نتیجه جنگ در سوریه آینده جهان را معلوم میکند

نتیجه جنگ در سوریه آینده جهان را معلوم میکند

جرمان فارن پالیسی

 گزینش و ترجمه رضا نافعی

آینده ما 

کارشناسان برجسته و مقامات عالیرتبه نظامی با توجه به خواست های مطروحه مبنی بر تحمیل یک منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه  و تحویل موشک های ضدهوائی به شبه نظامیان شورشی در سوریه  نسبت  به خطر آغاز یک جنگ علنی میان آمریکا و روسیه  هشدار می دهند. سیاستمداران برجسته آلمان نیز خواست های مشابهی به میان آورده اند.

بر اساس تشخیص رئیس ستاد مشترک آمریکا اعلام یک منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه جنگ با روسیه را در پی خواهد داشت.  «دیمیتری ترنین » که کارشناسی سرشناس در عرصه خارجی و وابسته به «مرکز مسکو» در  اندیشکده امریکایی  کارنگی  است، هشدار می دهد که اگر موشک های ضد هوائی در اختیار شورشیان سوریه گذاشته شود، سوریه به میدان جنگی میان امریکا و روسیه تبدیل خواهد شد. بنا به گفته « ترنین» جنگ قدرت بر سر سوریه نیز حاصل کمر راست کردن روسیه در سالهای گذشته است که به مسکو اجازه می دهد برای نخستین بار با حضور نظامی خود بیرون از مرزهای شوروی سابق «انحصار واقعی قدرت» امریکا را « برای اِعمالِ خشونت در هر نقطه جهان» درهم شکند.

هدف خواست های مطروحه در آلمان مبنی بر تشدید تحریم ها علیه روسیه، متوقف ساختن احیاء قدرت روسیه و حفظ هژمونی غرب است.

صعود دوباره روسیه  

«دیمیتری ترنین» ، رئیس مرکز مسکو در بنیاد امریکائی کارنِگی، طی تحلیلی رابطه  تحریم ها علیه روسیه را با صعود دوباره روسیه به عرصه قدرت نشان می دهد.

«ترنین» که یکی از کارشناسان مشهور امریکا در عرصه سیاست خارجی است، در بهار گذشته در مجله امریکائی « فارن افرز» به اختصار به توصیف  تجدید حیات روسیه در بعد نظامی آن پرداخت و  نوشت این احیاء دوباره  قدرت روسیه، در آگوست 2008 در اوستیای جنوبی،  با واکنش نیروهای نظامی روسیه در برابر نیروهای مهاجم گرجستان و بمباران آنها آغاز گشت.

تجدید حیات روسیه با گرفتن کریمه ، که واکنشی بود در برابر سقوط حکومتی که   برلین و واشنگتن به اوکرائین تحمیل کردند، ادامه یافت و با حمایت مورد به مورد از استقلال طلبان شرق اوکرائین دنبال شد. «ترنین » این ادعای شایع را که گویا مسکو با این عمل نخستین کشوری بود که پس از 1990 دوباره با توسل به اسلحه در اروپا سیاست قدرت را پیش کشید و یک دوران تقریبا 25 ساله صلح را در هم شکست، رد می کند و از جمله با اشاره به جنگ یوگسلاوی در سال1990 بر نادرستی این دعوی انگشت می نهد و آن را به عرصه افسانه های تبلیغاتی می راند. گرچه روسیه پس از یورش مشترک  آلمان و آمریکا به یوگسلاوی در سال 1990 و همچنین جنگ آمریکا با عراق در سال 2003، بدون داشتن کمترین شانسی برای مقاومت، مجبور به نظاره  احوال بود، ازآغازچالش اوکرائین، بازهم « برخلاف میل خودش در وضعیتی قرار گرفته که ناچار است با ناتو رقابت کند»: (( روسیه بعنوان یک قدرت نظامی جدی به «اویرو-آسیا» بازگشته است)).(1)

