«آتش و خشم» امریکا بار دیگر صلح جهانی را تهدید میکند!

«آتش و خشم» امریکا بار دیگر صلح جهانی را تهدید میکند!

داريوش ارجمندى

هفتاد و دو سال از فاجعه و يا به بيان صحيح تر جنايت آمريكا در هيروشيما و ناکازاكى كه به مرگ آنى نزديك به دويست هزار نفر انجاميد مى گذرد. و درست همزمان با برگزارى مراسم بزرگداشت قربانيان اين فاجعه در شهرهاى هيروشيما و ناكازاكى، رئيس جمهور ديوانه آمريكا، مردم كره شمالى را به تكرار فاجعه مشابهى تهديد ميكند. و آنگاه كه حتى برخى از نزديكانش به اين رفتار ناهنجار وى انتقاد مى كنند، همچون كودكان لجباز بازهم روى تهديد خود پافشارى كرده، حتى اعلام ميكند كه تهديدهايش به اندازه كافى شديد نبوده است و در ادامه، با ادعاى جلوگيرى از حمله پيونگ يانگ به جزيره گوام (مستعمره آمريكا در اقيانوس آرام)، حتى از احتمال عمليات پيش گيرانه عليه كره شمالى صحبت به عمل مى آورد!

ترامپ در اين نمايش خشم و اقتدار آمريكا، كوچكترين اعتنايى به خواست مردم، نه در آمريكا و در كشورهاى منطقه اى كه قرار است ميزبان اين جنگ باشد، نمى كند. مدت زمانى از انتخاب پزيدنت مون جى اين، بوسيله مردم كره جنوبى نمى گذرد. مون جى اين، با شعار ازسرگيرى دوباره سياست آفتاب و صلح با كره شمالى به پيروزى رسيد. اما دولت ترامپ بلافاصله پس از اعلان نظر مردم كره جنوبى، اقدامات تخريبى خود براى ناكامى سياست صلح در شبه جزيره كره را به اجرا گذاشت كه از آن جمله ميتوان به استقرار مخفيانه و غيرقانونى موشك هاى تاد در خاك كره جنوبى و تهديد اين كشور به تحريم اقتصادى اشاره كرد. از این طریق آمریکا ناخشنودی خود از پیروزی مون جی این را نشان دهد تا مانع تلاش های او برای آشتی در شبه جزیره کره شود.

ترامپ به تلاش هاى روسيه و چين براى دستيابى به يك توافق ديپلماتيك هم وقعى نگذاشت. ازجمله هفته گذشته چين و روسيه بار ديگر طرح موسوم به انجماد در برابر انجماد (Freeze for Freeze) را مطرح كردند. براساس اين طرح كه مورد موافقت ضمنى كره شمالى نيز قرار گرفته، دو طرف متعهد مى شوند كه آزمايش هاى موشكى و مانورهاى نظامى را بعنوان نخستين گام در مسير گفتگوهاى ديپلماتيك متوقف كنند. در مقابل اين طرح، نيروى هوائى آمريكا دو روز پيش از سخنان ترامپ، پرواز بمب افكن هاى عظيم الجثه B1 و B2 خود از پايگاه نظامى گوام را ازسر گرفت و همزمان تصويب تحريم هاى اقتصادى جديد عليه كره شمالى را در دستور كار قرار گرفت. آخرين اين تحريم ها، نه تنها يك سوم صادرات محدود كره شمالى را منع مى كند، بلكه براى نخستين بار حتى كمك هاى انسان دوستانه به اين كشور را هم شامل مى شود!

