پاکستان چرا صلح نمیخواهد وبا تیروریسم کنار میآید
پاکستان چرا صلح
نمیخواهد وبا تیروریسم کنار میآید!؟
حسن پیمان
قسمت-3
نظامیان
حاکم اسلام آباد پاکستان یک قبلۀ ثابت ومعین ندارند؛ قبلۀ انها با منافع گروهی که
برسرنوشت خلق در اسلام اباد حاکم اند، گره میخورد.به بیان دیگر هرطرفیکه منافع تیم
حاکم اسلام اباد پاکستان مضمر باشد همانجا سر میزنند و سجده میکنند. هم به
محراب طالب وهم به محراب انگلیس وغرب زانو میزنند وسجده میکنند تا منفعتی را
به قیمت هر بیننگی وماکیاولیستی که باشد بدست اورند. هم با طالب وهم باانگلیس
کنار می ایند وزدوبند دارند وهم مشترکأ امریکا وناتورا اغوا واغفال وحتا غیر
مستقیم ومستقیم تهدید مینمایند؛ تجارت ومعامله میکنند وسود ها وسرمایه های هنگفت
بدست می اورند. ودر تار پود جولای بنیاد گرایان افراطی تیروریستی اسلامی نسبت
به هر وقت دیگربیشتر تنیده اند و پیچ خورده اند، وتیروریسم
وشکل انکشاف نیافتۀ ان(تیروریسم انتحاری طراز اسلامی!؟) را بهترین روش
توسعه بسط وگسترش "اسلام شریعتی طالبی !؟
انتخاب
نموده اند . و تحت پوشش این (جهاد دروغین !؟ ) ؛ به
سلاح اتمی خود می غرند و به چشم جهانیان رخ میزنند وجهان را تهدید مینمایند.
ونگرانیهای جدی جامعۀ جهانی ومدنی وحقوقی وآگاهان سیاسی ونخبگان رسالتمند را ببار
آورده اند. ودر اینجاست که روزی میرسد و زیاد
هم بعید نخواهد بود با این موضعگیریهای اخیر مهره های کلیدی حاکم
اسلام اباد با اتخاذ این سیاسیت تاریک ادیشانۀ (شریعتی-طالبی-ملا
عمری وطالب پاکستانی والقعدۀ- ونوازشریفی!؟ )؛ سلاح اتمی پاکستان بدون چون
وچرا ودغدغۀ زیاد بدست طالبان وتیروریسم انتقال ننماید .ا- که چند بعدی این مسئله
را مورد برسی موئجز قرار میدهیم -یکم:_ ازقول
شاهدالله شاهد سخنگوی طالبان به خبر گزاری فارس ازاسلام اباد24/نومبر/13م در
گفتگوی تیلفونی از یک جای نامعلوم در وزیرستان جنوبی پاکستان با ملا فض الله
رهبرجدید طالبان گفته است که امکان مذاکره بادولت پاکستان بسیار ضعیف است. وفضل
الله گفته است:"...طالبان تلاش عمران خان رهبر تحریک انصاف برای بستن مسیر ناتورا
اقدامی مثبت ارزیابی میکند... و تاکید نموده است که ، جنگ برای اجرای احکام شرعی
آغاذ شده وما از اول هم مخالف مذاکره نبودیم اما اقدامات دولت نشانداد که از
خود اختیاری ندارد. واز جانب دیگر وی در عین زمان
چنین گفته است: نوازشریف نخست وزیر طوری ازامریکا میخواهد که حملۀ پهباد های
خود را متوقف کند که یک شهروند عادی چنین در خواستی را مطرح کرده باشد. وی از قدرت
خود برای توقف این حملات استفاده نمیکند...بنا براین عملیاتهای ما ادامه
خواهد داشت.... وهر گز احزابی چون حزب عوامی ملی ؛ حزب مردم وحزب متحد قومی مومنت
را که از سیاستهای واشنگتن پیروی میکنند نمی بخشیم..." وهمین منبع می
افزاید:" پس از حملۀ طیارات بیسرنشین امریکائی طی دو هفتۀ گذشته وکشته شدن
حکیم الله محسود رهبر پیشین طالبان موج جدیدی از تظاهرات ضد امریکائی را نیز براه
انداخته اند که خواست اصلی معترضین را بسته شدن مسیر تدارکاتی ناتو وامریکا در خاک
پاکستان قلمداد نموده است. که امریکا وناتو سال گذشتۀ میلادی درپی بسته شدن این مسیر
تدارکاتی در خاک پاکستان متحمل ضرر های مادی ونظامی فراوانی شده بودند....
