سومین ماه اغتشاشات در ایران
سومین ماه اغتشاشات در ایران
واشنگتن همه چیز را به خطر انداخته است
دمیتری نفیودوف (DMITRY NEFYODOV)
ا. م. شیری
یکی از اهداف کسانی که میخواهند بزرگترین کشور غرب آسیا را به ورطۀ هرج و مرج بکشانند، ضربه زدن به همکاری روسیه و ایران است.
اعتراضات تودهای که از اواسط سپتامبر در استان کردستان در غرب ایران آغاز شد، به سرعت به سایر نقاط کشور سرایت کرد و از آن زمان تاکنون متوقف نشده است، یا به طور موقت کمرنگ میشود و یا جنبۀ کانونی «شب» به خود میگیرد و سپس با نیروی تازه شعلهور میشود.
مراکز برانداز خارجی با استفاده از اهرمهای فشاری که در اختیار دارند (از جمله، از طریق مهاجران پرشمار ایرانی مقیم اروپا و آنسوی اقیانوسها)، به طرز ماهرانهای فرآیندهای کشور را دستکاری میکنند و سعی میکنند آنها را به سمت مخرب سوق دهند. دانشگاه تهران و سایر مؤسسات آموزش عالی کانون مهم اعتراضات هستند که در روزهای ۱۵ تا ۱۷ آذرماه همزمان با روز دانشجو، در آنها اعتراضات ضد دولتی برگزار شد. علاوه بر نارضایتی دیرین بخش قابل توجهی از مردم، به ویژه جوانان، تمرکز ویژه به مناطق سکونت جمعی اقلیتهای قومی و مذهبی در این کشور (کردها و ترکها) در شمال غربی، اعراب در جنوب غربی، بلوچها در جنوب شرقی) کشور، از ویژگیهای چندین سالۀ حکومت «اسلامی» محسوب میشود.
اطلاعرسان (اینفوگرافیک): ریبار
شدت اعتراضات که اغلب به درگیریهای مسلحانه تبدیل میشود (قبل از همه، در استانهای مرزی مانند کردستان و بلوچستان)، مقامات را مجبور میکند تا از واحدهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شبهنظامیان مختلف محلی که وفاداری آنها مشخص نیست، برای سرکوب استفاده کنند. تعداد کشتهها به طور دقیق مشخص نیست، اما در هر صورت، تعداد آنها (هم از معترضان «مسالمتآمیز» و هم از نیروهای نیروهای انتظامی) به صدها نفر میرسد. به گفتۀ شبکۀ حقوق بشر کردستان- مستقر در پاریس، حدود یک چهارم از معترضان کشته شده را کردهای ایران تشکیل میدهند. در استانهای آذربایجان غربی (با جمعیت قابل توجه کُرد)، اردبیل و غیره تلاشها برای سازماندهی اعتصابات «محدود» و حتی عمومی به منظور فلج کردن زندگی اقتصادی و حمل و نقل متوقف نمیشود.
رهگیری انتقال تسلیحات از سلیمانیه (شمال عراق) به ایران: پرس تیوی
در روزهای اول دسامبر، سیستان و بلوچستان دوباره شعلهور شد. جای شگفتی نیست «جمعه خونین» که توسط رسانههای گروهی غربی تبلیغ میشود، به سرعت به ویکی پدیا افزوده شد.
در این میان، در ۹ شهریور و در ۱۱ آذر، پس از نماز جمعه در زاهدان و دیگر شهرها، تظاهرات گستردهای در دفاع از امام سنی مولوی عبدالحمید آغاز شد (خطبههای او در ماههای اخیر بسیار رادیکالتر شده است). علاوه بر لعن و نفرین بر شیعیان و آیتالله خامنهای، شعارهای «قومی» به نفع جدایی بلوچستان از ایران و ایجاد یک کشور مستقل جداگانه نیز سر داده میشود (از نظر تاریخی، سرزمین بلوچها با دسترسی به اقیانوس هند بین ایران، پاکستان و بخشی از افغانستان تقسیم شده است).
رسانههای مخالف و جامعۀ اینترنتی مثل همیشه از پراکندگی اجباری تظاهرات صحبت میکنند، اما «شواهد» ارائه شده در بهترین حالت مشکوک به نظر میرسد. یکی از ویژگیهای بارز حمایت اطلاعاتی از اعتراضات، تحریک شدید احساسات است که با هدف جلب توجه جامعۀ هیجانزده به جنایات افسانوی «رژیم آیتاللهها»، بهویژه علیه زنان و دختران طراحی شده است.
لازم به ذکر است، که در ۱۴ اکتبر، درست یک ماه پس از آغاز مرحلۀ کنونی اعتراضات، مقامات عالیرتبۀ وزارت امور خارجۀ آمریکا به ریاست بلینکن، با «رهبران افکار عمومی» نگران حقوق زنان ایران دیدار کرد و این احتمال وجود دارد که دستورالعملهای نهایی در آن دیدار ارائه شده است. دلیل رسمی اعتراضاتی که دو ماه قبل شعلهور شد، مرگ مهسا امینی از اهالی سقز بود که بنا به ادعای تبلیغان غربی، به دلیل استفاده نادرست از حجاب اجباری بدست پلیس گشت ارشاد به قتل رسید. به گفتۀ پزشکان، که هیچ کس به طور قانعکنندهای آن را رد نکرده است، این زن ۲۲ سالۀ کرد بر اثر بیماری مادرزادی درگذشت).