بدين ترتيب بايد پرسيد كه آيا مى توان سخنان اخير ترامپ را هم به پاى ناهنجارى روانى وى و شخصيت ناموزون اش نوشت، يا بايد تهديدات او را جدى گرفت؟
صحبت هاى ترامپ، در نقطه كاملاً مقابل تيلرسون وزير امور خارجه قرار دارد كه چند روز قبل تضمين داده بود كه آمريكا به هيچ وجه به دنبال جنگ با كره شمالى و تغيير رژيم در اين كشور نيست و خواهان حل مسئله به شكل ديپلماتيك مى باشد.(١) تيلرسون و ترامپ در هفته هاى گذشته بر سر چند موضوع، از قطر و ايران گرفته تا افغانستان و كره شمالى، مواضع ناهمخوانى اتخاذ كرده اند. برخى از رسانه هاى آمريكا در مقايسه ترامپ و تيلرسون، از تيلرسون بعنوان طرف «عاقل و بالغ» معادله نام مى برند و اظهار اميدوارى مى كنند كه بلوغ و عقلانيت تيلرسون تأثيرى متوازن كننده بر سياست هاى دولت ترامپ داشته باشد. اما سير حوادث چند روز اخير از كاهش وزن و تأثير تيلرسون حكايت ميكند. در عين حال بايد اذعان داشت كه نظام حكومتى آمريكا داراى مكانيزم هاى كنترل متعددى ست كه در صورت لزوم از وقوع «حوادث ناخواسته» جلوگيرى كند. اما مرور تاريخ كوتاه اما پرتلاطم رياست جمهورى ترامپ و تصميم گيرى هاى غيرعقلانى و متناقض او، اين ضرورت را ايجاب مى كند كه با حساسيت و نگرانى بيشترى به «فوران احساسات» ترامپ برخورد كنيم. بياد داريم كه در ماه آوريل امسال، ترامپ در عرض سه روز، در برابر چشمان بهت زده جهانيان و حتى اطرافيان خود، از موضع بى طرفى در مورد سرنوشت بشار اسد، به حمله نظامى به سوريه درغلتيد تا مدتى بعد دوباره به جاى اول خود بازگردد. آنهم كاملاً در تضاد با مقررات داخلى آمريكا كه رئيس جمهور كشور را موظف مى كند كه براى حمله نظامى به يك كشور، از كنگره كسب اجازه كند. ترامپ در آن مقطع، تحت فشار سياسى ناشى از ماجراى موسوم به «روسيه گيت» صلاح ديد كه با براه انداختن يك جنگ كوچك، صداى منتقدين خود را براى مدت كوتاهى هم كه شده، خاموش كند و حيرت انگيز اينكه موفق هم شد. بياد داريم كه در آن مقطع چگونه تمام منتقدين ترامپ در رسانه هاى (Fake News) بناگهان زبان به ستايش او گشودند!

آنهايى كه بر طبل جنگ مى كوبند!