" - این موضعگیریهای مقامات بد نیت پاکسات
نشاندهندۀ انست که: الف: _
انها نمیخواهند باصلح وصلخواهان کنار بیایند. تا دیروز ادعا داشتند که صلح
خواهان در حملات پهباد های امریکائی کشته شدند وبا خشونت وواکنش شدید با امریکا
تجدید مناسبات نمودند واما امروز که رهبر جدید طالبان میخواهد مذاکره وصلح بخواهد
دولت در حالت سکوت واستحاله بسر میبرد؛ ایا این موضعگیری فتنه انگیزانه مقامات
پاکستانی جهتگیری تیروریستی را ندارد وضدیت خاموشانه با صلح نیست؟؟؟- ب: _ ایا این مظاهراتی که بدون هیچگونه واکنشی از طرف دولت پاکستان بخاطر
کشته شدن رهبرپیشین طالبان واعتراض علیه ناتو وامریکا وبسته شدن
مسیر را تدارکاتی انها براه انداخته شده وبدرقه میگردد به
حمایت دولت پاکستان نیست وطالبان ازادانه به فعالیتهای سیاسی خود تحت حمایت دولت
دست نمیازند ونشاندهندۀ ان نیست که دولت پاکستان از هرجهت رشتۀ دوستی خودرا با
امریکا و متحدین ان قطع ودر کنار تیروریسم وحتا درپناه ان قرارنگرفته است ولو
که روی دیگر بازی سیاسی ان هم باشد در عمل چنین نیست!؟؛ زیرا شیوۀ بازی ضد امریکائی
ان کاملأ صا دقانه جلوه میکند که تحریک خصمانۀ سراسرجامعۀ
پاکستان علیه امریکائیها و ناتو وغرب در جهت تحقق اهداف جنگی وتیروریستی
طالبی است که در عمل برضد صلح قرار گرفتن و از صلح خواهی فاصله میگیرد. ث: _ وآیا
مسدود ساختن مسیر تدارکاتی ناتوو امریکا افزون بر انکه بخاطر در یافت سود های کلان
وباجگیریها صورت میگیرد ؛ وقبل ازهمه تأخیر در خروج نیروها
بوده و یک نوع سدی در مقابل انها نیست وحتا این تأخیر بجای
سهولت اوریها در خروج در بعد دیگرسیاست پاکستان ؛ایا به ادامۀ جنگ وکنار امدن
با تیروریسم نیست؟؟؟
دوم:_ تلویزیون
"آ قای شفیع عیار" که اکثرأ با ان شاید اشنائی داشته باشند در این اواخر
که وقایع وحوادث بطور روز افزون داغتر میگردد تعقیب نموده ؛ مصاحبه ها
واسناد موئثق ودست اول را جمع اوری وبا مسئولیت به دست نشرسپرده است؛ ودر این رابطه
از مصاحبۀ یک تعداد جنرالان و کرنیلان -ای-اس-ای- جهنمی پاکستان که با
-بی-بی-سی- انجام داده اند؛ ازسیاستهای مغرضانه ونژادپرستانه ومنافقانه ونیات شوم
درونی نهفتۀ این شیادان وشیاطین پرده برداشته بطور موئثق از طریق کلپ(133) نشراتی
خود ثبت نموده وبه سطح جهانی به نشر سپرده چهرۀ سیاه واقعی انها را
برملاوافشاء نموده است. که آقای شفیع عیار مستقیمأ ازز بان انگلیسی همزمان به زبان
دری بر گردان و ترجمه نموده وبه نمائیش گذاشته است که فشردۀ متن برخی
نکات مهم انرا در این ارتباط مثالگونه ارقام مینمائیم که باز گو کننده وافشاء
کنندۀ نقش تیروریستی چندین بعدی و ضد صلح بودن وکاملأ دشمنانه وشیطانی و
مداخلۀ غیر قابل انکارو آشکارای پاکستانیها ست که خوابهای طولانی اشغال
افغانستان را در سر میپرورانند که جالب و دیدنی وجدأ نیزقابل تقبیح هستند.
