طالبان درروند افراطي وبنيادگرايي)نفع پاکستان ازاعزام تروريزم به افغانستان ، کدام است؟؟؟(

« آي اس آي » شانه به شانه تروريزم

 (استاد صباح)

 

به جرات می‌توان گفت که هیچ سازمان اطلاعاتی در جهان به اندازه ISI دارايي اختيارات وصلاحيت نیست. این سازمان، سازمان اطلاعاتی جنرال هاي استخباراتي ‌است. پیشینه تاریخی میان هند و پاکستان و استمرار مناقشه کشمیر، ترس و نگرانی ازهند و تهدید خارجی ناشی از آن، همواره اردو پاکستان را به عنوان اصلی‌ترین نهاد حافظ پاکستان در مقابل این کشور، دارای محبوبیت کرده است. بر این اساس آرزوی هر جوان پاکستانی است که دراردو خدمت کرده و از این طریق ضمن کسب مقبولیت مردمی، از رفاه و امنیت شغلی نیز برخوردار گردد. جمع این عوامل، اقتداری را به ارتش داده که قابل قیاس با دیگر ارکان قدرت در این کشور نیست. در واقع تعریف ارزش اجتماعی نهادها و مراکز غیرنظامی پاکستان بر اساس میزان دوری و نزدیکی به اردو تعریف می‌شود. عباراتی همچون "اردوي که کشور دارد"، "اردوي؛ دولتی در دولت"، "حکومت نامریی" و "پدر خوانده‌ های مرموز" نیز گاهی در جراید این کشور و در توصیف جایگاه اردوي پاکستان درج می‌شود.

تغییرات عمده خلاء قدرت درمنطقه ناشی سبب یکه تازی ISI درنقش آفرینی اطلاعاتی درمنطقه گردید. درواقع ازهمان هنگام اولویت شماره یک ISI از برنامه‌ریزی دربرابر تنشهای داخلی و یا تجاوزات هند با دراختیار گرفتن نبض تحولات افغانستان تبدیل گردید و به کارگزارسرویسهای اطلاعاتی غرب و کشورهای عربی در افغانستان تبدیل شد. درهمان هنگام، توجه اسرائیل و آمریکا به ISI از جهت تامین نرم‌افزار و سخت‌افزاراطلاعاتی به دو دلیل حضور شوروی در افغانستان وفرمانبرداري و کنترول مجاهدین افغانستان توسط ISI برای ضربه زدن به روس‌ها و همچنین هم جواری پاکستان با ایران و انجام عملیاتهای ضد جاسوسی و جمع آوری اطلاعات برای غرب درمقابل ایران، سبب ارتقای سطح کیفی وکمی‌ ISI گردید. ازطرفی واسطه بودن ISI برای ارسال کمکهای مالی عرب وحتی سکونت بنیادگرایان اسلامی‌ عرب و تبدیل شهرهای مرزی افغانستان به پایگاهی برای مجاهدین عرب–افغان که پایه‌های فکری و رهبری امروزی القاعده را تشکیل می‌دهند، روز به روز موجب افزایش اعتبار و ارتباط ISI شد.

اصلی‌ترین اتهامی که گریبانگیر این سازمان است، همواره همکاری با و حمایت کامل از گروههای تروریستی و جهادی علیه کشورهای همسایه و مواضع آمریکا و انگلیس است. درگزارش افشا شده مربوط به جولای 2006 وزارت دفاع انگلیس، ISI‌ به عنوان حامی کامل گروهکهای تندروی اسلامی شناخته شده بود. در جون 2008، مقامات افغانستان خبر ازطرح ترور نافرجام علیه حامد کرزی  رییس جمهور وقت- توسط ISI دادند. درجولای همین سال، مقامات هندی، سازمان ISI‌ را طراح اصلی بمبگذاری سفارت هند دراین کشور دانستند.
در می 2009، رابرت گیتس (Robert Gates) -وزیردفاع وقت- با حضوردر برنامه شصت دقیقه شبکه CBS، خبر ازارتباط قوی سازمان اطلاعاتی پاکستان با طالبان جهت نفوذ کامل این کشوردرافغانستان پس ازترک آن ازسوی آمریکا داد