بنابراين امروز باتوجه به وضعيت بحرانى حاكم بر كاخ سفيد و با بالاگرفتن شايعه دادگاهى شدن رئيس جمهور و احتمال بركنارى وى، «خطر» روى آورى ترامپ به يك ماجراجويى در شبه جزيره كره را نبايد دست كم گرفت. برخى از ناظران سياسى سكوت مايك پنس و عدم حضور او در صحنه جنجال هاى كاخ سفيد را نشانه اين مى دانند كه او در حال آماده شدن براى رياست جمهورى ست و از اينرو نمى خواهد آلوده گى ترامپ به او سرايت كند.(٢)
در هر حال بايد گفت كه اين اولين بار در تاريخ آمريكا نيست كه دولتمردان آن كشور براى حل يك بحران داخلى، به يك جنگ خارجى روى مى آورند. اين خطر بويژه به اين دليل شدت مى يابد كه اين بار ترامپ در اين «جنگ طلبى» تنها نيست. رسانه هاى ليبرال و منتقد ترامپ همچون سى ان ان، نيويورك تايمز و واشنگتن پست كه ازسوى ترامپ به انتشار اخبار دروغين متهم شده و به اصطلاح (Fake News) ناميده مى شوند نيز مدتى ست كه طبل هاى جنگ خود را به صدا درآورده اند. بعنوان نمونه، درست همزمان با سخنان جف سشن وزير دادگسترى مبنى بر اينكه درز دهندگان اخبار سرى دولت با شدت تمام تحت پيگرد قانونى قرار خواهند گرفت، روزنامه واشنگتن پست اقدام به «درز» گزارش محرمانه يكى از اعضاى سازمان اطلاعات پنتاگون (Defense Intelligence Agency, DIA) نمود. اين گزارش محرمانه كه تنها تحليل يكى از اعضاى سازمان مربوطه بود و تا به امروز هم از سوى هيچيك از ١٧ سازمان اطلاعاتى آمريكا تأئيد نشده، حاكى از آن بود كه كره شمالى اخيراً موفق به توليد كلاهك هاى كوچك هسته اى براى نصب كردن بر روى موشك هاى دوربرد خود شده است. وزارت دادگسترى ترامپ نه تنها از درز غيرقانونى و انتشار اين گزارش محرمانه خشمگين نشد، بلكه ترامپ در پاسخ به سؤال يك خبرنگار در مورد همين گزارش واشنگتن پست بود كه فرصت يافت از «آتش و خشم و قدرت» آمريكا عليه كره شمالى سخن به ميان آورد.
در رابطه با همراهى ليبرال ها با سياست ميليتاريستى ترامپ بايد اضافه كرد كه در طول دهه هاى معاصر، دو رئيس جمهور دمكرات آمريكا يعنى كلينتون و اوباما نيز سياست هاى خصمانه اى را عليه كره شمالى دنبال مى كردند. سالانه در نزديكى مرزهاى كره شمالى، حداقل دو مانور عظيم نظامى از سوى آمريكا و متحدين منطقه اى آن يعنى كره جنوبى و ژاپن برگزار مى شود. دولت اوباما علاوه بر تحريم هاى اقتصادى، جنگ سايبرى گسترده اى را هم عليه كره شمالى براه انداخت. بدين ترتيب در برابر جنگ افروزى هاى دونالد ترامپ نمى توان انتظار مخالفت چندانى از سوى دمكرات ها داشت، برعكس همانطور كه اشاره شد، دمكرات ها و رسانه هاى وابسته به آنها نيز در كوبيدن بر طبل جنگ عليه كره شمالى با ترامپ همراهى مى كنند. نكته نگران كننده ديگر اين است كه ظاهراً تيلرسون و گرايش او به راه حل ديپلماتيك، حتى در ميان متحدين سنتى او (در چند ماه اخير) نيز طرفدار چندانى ندارد. بعنوان مثال درجريان دعواى درونى كابينه بر سر استراتژى جنگى آمريكا در افغانستان در طول دو سه هفته اخير، ژنرال ماتيس وزير دفاع و ژنرال مِك مستر مشاور امور امنيتى ترامپ، موضع مشتركى با تيلرسون داشتند. حتى سناتور لينزى گراهام عضو كميته امنيت ملى سنا و از رهبران بانفوذ جمهوريخواه نيز در كنار تيلرسون و در مقابل ترامپ قرار داشت. اما در جريان بحرانكره شمالى، هر سه اين افراد موضعى برخلاف تيلرسون اتخاذ كردند. تيلرسون در بازگشت از سفر به پايگاه نظامى آمريكا در جزيره گوام، با اشاره به اظهارات ترامپ در بكارگيرى خشم و قدرت آمريكا عليه پيونگ يانگ، به مردم آمريكا توصيه كرد كه آسوده بخوابند و اظهارات احساسى ترامپ را جدى نگيرند و اطمينان داد كه قرار نيست جنگى در بگيرد. اما درست در همان زمان وزير دفاع ژنرال ماتيس در يك بيانيه مطبوعاتى هشدار داد كه «كره شمالى بايد از انديشه هر گونه اقدامى كه به پايان عمر رژيم و نابودى مردم اين كشور منجر شود، خوددارى كند.» لينزى گراهام نيز در گفتگو با شبكه سى بى اس، اظهارات مشابهى كرد و از آمادگى آمريكا براى اقدامات