غلامرضا سلیمانی، فرمانده نیروهای بسیج سپاه گفت: دشمنان ایران، بهویژه آمریکا و اسرائیل از تلاش برای مقابله مستقیم با ایران دست برنداشتهاند و اکنون با تلاش ۴۷ سازمان جاوسوسی خارجی «با فریب مردم ایران به سمت جنگ ترکیبی با استفاده از جنگ رسانهای و روانی میروند». نشریات انگلیسی به برخی از خواستههای گروه تروریستی افراطی مجاهدین خلق مرتبط با سیا اشاره میکنند: «... غرب اگر این اقدامات را انجام دهد و خود ما آیتالله ها را سرنگون میکنیم: اعلام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهعنوان یک تشکیلات تروریستی؛ بستن سفارتخانههای ایران؛ تضمین دسترسی بدون مانع ما به اینترنت». چهار نفر مرتبط با سازمانهای ویژۀ «رژیم صهیونیستی» از سوی دیوان عالی ایران به اتهام ارتکاب جرایم سنگین به اعدام محکوم شدهاند.
در میان ساختارهایی که به طور گسترده رویدادهای ایران را پوشش میدهند، شبکۀ تلویزیونی ایران اینترنشنال که با پول عربستان سعودی راهاندازی شده و فعالیت میکند، از همه متمایزتر است. داوطلبان سازمان ملل متحد در ۲۴ نوامبر نوعی «هیئت حقیقتیاب» تشکیل دادند که در واقع، پاسخ نمادین به سخنرانی رهبر در جمع «بسیجیان» بود. او در این سخنرانی از حامیان جوان حاکمیت خواست تا در رویارویی با «استکبار جهانی»، «محکم» باشند و «ضعف» نشان ندهند.
بموازات این، با درک نه تنها انگیزههای ملهم از بیرون، بلکه عوامل داخلی نارضایتی، دولت ایران به دادن امتیازاتی در زمینۀ مسائل سیاست اجتماعی مجبور شده است.
به طور کلی، اعتراضات در ایران میتواند دلایل مختلفی داشته باشد: به عنوان مثال با توجه به اعتراضات تابستان گذشته به کمبود شدید آب به دلیل خشکسالی در بسیاری از استانها، شهریار حیدری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی گفت: ۹۰ درصد معترضان بهطور کلی از وضعیت کشور ناراضی هستند و ۱۰ درصد نیز شورشیان هستند. به گفتۀ این نمایندۀ مجلس، دولت باید به حرف شهروندانی که خواهان تغییر در سیاست داخلی هستند، گوش دهد و این بازتابی از خط کلی مسئولان خواهد بود. رئیس جمهور ابراهیم رئیسی روز اول دسامبر از شهر سنندج، مرکز اداری استان بسیار پرآشوب کردستان بازدید کرد و قول داد برای بهبود وضعیت اقتصادی- اجتماعی و تأمین آب شیرین ساکنان اقدامات لازم به عمل آورد.
همچنین، خبرهای منتشره دایر بر انحلال پلیس اخلاق (گشت ارشاد) که تبلیغات غرب آغاز شورشهای دسته جمعی را پاسخ به اقدامات آن قلمداد میکند، بعداً تأیید نشد. با این وجود، مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی (یک نهاد دولتی که توسط آیتالله خمینی ایجاد شده و مقر آن در قم است)، ظاهراً در حال بررسی اصلاح قانون حجاب هستند که احتمال دارد طی هفتههای آینده اعلام شود.
بحثهای تندی دربارۀ وضعیت کنونی در رهبری ایران و جستوجوی بیدردسرترین راه برای برونرفت از آن جریان دارد، که نفوذ خارجی آن را پیچیدهتر کرده است. بسیاری بر این باورند که مماشات مقامات تنها مخالفان مختلف آنها را که رهبری واحدی ندارند، تحریک میکند و منجر به تشدید مطالبات میشود. در رسانههای غربی موضوع بیاعتمادی رهبر به نیروهای تحت فرمان خود، از جمله، به ارتش و سپاه پاسداران شتاب بیشتری میگیرد. آنها در ایران «ردپای روسی» را جستجو میکنند و میگویند، متخصصان روسیه به عنوان مشاور و رایزن «رژیم» برای سرکوب اعتراضات جذب میشوند.
رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، اخیراً در مصاحبه با بلومبرگ گفت که آمریکاییها «موافق از سرگیری مذاکرات بر سر برنامۀ جامع اقدام مشترک دربارِۀ برنامۀ هستهای ایران نیستند، بلکه روی اعتراضات جاری در ایران متمرکز شده اند». او در ادامه خاطر نشان کرد، که «ما همین الان میتوانیم با تلاش برای قطع ارسال سلاح از ایران به روسیه و با قطع حمایت از خواستههای اساسی مردم ایران، اوضاع را متوقف کنیم و تغییر دهیم». پیش از این، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی بایدن، در دیدار با فعالان ایرانی خارج از کشور، از آنها خواسته بود «از کسانی که در داخل [ایران] فعالیت میکنند، حمایت کنند تا نظر آنها را ایالات متحده بداند، که برای حمایت از اعتراضات، چه کار دیگری باید انجام دهد...».
ترسیم مجدد مرزها در منطقه یکی از گزینههاست.
جو بایدن خوابآلود یک ماه پیش وعده «آزادی» سریع ایران را داده بود، که نشان از جدی بودن نیت کاخ سفید دارد. شکی نیست که هدف کسانی که میخواهند بزرگترین کشور غرب آسیا را به ورطۀ هرج و مرج بکشانند، ضربه زدن به همکاری روسیه و ایران است.
مأخوذ از وبسایت بنیاد فرهنگ راهبردی
https://eb1384.wordpress.com/2022/12/10/
۱۹ آذر- قوس ۱۴۰۱