ونس: توطئه‌ی کامل یا آنها می‌خواهند به ایران حمله کنند!

ونس: توطئه‌ی کامل یا آنها می‌خواهند به ایران حمله کنند!

 


نوشته‌ی: خورخه مجفود

ترجمه مجله هفته

چند ساعت بعد از حمله به دونالد ترامپ، من نوشتم که چون نمی‌توان انتظار داشته باشیم هیچ نامزدی بتواند قدرت واقعی فرقه‌های سرمایه‌داری که قدرت را در دست دارند، به چالش بکشد، باید به تفاوت بین دو نامزد تایید شده توسط این فرقه‌ها توجه کنیم. از یک طرف، «ترامپ نامزد میلیونرهاست»، از طرف دیگر او نشانه‌هایی از تمایل به تغییر ساختار ناتو نشان داده، به همان شکلی که جان کندی تلاش کرد تا سیا را منحل کند. پارادوکس اینجاست که ساختار ناتو بخشی از منافع مالی بزرگترین شرکت‌های آمریکایی است. همه این‌ها به ما یادآوری می‌کند که فراتر از میلیاردرهایی که از دیکتاتوری اقتصادی بهره‌مند می‌شوند، قدرتی بزرگ‌تر و تاریک‌تر وجود دارد که به عنوان مافیای جهانی عمل می‌کند: قدرت بین‌المللی سازندگان پول، ترویج‌دهندگان جنگ‌های مختلف، به ویژه سه جنگ مهم کنونی: اوکراین، فلسطین و تایوان. دو تا از این سه جنگ هم‌اکنون در جریان است.
تمام این فرآیند، طبق معمول، زیر سوال خواهد رفت و هرگز قبل از اینکه حقیقت بی‌اهمیت شود، روشن نخواهد شد. چرا سازمان امنیت و انتظامی در محل به فکر فرستادن کسی برای بررسی یکی از ساختمان‌های نزدیک محل سخنرانی ترامپ نیفتادند، جایی که یک جوان بی‌تجربه و تیراندازی بد، با یک تفنگ بزرگ AR بالا رفته بود و با خیال راحت لم داده و دراز کشیده بود تا با دقت بیشتری شلیک کند؟ آنقدر این نشانه گرفتن و دراز کشیدن طول کشید که حتی حاضران حواس‌پرت در محل سخنرانی نیز او را قبل از شروع به تیراندازی دیدند. چرا تک‌تیراندازهایی که او را در دید خود داشتند، آنقدر صبر کردند تا قاتل شروع به تیراندازی کرد، آنها می‌توانستند حداقل با تفنگ‌های ۳۰ هزار دلاری‌شان پای او را نشانه بگیرند؟
در میان سه نظریه اصلی، نظریه‌ی خودزنی به نظر ضعیف‌ترین است. هیچ‌کس اجازه نمی‌دهد که یک ویلیام تل از فاصله صد متری به او شلیک کند بدون اینکه او را بکشد. حتی آن‌هایی که به طور مخفیانه ممکن است این حادثه را برنامه‌ریزی کرده باشند، نه برای کشتن نامزد خود بلکه برای ارتقای او به مرحله بعدی، که می‌تواند چنین باشد وارد عمل شدند: (۱) قربانی کردن قهرمان زنده‌مانده، یا (۲) تحمیل شرایطی که در غیر این صورت ترامپ آنرا قبول نمی‌کرد.
اما آیا این از نظر فنی ممکن است؟ بله. در سال ۲۰۱۲، آزمایشگاه‌های ملی سندیا موفق به توسعه گلوله‌ای خودکار شدند که می‌توانست هدفی را ردیابی کند و قادر بود ۳۰ بار در ثانیه موقعیت خود را به‌روز کند تا به هدفی تقریباً دو کیلومتری اصابت کند. در بسیاری موارد، این گلوله، که دارای سه چشم بود، می‌توانست دستورات میلیمتری را از یک منبع مستقل از تفنگی که آن را شلیک می‌کند، دنبال کند. اخیراً، دانشگاه فلوریدا (ما مدتی در آنجا زندگی کردیم) گلوله هوشمند دیگری را با توانایی ارسال داده‌های مسیر خود به یک کامپیوتر در یک بلوک دورتر ایجاد کرد. این فناوری توسط لاکهید مارتین، یکی از غول‌های صنعت مرگ، که به نام دفاع شناخته می‌شود، تأمین مالی شده است.
حالا، اگر به تصاویر تک‌تیراندازهای گارد ترامپ توجه کنید (بحث در مورد دستبند قرمز کابالا یکی از آن‌ها را کنار بگذاریم)، هر دو از تفنگ‌های هدایت‌شده با دقت نوع TrackingPoint XS1 استفاده می‌کنند. گفتن ندارد که، همانطور که در مورد اسلحه‌های میکروویو اتفاق افتاد، روسیه و اسرائیل نیز در حال توسعه این فناوری‌ها هستند و باید بسیار ساده‌لوحانه باشد که تصور کنیم چین به این رقابت دیوانه‌وار نپیوسته است.