نظامى پيش گيرانه در كره شمالى صحبت به ميان آورد. به گفته گراهام، آمريكا مى بايست به هر شكل ممكن جلوى دستيابى كره شمالى به موشك هايى كه قادر باشند خاك آمريكا را هدف قرار دهند، بگيرد. او تأكيد كرد كه «جنگ پيش رو بايد در منطقه صورت بگيرد و نه در خاك آمريكا.» گراهام كه به همراه تنى چند از سناتورهاى آمريكا همچون سناتور مك كين از حمايت مالى بى دريغ صنايع تسليحاتى آمريكا برخوردار مى باشد، معمولاً بعنوان سخنگوى كمپانى هاى تسليحاتى در سناى آمريكا عمل مى كند. او يك هفته قبل هم با شركت در شوى صبحگاهى شبكه سى بى اس نيوز به شرح سياست «عمق استراتژيك» خود پرداخته و گفته بود كه، » اگر قرار باشد هزار نفر كشته شوند، بهتر است كه هزار نفر آنجا كشته شوند تا اينجا… اگر قرار باشد جنگى صورت بگيرد، بهتر است كه آنجا باشد نه در خاك آمريكا… اگر كره شمالى به تلاش خود براى دستيابى به موشك هاى قاره پيما ادامه دهد، جنگ با اين كشور گريز ناپذير خواهد بود.» لينزى گراهام در پاسخ خبرنگار كه پرسيد يعنى شما با انتخاب يك گزينه نظامى كه جان ميليونها نفر از ساكنان منطقه را به خطر مى اندازد، موافقيد، پاسخ داد: «رئيس جمهور در برابر انتخاب ميان امنيت ملى ميهن از يك طرف، و ثبات منطقه اى از طرف ديگر قرار دارد و تا زمانى كه كره شمالى بدنبال دستيابى به موشك هايى هست كه بردشان به خاك آمريكا مى رسد، جنگ با اين كشور حتمى خواهد بود… چاره ديگرى نيست، رئيس جمهور بايد تصميمى اتخاذ كند كه هيچ رئيس جمهورى علاقه اى به اتخاذ آن ندارد… بيست سال است كه اين را به تعويق انداخته ايم و ديگر راهى باقى نمانده…او (ترامپ) اين را حضوراً به من گفت و من حرف او را باور مى كنم و اگر به جاى چينى ها بودم هم حرف او را باور مى كردم.» همانطور كه گفته شد سناتور گراهام عملاً نقش سخنگوى صنايع تسليحاتى آمريكا را در صحنه سياسى و سياست گذارى اين كشور ايفاء مى كند و از اينرو همراهى وى با ترامپ را درواقع بايد به معناى تمايل لابى نيرومند تسليحاتى از براه انداختن جنگ دانست. فرداى مصاحبه مطبوعاتى ترامپ، روزنامه وال استريت ژورنال گزارش داد كه بازار سهام داو جونز بدليل نگرانى از اوضاع نزديك به ٣٠ درصد سقوط كرده است اما همزمان سهام شركت هاى تسليحاتى نورث تروپ،, رى تيان، گرامان، لاكهيد مارتين افزايش چشم گيرى داشته اند.(٣) لازم به يادآورى ست كه در ماه آوريل امسال در جريان شليك ٥٩ موشك توماهاوك به مقر نظامى سوريه كه هزينه اى نزديك به نود ميليون دلار براى ماليات دهندگان آمريكايى دربرداشت، سهام شركت «رى تيان» سازنده اين موشك ها، يك شبه يك ميليارد دلار افزايش يافت. همزمان سهام چند شركت تسليحاتى مشابه همچون بوئينگ، لاكهيد مارتين و جنرال دايناميك نيز روى هم رفته نزديك به پنج ميليارد دلار بالا رفت!
به عبارت ديگر ميتوان ادعا كرد كه سياست جنگ طلبى ترامپ، حاميان قدرتمندى در ميان سياست گذاران ايالات متحده دارد. ترامپ از همان ابتداى روى كار آمدن با موجى از مخالفت هاى درونى و بيرونى مواجه بود. تا آنجائيكه به مردم آمريكا مربوط مى شود، مخالفت با ترامپ و سياست هاى او روز بروز با همسوئی های گسترده ترى (حتى در ميان رأى دهندگان به او) مواجه مى شود. اما ترامپ در مدت كوتاهى كه از عمر رياست جمهورى اش مى گذرد، اين حقيقت را آموخته كه اگر نمى تواند روى حمايت توده اى از خود حساب باز كند، حداقل قادر خواهد بود با روى آورى به جنگ افروزی، حاميان قدرتمندى در هيئت حاكمه آمريكا براى خود دست و پا كند و همزمان براى مدتى هم كه شده صداى منتقدين خود را خاموش كند.
در هفتاد و دومين سالگرد بكارگيرى بمب اتمى در هيروشيما و ناکازاكى، يادآورى اينكه آن جنايت تاريخى نيز با نام صلح صورت گرفت، از اهميت خاصى برخوردار مى شود. نبايد به سوداگران مرگ فرصت داد كه بار ديگر بنام صلح، جنايت هولناك ديگرى را سازمان دهند. صلح جویان در سراسر جهان مى بايست به هر شكل ممكن به مقابله با سياست هاى جنگ افروزانه دولت آمريكا برخيزند.