در جولای 2010، ویکی لیکس اسنادی از آمریکا را فاش کرد که طی آن ISI حامی اصلی گروهکهای تروریستی علیه آمریکا و نیروهای بین‌المللی در افغانستان شناخته شده بود. همچنین در اپیل 2011، مایکل مولن (Michael  Mullen) - لوي درستيز اردوي آمریکا- به ارتباط سازمان اطلاعاتی پاکستان با فرقه‌ای تندور با نام "حقانی" اشاره کرد. انجام عملیات تروربن لادن در می 2011، عملا انگ رسوایی برپیشانی ISI‌ نشست. جامعه بین‌الملل این سازمان را به همکاری با بن لادن و پنهانکاری متهم کرد. این سازمان نیز درپاسخ، اعلام کرد که تا بحال درمسیرهمکاری با آمریکا تلفات و ضررهای بسیاری را دیده است و این ناسپاسی را برنمی‌تابد.
"
ویلیام میلام" (William Milam) -سفیر اسبق آمریکا در پاکستان- معتقد است که ISI فعالیتهای خود تاکنون را تروریستی نمی‌داند و برخلاف باور عمومی، اتفاقا این سازمان، سازمان قدرتمند و سرسختی نیست.

"شجاع نواز" (Shuja Nawaz) نویسنده کتاب "شمشیرهای مماس: پاکستان، اردوي آن، و نبرد درون" در کتاب خود به این نکته اشاره دارد که به باوربسیاری از تحلیلگران، ISI‌  تسلط خود بر شبه‌نظامیان منطقه کشمیر را از دست داده، چرا که بسیاری ازآنها طی بمباران آن منطقه طی کشکمش با دولت هند از سوی اردوي پاکستان کشته شدند.

طی درگیری مجاهدین افغانی در دهه 1970 و 1980 با شوروی، سازمان اطلاعاتی پاکستان درکنار آمریکا، مجاهدین را از حیث امکانات تسلیحاتی و اطلاعات مورد نیاز تامین کرد. پس ازعقب نشینی شوروی ازافغانستان نیزهمچنان به حمایت ادامه داد. اما این بار، این جبهه طالبان را شامل می‌شد که علیه آزادی ملت مقاومت می‌کرد.

کتی گانون (Kathy Gannon) -خبرنگارخبرگزاری آسوشیتد پرس- پاکستان را به بهشت تروریست‌‌ها و بالاخص طالبان افغانستان تشبیه کرده که برای سلطه بر نقاط هدف، حکم تفريگاه و اندیشکده را دارد.

علاوه بر این، سخنان تحلیلگران برجسته‌ای چون "حسن عباس" - مدرس پوهنتون هاروارد- که معتقد است ISI مزورانه‌ترین رویکرد نسبت به تروریسم را دارد، مصداق عینی خود را نشان داده است. چرا که خود گروهکهای تروریستی را تحت حمایت مالی و تسلیحاتی قرار می‌دهد و از سوی دیگر اقدام به بازداشت و نابودی آنها می‌کند. از این دست، می‌توان به دستگیری خالد شیخ محمد-مغز متفکر حمله یازده سپتامبر- وهمکاری با آمریکا جهت پیگرد و بازداشت مقامات ارشد القاعده و گماردن هشت هزار نیرودر "وزیرستان" - مرز بین پاکستان و افغانستان- جهت مبارزه با شبه نظامیان القاعده اشاره کرد. جالب اینکه پرویز مشرف درسپتامبر 2006 اعلام می‌کند که "بسیاری از آن هشت هزارنفر دردرگیریها کشته شده‌اند اما بالاخره کمر طالبان پاکستان شکسته شد".

این البته برآمده ازرویکرد خاص سیاسی اردوي پاکستان است. بازگشت به مقاله سال 2008 "اشلی جی تلیس" (Ashley J. Tellis) از "موسسه صلح بین‌الملل کارنگی" که در آن می‌آورد "هرکجا که اردوي پاکستان احساس کند که شبه نظامیان تروریست درمسیر اهداف ملی آن گام برنمی‌دارند، گوش آنها را می‌پیچاند"، شکل واضح‌تری از این حقیقت به ما می‌نمایاند.

