اسرار جنگ سوریه: عامل اسرائیل

اسرار جنگ سوریه: عامل اسرائیل


دمیتری مینین

برگردان: ا. م. شیری

۱۳ تير- سرطان ۱٣۹۶

در روزهای اخیر مواضع ارتش دولتی سوریه در منطقه مرزی قنیطره از سوی اسرائیل بطور مکرر بمباران می‌شود. این واقعیت بفکر در این باره وامی‌دارد، که اسرائیل، احتمالا، تصمیم گرفته به «آخرین قطار» تأثیرگذار بر نتیجه جنگ داخلی سوریه «سوار شود». با احتساب به حالت آماده‌باش درآمدن همه نیروهای آمریکایی در منطقه و تلاش‌های فعال آنها برای بهانه‌تراشی برای ضربه زدن به ارتش بشار اسد، نمیتوان منتفی دانست، که آمریکا و اسرائیل با هدف تشدید درگیری‌ها در سوریه همآهنگ با هم گام برمی‌دارند.


انفجار ناشی از بمباران‌ هوایی اسرائیل

تا کنون در تمام مدت جنگ در سوریه، مقامات رسمی اسرائیل بی‌طرفی و عدم مداخله خود را در مسئله سوریه اعلام نموده‌اند با این حال، ضمن ارائه کمک‌های خاص به مخالفان غربگرا، علاقه‌مندی خود را به آنها پنهان نکرده‌اند. اسرائیل شبه‌نظامیان مجروح را در بیمارستان‌های خود معالجه می‌کند، به آنها کمکهای مالی ارائه می‌دهد و همانطور که ثابت شده، در حد محدودی نیز آنها را تسلیح می‌کند. متخصصان اسرائیلی همراه با آمریکایی‌ها مزدوران اهل سوریه را در اردن آموزش نظامی می‌دادند و در کار ستاد مشترک در منطق امان شرکت می‌کردند.


مهمات نظامی اسرائیلی مکشوفه از شبه‌نظامیان در حوالی شهر حمص

رویکرد اسرائیل نسبت به دورنمای رشد بحران سوریه در حد قابل ملاحظه‌ایی از طریق منشور «حل نهایی» مشکل بلندی‌های جولان شکل ‌گرفته است. در جامعه کارشناسی اسرائیل بکرات بحث‌هایی در این زمینه صورت گرفته، که سقوط سوریه با در نظر گرفتن این که برسمیت شناختن بین‌المللی اشغال بلندی‌های جولان را تسهیل می‌کند، در خدمت منافع اسرائیلی‌ها خواهد بود. می‌توان این فرضیه را پذیرفت، که مقامات دولتی نیز چنین ملاحظاتی را راهنمای عمل خود قرار می‌دهند. راه اصلی برای تحقق این رویکرد را ظاهرا حق تعیین سرنوشت دروزی‌های سوریه گشوده است. تصور می‌شود، که در صورت تشکیل چند کشور در قلمرو سوریه، هر یک از آنها بمنظور حفظ خود، مجبور به گام نهادن در راه ایجاد ساختارهای خاص خود هستند. دروزی‌های سوریه در مواجه با مشکل ادامه حیات، ممکن است به اتحاد با دروزی‌های ساکن اراضی اشغالی توسط اسرائیل مایل باشند تا همه با هم به ترکیب آن وارد شوند. به این ترتیب، اسرائیل نه تنها می‌تواند اراضی اشغال شده را قانونی اعلام نماید، حتی آن را گسترش دهد. با وجود تخیلی بودن کامل همه این برنامه‌ها، آنها طرفداران متنفذی در میان دروزی‌های ساکن داخل اسرائیل (در منطقه کوه‌های کارمل در نزدیکی حیفا) و دارای تابعیت اسرائیلی پیدا کردند.


در این موضع، از جمله، ایوب کارا، سیاستمدار برجسته دروزی، عضو حزب لیکود، که در یکسری دولت‌های اسرائیل مقام معاونت رئیس کنیست و وزیر احراز نموده، ایستاده است. او خاطرنشان نمود، که «اگر دروزی‌های سوریه با خطر نابودی مواجه شوند، اسرائیل نمی‌تواند بی‌تفاوت بماند». بعقیده او گسترش محسوس جامعه دروزی در کشور می‌تواند افق‌های جدیدی را باز نماید. مشکل فقط در این است، که چنین تمایلاتی در میان دروزی‌های هر دو بخش بلندی‌های جولان عملا شایع نشده است. با این وجود، سیاستمداران اسرائیل به همین راحتی نمی‌توانند از «آرزوهای شیرین خود» دست بردارند. تجزیه داوطلبانه سوریه بدون مداخلات مشهود اسرائیل که با همه همسایه‌هایش مشکل دارد، می‌توانست بهترین رویکرد برای آنها باشد. خویشتن‌داری اعلام شده در تمام مدت جنگ، قبل از همه، با این مدعیات توضیح داده شده است. علاوه بر این، در دوره گسترش حداکثری اراضی تحت اشغال گروه داعش ممنوعه در روسیه، اسرائیل از چشم‌انداز نزدیک شدن آن به مرزهای خود آشکارا نگران بود. حتی در مطبوعات بحث‌هایی در این باره درگرفت، که شاید رژیم بشار اسد «خیلی هم بد نبود». در این زمان سطح همکاری روسیه و اسرائیل در مورد مسئله سوریه به بالاترین حد خود ‌رسید. با این وجود، اگر خطر داعش هر چه بیشتر محدود شود و تجزیه سوریه اتفاق نیافتد، ظاهرا، وسوسه «دامن زدن به حوادث» امکان بروز می‌یابد.


