فرخنده باد، چهلمين سالگرد ششم جدی 1358، روز نجات مردم رنجديده افغانستان،ازپنجه های خونين مزدوران"سيا" و دين فروشان اسلام نما!
فرخنده
باد، چهلمين سالگرد ششم جدی 1358، روز نجات مردم رنجديده افغانستان،ازپنجه های
خونين مزدوران"سيا" و دين فروشان اسلام نما!
هم ميهنان گران ارج، رفقاء و دوستان عزيز!
امروز مصادف است با رويداد بزرگ تاريخ ساز ششم
جدی 1358 خ؛ روز سرنگونی مرگبار حاکميت و فرمانروايی حفيظ الله امين جلاد و باند
خون آشام و جنايت پيشه ی وی در کشورمان افغانستان؛
روز ازپا درآوردن رژيم خونخواری که طی يک سال ونيم، مانند
جنگيزخان، آدولف هيتلر ، اميرعبدالرحمان خان و محمد نادرخان؛ هاشم خان و بدتر از
پال پوت و پنوچت، خون صدها هزار انسان اين کشور را به زمين ريخت؛ محمد داوود و همه
اعضای خانواده اش را به قتل رسانيد؛ نوراحمد اعتمادی و محمد موسی شفيق دو نخست
وزير پيشين را توأم با دهها وزير و صدها وکيل تحصيل کرده و با اعتبار، پس از شکنجه های
مرگبار، رهسپار"پلُيگون پلچرخی " نمود؛
روز سرکوب خونين باند خيانت پيشه و تبهکاری که استاد
ميراکبر خيبر عضو کميته مرکزی حزب دموکراتيک خلق افغانستان و به ادامه ی آن بيش از
سه هزار(3000) تن از بهترين کادرهای ملکی و نظامی ح. د. خ. ا و سازمان دموکراتيک
جوانان افغانستان را به ننگين ترين شيوه و جانکاه ترين شکنجه های جسمی و روحی ، به
شهادت رسانيد؛ هزاران روشنفکر مربوط به احزاب وسازمانهای سياسی واجتماعی را با
صدها هزارهم ميهنان بیگناه، قتل عام نمود و ليست 12 هزار کشته شدگان را با بيشرمی
تمام به ديوارهای وزارت داخله و ولايت کابل، نصب و جنايات خود را پس از قتل
شادروان نورمحمد تره کی بدوش وی حواله کرد؛
روز خاتمه بخشيدن به تطبيق برنامه ی سازمان "
سيا"، که محتوی آن را تشکيل دولت مشترک با گلبدين حکمتيار، قتل عام محبوسين
سياسی، اعضای سنگرنشين ح. د. خ.ا و روشنفکران عدالت خواه و آزاديدوست در
سراسر کشور، در برمی گرفت و حضور نظاميان ناتو و امريکا در افغانستان را درمسير
حرکت بسوی آسيای ميانه و گرفتن انتقام شکست اتازونی در ويتنام، تضمين و تحکيم می
نمود.
اما عقربه ی زمان در
شامگاه ششم جدی 1358 خ ـ مطابق 27 دسمبر 1979 م، چرخش ديگری را آغاز نمود؛ صدای
آشنا ای از جمع فرزندان نهضت مشروطيت سوم؛ يکتن از موسسين مرکزی و پيشگام ح. د. خ.
ا، وکيل و زبان گويای مردم شهر کابل در دوره های دوازدهم و سيزدهم شورای ملی، از
ورای امواج راديو، بدين شرح طنين افگند:
«این جانب ببرک کارمل ازطرف کمیته مرکزی حزب واحد
دموکراتیک خلق افغانستان، شورای جمهوری دموکراتیک افغانستان و دولت و حکومت جمهوری
دموکراتیک افغانستان، به مناسبت سقوط مرگبار و واژگون شدن رژیم فاشیستی حفیظ الله
امین، این جاسوس سفاک امپریالیزم امریکا و دیکتاتور جبار و عوام فریب به شما
وطنداران عذاب دیده، مسلمانان مستضعف افغانستان اعم از اهل تسنن و تشیع، علماء و
روحانیون پاک نهاد و با تقوای کشور، سربازان و افسران اردوی قهرمان وطن، تاجران
ملی و سرمایه داران ملی، زمین داران وطن دوست، پیشه وران زحمتکش، اقوام و قبایل
سلحشور افغانستان، چوپانان و کوچیان آواره ی وطن، ماموران دولتی، روشنفکران و
جوانان پیشتاز، مردان و زنان کارگر، مردان و زنان دهقان، پدران، مادران، برادارن و
خواهران که تا اکنون در زیر یوغ جلاد آدمکش و شیاد تاریخ حفیظ الله امین و امینی
ها قرار داشتید، درود می فرستم و شادباش می گویم و به جهانیان اعلام میدارم که
آخرین حلقه ی زنجیر استبداد و اداره ی استعماری و فاشیستی امین و امینی ها در قلب
آسیا درهم شکست و پرچم ملی افغانستان آزاد و مستقل، بیرق خلق های برادر ما اعم از
پشتونها، تاجیک ها، هزاره ها، اوزبک ها، ترکمن ها، بلوچ ها، نورستانی ها، بدخشانی
ها و سائر هموطنان ساکن افغانستان با مارش ظفرنمون، پرشکوه و پرجلال دوباره
برافراشته شد، رژیم یکه تاز و غاصب امین، این خائن به خلق و وطن در زیر فشار
جنایات خود درهم شکسته شد و طومار ماجرای طاغوتی و وحشیانه اش در هم پیچید، حاکمیت
جنایتکاران امینی ها به پایان رسید.»