دو روز پس از حمله، کنوانسیون حزب جمهوری‌خواه برگزار شد که تنها نکته‌ی آن افشای نام نامزد معاونت ریاست‌جمهوری بود. در میان لیست طولانی نامزدها، کسی که در نهایت انتخاب شد، حضور نداشت. بسیاری از ما مجبور شدیم درباره این نامزد که فقط نامش را می‌دانستیم، بیشتر تحقیق کنیم: جیمز دیوید ونس (جیمز دونالد بومن).
ونس وکیل دانشگاه ییل و نویسنده کتاب پرفروش «مرثیه روستایی» درباره تاریخچه خانواده‌اش در اوهایو است. اساساً، داستان مجموعه‌ای از حکایات شخصی از نفرت بین فقرا (کسانی که برای زندگی کمک دولتی دریافت می‌کنند و کسانی که نمی‌کنند) و درباره ارزش‌های اخلاقی برتر خانواده‌اش (مانند عشق و مسئولیت) است، که پایان خوش ثروت شهاب‌وار پسر نابغه‌شان را توضیح می‌دهد. به طور پیش‌بینی، این داستان به یک فیلم تبدیل شد. منتقدان با وجود چهره‌های بزرگ هالیوود که استخدام شده بودند، به خوبی با آن برخورد نکردند. جرد سکستون ساده‌انگاری اخلاقیات ونس را مشاهده کرد که نژادپرستی ساختاری فقر را نادیده می‌گیرد. کتاب او، که توسط رسانه‌های محافظه‌کار به فروش رسیده، علاوه بر جشن گرفتن موفقیت اقتصادی خودش، بازتابی از لفاظی‌های محافظه‌کارانه خودقربانی‌سازی سفیدپوستان فداکار است، یک اسطوره قدیمی و نوپدید که ما قبلاً در «مرز وحشی» به تفصیل تحلیل کرده‌ایم.
پس از اینکه ونس در سال ۲۰۱۶ ترامپ را «احمق» خطاب کرد و تأکید کرد که «هرگز از او حمایت نخواهد کرد»، در سال ۲۰۲۲ ونس پذیرای کمک‌های مالی قوی از آیپک، لابی قدرتمند و ترسناک اسرائیلی، شد. هیچ‌کدام از نامزدهای مورد حمایت آیپک انتخابات نباخته اند. برخی، مانند برنی سندرز، کنار گذاشته شدند. در سال ۲۰۱۶، دبورا واسرمن شولتز، مدیر کمیته ملی دموکرات، فارغ‌التحصیل دانشگاه فلوریدا و نماینده میامی، پس از انتخابات داخلی که به نفع هیلاری کلینتون بود، مجبور به استعفا شد، زمانی که مشخص شد از ایمیل‌های فاش شده توسط ویکی‌لیکس، یک میلیون دلار از آیپک برای دستکاری در فرآیند انتخاب نامزدها دریافت کرده است.
برای احتیاط، پیتر تیل میلیاردر، ۱۵ میلیون دلار برای کمپین ونس به سنای آمریکا کمک کرد. تیل، که اصالتاً آلمانی است، مانند هم‌طبقه‌ای‌هایش  سرمایه‌گذاری‌های بزرگی در بزرگترین شرکت‌های جهان دارد، از جمله فیس‌بوک، پی‌پال، ایربی‌ان‌بی، لینکدین، اسپاتیفای، اسپیس‌ایکس، کورا و کلیر‌ویو آی‌ای (که به خاطر فناوری تشخیص چهره‌اش مورد نقد قرار گرفته) و بسیاری شرکت‌های قدرتمند دیگر.
در یک چشم به هم زدن، ونس در سن ۳۸ سالگی سناتور اوهایو شد. اکنون، یک سال بعد، به شکلی شگفت‌انگیز برای برخی، نه تنها به عنوان نامزد معاونت ریاست‌جمهوری بلکه به عنوان رهبر آینده سیاست این کشور معرفی شده است. دوستانش خوشحال‌اند.
یا تقریباً. مثل هر محافظه‌کار دیگری، ونس مخالف ازدواج همجنس‌گرایان است، اما همچنین موافق ممنوعیت پورنوگرافی است، موضعی که احتمالاً با گذشت زمان تغییر خواهد کرد، با توجه به اینکه ربی سولومون فریدمن، یکی از بنیان‌گذاران شرکت Ethical Capital Partners (شرکت سرمایه‌گذاری اخلاقی)، به مبلغ ۵۲ میلیارد دلار پورن‌هاب، رد‌تیوب و یو‌پورن را خریداری کرده است. به گفته فریدمن، جذاب‌ترین نکته این خریدها، دستیابی به فناوری است که آن‌ها را تقویت می‌کند.
اگر تردیدی درباره سیاست خارجی آینده ترامپ وجود داشت، با حضور جی‌دی ونس به عنوان معاون ریاست‌جمهوری حل شد. ونس حامی حمله به ایران است.
آیا حمله به ترامپ ارتباطی با این تصمیم داشت؟ مهم‌ترین جنبه سیاست قدرتی است که در پس دانستن است، اما به ندرت قابل اثبات. نه به این دلیل که مردم عاشق نظریه‌های توطئه هستند، بلکه به این دلیل که توطئه‌گران آن‌قدر مبهم و قدرتمند هستند که تقریباً غیرممکن است بدانیم با پول ما چه می‌کنند، مانند پول مالیات‌ها، بازنشستگی‌ها، بهره‌هایی که کارگران برای دریافت پول غیرواقعی و خشونت واقعی پرداخت می‌کنند –
همه به نام صلح، امنیت، پیشرفت، رفاه، دموکراسی و البته آزادی.