سوریه : روزنۀ نجات از نابودی !

جلیل پرشور

 jalil porshoor

سوریه : روزنۀ نجات از نابودی !

تمام تلاشها،دسایس وتدابیر فعال نظامی- سیاسی- استخباراتی استکبار جهانی وعمال عربی ومنطقوی آن ، باضافه ی صدورفتواها وفیصله های مراجع ارتجاع عرب ومانورها ونعره های احزاب بنیادگرای عربی،درحال ناکام شدن اند، وجمهوری عربی سوریه با اخذ موقف سالم، آوردن تغییرات لازم دموکراتیک، دادن مجال به مخالفین تحول طلب خواهان آزادی ومشارکت درقدرت،برای ابراز نظر وانتقاد ،کسب حمایت قوتمند روسیه ی دیر ازخواب بیدار شده، چین نیرومند، همراهی ی لبنان، الجزایر، اردن،عراق وده ها حزب ضد بنیادگرای عرب،کشورهای عدم وابسته در جال شیطانی ی سرمایه داری معاصرِ خواهان تجدید تقسیم کرۀ خاکی دربین دیناسورهای صنعتی- بانکی ومهمتر ازهمه بسیج همه توانها وریزرفهای انسانی داخل سوریه(خاصتاً حزب بعث وشاملان جبهه)،کارایی خودرا ازدست میدهند ، وبر امیدواری های مجموع طرفداران سوریه ومخالف با تجاوزات ویکه تازیهای تیم( سرکوزی- سعودی – امریکا )وسایر اعضای شبکه ،درمورد بقای دولت فعلی سوریه قوت واطمینان بیشتر پیدا شده است.

 دولتهای سابق ترکیه که بابت نسل کشی (ارمنیها) زیر فشار قرار دارد ، واز دولت فعلی آن کشور غرض معذرت خواهی از ارمنیهامطالباتی وجود دارد، این فشار از سوی (علوی)های ترکیه که تعداد شان را بیشتر از 24 ملیون نفر درترکیه تخمین میزنند،ودردههء 30 قرن گذشته بمانند ارمنیها با کشتار وسیع قومی مواجه شده بودند،موجود است. این فشار علویها نمیتواند،شامل تغییر موقف ترکیه پیرامون مسایل سوریه که بیشتر از 14% مردم آن علوی بوده وشخصیتهای کلیدی علوی دروجود حزب بعث پستهای کلیدی دولتی سوریه را دردست دارند،نگردد.

اتحاد موجود عربستان با امریکا وناتو،مارا به یاد موقف مشترک هارون رشید پادشاه مقتدر،عیاش وسفاک عباسی وامپراتور روم میاندازد ، که یکی (خلیفه ی بغداد)بخاطر نفوذ رو به تزاید امرای جنگی عرب حامل پیام اسلامی ولی سرکش دربرابر تاج وتخت بغداد، در هسپانیه تشویش داشت وآن دومی(امپراتور روم) نسبت بقدرتمند شدن پادشاه مقتدر «قستنطنیه» که اونیز مسیحی بود ودرپی گسترش عیسویت تلاش میکرد، اما، بامدعیان قدرت خداوندی(!) درروم مخالف بود واطاعت روم را نمیکرد، می اندازد.درآنروزگار خیلی قدیمی،چطور دوپادشاه خودکامه وجاه طلب،یکی مسلمان ودیگری نصارا، اختلافات آشتی ناپذیر دینی ی شان را ترک گفته ،بخاطر وسعت قلمرو تحت فرمان شان،با استفادهء ابزاری  از دین خدا،بخاطر یکه تازی ودراسارت درآوردن گروه های وسیعتر مردم وبسط سرزمینهای تحت فرمان شان،اقدام به خیانت علیه هم کیشان،همزبانان وهم عقیده های خودشان نمودند،ودر حمایت  پادشاهی ی دشمن ودین مخالف،برای برآورده شدن خواسته های شیطانی وتحقق اهداف پلید جاه طلبانه ی شان تا آنجا پیش رفتند ، که برعلاوۀ ریختانده شدن خون های بی حساب وخرابی های بیشمار، به گسترش اسلام فرهنگ مدار در(اندلس)ومسیحیت آزاد منش تر در (قستنطنیه) ، افتضاح بزرگی راخلق کرده وتا امروز مایۀ شرمساری آنها میباشد.