منباب نمونه جنرال(محمود احمد) که از مقتدر ترین جنرالان نظامی پاکستان است ودر
ایجاد تشکیل ورهبری طالبان نیز نقش اساسی وعمده وموئثر نیز داشته است؛ به ملا ضعیف
سخنگوی طالبان در مقابل سوالی چنین اظهار نظر مینماید: " ...ما شمارا در پشت
پرده همیشه کمک نمودیم وکمک مینمائیم وبعد ازاین هم در محور اهداف
استراتیژیک ما قرار دارید ..." وهمچنان جنرال حمید گل که همه به جنایات
وفجایع او در افغانستان واقف هستند که اونیز بنام پدر معنوی طالبان معروف است
وقبلأ رئیس اسبق -ای-اس-ای- میگوید:"... طالبان را به هیچ وجه از دست
نمیدهیم وانها را میگویند که از بین رفته اند؛ واقعیت ندارد؛ انها به هیچ وجه
ازبین نمیروند. ونتنها طالبان هر دوطرف مرز که ازلحاظ خونی وتباری با ما واحد
وهمسو واز یک نژاد وپشتون هستند واز خود ما هستند؛ بلکه انها در اینده نیز به
محافظین سرحدی ما تبدیل میشوند..." ..(!؟)- واقای شفیع عیار که مستقیمأ
از زبان انگلیسی ترجمه انرا به دری-فارسی همزمان پخش میکند, این جنرال نژاد پرست
ومنافق "محمود احمد" که برای تشدید وشعلور نگهداشتن نفاق ملی
وبخاطر تحقق فلسفۀ اربابان انگلیسی خود"دیواد ایند رول=تفرقه انداز وحکومت
کن"است!؟ ؛ وبا بی حیائی وبا پر روئی تام بی شرمانه ادامه داده به
تأکید میگوید: " طالبان هم پشتون وما هم پشتون هستیم وطالبان شکست
نخور ده اند وانها از بین نمیروند وتنها حدود چند صد نفر انها ازبین رفته است واین
به ان معنا نیست که انها شکست خورده ازبین رفته باشند؛... خون طالب وخون ما یکی
است!؟.."( یعنی در نزد این جنرال فاشیست ومنافق شرر انداز طالب نسبت به پشتون بیشتر
ارزش دارد. واما ببینید که در اینجا نمیگوید که خون ما وخون پشتون یکی است؛ بلکه
بجای پشتون کلمۀ طالب را بکار میبرد وبخاطر چند طالب نمائیشی از سائیر نژادها
در صفوف طالبان میخواهد دل طالبانرابدست اورد نه پشتون را!؟) وطالب را بخاطر
تشویق به تیروریسم وهمسوئی با خود خون شریک و باخود دارای خون وا حد
وهمخون وهمنژاد میداند. واما در بالا قسمیکه اشاره شد در مجموع "پشتون هر
دوطرف مرز را همخون وهمنژاد واز خود ما خطاب مینماید !؟ واصلأ غیر
مستقیم همه پشتون را در مجموع با همخون وهم نژاد گفتن خود به جمع طالب
حساب میکند ..!)زیرا اومیداند که اکثریت پشتونهای غیور شجاع به سیاستهای نژاد پرستانه وفاشیستی
پاکستان پی برده اند . واین در حالیست که پاکستان اساسأ؛ نه پشتون-نه تاجیک ونه
اوزبیک-ونه هزاره ونه بلوچ ونه ایماق وتاتار وقزلباش و(تورک تباران ) و
...را دوست دارد؛ بلکه سرزمین ثروتمند وغنی انها یعنی به
دارائیهای سر شار افغانستان چشم غارت دوخته است. تا با تفرقه اندازی بین
ملیتها وبا استعمال یکی بالای دیگروبا تضعیف کشور از وحدت ملیتهای مختلف این
سرزمین جلوگیری نموده وبا اتکا بالای یکی دیگران را سرکوب
وافغانستان را ویران وبعدأ اشغال نماید وبجای ان خود را اباد نماید وهستی خود را به نیستی افغانستان
به فال وخواب بگیرد؛ چنانیکه به وضاحت نتائیج تلخ ونا گوار انرا دهه های طولانی
است بچشم سر میبینیم و جریان دارد ...!!.ا-زیرا
یکم : _ قرارنشرات
تلویزیونی اقای شفیع عیار-کلپ(133 و132 و...) 27/اکتوبر/13م .ازمصاحبه های جنرالان
پاکستانی از روی حقایق نهفته پرده برداشته برخلاف ادعاهای پر طمطراق
پا کستانیها چنین بیان میدارد : "
...(پرس-تی-وی-) که تلویزیون پاکستان است با جنرال"زاهد احمد" که
یک جنرال پر معلومات وبا دانش دارای تحصیلات عالی وعالم ویک متخصص ورزیده
