و منطقه معینی اختصاص نداده ،قربانیان خود را از میان مردم افغانستان  از همه ملیت ها و اقوام انتخاب می کنند.

مظلومین ومحرومین جامعه  از هر ملیتی، اعم از پشتون، هزاره ، تاجک ، ازبک، ترکمن، بلوچ، نورستانی و دیگران که مردم را تشکیل می دهند، بدون تفکیک مورد حملات افراطیون هراس افگن قرار می گیرند.

صمن ابراز عمیق ترین تأثرات به بازمانده گان شهدای هلمند، لعن و نفرین بی پایان خود را نثار جنایت پیشه گان حرفوی می نمایم.

لازم است خلق ها دوست و دشمن خود را دقیقاً تشخیص نموده  بیشتر از این فریب دکانداران و تیکه داران قومی ، مذهبی ، و سمتی را نخورند و در صف واحد بر ضد هراس افگنان ، افراطیون و آدم کشان حرفوی و حامیان مخفی و علنی آنان قاطعانه ایستاده گی نمایند.

در برابر مقاومت متحد و یک پارچه مردم هیچ نیرو و قدرت طاغوتی را یارای مقاومت نیست.

24/6/2017 ـ 3/4/1396

یادداشت روز:

          جنایت هولناک قتل و تجاوز بر یک دختر هفت ساله

در ولسوال خان آباد ولایت قندوز دختر هفت ساله یی که نان آور خانواده بوده و با شیر فروشی نفقه ی بخور ونمیر خانواده را بدست می آورد، توسط سه جوان مورد تجاوز جنسی قرار گرفته، بعدا ناجوانمردانه و غیر انسانی به قتل رسانیده شده است.

 این جنایت هولناک چنان تکان دهنده است که قلب هر انسان با احساس را به لرزه در می آورد و به عاملین آن لعنت و نفرین می فرستد.

گرچه چنین جنایات درسال های اخیر در گوشه، گوشه ی این کشور اتفاق افتیده؛  اما ارگان های مسؤول به گرفتاری متهمین کمتر موفق بوده، متهمین معمولاً از جانب زور مندان و سلاح داران محلی مورد حمایت قرار گرفته اند و در نتیجه جنایت کاران به پنجه ی قانون سپرده نشده اند.

در حادثه جنایتبار خان آباد از آنجائیکه متهمین بازداشت گردیده ، بایست علماء و روحانیون محل و روشنفکران با احساس با اشتراک کمیسیون حقوق بشر کشور و جامعه مدنی، خانواده ی این طفل معصوم را تنها نگذاشته به ارگان های عدلی و قضائی فشار وارد نمایند تا تجاوز گران و قاتلین این دختر بی گناه به کیفر اعمال شان رسانیده شوند. در غیر آن خانواده ی بی بضاعت و مظلوم که به تنهائی امکان داد خواهی  و به محاکمه کشانیدن مجرمین را ندارد، در نتیجه قضیه ی متذکره همچون ده ها قضیه مشابه دیگر به فساد پیشه گان نشسته در مسند، زمینه منفعت جوئی  را مساعد نموده مسؤولین چند پولی از این طریق بدست می آورند وقضیه به فراموشی سپرده می شود. طبعاً داغ ننگ بر پیشانی مسند نشینان حک می گردد؛ اما نیروهای عدالت خواه نیز در صورت اهمال مسؤول خواهند بود.

 

مقالات مرتبط

...

خوانندگان گرامی! طوری که شما آگاهی حاصل نموديد؛ رسانه های پاکستان خبر دادند، که ثناءالله غفاری، مشهو... ادامه

...

داعش در حال تبدیل شدن به یک خطر است. این خطر مهندسی شده برای اهداف بزرگ منطقه ای، تقویت می شود. طالب... ادامه

...

 در عید امسال بوی خون باز در دشت برچی به مشام آمد. اینبار بوی خون دخترانی که قیام به " بخوان " بر سو... ادامه

...

سالهاست افغانستان به سرزمين  وقوع جنايات هولناك جنگى و ضد بشرى مبدل گرديده است و در شرايط كنونى كشور... ادامه

...

 در سوگ همه به خون خفتگان، در این  ادامه

...

منابع امنیتی اعلام کردند که بر اثر وقوع ۳ انفجار پیاپی امروز در منطقه شیعه ‌نشین شهرکابل بيش از 80 ک... ادامه

...

برای بانو"افسانه" که در هرات گلوله باران شد، و به کارمندان رسانه ی دیداری خورشید که  درانفجار... ادامه

...

من شريك و مشوق قاتل كودك نوزاد و افغانان مقتول را معرفى وعليه آن اقامه دعوى مى‌نمايم! ادامه

...

مردم به عزا نشسته افغانستان كه جنگ تحميلى بيشتر از چهار دهه را متحمل گرديده اند و از دوسال باينطرف د... ادامه

...

امروز، در این بن بست خفته بودن خوبی ها و بیداری بدی ها، در کوچه ی قدیمی در پرستشگاه، زنگ وحشت به ص... ادامه

...

پلیدی در کمین نشسته بود، با تیغ آلوده به زهر مرگ در بغل. پیمان بسته بود تا شب را خونین و دیده ها را... ادامه

...

      نگاه معصومانه ی کودک بینوایی سر به آفتاب می ساید، میل داشت تا نور امید به آینده ی بهتر زندگی ر... ادامه