نتیجه غیر منتظره ای که درگیری گرجستان برای جهان به ارمغان آورد - جدید

کم نیستند تحلیل گرانی که معتقدند آقای ساکاشویلی فارغ التحصیل حقوق دانشگاه معتبر کلمبیای آمریکا به تحریک و پشتیبانی آمریکا دست به قمار بزرگ حمله به اوستیای جنوبی زد. اما نتیجه بطور غیرمنتظره ای نه تنها به تضعیف و درهم کوبیده شدن یکی از متحدان اصلی آمریکا و اسرائیل در منطقه منجر شد بلکه با اتفاق جدیدی که در حال وقوع است تمامی زحمات و محاسباتی که از زمان انتشار نظریه آقای برژینسکی در کتاب "صفحه شطرنج بزرگ" (The Grand Chessboard) برای دست انداختن بر منابع نفت و گاز آسیای میانه صورت گرفته است در حال تبخیر و ناپدید شدن است.

روزنامه حریت چاپ ترکیه طی مقاله ای که در روز ۲۱ آگوست منتشر شد خبر از این داد که قزاقستان تصمیم خود را مبنی بر پیوستن به سیستم انتقال نفت خود به خط لوله باکو- جیحان مورد بازنگری قرار داده است. حریت با اشاره به نظر یک مقام بلند پایه قزاق گزارش می کند که قزاقستان در نظر دارد بجای استفاده از خط لوله BTC (باکو- تفلیس- جیحان) بدلیل درگیری های بوجود آمده در گرجستان و نگرانی های ناشی از عدم امنیت حمل نفت از این منطقه، از مسیر جدید و دیگری استفاده کند. محل عبور خط لوله جدید؟ روسیه!

پیش بینی می شود قزاقستان با در اختیار داشتن میدان نفتی کاشفان که بزرگترین میدان نفتی جهان خارج از منطقه خاورمیانه و پنجمین میدان بزرگ نفتی جهان بشمار می رود قادر باشد با تولید ۵/۳ میلیون بشکه نفت در روز تا سال ۲٠۱۵ به یکی از بزرگترین بازیگران نفت جهان تبدیل شود.

هر چند که کمپانی های نفتی مانند اکسان موبیل ، شوران، شل، توتال، انی و کانکو فیلیپس حضور پررنگی در قزاقستان دارند اما مقاله وال ستریت جورنال از نگرانی عمیق محافل مالی آمریکا در ارتباط با اعلام این تصمیم از سوی قزاقستان حکایت می کند. وال ستریت جورنال با نقل خبر مزبور می نویسد این حادثه نه تنها ضربه ایست به خط لوله BTC بلکه ضربه ایست به تمامی نقشه هائی که آمریکا و اروپا (فرانسه - توتال، ایتالیا - انی، انگلیس – بی پی) برای آینده در نظر داشتند. وال ستریت می افزاید، این خط لوله اصلا برای این منظور بوجود آمده بود که نفت حوزه کاشفان به آن بپیوندد. اینک نگرانی بزرگ اینست که درگیری اخیر گرجستان و روسیه "پرده آهنین جدیدی" را در منطقه خلق خواهد کرد که بر عرضه نفت اثر خواهد گذارد. در خاتمه وال ستریت اشاره به نکته جالبی دارد و می نویسد: "شگفتی بزرگ در اینجاست که این همه اتفاقات چقدر سریع رخ داد."

به این ترتیب اگر قزاقستان با روسیه به توافق برسد نه تنها موقعیت شرکتهای نفتی آمریکائی و اروپائی در قزاقستان بلکه در کل منطقه به خطر خواهد افتاد چرا که هیچ تضمینی وجود ندارد که با یک ناآرامی مجدد دیگر در گرجستان، آذربایجان نیز به قزاقستان نپیوندد.

عکس العمل فوق العاده سریع و پر حجم روسیه به کشتار بی مقدمه ارتش گرجستان در اوسیتای جنوبی از چندین جهت قابل مطالعه است. با بمباران بیرحمانه تسخینوالی مرکز اوستیای جنوبی توسط ارتش گرجی دهها هزار تن از مردم این منطقه که ۹٠ درصد آنان شهروندان روسی هستند مجبور به مهاجرت دسته جمعی و پناه بردن به کوهها شدند.