ومجرب در امور افغانستان شناسی است؛ که حتا دستگاه جهنمی -ای-اس-ای-
ونظامیان ارتش پاکستان را نیز مشوره های رهنمودی واستقامت میدهد ؛ وده ها مقالات
واثار نیز نگاشته است؛ اهداف شوم خائینانه و اشغالگرانۀ خود را در
مقابل سوالی چنین توضیح داده میگوید- الف: _ ما صرف امروز در
افغانستان فعال نبودیم حتا از1975م به اینسو فعالیتهای ما در افغانستان
بسیار جدی وهدفمندانه بود...وافغانستان را جز لایتجزای خاک پاکستان میدانیم (!؟)-
... وزاهد احمد این خائین ماجراجو ودشمن استقلال وامنیت کشور ما ادامه
داده با حرکات وتکان دادن دستها وبا نهایت خشونت بمانند انکه افغانستان
قرضدار و بده کار(!؟) اوبوده باشد میگوید:" افغانستان معادن بسیار
قیمتی وارزشمند دارد-نفت وگاز شگفت انگیز شبرغان، که امدند و انرا چور
وچپاول کردند-معادن سرشا ر وبیبدیل لعل بدخشان-لاجورد پنجشیر-زمرد وعنصر
ارزشمند لیدیم(لیتیم) در غزنی که اهداف نظامی دارد؛ بما بمراتب مهم است
وافغانستان مخذن طلا و اهن ومس وسنگ رخام وجنگلات وغیره که به تریلیونها
دالر محاسبه وبراورد گردیده ونزد ما موجود است ؛ اینها همه بعد ازاین مربوط
ماست....(!؟) ؛ وعقده مندانه میگوید: ... چرا شورویها به افغانستان
امده بودند !؟..."- ب : _
و ا ین جنرال غارتگر ومتجاوز
ومداخله گر جانی و مربی طالب وجهاد!؟ ادامه
داده به تأکید میگوید " ..ازجانب
دیگر افغانستان از نقطۀ نظر موقعیت خود وجئو پولیتیکی خود هنوز
بمراتب بیشتر بما دارای اهمیت است... واین جنرال
پرعقده وعصبانی قسمیکه از کدام (مال لیلامی ویا دیگ خیرات افغنستان بی نصیب
مانده باشد !؟ )چنا حسودانه وبا خشم وخصمانه اظهار میدارد که دیدن وشنیدن گفتگوی تصویری
او در تلویزیون اقای عیار نیز به همگان جالب است و او میگوید"...روسها
وامریکائیها برای چور کردن به افغانستان امدند؛ وما توانستیم روسهارا ازبین ببریم
والبته بیش از دوملیون انسان هم در این جنگ تأریخی ما!؟ کشته شدند هدف ما کشتن انسان
نبود اما برای شکست شورویها باید میجنگیدیم تا که انها را باید به هر قیمت شکست
میداددیم!؟ (یعنی استعمال واژۀ " بهر قیمت" واینکه ((هدف ما ازکشتن
نبود = اما ازدست ماکشته شدند معنا میدهد!؟)) به این مفهوم که همه نفوس
افغانستان باهمه داشته ونداشتۀ ان ازبین میرفت به این تیکه دارجنگ وجهاد وخون
مردم افغانستان (!؟) باکی نبوده است ، مگراین که به هر قیمت حتا به
نابودی کامل افغانستان هم تمام شود پروا نداشت مگر شورویها باید شکست
میخوردند !؟- نویسنده)؛وی با این جنایات وفجیع تحمیلی خود بالای افغانستان
افتخارانه می افزاید: .. امریکا وغرب و مجا هدین
میگویند که ما روسها را شکست دادیم ؛ این کاملأ درست نیست؛ وشما میدانید وبه همگان
معلوم است که ما پاکستانیها بودیم که رژیم کمونیستی کابل وروسها را شکست داددیم(
این نمک حرام ونا سپاس هنوز هم از کمکهای امریکا ودر مجموع غرب وصدقه وخیرات اعراب
وهابی وسعودیها تحت نامهای" جهاد-مجاهد-مهاجر وغیره !؟"جیرۀ ننگین
وطفیلی را حلال دانسته میخوردو کمکهای بیحساب مالی وپولی وتکنیکی ونظامی
زیادی نصیب پاکستان میگردد ودال وچپاتی پاکستان مزدوروانگریزی که
از(( برکت مهاجرین افغان !؟)) تکامل نموده به انواع کباب
وپلاو چلاوو آشک ومنتو وخوراکه باب لذیذ دیگری تبدیل گردید که قبلأ
باهیچکدام ان بلدیت نداشت !؟ وبالای همین افغان مظلوم بود که خود را
ابادساخت واما در بدل ان این مهاجرین مظلوم را محتاج لقمه نان
سیاه وبه یک تابلیت به اصطلاح "سیبازول" وبه یک "خیمۀ چرکین وپاره
