دموکراسي به کجاميرود؟؟؟

دموکراسي به کجاميرود؟؟؟

 (استاد صباح)

 

غرورم گم شده و مُرد وقتی

گل احساس مــن پژمـرد وقتی

بدست باد وطوفان دادآنوقت

مرا ازآن حــوالــی برد وقتی.

 

به اين غمهاي دنيا غصه خوردم

به امروزو به فردا غصه خوردم

شنيدم تا که غمهاي شما را

براي همه يکجا غصه خوردم.

قبلآ تنظیم های به اصطلاح اسلامی به وسیله سلاح بریکدیگرحمله میکردند وهمیشه درجنگ بودند وبه دنبال برتری جوئی بریکدیگر،جای شکراست که امروزهمین تنطیم ها درحالتی قراردارند که ازطریق رسانه ها باهمدیگر داخل جنگ شده اند زیرا همه میدانند که هرتلویزیون ورا دیو مربوط به یک رهبر جهادی بوده وازطرف یک ملک خارجی تمویل میگردد وتا اکنون موفق به یک هم اهنگی فیمابین شان نگردیده اند ودرحال جنگ وبد گوئی یکدیگر وتبارزنسبت به یکدیگراند.

به نام دموکراسی هم درتاریخ جنایت‌ها کرده‌اند. دموکراسی هراندازه هم که ارزش‌هايی ستودنی داشته باشد ،که دارد باز هم به نام اوجنایت کرده‌اند. بازهم نامِ نيک آن را تیره کرده‌اند. دموکراسی‌های صادراتی مصاديق آشکاروبارز بدنام کردن دموکراسی وستم کردن به نام دموکراسی است. دموکراسی‌خواهان یا آن‌ها که ارزش‌های دموکراسی را می‌ستايند، وظیفه دارند که درعین حفظ باورواعتقادشان به دموکراسی، این‌ها را که به نام دموکراسی انجام می‌دهد محکوم کنند وازاين جنايت‌ها يا لغزش‌ها تبرا بجويند آن هم به آشکارترین و صریح‌ترین وجهی.
به نام سکولاریسم هم جنايت شده است. تاریخ خون‌بارترین جنگ‌ تاریخ بشر، مشحون است ازباور به سکولاريسم. به نام سکولاریسم هم که خود ازدستاوردهای فرخنده‌ی خرد بشری می‌تواند به شمارآيد، جنایت‌ها شده است وهیچ بعيد نيست بازهم اين جنايت‌ها رخ بدهد. پس آن‌ها که سری برآستان سکولاریسم می‌سايند، وظيفه دارند جنايت‌هايی را که به نام سکولاريسم شده محکوم کنند وازآن‌ها تبرا بجويند بی‌هيچ مجامله و تعارفی.

همين قصه را درباره‌ی مرد وزن داریم. کم نبوده‌اند کسانی که به نام زن یا به نام مرد، همين خطاها را کرده‌اند. مسؤولیت اخلاقی ما اقتضا می‌کند جايی که چیزی به نام ما می‌‌گويند ومی‌کنند، چندان که در وسعِ ما می‌گنجد دررفع اين تهمت ازخويش بکوشيم ونگذاریم به جفا یا خطا، چیزی به نام ما تمام شود. طبعاً جایی که درنگ می‌‌کنيم يا لب فرومی‌بنديم، جهان را این گمان درحق ما تقویت می‌شود که چه بسا فلان دراین خطا و جنايت دستی دارد واین گمان هم گمان بی‌جایی نيست. درکشورمامتاسفانه بهرنام وعنواني استفاده غلط صورت ميگيرد وبيايد درينجامروري نمايم به استفاده هاي ابزاري تلويزيونهاي که بنام دموکراسط درکشوراسلامي که صرف درنوشته وها وتبليغات ودرروي جلد پاسپورت  اسلام حک شده است ، مروري کوتاهي نمايم .