پس از آن که بساط حاکميت رژيم خون آشام حفيظ الله امين
بوسيله ی مقاومت شجاعانۀ مردم آزاديخواه افغانستان، بويژه قيامهای رويارويی ضد
ديکتاتوری طرازفاشيستی، بوسيلۀ هردو جناح حزب دموکراتيک خلق افغانستان ( پرچم و
خلق ) و حمايت نظامی اتحادشوروی، برچيده شد؛ درعوض آن يک دولت تقريباً وسيع البنياد
با شرکت هردو جناح حزب و شماری از روشنفکران تحول طلب، شخصيتهای ملی و دانشمندان
مسلکی حکومتهای پيشين وغير حزبی، تحت زعامت ببرک کارمل تشکيل گرديد.
حزب و دولت جديد با وجود مواجه شدن با مشکلات ناشی از
حضور قوای نظامی خارجی درکشور وبرُوز امراض خُرد و کوچک جناحی؛ تا نيمه های دهۀ
شصت خورشيدی با صفوف فشرده ومنظم و ثبات
نسبی، با جلب همکاری بخشهای وسيع از مردم در مرکز و محلات ، با انرژی و توانايی
بيشتر کار و فعاليت مثمری را انجام داد.
دراين مدت کارهای چشمگير و قابل لمس
درراستای ارتقاء سطح زندگی توده ها صورت پذيرفت و درعرصه های سياسی- اقتصادی
وفرهنگی وتحکيم پايه های حاکميت، تشکيل يک قوای مسلح نيرومند ورزمی، موفقيتهای
غيرقابل انکاربدست آمد، که می توان از آغازين اقدام انسان دوستانه آن:
ـ از آزادی حدود بيست هزار زنداني سياسی،
بدون تبعيض سياسی و ايده ئولوژيک؛ قوم و مليت، سمت و منطقه، زبان و مذهب؛ از شکنجه
گاه پلچرخی و ساير زندانهای مخوف و مرگبار مرکز و ولايات افغانستان آزاد شدند و به
آغوش فاميلهای داغديدۀ خويش برگشتند ياد آور شد؛
ـ از تصويب و انفاذ اصول اساسی ج. د. ا بمثابۀ قانون اساسی مؤقت کشور در 68
ماده که برمبنای آن اساسات حقوقی نظام سياسی و اقتصادی مملکت تثبيت، حقوق- وجايب و
آزادی های شهروندان اعلام گرديد و افغانستان را درعرصۀ بين المللی، يک دولت
صلحدوست، پيروسياست عدم انسلاک و پشتيبان راستين همزيستی مسالمت آميزبه جهانيان
معرفی نمود؛
ـ از برداشتن گامهای
استوار در راه تسريع رشد اقتصادی، ارتقاء سطح زندگی و رفاه مادی و معنوی مردم،
تحکيم قانونيت دموکراتيک، تضمين ملکيتهای عامه و شهروندان، توسعۀ خدمات اجتماعی،
رشد علم، هنر وفرهنگ و دفاع ازحقوق و آزادی های مردم؛
ـ از تحقق پلانهای رشد اقتصادی درمناطق تحت
امن؛رونق بازرگانی و مناسبات تجارتی؛
- ازاصلاح و بهبود
سيستم مالياتی و خدمات بانکی؛
ـ از اعمار ساختمانهای رهايشی و مدنی؛ (مکاتب،
ليسه ها،دانشگاهها،مکرورويانها...)