وپینۀ سیاه...!" محتاج وزنها را "سیاه پوش!!!" ومرد ها را
"سفید پوش !!!" و سراسر جامعۀ مارا ماتم دار نموده است واز اولاد
های شان هنوز هم به" تیرورهای انتحاری" بزور ویا به رضا به ذرایع
گونگون انها را جلب و مغزشوئی نموده بالای شا ن
تجارت و بازارهای د ین فروشی انها که خیلیها گرم
است و فراموش نموده است که هرگاه کمک وحمایت همه جانبۀ غرب وشرق وهجوم
جهانی در کشور نمیبود ونباشد توقف کند تو هرگز به
حریم مقدس ماپای گذاشته نمیتوانستی ونمیتوانی !!!- نویسنده) واین
جنرال لاشخور ادامه داده میگوید":..وامروز وقت ان رسیده است که باید مانند
شورویها ؛ افغانستان را به قبرستان امریکائیها مبدل سازیم و انهارا نیز مانند
روسها گورکنیم وما در افغانستان منافع داریم وباید از منفعت خود حمایت
کنیم!؟- ت : _ به
این دیده درائی این جنرال به اصطلاح دانشمند !؟ اما متجاوز و ملعون خوب دقت
نمائید که دیگر چگونه از مداخلات گذشته وحال وادامۀ ان در اینده توسط پاکستان در
کشور ما افغانستات بطور شفاف اعتراف و افشاء مینماید و انرا نژاد
پرستانه و شیطانی به بر گردانی اقای
" شفیع عیار" از طریق تلو یز یو نش چنین
بیا ن میدارد... ((دلچسپ است که مردم میگویند ؛
-ای-اس-ای-به افغانستان دست درازی می کند - این مردم که
این گپها را میزنند چقدر دیوانه و مضحک
هستند . درحالیکه ما بالاتر از ان گپهای که انها میگویند ادعا
ها داریم؛ یعنی میگوئیم که : افغانستان ازماست و ما میتوانیم توسط این
پشتونهای دو طرف مرز که از خود ما هستند ادارۀ افغانستان را بدست داشته
باشیم .. . وما با اوزبیکها وتاجیکها وهزاره ها نه رابطۀ داریم ونه با انها
کاری داریم وانها در پاکستان نیستند وما از انها این کمکها را گرفته هم
نمیتوانیم وتوقع هم نداریم ... ؛ واز پشتونها میتوانیم همچو
کمکها وهمکاریهارا بدست بیاوریم و...(!؟)
...))- واین مطالبی است که با همین محتوا ازطریق تلویزیون اقای شفیع عیار به
برگردانی خود ایشان ساعتها به نشر سپرده میشود وده ها مطالب دلچسپ مستند به همین
ترتیب از این تلویزیون خدمت همگان به نشرمیرسد. ث : _ وشمابه
این یاوه سرائیهای منافقانۀ او خوب توجه کرده باشید که این جنرال خائین
ومفتن ونژاد پرست چگونه بیشرمانه و جنایتکارانه اختلافات قومی وزبانی ونژادی را وخصومت ودشمنی
را رزیلانه وبا پشتیبانی وحمایت ازخودسازی ظاهری یک
قوم و با"نقش پررنگ دادن به یک قوم!؟" وبا "بینقش سازی
وکمرنگ سازی و به حقارت کنار زدن وبا بیگانه سازی وغیر خون شریک
نشاندادن اقوام دیگر" با دخیل ساختن مسئلۀ نژادی به اصطلاح به این
" جهاد اسلامی ومجهاهد ینش!؟ " خصومت و نفرت را قصدأ و عمدأ
و تحریک امیز و ماجرا جویانه به کرات دامن میزند . واین درحالیست
که اکثریت خلق اگاه ومبارز پشتون ضد پاکستان وضد -ای-اس-ای خون اشام
ونظامیان سفاک انند که در حقیقت امر برای بدنام سازی همه خلق پشتون همچو
تبلیغات وتخریبات خائینانه را پاکستانیها براه انداخته اند. وبخاطر پراگنده
نگهداشتن ملیتها واقوام باهم برادر افغانستان وبخاطر جلو گیری از ایجاد وحدت
ملی و احتمال قیامها وشورشهای انقلابی ضد پاکستانی پشتونهای به خون نشسته
وجنگزده ومردم ماتم دیده وغیرتمند افغانستان؛ زبونانه وبا جبن وترس از مقاومتها
وواکنشهای سرنوشت ساز توده های ملیونی بجان رسیدۀ افغانستان درفرایند سیاسی بشکل
توطئه آمیز به این پروپاگندهای زهر آلود با توجه با ایجاد مشکلات سنگین
تحمیلی که از جانب خود پاکستان بالای افغانستا درطی چندین دهه تعمیل گردیده