پانويس ها:

١-گزارش كنفرانس مطبوعاتى تيلرسون در روز اول ماه جارى:

state.gov Rex W. Tillerson Secretary of State Press Briefing Room Washington, DC August 1, 2017
تيلرسون روز اول آگوست در جريان كنفرانس مطبوعاتى خود در ساختمان وزارت امور خارجه استراتژى آمريكا در قبال كره شمالى را فشار صلح آميز (peaceful pressure) ناميد و با صراحت اعلام كرد كه «ما دنبال تغيير رژيم در كره شمالى نيستيم، ما خواهان ساقط كردن رژيم نيستيم، ما خواهان سرعت بخشيدن به پروسه يگانگى شبه جزيره نيستيم، ما بدنبال بهانه اى براى فرستادن قواى نظامى خودبه شمال مدار ٣٨ شمالى (مرز دو كره) نيستيم
در همين كنفرانس، يكى از خبرنگاران با اشاره به تويت هاى دائمى ترامپ در ارتباط با كره شمالى، پرسيد كه سنگ اندازى هاى وئيس جمهور و ضديت مواضع او با تلاش هاى شما و وزرات خانه شما تاچه حد مشكل ساز است، آيا ترجيح نمى دهيد كه يك سيستم نظام يافته در اعلام مواضع كاخ سفيد وجود داشت؟ تيلرسون در پاسخ ديپلماتيك خود گفت:»اين جزئى از فضاى محيطى ست كه در آن كار مى كنيم.ما خود را با آن تطبيق خواهيم داد. ما خود را با آن تطبيق خواهيم داد. جهان ديپلماسى سرشار از وقايع غيرمنتظره است و ما مى دانيم كه چطور خودمان را با آنها تطبيق دهيم و ما مى دانيم كه چطور با آنها كار كنيم و من به اينها به عنوان ، سد يا مانع و يا مساعدت نگاه نمى كنم. رئيس جمهور هر طور مايل باشد كه نظراتش را منعكس كند، نظراتش را مطرح خواهد كرد و آنگاه همه از آن مطلع خواهند شد، و ما هم همين طور

٢- روزنامه واشنگتن پست بتاريخ ٩ آگوست ٢٠١٧
Pence may deny it.
But he’s preparing for a post-Trump landscape. By Sara Posner

٣-وال استريت ژورنال بتاريخ ١٠ آگوست ٢٠١٧
Dow Falls Nearly 205 Points as North Korea Tensions Persist By Akane Otani