موج حملات کنونی اسرائیل به سوریه می‌توانست مفهوم سمبلیک داشته باشد. این امواج در چهلمین سالگرد اشغال بلندی‌های جولان راه افتاد، که حتی نخست وزیر، بنیامین نتانیاهو در اوج آتش در آنجا حضور یافت. او در آنجا در برابر نظامیان اسرائیلی سخنرانی کرد و تأکید نمود: «جولان از آن ماست و همیشه مال ما خواهد بود. مال ماست به این دلیل که به نیاکان ما تعلق داشت و در نتیجه بازتاب تجاوز سوریه پس گرفته‌ایم». بصراحت باید گفت، که این ادعا، تفسیری بسیار عجیب و قریب از تاریخ، از جمله، از تاریخ نزدیک است.

ارتش اسرائیل همچنین با آتش خود از ائتلاف «جیش المحمد»، متشکل از مخالفان میانه‌رو با عنوان «ارتش آزاد سوریه» و و وابستگان القاعد‌ه‌ در «هیئت تحریر الشام»- جبهةالنصره سابق پشتیبانی می‌کند. ائتلاف مذکور شروع عملیات با نام پرمدعای «راه دمشق» را اعلام کرده است. بر اساس تمام قطعنامه‌ها و معاهدات بین‌المللی چنین سازمان‌ها باید نابود شوند، نه اینکه مورد حمایت قرار گیرند. این واقعیت را که مواضع این ائتلاف هدف‌های قانونی هستند، حمله اخیر نیروهای هوا- فضای روسیه از پایگاه حمیمیم به آنها در منطقه قنیطره نیز ثابت کرد. در مقابل این حمله، هیچ اعتراض یا اقدام متقابل از طرف اسرائیل مشاهده نشد. و ارتش دولتی با بهره‌گیری از نتایج بمباران‌های روسیه، دسته‌های «جیش المحمد» را عقب راند و، طبق آخرین گزارش‌ها، بر اوضاع مناطق مرزی با اسرائیل بطور کامل تسلط یافت.

برخی از مفسران اسرائیلی، از جمله آنها، یوسی ملمن بر این باور است، که همه چیز به این محدود می‌شود. بموازات این، در ماه‌های اخیر در اسرائیل در خصوص گسترش مشارکت این کشور در جنگ سوریه توصیه‌های کارشناسی به مقامات کشور داده می‌شود. بنیاد متنفذ تحقیقات در امور امنیت ملی گزارشی تحت عنوان «نقشه جدید سوریه و بازیگران جدید: چالش‌ها و فرصت‌ها برای اسرائیل» منتشر نمود. نویسندگان گزارش آشکارا اعلام می‌دارند، که اسرائیل از توافق حاصله بین آمریکا و مخالفان سوریه در سال ۲٠۱۶ دایر بر که «هیچ بخشی از قلمرو ملی سوریه نمی‌تواند بزور جدا شود»، بسیار «نگران» بود. در این گزارش قید شده است، که «خلق سوریه به اعاده حاکمیت خود در اراضی اشغالی از راه مسالمت‌آمیز متعهد هستند». گزارش نشان می‌دهد، که چنین رویکرد ائتلاف غربی یکی از علل موضع صبورانه اسرائیلی‌ها در رابطه با عمل آن است. با این حال، به گمان نویسندگان گزارش، زمان آن فرارسیده است که مقامات کشور بایستی «قواعد بازی‌های سنتی منطقه را مورد بازنگری قرار دهند». بین «هیولای آشنا»ی رژیم موجود و آینده ناروشن در صورت به قدرت رسیدن مخالفان، باید واقعیت شکل‌گرفته را انتخاب نمود، بعبارت صریح‌تر، بر آن باید تأثیر گذاشت، که سوریه در آینده چگونه بنظر خواهد رسید. در گزارش تأکید می‌شود، با تکیه بر گروه‌های قومی و مذهبی سنتی و ریشه‌دار در جنوب سوریه که به این یا آن شکل با ارتش آزاد سوریه مرتبط هستند، باید فعالانه در روند حوادث مداخله نمود. بهانه: در امور سوریه، گذشته از مداخلات فراوان خارجی، بازیگران زیادند. منطقه مناقشه ظاهرا بین آمریکا، روسیه، ترکیه و ایران تقسیم شده است. فهرست پیشنهادی نویسندگان گزارش از میان اقدامات ممکن: تشدید قابل‌ملاحظه حملات موشکی و هوایی به اهداف نظامی و ارتباطی رژیم؛ برقراری منطقه پرواز ممنوع با کمک اردن در جنوب سوریه؛ حمایت از مخالفان وفادار به اسرائیل؛ اقناع جمعیت دروزی سوریه به طرفداری از اسرائیل؛ افزایش سطح مشارکت اقدامات آمریکا در جنوب سوریه؛ گسترش جنگ‌سایبری؛ تعیین «خطوط قرمز» جدیدتر و سخت‌گیرانه‌تر برای دمشق.

بسختی می‌توان این اقدامات را بموقع و ثمربخش نامید. غلطک ارتش سوریه پویایی غیرقابل برگشت بخود گرفته و متوقف کردن آن بدون حمله تمام‌عیار ممکن نیست. اما این بمعنی حمله نظامی جدی در سطح راهبردی می‌تواند باشد که برای این هم تأئید کنگره آمریکا و کنیست اسرائیل لازم است. چشم‌انداز چنین تأئیدی هنوز پیدا نیست. چنین چرخش حوادث می‌تواند به بحران جدی در نظام مناسبات بین‌المللی منجر گردد، اگر چه باید بصراحت گفت، که هنوز اوضاع بر اساس یک سناریوی خطرناک پیش می‌رود.