اول می روز همبستگی بین­المللی طبقۀ کارگر و روز

اول می روز همبستگی بین­المللی طبقۀ کارگر و روز

اعتراض به بربریت نظام سرمایه‌داری گرامی باد!

کارگران و مردم محروم افغانستان در بدترین شرایط اقتصادی-سیاسی زیر سلطۀ امارت اسلامی سرمایه به پیشواز اول می روز همبسته‌گی جهانی طبقۀ کارگر و روز اعتراض به استثمار، نابرابری و بربریت نظام سرمایه‌داری می‌روند. در آستانۀ روز جهانی کارگر بشریت برابری‌طلب و آزادی‌خواه در افغانستان و جهان شاهد زمینه‌سازی دولت‌های سرمایه‌داری و نهادهای بین‌المللی از جمله سازمان ملل متحد برای کسب مشروعیت حقوقی برای رژیم تروریستی و اپارتاید اسلامی (امارت اسلامی طالبان) در دوحه پایتخت قطر هستند.

بورژوازی جهانی، دول امپریالیستی و مرتجع جهان و منطقه به رغم هیاهو و "مخالفت" دروغین در زمینۀ به رسمیت شناسی رژیم طالبان که خود طراح و مهندس اصلی آن و عامل و بانی برگرداندن دوبارۀ شان به قدرت سیاسی استند، دارند افکار عمومی در افغانستان و جهان را آماده می‌سازند تا میان استبداد و توحش لجام گسیختۀ حاکم و تداوم منارعۀ قدرت و جنگ به وضع موجود تمکین نمایند؛ و این درک عاری از حقیقت و وارونه را در اذهان القاء می‌نمایند که انسان جغرافیای افغانستان ذاتاً دین‌خو و عقب‌گرا است و گزینۀ بهتر از امارتِ تروریستی و اپارتاید تئوکراسی اسلامی برای ادارۀ امور و شکل دادن به حیات اجتماعی آن وجود ندارد.

در کنار دکترین قدرت‌های سرمایه‌داری و نهادهای بین‌المللی مجری سیاست‌های آن‌ها دال بر به رسمیت شناسی امارت اسلامی سرمایه همچنان بخش وسیعی از نیروهای سیاسی و فعالان جامعۀ مدنی، از چپ و راست، با وجود مواجهه با واقعیت های انکارناپذیر و تلخ نسبت به این مجامع و نهادها متوهم اند و نجات شان از این تنگناهای هولناک و کابوس مُمتد را از عاملان و مجریان تراژیدی کنونی انتظار دارند و به درگاه آن‌ها مشغول طومارنویسی و زاری و ندبه اند. این نیروها و نهادها یک بار دیگر بلاهت و کوته‌بینی شان را برملا ساخته و امید کارگران و مردم محروم اعم از زن و مرد و کودک که زنده‌گی و هستی اجتماعی شان به نیستی و تباهی کشیده شده است را به الطاف ارباب قدرت در سطح جهانی، به ویژه قدرت های امپریالیستی از جمله امریکا، گره می‌زنند و شکل‌گیری و سازمان‌یافتن یک الترناتیو رهایی بخش از پائین و به قدرت میلیونی مردم، کارگران و سایر مزدبگیران را به تأخیر مواجه می‌سازند.

این روشن است که تحولات در افغانستان یک گوشه‌یی از تحولات در عرصۀ جهانی و متأثر از آن است. جهان دستخوش و آبستن تحولات عظیمی در شکل یافتن نظم نوین و قطب های جدید امپریالیستی است؛ تخاصمات بین‌المللی، جنگ و جدال قطب های بورژوازی جهانی و لشكركشی و صف‌آرایی شان در برابر هم در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی برای حفظ قَدَر قُدرتی، گسترش دامنۀ نفوذ و بردن سهم بیشتر از بازار و منابع بشریت را با مخاطرات جدی‌ یی مواجه ساخته و بر متن آن است که بورژوازی و دولت‌های سرمایه‌داری به معیشت، رفاه، حقوق و زنده‌گی طبقۀ کارگر و مردم محروم یورش برده و ارزش‌های انسانی، اجتماعی و تمام دست‌آوردهای تا کنونی بشریت برابری‌طلب و آزادی‌خواه را مورد تعرض قرار داده است.