ـ از بهبود کشاورزی و
سيستم های آبياری؛ سرمايه گذاری دربخشهای صنايع، معادن و انرژی؛
- از اصلاح و نوسازی
سيستم مخابرات و مواصلات ( اعمار دستگاه مرکزی مخابرات و بکارگيری سامان آلات
تخنيکی مدرن و احداث شاهراههای جديد و ترميم راهها و سرک های سابق و ايجاد موسسات
ترانسپورت هوايی و زمينی) ؛
- ازانجام خدمات
اجتماعی: تهيۀ کالاهای مورد نياز اوليه؛ تدارک اقلام مواد
کوپونی به قيمتهای ثابت وخيلی ها نازل برای کارمندان و کارکنان دولت و سرانجام
توزيع رايگان آنها؛
ـ از تأسيس پرورشگاه وطن؛گسترش شبکۀ شيرخوارگاهها و
کودکستانها در محلات کار دولتی و درشماری از محلات زيست؛
ـ از ارتقاء
سطح آموزش و پرورش و فراهم ساختن زمينۀ تحصيلات عالی دراخل و خارج
کشور؛
ـ از اعمار
بيمارستان ها و کلنيک های صحی، دواخانه ها و بهبود عرصۀ خدمات صحی؛
ـ از ارتقاء
کيفيت و کميت نشرات راديو تلويزين و ساير خدمات علمی، هنری و فرهنگی به شمول طبع و
توريد کتب....
ـ از نهادينه کردن نظام دموکراتيک
با ايجاد و فعاليت های توده يی سازمانهای اجتماعی آتی الذکر: کوپراتيف
های دهقانی؛ اتحاديۀ معلمان؛ اتحاديۀ پزشکان و کارمندان طبی؛ شورای عالی
علماء و روحانيون؛ شورای مشورتی اقتصادی؛ اتحاديۀ ژورناليستان؛اتحاديۀ
هنرمندان؛اتحاديۀ نويسندگان؛ اتحاديه های صنفی؛سازمان صلح، همبستگی و دوستی؛
و سراجام ازتأسيس جبهۀ ملی پدروطن با شرکت
و عضويت سازمانهای اجتماعی ذکرشده وشموليت ح.د.خ.ا، سازمان دموکراتيک زنان و
جوانان افغانستان درآن ياد نمود.
بنابران: چهلمين سالروز ششم جدی 1358 خ
را، که دستاوردهای ذکر شده ی مشهود و غير قابل انکارآن برای همگان مبرهن و اظهرمن
الشمس است؛ بعنوان روز نجات مردم افغانستان به تمامی مردم اين سرزمين؛ از جمله: به زندانيان آزاد
شده، که با پيروزی اين رويداد از دخمه های مرگ و دست های آلوده به خون و جنايت
باند سفاک و خيانت پيشۀ حفيظ الله امين جان به سلامت بردند و از زندانهای مخوف و
مرگبار رها شدند؛
ـ به همه مبارزين آزاديخواه ضد
وحشت، ترور و اختناق سياسی، که در راه دموکراسی و تأمين عدالت اجتماعی، در برابر
بازداشتها و سربه نيست کردنهای اين باند تبهکار، رزميدند؛
ـ به پرچمداران سازمان انقلابی
مخفی افغانستان وهمه رفقای زندانی و درحال تبعيد و
آن بخشی از رفقای خلقی که قهرمانانه دربرابر اين باند
خون آشام روياروی به پا خاستند، رزميدند؛ سردادند، ولی سنگر ندادند؛ دشنام شنيدند،
مگر تسليم نشدند و افتخار آفريدند؛
ـ به تمام مردم ستمديدۀ
افغانستان، که از يک توطئه ی بزرگ امحای دسته جمعی طراحی شدۀ ( امين ـ گلب الدين و
حاميان بين المللی آنان) نجات يافته و از دم ساطور خونين قبيله گراهای پيروخط خونين
آدولف هيتلر، اميرعبدالرحمان، نادرخان وهاشم خان، جان به سلامت بردند؛
ـ به تمام اقوام و مليت های
ساکن در افغانستان که از برکت اين رويداد سرنوشت ساز، برای اولين بار در تاريخ اين
کشور، دروازه های مقام های کليدی قدرت و ادارۀ دولت بر روی نخبگان و دانشمندان شان
باز گرديد و از تساوی حقوق ملی و اجتماعی خويش برخوردار گرديدند؛
ـ به همه طبقات،اقشار و نهاد
های دموکراتيک وترقيخواه که در تداوم روند اين رويداد، سازمانهای دهگانۀ (دهقانان
ـ تاجران ـ علما و روحانيون ـ نويسندگان ـ ژورناليستان ـ هنرمندان ـ پزشکان ـ
معلمان ـ سازمان صلح و همبستگی و جبهه ی ملی پدروطن ) صنفی و اجتماعی خويش را
درکنار سازمان زنان ـ جوانان و اتحاديه های صنفی ايجاد شدۀ قبلی ، تشکيل داده و
بدين وسيله از حقوق صنفی و اجتماعی خويش بهره مند شدند؛
ـ به همه کارگران ـ دهقانان ـ
پيشه وران ـ تاجران و متشبثين ملی ـ علماء و روحانيون ـ استادان دانشگاهها و مدارس
و ماموين لشکری و کشوری که همگان جايگاه خويش را دوباره در مدارس و مکاتب؛ درمزرعه
و کارگاه؛ در مساجد و تکايا؛ در اداره های دولت و درفعاليتهای مثمر اقتصادی و
اجتماعی دريافتند؛ تبريک و تهنيت می گوييم!