چنین معاملات ابلیسی درآن وقت،امروز وفردا ازطرف هر دولت، حلقه وشخصی که صورت بگیرد، طوریکه هیچ دستآورد قابل افتخارنصیب هردو امپراتوری نگردید،برای سایرین ازجمله دشنان مردم سوریه ارزانی نخواهد شد. احزاب وگروه های افغانی نیز باید از این تجارب استفاده کنند، وعلیه آرمانها وعقاید سالم سیاسی- مذهبی وملی شان ازطریق بدست آوردن مال ومتاع دنیوی ویا مطرح شدنهای موقتی،قرار نگیرند ووسیله ی دشمن برای زدن دوستان وهمقطاران خود نگردند.

جادارد که از یک حقیقت دیگر تاریخی درمورد دشمنی سلاطین عربستان وسمارقهای کنار خلیج فارس با امپراتوریهای دمشق(شام) وبغداد یادگردد.این دوامپراتوری اسلامی بعد ختم خلافت چهار یار حضرت پیغمبر اسلام،ازطرف امویها وعباسیها درقلمروهای دورتر از عربستان امروز ودیروز بنایافت وسالها حکومت کردند.بعد آن دوامپراتوری که هرکدام محاسن ومعایب فراوان داشتند،سربازان وغلامان ترکی دراردوی عباسیها،صدها سال امپراتوری دیگری رابنام ترکهای عباسی اساس گذاشتند، که حکومتیهای فعلی ترکیه درصدد احیای شکل جدیدی ازآن امپراتوری سنی مذهبان منطقه دربرابر ایرانیهای شیعه مذهب اند،ودراین زمینه خودرا با وهابیهای سعودی نزدیک کرده اند.

این حقیقت را باید همه درک کنند که دولتهای جاگزین ویا فعال درقلمروهای آن سه امپراتوری(دمشق، بغداد وترکیۀ عثمانی) ،که ترکیۀ عثمانی بعد جنگ اول جهانی ودرنتیجۀ تبانی سعودیها با استعمار انگلیس ،با آغاز جنگهای گویا آزادی بخش در یمن، ازطریق امضای قراردادها وتوافقات چندگانه دربین طرفین،بشمول متحد ساختن امیرنشینهای چند گانه ِ آن وقت درسرزمین حجازوتسلیم کلید قدرت بدست ملک عبدالعزیز،سقوط داده شد، ودولت عراق که خود این نام(عراق) دارای سابقۀ حداقل صدساله نیست،بحیث میراثخوار امپراتوری بغداد ،درزمان قدرت صدام حسین رئیس جمهور عراق که درپهلوی خشنونت ومرکزی ساختن نامحدود قدرت و قلع وقمع مخالفین سیاسی(مذهبی وسیاسی) خدمات ارزنده وفراموش ناشدنی ی نیز درکلیه عرصه های زندگی بمردم عراق انجام داده بود،با آغاز جنگها ومشتعل ساختن آتش فتنه در منطقه ، ازطرف امریکا،انگلیس وپول وحمایت بیدریغ سعودیها وخلیج سقوط داده شد ،وخود صدام حسین بسان معمرالقذافی با بیرحمانه ترین شیوه شگنجه وبهقتل رسید .