انحصار قدرت آمریکا شکسته است

بنظر«ترنین»، روسیه با اقدامات نظامی خود در جنگِ سوریه ، که در پائیز سال پیش رخ داد، برای نخستین بار  محدود ساختن سیاست نظامی  خود را به منطقه اتحاد شوروی سابق به کنار نهاده است. «ترنین» می نویسد، روسیه با این عمل  دست به «بازگشتی چشمگیر» به منطقه ای زد که از آغاز سال 1999 دیگر در آن نقشی نداشت؛ افزون بر این « آن انحصار قدرت برای اِعمالِ زور در هر منطقه جهان»  را که  امریکا عملا در اختیار داشت، در هم شکست،  انحصاری که ایالات متحده آمریکا با فروپاشی شوروی به دست آورده بود. اینک مسکو می کوشد تا وضعیت کنونی خود را بعنوان «قدرت بزرگ »  تثبیت کند، «در هر حال به این صورت که  برای پایان دادن به جنگ « در سوریه بعنوان حامی روند دیپلماتیک در کنار امریکا» قرار گیرد. اگر روسیه موفق شود در این کشور به اهداف سیاسی خود دست یابد، «آنگاه می تواند بیاموزد که قدرت نظامی خود را در هر جای جهان بگونه ای موثر بکار گیرد و در هر مورد با تساوی حقوق در برابر امریکا قرار گیرد. بر عکس اگر مسکو موفق به این کار نشود و یا مجبور گردد برای دخالت برابر حقوق متحمل پرداخت هزینه های اقتصادی سنگین گردد، ممکن است عملیات نظامی کنونی مسکو، فراسوی مرزهای شوروی سابق، یک استثناء بماند».(2)

 قتل عام  از لحاظ « حقوق بین المللی مجاز است»

این چشم انداز که مسکو بتواند با پیروزی بر شورشیان در حلب – از جمله بر هزار نفر اعضای شعبه القاعده در سوریه- به یک پیروزی استراتژیک دست یابد و برای حضور در دیگر فعالیت های  سیاسی جهانی  احساس  رغبت کند، غرب را به این تلاش نومیدانه برانگیخته است که با فشار شدید سیاسی مسیر را تغییر دهد- تا احتمالا  بتواند روسیه را  پس بزند و به پذیرفتن نقش تابع مجبور سازد.

به چه دلیل روسیه باید تابع غرب شود؟ به دلیل قربانیان جنگ حلب. اگر قدرت های ناتو قصد واقعی شان آن بود که مانع کشته شدن غیر نظامیان بشوند به حد کافی امکان داشتند، مثلا در افغانستان، طبق پژوهش دانشگاه بوستون در افغانستان از سال 2008 تا 2015 ، فقط در اثر بمباران های ناتو 1766 نفر غیرنظامی کشته شده اند. افزون بر این، در همین مدت زمان دست کم 2495  غیر نظامی در اثر عملیات زمینی ناتو و همپیمان های افغانستانی شان،  کشته شده اند (3) و علاوه بر این ها چندین هزار غیرنظامی هم در عملیات ضد تروریستی ایالات متحده آمریکا و نظامیان کشور همپیمانش در پاکستان کشته شده اند. حالا دولت فرانسه خواستار آن شده که جنایات جنگی از طریق دادگاه کیفری بین المللی تحت تعقیب قرار گیرد. با یک شرط، شرطش آنست که فقط جنایات  جنگی که  نظامیان  روسیه  فرضا یا واقعا در سوریه مرتکب شده اند تحت تعقیب قرار گیرد. نه غیرنظامیانی که در جنگ عراق، در بهار سال2003 قربانی بمب های سنگر شکن شدند و نه   شهر فلوجه در عراق که در نوامبر 2004   توسط  سربازان آمریکائی ویران شد و طبق تخمین صلیب سرخ دست کم موجب کشته شدن 800 نفر گشت و بمباران بیمارستانها توسط بمب های امریکائی در قندوز در اکتبر 2015 هیچ کدام  سبب نشدند که فرانسوی ها تلاش کنند تا عاملان آن دادگاهی شوند.اخیرا  دیوان عالی دادگستری آلمان کشتاری را که به فرمان یک سرهنگ آلمانی در قندوز رخ داده بود با صراحت تمام مورد تایید قرار داد و آن مطابق با حقوق بین المللی دانست.(4)

تحریم هائی چون دوران جنگ سرد

در روزهای اخیر به دلیل تلفات غیر نظامیان در حمله به حلب طرح این خواست که تحریم های موجود  علیه روسیه باید  تشدید شود بیشتر شده است. « نوربرت روت گن» رئیس کمسیون خارجی مجلس آلمان عضو حزب دموکرات مسیحی، روز 7 اکتبر خواستار تحریم های تازه علیه مسکو شد. استدلالش این بود که:« این آبرو ریزی است اگر دست زدن به شدیدترین جنایت جنگی بدون واکنش بماند و تنبیهی بدنبال نداشته باشد».(5)