روسیه که پس از هم پاشیده شدن اتحاد جماهیر شوروی به کلی نقش خود را بعنوان یک نیروی چالشگر ایالات متحده در صحنه جهانی از دست داده بود و نزدیک به ۱۸ سال با مشکلات عظیم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دست به گریبان بود با گران شدن قیمت نفت و مدیریت فردی که خوب یا بد نامش بعنوان یک اسطوره در تاریخ روسیه باقی خواهد ماند، بار دیگر بعنوان یک مدعی جدی و بزرگ بر نقشه سیاسی جهان ظاهر شده است.

پاسخ روسیه به حکومت گرجستان از این رو پر اهمیت تلقی می شود که آن کشور موقعیت بسیار حساسی را در زنجیره انتقال نفت به خود اختصاص داده و ساکاشویلی رئیس جمهور گرجستان از مدتها قبل با کمک حکومت اسرائیل و آمریکا خود را برای چنین روزی آماده می کرده است.

ولادیمیر پوتین که هم چنان مغز متفکر و مرد قدرتمند پشت پرده روسیه است، با دست زدن به عملیات برق آسای جنگ با گرجستان به جهان هشدار داد که دوران جهان تک قطبی که از ابتدای دهه ۱۹۹٠ و با انتشار کتاب "پایان تاریخ" توسط فرانسیس فوکویاما شکل گرفت به پایان راه خود رسیده است.

با این عمل رهبری روسیه به آمریکا هشدار داد که روزگار انفعال و سکوت در برابر واشنگتن به سر آمده و از این پس رهبری کاخ سفید باید در معادلات خود جائی برای بزرگترین کشور روی زمین باز کند.

روسیه با تصمیمی تلخ که به کشته شدن عده ای انسان بیگناه منجر شد نشان داد که از درگیری حتی در حساس ترین مناطق جهان که ممکنست اهمیت حیاتی برای غرب داشته باشد ابائی ندارد.

عملیات هدایت شده از کرملین سریع، موثر و کارآ بود. از اینرو که نه تنها به سرعت ماشین جنگی گرجستان را که سالها آمریکا و اسرائیل بر روی آن سرمایه گذاری کرده بودند از حرکت انداخت، بلکه بطور شگفت انگیزی از تبلیغات متداول و هیستریک در کشورهای اروپائی ممانعت بعمل آورد. علت این امر هم سرعت عمل و دست نزدن روسیه به خشونت بیش از حد بود که باعث شد عکس العمل رسانه های غربی از شدت و حدت معمول فاصله بگیرد.

عملیات نظامی روسیه باعث شد اسرائیل کمک های نظامی خود را به تفلیس قطع کند و واشنگتن نیز به هیچگونه مقابله و به رخ کشیدن زور بازو دست نزند. این واقعه نشان داد که برنامه ریزان و رهبری حکومت آمریکا نیز به خوبی به این واقعیت پی برده اند که شرایط جدیدی بر روی صفحه "شطرنج بزرگ" در شرف تکوین است، شرایطی که خبر از آن می دهند که خورشید دوران تهدید و قدرت نمائی "یک جانبه" در حال غروب است.

در همین ایام دفتر بازیهای المپیک پکن نیز در حال بسته شدن است و این در حالیست که برای نخستین بار، و احتمالا نه برای آخرین بار، چین بر سکوی اول جهان تکیه زده است. رسانه های آمریکا با تبلیغاتی سرسام آور علیرغم مقررات کمیته بین المللی المپیک، نظر رسانه های ورزشی خبری جهان و بالاخره وبسایت رسمی المپیک پکن آمریکا را بر صدر جدول مدالها می نشانند. اما واقعیت از هر سنگی سخت تر است و بالاخره دیر یا زود همه ما را وادار به باور خود می کند.

فرانسیس فوکویاما در پیش بینی خود مبنی بر "پایان تاریخ" به سلف خود ویلهلم فردریک هگل می پیوندد. هگل پیروزی ناپلئون در جنگ "جنا" (Battle of Jena) را "پایان تاریخ" خواند هم چنانکه فوکویاما فروریختن بلوک کمونیسم و پیروزی لیبرالیسم را در سالهای پایانی دهه هشتاد. واقعیتی را که هر دو نادیده گرفتند این بود که تمدن های بزرگ مانند یک انسان بدنیا می آیند، رشد می کنند، به جوانی و برومندی می رسند و سپس سیر نزولی آغاز می کنند، پیر و فرتوت می شوند و بالاخره همچون انسان روزی می میرند. نه تولد هیچیک از تمدن ها و نه مرگ آنان گواهی بر پایان تاریخ نیست.

این را در جائی یادداشت کنید. تابستان ۲٠٠۸ ، جنگ گرجستان و المپیک پکن سرآغاز پایان دوران تک قطبی در جهان.

منبع شهیر بلاگ