است" ونا توان نموده است وبا توجه به این حالت به ناخون
افگارگرفته!!!" ومغرورانه وبا سرکشی های فرعونی یاوه سرائیها
نموده وبه همچو تبلیغات مذبوهانه دست میازد که امروز بهمه خلقهای شریف وآگاه
وجامعۀ مدنی وبه همه جهانیان اظهر من الشمس گردیده است.!-
ودر اینجا همان فرد روی در وازۀ آقای سید کیان که
نگاشته بود: و
اینجا مقام پرزدن
جبرئیل نیست
ومحمد ظاه؛ شاه
سابق که اغلب عمرش به عیاشی وشکار وتفرجگاه ها سپری میشد روزی با استاد خلیلی که
همیشه به دربار شاه نزدیک وبه اوهمسفر واشعار نیز برایش میسرود ودر مقابل سوال شاه
که از ان منطقه عبور مینمودند روی در وازه دیده بود وسوال نموده بود که چرا
روی دروازه سید کیان چنین نوشته است چه پاسخ باید داد ؟ خلیلی بالفعل
وفالبدیع جواب داده نوشته بود که :و
فرعون گشته ای
مگر هم رود نیل نیست!؟
که امروزنیز جای
دارد تا خلقهای
بجان رسیده وبخون تپیدۀ وسلحشورانقلابی هر دوطرف مرز دیورند این فرد مکمل
بالا را ورد زبانها و به شعار زندۀ روز خود تبدیل نموده علیه پاکستان وجنرالان خون
اشام مغرور وسرکش واما بیغیرت وبی ایمان آن برای دفاع تأریخی از در وازه های باز
جنوب وجنوب شرق وغرب کشورخود بروی شان مسدود نموده و صداهای خودها را متحد نموده
هر چه رساتر بالا کنند وجنبش رستا خیز طوفانی نهفتۀ واما سر شارولبریز چون
امواج توفنده ومست پرتلاطم دریای نیل براه اندازند ونظام
نابکار فاسد-فاشیستی-تیروریستی افراطی خونتای کودتائی درپاکستان را یکسره
واژگون نمایند وخلقهای به زنجیر کشیده وبه خون تپیدۀ هردوطرف این مرزرا
از شر این قلدوران ومافیای جنگ وتیروربرای ابد نجات دهند ..که این روز نیز دورنیست..(!).ا
-ج : اقای
شفیع عیاراز طریق تلویزیون خود از زبان جنرال مزکورچنین برگردان نموده به نشر
سپرده است: "... یعنی دست داشتن به افغانستان را ؛ بانهادینه سازی اسلام-سیاسی افراطی متوسل به
تیروریسم میتوانیم به این آرمانها واهداف خود برسیم- یعنی از این طریق میتوانیم
در قدمۀ بعدی؛ چین روسیه وهند وغیره کشور های منطقه را تحت کنترول خود در
اوریم...وپاکستانیها یکجا با ایرانیهای اسلامی میتوانیم یک جبهۀ ضد امریکائیها را
نیز در این منطقه تقویه نمائیم ... " -( یعنی متکی به
سلاح اتمی خود مغرورانه این خوابهای طلائی خود را تعبیر مینماید
...!؟ - نویسنده ) وبه این ترتیب افغانستان را نیز بین خود
تقسیم نمائیم. .. و او می افزاید : زیرا امریکا به تنهائی نمیتواند با
طالبان صلح بیاورد وصرف میتواند از طریق پاکستان-ایران صلح را با طالبان در
افغانستان ودر منطقه برقرار سازد...واین جنرال مغرور وسرکش وبا بلند پروازی های
سبک سرانۀ انگریزی وجاهلانه خود چنین یاوه سرائی ولاف میزند: اگر
امریکا بخواهد جان بسلامت ببرد ؛ بیاید با ما حرف بزند؛ وما هستیم که نقش داریم و
ما بشما کمک خواهیم کرد که چگونه از این سرزمینها خارج شوید!؟..." این
جنرالان سفاک وخون اشام جانی با این تبلیغات تحریک امیز وما جراجویانۀ خود
مذبوهانه تلا ش دارند تا بدنامی ؛شکست ورسوائیها وبحرانات انفجارکنندۀ
که بمثابۀ نطفۀ انهدام رژیم منحط وفاسد وپوشالی پاکستان و آتش هستی
سوز"عفریت ارتجاع سیاه" پاکستان گردیده و لهیب سرکش وبیباک این
جبش رستاخیز ملی ورهائیبخش که دارد آرام آرام همین اکنون دامنگیر خود
پاکستان گردیده است اذهان مردم را با همچو تبلیغات مصروف ومغشوش نموده و
این واقعیتهای زند ه در درون پاکستان را از دید گاه ها پنهان نگهدارد وفکر
وهوش مردم را به قضایای مربوط به افغانستان ومنطقه مربوط سازد ونقش گردانندگی