اکنون نوبت میراثخوار (باقیماندۀ)امپراتوری شام(دمشق) است،که باید سوریه به خاکستر تبدیل گردد،وبشار اسد راه قذافی وصدام را طی کند. اما، روزنۀ امید برای نجات سوریه از نابودی درحال وسیع تر شدن است، ومشت های بسته، نیروهای مصمم برای دفاع، وسعت پیدا کردن حرکتهای جهانی درحمایت از غیر نظامی ساختن حل مشکلات سوریه، مردود دانستن مسلح سازی ی مخالفین حکومت سوریه، حتی مخالفت مرزوقی رئیس جمهور تونس ازاین فکر،استوارشدن بیشتر روسیه وچین درحمایت از سوریه ،دستگیری تعدادی از افراد مسلح وخبیر عسکری وفنی کشورهای مخالف سوریه دردمشق وسایر مناطق آن کشور،محدود شدن ساحات جنگ به چند منطقه ، واز همه مهمتر براه انداختن همه پرسی درموردقانون اساسی ی جدید و مشارکت وسیع مردم دراین پروسۀ ملی،و سایر اقدامات موثر وانکشافات جدید ونوید دهنده ی بهتر شدن وضع ، این امیدواری رابقول وزیر خارجه ی لبنان ، قوت می بخشد که مردمان سوریه،منطقه وجهان درچند روز آینده،خبرهای مهم و بس ارزنده وامیدوار کننده ی را درمورد سوریه ونجات آن کشور از سقوط حتمی ی تواءم با وحشت وکشتاری که قبلاً در( لیبیا وعراق) رخ داد وعملی گردید،خواهند شنید.

آیا، تعجب آور نیست درحالیکه اکثریت قریب به اتفاق دُرزیها درجولان اشغالی وملیونها انسان سوری،شامل (سُنی ها، علویها، کُردها، عیسویها، یزیدیها، سریانیها و یهودها ) ،زنان ،مردان واطفال درهر گوشه ی آن کشور،فریاد( با روح و با خون) ازتو یا بشار حمایت میکنیم، را سر میدهند ومشارکت ملیونی ی مردم درجریان همه پرسی ی اخیر قانون اساسی جدید، تازه ترین نمونۀ آنست،یک عده از غاصبان وحکام جهان ،بجای مردمان سوریه وسایر کشورها،روءسای جمهور را تعین ویا سبکدوش میسازند.این افتضاح  ومداخله نیست،چیست؟آیا،کسی حق این سوال را ندارد ، تا بپرسد که امرا وسلاطین خلیج را چه کسانی گماشته ویا انتخاب کرده اند ؟ آیا ،نحوۀ بقدرت رسیدن خود واسلاف شان را اگر خود فراموش کرده اند،آیا، دیگران نیز نمیدانند واز حافظه های شان خارج ساخته اند؟ نی چنین ، نیست. مردم واوراق تاریخ ، همه حقایق را نزد خود حفظ کرده اند،بدون شک  دیر یازود همه حقایق، بشمول رسوایی های فحشا،قمار وخیانت های ملی بسیار کسان برملا خواهد شد.

مردم ما که خرابیهای جنگ ولذت تلخ ،کشنده وخفقان آور ریختن خون هموطنان شان بدست هموطنان  را دیده وچشیده اند،وقربانی این بازیهای شیطانی ی گردیده اند که کفار بنام دفاع ازدین اسلام ،مسلمانان را تبشیر نموده وبه سنگرهای جنگ میفرستادند وهنوز این تنورراداغ نگهداشته اند، نجات سوریه وهر کشور ومردم دیگر را ازنابودی وبربادی استقبال کرده وتمام اطراف منازعه را به گفتگوهای مستقیم دربین خودشان،یقیناً دعوت میکند.زیرا، آنها درک میکنند که آتش زننده گان به کتب مقدس اسلامی واهانت کننده ها به مقدسات ملی ملتها ، هرگزنباید طرف استقبال مخالفین مذهب گرای سوریه، آنانیکه روزانه هزاران بار نعرۀ تکبیر بلند میکنند ودرراه سربلندی اسلام وحمایت از دین الهی شعار میدهند،قرار گیرند. ما حق داریم از مدعیان حمایت از اسلام درسوریه بپرسیم که با کدام آرامش وجدانی،فرمان وهدایت ویا مصوبات آنانی را دروطن شان عملی میکنند، که به خاطر اقدامات اسلام ستیزانه ی آنها ،روزانه ده ها نفر درافغانستان وجهان قربانی میگردند.