در گسترۀ نظام های طبقاتی هیچ‌گاهی، تناقضات جوامع انسانی تا این حد عمیق، تراژیک و غیرانسانی نبوده است. یک نمونۀ بارز آن وضعیت ِهولناک و اسفباری است که در افغانستان بر مردم ، به ویژه زنان، تحمیل شده است؛ فقر، سیه روزی و فلاکتی را که نظام حاکم سرمایه‌داری، با وجود رشد چشم‌گیر تکنولوژی و تولید و وفور نعمات مادی بر انسان‌ها در جهان تحمیل کرده است، تباه‌کن و دهشتناک است.

جنگ های ویرانگر، تولید و استفاده از سلاح های مدهش، نبود آسایش و امنیت، فقر بیکران و تخریب بی‌رویۀ محیط زیست و سلطۀ یک مشت قُلدر بر سرنوشت انسان‌ها تجلی عینی بربریتی است که نظام سرمایه‌داری در گسترۀ گیتی آن را به بشریت در همۀ ابعاد تحمیل نموده است. 

اما در تقابل با این توحش و تعرض لجام گسیختۀ بورژوازی، طبقۀ کارگر و مردم محروم از پا نه نشسته و در سراسر جهان دست به مقاومت و اعترض های میلیونی زده اند. جنبش های اعتراضی در ایران، فرانسه، بریتانیا، آلمان، اسپانیا، هند، ارژانتین، امریكا و... نمونه هایی از این جدال اند.

طبقۀ کارگر در اول می باید آلترناتیو خودش را در برابر بربریت سرمایه در میادین شهرها فریاد زند و برای سازمان دادن جهان عاری از استثمار و کارمزدی، جهان عاری از جنگ و اپارتاید جنسیتی، ارتجاع و هیولای سرمایه متحد و متشکل شود و این مصاف را تا بر پایی جهان آزاد و برابری که در آن از مالکیت خصوصی بورژوائی و از استثمار انسان به وسیلۀ انسان خبری نباشد ادامه دهد؛ و به جای آن جامعه‌یی در خور و شایستۀ انسان را که در آن اصلِ از هر کس به اندازۀ توانش و به هر کس به اندازۀ نیازش، به اجرا در آمده باشد بنا نهد.

در شرایط و وضعیت حاضر و در زیر سلطۀ امارت اسلامی سرمایه فرودستان و محرومان جامعه اعم از زن و مرد به ویژه کارگران، جنبش های برابری‌طلب از جمله جنبش رهایی زنان از تبعیض و اپارتاید جنسی و کنشگران چپ و سوسیالیست و هر جنبش آزادی خواه دیگر معترض به وضعیت حاکم دوش به دوش هم و در تقابل با رژیم و حامیان جهانی آن و برای تحقق خواست نان، کار، آزادی الترناتیو خودشان را شکل دهند.

از آنجا که خواست «نان، کار، آزادی» در بر گیرندۀ مطالبات و خواست‌های اکثریت مردم محروم و تُهی‌دست جامعه از جمله کارگران است، می‌تواند عامل و مبنای بسیج گستردۀ نیروهای اجتماعی معترض و نافی وضع موجودگردد و زمینۀ شکل‌گیری و سازمان‌یافتن یک قطب نیرومند و رادیکال در تعارض و تقابل با «امارت اسلامی» سرمایه و بخش‌های دیگر بورژوازی رانده شده از مسند قدرت و حامیان منطقه‌یی و جهانی آن‌ها را فراهم آورد.

سازمان سوسیالیست‌های کارگری افغانستان ضمن تهنیت و شادباش اول ماه می به پیشگاه همۀ کارگران و فرودستان، از کارگران و مردم برابری‌طلب، فعالان و کنشگران سوسیالیست در افغانستان و بیرون از مرزهای آن می‌خواهد که برای رهایی از سلطۀ امارت اسلامی سرمایه، که امروز به نیابت از مناسبات سرمایه‌داری جهانی و در خدمت سیاست‌های استراتژیک آن بر سرنوشت مردم حاکم است و زنده‌گی را به کام اکثریت مردم تلخ کرده است، دست از ندانم‌کاری و تشتت بر دارند و آلترناتیو رهایی بخش خودشان را در تقابل با سیستم برده‌گی مزدی و نفی و دفع وضع موجود شکل دهند.

 سازمان سوسیالیست‌های کارگری قلبش این‌جا می‌تپد و برای تحقق آن تلاش می‌ورزد.

زنده باد همبسته‌گی جهانی طبقۀ کارگر!

زنده باد اول ماه می!

زنده باد سوسیالیسم!

نان، کار، آزادی!

سازمان سوسیالیست‌های کارگری افغانستان

7 ثور 1402؛ 27 آپریل 2023