وهژمونی را نیز خودش به عهده بگیرد که البته بدون تردید تعبیر این
خوابهای طلائی !؟ ان اینبار باعث تجزیه ونابودی خود پاکستان خواهد
گردید.زیرا از اعتراف عاجزانه چودری نثارعلی وزیر داخلۀ پاکستان که نسبت عدم توانائیهای خود از
کنترول بی نظمیها -از قتل وکشتارهای خونین بیگناهان واز خشم مردم به خون
نشسته تحت استبداد بنیادگرائی افراطی وفساد وفقر وبد بختی ومحرومیتهای گوناگون در
پاکستان را بوضاحت بیان میکند؛ ونبود دموکراسی وازادی وعدالت وبی قانونی
وقانون شکنیهای که توده های ملیونی پاکستان را در قید وبند زنجیر بندگی
کشانیده وعمر نظامیان سفاک وخون اشام ورژیم منفور ومعامله گرپاکستانرا به
اخررسانیده است ؛کاملأ هویدا واشکار میسازد؛ وبویژه "عنصرمهم بی
اعتمادی" وتضاد های متخاصم وآشتی ناپذیری که دارد بین
نظامیان-طالبان- ومردم واقشار وطبقات مختلف آگاه وروشن جامعه ونهاد های ملی
وحقوقی وجامعۀ مدنی درپاکستان به عمق وپهنای وسیع وگستردۀ ان نسبت به هر وقت دیگر
بیشتر نهادینه وبه اوج خود رسده است همه عوامل عینی وتکذیب ناپذیر ی
اند که همین اکنون در درون پاکستان جریان دارد و دست بدست هم داده
مطابق به قانونمندیهای عینی تکاملی غیر کنترول کنندۀ
جامعه باعث سقوط رژیم پوشالی دست پروردۀ انگریزی وتجزیه وانهدام
کامل پاکستان خواهد گردید.ا- چنانچه چودری نثار علی وزیر داخالۀ
پاکستان نگرانیهای شدید خود را نهایت مر موزانه وپنهان کارانه ومحافظه کارانه به
خبر نگاری "شین هوا " 12/ نومبر13م با احتیاط لازم چنین
بیان میدارد: "...این کشور در حال عبور از مرحلۀ حساس است وحدت کامل از
جهت دید گاه ها وآراء در مورد رهبرد مبارزه با تیروریسم وخشونت وجود
داشته باشد!؟.. " - که این اعتراف یک مهرۀ درجه یک نظامی ومسئول
کنترول نظم وامنیت جامعه دال بر واقعیت های موجود وتسلط تیروریسم وبی
اعتمادی وعدم وحدت وهمسوئیها دربین مردم ودولت پوشالی ونظامیان وطالبان
وتیروریستان پاکستان ومصداق عینی ومشهود بر ادعا های اشاره
شدۀبالا میباشد!-
ح
: _ و اما همچو تبلیغات زهر آگین ومذبوهانۀ که از طرف
پاکستان و-ای-اس-ای ونظامیگران ان منافقانه براه انداخته شده است؛ برغم نیات شوم
دشمنان سوگند خوردۀ وحدت ملی خلقهای برادر افغانستان؛ اینک باید که یک
انگیزۀ واقعی و روحیۀ آتشین و تمایل گرم برای ایجاد
وحدت ملی واقعی وهمسوئی وهمبستگی سراسری بین تمامی خلق شریف افغانستان
اعم از( پشتون-تاجیک-اوزبیک- هزاره-تورکمن- ایماق-
قزلباش-قزاق-قرغز-نورستانی-بلوچ-پشه ای-عرب-هند-سکه-براهوی-پامیری-تاتار- وغیره که
حدود 30 قوم وتبار مختلف با هوئیتهای ملی مختلف را در آغوش خود جای داده
است) باشد. هرچند این قلم به این باوراست که وحدت ملی هرگز به شعار وبه وعده وعیدها
وتشویقهای کاذبانۀ شفاهی عوامفریبانه و نصیحت امیزو رفع مسئولیت گونه که هیچکدام جنبۀ عملی ندارد؛
ایجاد نمیگردد. تا اینکه در عمل وقانونی همه اتباع وتبار واقوام صرف
نظرازتعلقات نژادی-زبانی-مذهبی وسمتی وقبیلوی بر معیار های شائیسته سالاری وحضور
وهستی بالفعل در ترکیب اجتماعی ،رول ونقش عمده وتعین کننده وسهم ومشارکت
برابر ومساوی وعادلانه در همه ابعاد ونهاد های قدرت "سیاسی-اجتماعی-اقتصادی
-نظامی -فرهنگی ومذهبی وغیره " بر مبنای حاکمیت قانون به شکل دموکراتیک مبتنی
به رأی ازاد وعمومی وانتخابات سراسری عادلانه با ایجاد حاکمیت غیر
متمرکز پارلمانی با تفکیک قوای "ثلاثه دولت" ونظام خود
گردانی شورائی به حق وحقوق مشروع ومسلم قانونی خود بدون هر گونه معامله گریها