حمایت  ISI  از تروریسم و طالبان، بزرگترین مانع برسر راه تحقق صلح دوستی بین پاکستان و افغانستان است.

 دولت اوباما طی چند سال اخیر تلاش بسیاری برای  شکل‌گیری همکاری وصلح سه جانبه تحت عنوان "محور تعاون آمریکا-پاکستان-افغانستان" بکارگرفته است، اما افغانستان پیوسته عدم رضایت خود از پاکستان به علت حمایت از حضور تروریسم در این کشور را اعلام کرده است. درنقطه مقابل، مشرف در سال 2006 منکراین حمایت شد و "آصف علی زرداری" - همسر بی‌نظیر بوتو- درمصاحبه خود با شبکه سی ان ان درمی 2009، انکار این حمایت را اینگونه ابراز داشت: ببینید، اینکه می‌گویند ما ازتروریسم حمایت می‌‌کنیم حرف بی‌جایی است. هرسازمان اطلاعاتی منابع خود را دارد. مثلا اگربگوییم سازمان سیا با القاعده همکاری می‌کند، شما می‌پذیرید؟ اینکه ما منابع خاص خود را داریم، به این معنا نیست که با تروریست‌‌ها همکاری می‌کنیم".
اشلی تلیس در فبروری  2008 در گفتگوی خود با وبسایت CFR.org  قویا براین تاکید کرد که ISI القاعده را بعنوان یک "سرمایه استراتژیک" می‌بیند که با استفاده ازآن می‌تواند همیشه یک افغانستان ناآرام با بستر نامناسب برای حضور نیروهای ناتو را داشته باشد و از این رهگذر به سیطره خود برهمسایه قدیمی ادامه داده و توقعات سیاسی‌اش حصول گردد.
البته کارشناسانی چون "ماروین جی. وینبام" (Marvin G. Weinbaum) -کارشناس موسسه خاورمیانه آمریکا- با این نظریه موافق نیستند. او معتقد است که پاکستان دو استراتژی را پیش گرفته است: اول، سیاست رسمی افزایش ثبات درافغانستان؛ دوم، سیاست غیررسمی حمایت ازگروههای جهادی برای فریب دادن و آرام کردن مخالفین سیاسی در داخل کشور؛ که البته دومین مورد موجب تضعیف اولی می‌شود. "شجاع نواز" هم معتقد است که نوعی دوگانگی در ISI  برای حمایت یا عدم حمایت از القاعده وجود دارد؛ اما در هر صورت، مقامات ارشد اردو ترجیح می‌دهند که طالبان افغانستان را به چشم دشمن نبینند.

کی دیگر از نقاط تنازع پاکستان با هند، مربوط به حادثه بمبگذاری نوامبر 2008 بمبئی است. مقامات هندی به شدت از این قضیه خشمگین بوده و ISI‌ را حامی "لشکر طیبه" که مسئول آن حادثه بود، می‌دانند. پاکستان نیزدرابتدا انکارکرد اما در فبروری  2009 اعلام کرد که طرح حادثه درخاک این کشورصورت گرفته و برای دلخوشی هند، چند تن از مقامات مذهبی داخل کشوررا بازداشت کرد. گانون در ادامه می‌افزاید که حمایت ISI‌ازشبه نظامیان تروریست در نقاط مختلف اعم، این حدس که بمبگذاری سیستم حمل و نقل لندن درهفت جولای 2005 به این سازمان مربوط است را قوی‌تر می‌کند.

به نقل از موسسه "گیت استون"، "کریس الکساندر" (Chris Alexander) -وزیرامور شهروندی و مهاجریت کانادا- که پیش از این سفیر کانادا درافغانستان و نویسنده کتاب مشهور "مسیردراز: افغانستان تشنه صلح" بوده است، پاکستان را "حامی دولتی تروریسم" نامیده است. همچنین، "الکسیس پاولیچ