لنین، اندیشمند انقلابی، رهبر انقلاب کبیر اکتبر و آموزگار همه زحمتکشان جهان در سال ١٨٧۰ به دنیا آمد. او سازمانده و رهبر نخستین انقلاب پیروزمند پرولتری و بنیانگذار نخستین دولت کارگری دهقانی است.
لنین نماد انسان تراز نوین و بنیانگذار حزب پرولتری تراز نوین است. لنین انسانی از نظر اخلاقی بسیار منزه، و رهبر و سازماندهی فوق العاده است که فروتنی، پُرکاری، اصولیت خدشه ناپذیر، فداکاری نامحدود و علاقه و محبت بی انتها نسبت به همه زحمتکشان، و آشتی ناپذیری نسبت به هر نوع ستم و استثمار را در خود جمع کرده است. لنین با غنی سازی مارکسیسم و انطباق خلاق آن با عصر امپریالیسم و انقلاب، راه پیروزی انقلاب سوسیالیستی اکتبر و آغاز دوران نوین گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم را گشود. هسته آموزش لنین این کلام انقلابی است که می گوید:
“سازماندهی رمز پیروزی زحمتکشان است.” لنین اندیشه های بنیادی مطروحه توسط مارکس و انگلس را در باره حزب پرولتری گسترش داد و غنی ساخت و برای نخستین بار در تاریخ مارکسیسم، آموزش یکپارچه و هماهنگی در باره حزب کمونیست، در باره حزب تراز نوین یعنی حزب انقلاب اجتماعی را ایجاد کرد. لنین این آموزش خود را در باره حزب پرولتری با تکیه بر تجارب عظیم جنبش انقلابی روسیه و دیگر کشورهای جهان تدوین کرد. آموزش لنین در باره حزب، اصول تئوریک، سیاسی و سازمانی را یک جا در خود جمع دارد. یکی از اصول بنیادی فعالیت حزب لنینی وفاداری آن به تئوری انقلابی مارکسیسم لنینیسم است. لنین می نویسد:
“بدون تئوری انقلابی جنبش انقلابی نیز نمی تواند وجود داشته باشد... نقش مبارز پیشرو را فقط حزبی که تئوری پیشرو رهنمونش باشد، می تواند ایفا کند.” مارکسیسم لنینیسم یعنی ایدئولوژی طبقه کارگر، در رهگذر پیکار شدید و آشتی ناپذیر علیه ایدئولوژی بورژوایی پدید آمده و تکامل یافته است. لنین ضمن تشریح سه شکل عمده مبارزه پرولتاریا در راه رهایی خویش، یعنی مبارزه اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک تصریح می کند که طولانی ترین و دشوارترین این سه شکل مبارزه، مبارزه ایدئولوژیک است. پرولتاریا فقط در صورتی می تواند در این پیکار پیروز شود که همواره به تئوری مارکسیستی لنینیستی وفادار باشد و بروز هرگونه مظاهر ایدئولوژی بورژوایی را در جنبش کارگری با قاطعیت تمام افشا کند.
لنین در سال ۱۹۰۲ در کتاب “چه باید کرد؟” نوشت:
“مسأله فقط بدینسان می تواند مطرح باشد: یا ایدئولوژی بورژوایی و یا ایدئولوژی سوسیالیستی. میان این دو چیزی وجود ندارد... بدین جهت هرگونه کم بها دادن به ایدئولوژی سوسیالیستی و هرگونه دوری جستن از آن، معنایش تقویت ایدئولوژی بورژوایی است”.
به همین جهت مبارزه قاطع همه احزاب کمونیست در راه حفظ پاکیزگی تئوری مارکسیستی لنینیستی و مساعی آنان برای افشای تلاش هایی که ایدئولوگ های بورژوا و همفکران رویزیونیست و سکتاریست و دگماتیک آنان برای تحریف این تئوری به کار می برند، دارای اهمیت عظیم بوده و هست.
لنین خاطرنشان می سازد که مارکسیسم در جریان این مبارزه از آن جهت رشد یافت و تقویت پذیرفت که “اختلاف نظرها را لاپوشانی نکرد و به نیرنگ های دیپلماتیک نپرداخت...” حزب مارکسیست لنینیست تراز نوین به عنوان حزب طبقه کارگر دارای خصلت و گوهر انترناسیونالیستی و یکی از عناصر متشکله جنبش جهانی کمونیستی است.
لنین می نویسد: “سرمایه نیروی بین المللی است. برای پیروزی بر آن اتحاد بین المللی کارگران، پیوند برادری بین المللی کارگران ضررویست... ما انترناسیونالیست هستیم.”* آموزش لنین در باره حزب تراز نوین سلاح نیرومندی است در دست کمونیست های تمام کشورها که طبقه کارگر با به کار بردن آن می تواند رسالت تاریخی خود را در زمینه نوسازی انقلابی جهان، تحقق بخشد.
“الکساندر برمینسکی” شاعر بزرگ شوروی آموزش های لنین در باره حزب پرولتری تراز نوین را در قطعه زیبایی بیان کرده است، معانی زیبا و جوهر شعر “برمینسکی” در سمفونی شماره ۲ “دیمتری شوستاکویچ” جاودانه شده است: “ما در طلب کار و نان راه افتادیم، قلب هایمان اسیر غم بود دودکش های بلند کارخانه چون بازوانی نحیف ناتوان از گره کردن مشت ها سر بر آسمان داشت. سرنوشت ما، با کلمات هول انگیز سکوت، عذاب، ظلم، رقم خورده بود. تفنگ ها بر فراز سکوت و عذاب و فقر به غرش درآمدند آ...ی لنین تو از رنج، عزمی پولادین ساختی
|