نرسند؛ حرف زدن از وحدت ملی یک هدیث ویک مضحکۀ بیش نیست که به الفاظ وجملات
زیبای خوش ایند انرا پیچ داده به خورد مردم داد ه میشود که این بذات خود یک
عمل ضد وحدت ملی تلقی میگردد!- واذعان باید کرد که: باوجود انکه همچو نظامها بگونۀ
مثال(فدرالیسم غیر متمرکزپارلمانی) نیز نمیتوانند صد در صد تبعیض وامتیاز را بکلی
ازبین ببرند ویا عدالت واقعی اجتماعی را تأمین نماید ،واما به صراحت اعلام میگردد
که علی الرغم بد گوئیها وتخریبات وتبلیغات سوء دشمنان فدرالیسم ودموکراسی
وترقی افغانستان؛ این نظام مردمسالار میتواند بمثابۀ ابزاری برای سرکوب چار
چوبۀ پوسیدۀ نظام قوم وقبیله سالاری وتهدید جدی قدرت وحاکمیت مرکزی انحصاری وبا
ریخت بنیاد های یک نظام مردم سالاری ودموکراتیک وگذارمسالمت امیزی برای
فروربزی نظام غیرعادلانۀ ارباب رعیتی فئودالی قرون وسطائی خانخانی وحاکمیت
"غول" فساد مالی -اداری -غصب وتجاوزومافیای مواد مخدر وتقسیم قدرت
وثروت ونعم مادی بطور عادلانه بین همه اقوام وتبارواتباع و رشد سریع
تولید واقتصاد بسوی فقرزدائی وبیماری وایجاد شرائیط سهل کار برای بیکاران ورشد
سریع در همه عرصه های اقتصادی-اجتماعی وفرهنگی به اشتراک مردم وبه نفع وبه معشیت
واسودگی وسعادت جامعه وزمینه های رهائی کلیۀ زحمتکشان از هرنوع ستم واستثمار وبهره
کشی انسان توسط انسان را ارام ارام وبه تریج توسط خود مردم وبدست مردم مهیا وبر
اورده میسازد تا با مهار سازی و حل تدریجی این معضلات ومشکلات زمینه
های تهداب گذاری وگذار ارام وبدون خشونت به یک جامعۀ عادلانه
مترقی و مردمی را به تدریج مهیا گردانیده
وتوده های ملیونی زحمتکش در ساختار های بنیادی وتکاملی وعادلانۀ همچونظامها به
تدریج رول ونقش سازنده وخلاق خود را به حکم زمان وتأریخ ایفا میدارند که در ان
زمانه بعدآ میتوان از وحدت ملی وریشه کن سازی تبیض وامتیاز وقومگرائیها
ونژاد وزبان پرستی ها حرف زد وبه شگوفائی فرهنگ یک دیگر افتخار نمود
وبالید نه صرف به زبان وفرهنگ خود نازید ویا نیستی دیگران را به هستی
وشگوفائی فرهنگ وزبان خود نشانه گرفت ودر ان صورت است که : انگاه نژاد
وزبان پرستان مانند امروزشعار داده نمیتوانند که : "
...صدقۀ زبان خود شوم که در سراسر مملکت حاکم وحکومت میکند..!؟
" ... بلکه بجای این شعار برترجویانه وماجراجویانه تحریک
امیز چنان شرائیطی بکام زحمتکشان مساعد میگردد که انگاه باید
بدون تبعیض بگوید که: صدقۀ زبان وفرهنگ این همه ملیتهای برادرم شوم که
با فرهنگ وزبان غنی مشترک خود فرهنگ وزبان من واز سائیرکشورم را غنامند و در
سراسر کشورشگوفا وحاکم ساخته اند(!!!) -.ا و(اما برخی
عناصرمحافظه کار وضمنأ ماجرا جوباید بدانند که این نظام یک نظام کمونیستی نیست که
در کمین نشسته همه چیز را تحت فوکس و حتا عقاید انسانها را نیز در انحصاروکنترول گرفته
اند که فورأ با نثار نمودن کلمات زشت وتوهین امیز به خود مضمونی درست نموده علیه
ان بدون هیچ منبع رنگ تبلیغاتی-سیاسی داده و با آرائیش کلمات خوش اهنگ
به خورد مردم بدهند وبه قله ای نشسته سنگ اندازی نموده وخود بعدأ به تماشا
بنشینند!؟ بلکه این نظام نوع از نظام مردم سالاری است که در وازه های
دموکراسی مردمی را بسوی یک نظام دموکراتیک وملی وترقی اجتماعی وعدالت
وحاکمیت قانون وبسوی یک نظام واقعأ مردمی باز مینماید که همه اتباع طبقات
واقشار واقوام ونهاد ها در آئینۀ ان خود را میبینند و نقش وارادۀ خود را
تمثیل میکنند و یک نظام ممثل ارادۀ مردم است وبس