حکومت طالبان درکشورکمتر رسانه صوتی‏، تصویری ونوشتاری به جز رادیو و تلویزیون ملی و رادیو شریعت در زمان طالبان که محتوای آن راتنها برنامه‌های دینی ومذهبی تشکیل می‌داد،فعالیت داشتند. اما پس ازفروپاشی حکومت طالبان و روی کارآمدن دولت  جديد رسانه های صوتی وتصویری متعددی درپرتو آزادی بیان ودموکراسی توسط اشخاص و گروه های مختلف پا به عرصه وجود گذاشته و به فعالیت آغازنمودند.اما ازآوان تأسیس این رسانه‌ها دیده شد که برخلاف قانون اساسی کشوروبا بهانه قراردادن آزادی بیان ودموکراسی به پخش برنامه‌هایی پرداختند که با فرهنگ، آداب و رسوم اسلامی مردم منافات داشت.این روند زمانی جلوه‌ آشکارتری به خود گرفت که از سوی مسئولین دولتی هیچ گونه عکس العملی برای جلوگیری ازآن دیده نشد وامروزماشاهد آن هستیم که محتوای برنامه های تلویزیون‌ها ورادیوهای فعال درکشور نه تنها درراستای ترویج وغنا‌مندی فرهنگي ما نیست که سعی درکم رنگ کردن فرهنگ وعنعنات پسنديده مردم دارند.اما آیا این عملکرد تلویزیون های داخلی کشورمورد پسند مردمی که سخت پابند به باورهاي فرهنگي وديني خود هستند واقع شده یا خیر؟ .

پس ازروی کارآمدن دولت ‏، رسانه های تصویری، صوتی وچاپی به سرعت رشد کرد که مردم ازاین بابت بسیار خشنود بودند اما با گذشت مدت زمان کوتاهی این خوشحالی به یاس، ناامیدی واعتراض تبدیل شد که دلیل عمده آن پخش برنامه های مبتذل و فاسد ازسوی تلویزیون ها ورادیوهاست. مردم انتظار داشتن درسایه دموکراسی و آزادی بیان این رسانه ها به ترویج و گسترش منافع ملی‏، دین مقدس اسلام، فرهنگ و رسوم کشور بپردازند ولی متاسفانه نه تنها این موارد اندکی مد نظرآنها نبود بلکه به ترویج بی بند وباری، فساد اخلاقی ورواج کردن مد ولباس های غربی پرداختند.

تلویزیون های خصوصی و ملی آنچنان که باید دررشد علم، فرهنگ وداشته های ملی جوانان عمل نکردند وتنها برنامه هایی را نشرنمودند که بی بندو باری میان جوانان را رایج نمود.  اسلام هم باآزادي مخالف نیست ولی نه آزادی بیان ودموکراسی ازنوع غربی که درکشوردرحال پیاده شدن است که با خود فرهنگ بیگانه بی بند وباری غرب را به ارمغان آورده است. تلویزیون های ما به جای این که برنامه های علمی‏، فرهنگی وسرگرمی های جالب ومثبت نشرکنند به پخش رقص وآواز غربي،  فیلم هاوسريالهاي هندی وسريالهاي ترکي .... می پردازند.

تلویریونها هرکدام شان به نفعه یک حزب یا کشورتبلغ میکنند . برخلاف منافع ملی مردم عمل میکنند ملت را به گمراهی میکشانند تفرقه ایجاد میکنند کدام وبرخلاف منافع کشوربرنامه ها را نشر میکنند کسی نیست که جلواین بی بند باری راه بگیرد. قبلآ تنظیم های به اصطلاح اسلامی به وسیله سلاح بریکدیگرحمله میکردند وهمیشه درجنگ بودند وبه دنبال برتری جوئی بریکدیگر،جای شکراست که امروزهمین تنطیم ها درحالتی قراردارند که ازطریق رسانه ها با همدیگر داخل جنگ شده اند زیرا همه میدانند که هرتلویزیون ورا دیو مربوط به یک رهبر جهادی بوده وازطرف یک ملک خارجی تمویل میگردد وتا اکنون موفق به یک هم اهنگی فیمابین شان نگردیده اند ودرحال جنگ وبد گوئی یکدیگر وتبارزنسبت به یکدیگراند ،امید ان وجود دارد که ازین حالت نیزخسته شده باهم هم اهنگ شده وروزی باشد که منطقآ با هم دریک توافق قرارگرفته نشرات شان وداشته های ان به سود کشور بی انجامد.