با توجه به جنایات جنگی غرب چنین سخنانی بر زبان راندن خیلی جرات می خواهد. در همان روز « المار بوروک » عضو حزب دموکرات مسیحی، رئیس کمیسیون خارجی پارلمان اروپا هم دنبال مطلب را گرفت و گفت: اتحادیه اروپا نباید تکنولوژی مدرن به مسکو بفروشد،« نظیر همان کار که در دوران جنگ سرد صورت می گرفت». هنوز این خبرها تایید نشده اند که صدراعظم مرکل هم به افزودن تحریم های تازه گرایش دارد. تا کنون فقط سیاستمداران حزب سوسیال دموکرات از جمله وزرای خارجه لوکزمبورگ و اتریش با تحریم های تازه مخالفت کرده اند. ولی حزب سبزها برای تشدید تحریم ها فشار می آورد. « کاترین گورینگ-اکارت» رئیس فراکسیون حزب سبزها در مجلس آلمان در هفته گذشته گفت دولت آلمان باید فورا علیه رفتار وحشیانه روسیه در سوریه  گام هائی بردارد  و تحریم های تازه علیه آن  اعمال دارد.(7) او در آخر هفته گذشته بار دیگرخواست خود را مورد تاکید قرار داد و آن را با در خواست برای ایجاد یک منطقه پرواز ممنوع در سوریه  تکمیل کرد. « بوروک» سیاستمدار حزب دموکرات مسیحی نیز قبلا خواستار آن شده بود که کمک های تسلیحاتی وسیع در اختیار شورشیان گذاشته شود، ازجمله راکت های ضد هوائی.(8)

شب های بی خواب 

 کار شناسان برجسته و مقامات عالیرتبه نظامی مصرانه هشدار می دهند و از ادامه خط مشی تشدید برخوردها، نظیر کاری که سیاستمداران احزاب دموکرات مسیحی  می کنند ، برحذر می دارند.  اخیرا ژنرال امریکایی « ژزف دانفورد» ، رئیس ستاد مشترک آمریکا، در مورد ایجاد منطقه ممنوع پرواز بر فراز سوریه یا بخشی از آن کشور گفت :«برای انجام این خواست باید با سوریه و روسیه وارد جنگ شد. این یک تصمیم بسیار اساسی است.»(9) از سوی دیگر «ترنین» ، کارشناس سیاست خارجی، و «رئیس مرکز مسکو در بنیاد آمریکائی کارنگی» با در نظر گرفتن احتمال مسلح ساختن  شورشیان سوریه به موشک های زمین به هوا هشدار داد و گفت سوریه ممکن است به آسانی تبدیل به میدان جنگ میان روسیه و آمریکا گردد: (چه خواهد شد )« اگر آنها که به نیابت از طرف ارباب می جنگند، اول ارباب ها را هدف بگیرند»- منظور آنست که اگر شورشیان با موشک های زمین به هوای خود احیانا بسوی بمب افکن های روسی شلیک کنند و یا نیروهای دولتی سوریه احیانا به امریکائی ها حمله کنند- « و انوقت ارباب ها  دیگر نه بسوی نایب های  خود بلکه به یکدیگر شلیک کنند».(10)

«ترنین» که کارشناس معقولی است و به هراس آفرینی گرایش ندارد ، می نویسد :« این دیدگاهی فوق العاده نگران کننده است که باید خواب را از چشمان مسئولان در مسکو و واشنگتن برباید». اما بجای آن که به این منظره هولناک توجه شود، مطبوعات و  رسانه های غربی روسیه، پوتین را چنان توصیف می کنند که گویا دشمن آمریکاست – مانند یوگوسلاویِ اسلوبودان میلوسِویچ،عراقِ صدام حسین و لیبیِ قذافی – و حالا در اروپای شرقی برای هواپیماهای جنگی آمریکا  که با روس ها شاخ به شاخ می گردند و برنده می شوند « هورا» می کشند. نتیجه گیری خونسردانه « ترنین» این است:« تصور این که در سوریه جنگی میان ابرقدرت ها در گیرد، چندان دور از ذهن نیست».

[1], [2] Dmitri Trenin: The Revival of the Russian Military. In: Foreign Affairs, May/June 2016. S. 23-29.

[3], [4] S. dazu Die zivilen Opfer der Kriege.

[5] CDU-Politiker fordern Sanktionen gegen Russland. http://www.tagesspiegel.de 07.10.2016.

[6] Severin Weiland: Merkels Russland-Dilemma. http://www.spiegel.de 09.10.2016.

[7] Katrin Göring-Eckardt: Der Druck auf Assad und Putin muss wachsen. Frankfurter Allgemeine Zeitung 15.10.2016.

[8] CDU-Politiker fordern Sanktionen gegen Russland. http://www.tagesspiegel.de 07.10.2016. S. auch Raketen für den Jihad.

[9] Jonathan Marcus: Aleppo: Is a no-fly zone the answer? http://www.bbc.co.uk 11.10.2016.

[10] Dmitri Trenin: The Prospect of a Superpower War in Syria is Hardly Far-Fetched. carnegie.ru 05.10.2016