قرارهیأت سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست فدراسیون روسیه بمناسبت دویستمین سال تولد کارل مارکس

قرارهیأت سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست فدراسیون روسیه  

بمناسبت دویستمین سال تولد کارل مارکس

منبع تصویر: ویکیپدیا

https://kprf.ru/official/2018/03/22/v-prezidiume-tsk-kprf/380.html

 

https://eb1384.wordpress.com/2018/04/15/

 

در تاریخ بشر فقط چند نفر اندیشمند وجود دارد که فعالیت آنها در سرنوشت کل بشر اثرگذارده است. شخصیت کارل هنریش مارکس، فیلسوف، اقتصاددان و فعال اجتماعی، بنیانگذار ماتریالیسم دیالکتیک، نظریه سوسیالیسم علمی و همه جنبش کمونیستی امروز هم تأثیر قدرتمندی بر توسعه اجتماعی اقتصادی و سیاسی جامعه می‌گذارد. ۵ ماه مه سال ۲٠١۸ دویست سال از روز تولد او می‌گذرد.

فریدریش انگلس نزدیک‌ترین دوست و همرزم کارل مارکس نوشت: «جهان‌بینی مارکس پیروان خود را بسیار فراتر از محدوده آلمان و اروپا یافت و به ادبیات تمامی زبانهای جهان وارد شد. این، بدین سبب محقق شد، که مارکسیسم بر خلاف تعبیر مبلغان بورژوازی، یک آزمایش انتزاعی نبود. برعکس،تدوین این آموزه پاسخی بود به خواست تاریخی بشریت». این حقیقت را پیرو بزرگ او، ولادیمیر ایلیچ لنین نیز مورد تأکید قرار داد: «همه نبوغ مارکس درست در این است که او به پرسش‌هایی پاسخ داد که تفکر پیشرو بشریت مطرح کرده بود. تعالیم او بمثابه ادامه مستقیم و بلاواسطه آموزه‌های نامداران بزرگ فلسفه، اقتصاد سیاسی و سوسیالیسم به عرصه رسید».

این مارکس بود که روش دیالکتیکی- ماتریالیستی شناخت جهان را کشف نمود. تعالیم اقتصادی او نقش و ارزش واقعی کار و مکانیزم استثمار کارگران را نشان داد. مارکس روش تجزیه و تحلیل ماتریالیستی روند تاریخ که قانونمندی آن را آشکار می‌ساخت، پیشنهاد نمود. او با همکاری انگلس نظریه سوسیالیسم علمی و ایدئولوژی کمونیسم را بنیان گذاشت. او اصول نظری تغییر جهان، ساخت آگاهانه، صادقانه و عادلانه آن را تدوین نمود.

دستاوردهای مارکسیسم نقش کلیدی در تاریخ نوین کشور ما ایفا کرد. روسیه با انبوهی از تناقضات و نواقص دوران‌های گذشته به قرن بیستم وارد شد. سلطنت رومانوف با صرف تمام امکانات خود و ورود به منجلاب جنگ امپریالیستی، در مقابل تجارب دو دهه اول قرن نتوانست ایستادگی نماید.

حزب بلشویک‌های مسلح به نظریه مارکسیسم میهن ما را از منجلاب فروپاشی اقتصادی و اجتماعی- سیاسی بیرون کشید. با توسعه آن، ولادیمیر ایلیچ لنین تئوری امپریالیسم را تدوین نمود. از نقطه‌نظر علمی او جایگاه امپراطوری روسیه را بمثابه حلقه ضعیف قدرت‌های امپریالیستی تشخیص داد. علاوه بر این، او با کار سیاسی خود صحت استنتاج خود را ثابت کرد. روسیه اولین کشوری بود که انقلاب سوسیالیستی در آن پیروز گردید.

مارکس در عمر خود فقط نخستین گام‌های متردد تحولات انقلابی را دید. او شاهد مبارزه فاجعه‌بار و دلاورانه کمون‌های پاریس بود که کمی بیش از ۷٠ روز دوام آورد. مارکس غلبه تعالیم خود را پیشاپیش می‌دید، اما نتوانست شاهد اولین پیروزی آن باشد. پس از آن، هفتاد سال سوسیالیسم اتحاد شوروی و نظام جهانی کشورهای سوسیالیستی تشکیل گردید. نظام جدید در اتحاد شوروی عالی‌ترین مؤلفه‌ها را در عرصه‌های توسعه اقتصاد، حمایت اجتماعی از کارگران، رهایی معنوی و شکوفایی شخصیت انسان ایجاد نمود.

در پایانه قرن بیستم، پس از شکست سوسیالیسم در اتحاد شوروی سعی کردند این باور را بر ما القاء نمایند، که مارکسیسم کهنه شده است. غرب سرمایه‌داری با شادمانی پیروزی خود را جشن گرفت و در باره «پایان تاریخ» داستان‌سرایی کرد. آری، سرمایه‌داری قابلیت بالای رونوشت‌برداری خود را از تجارب مترقی اتحاد شوروی نشان داد. با این حال، آن حتی به حل یک مسئله امروزی جهان موفق نشد. در آغاز سده بیست و یکم افسانه‌پردازی‌های در خصوص توسعه بدون بحران سرمایه‌داری از هم پاشید. در نبود نظام‌‌های رقیب، سرمایه‌داری نقاب‌های فریبنده خود را که از اواسط سده گذشته برخ کشیده بود، کنار زد. شکاف اجتماعی بسرعت در حال رشد است. امروز یک درصد جمعیت جهان  ۸۲ درصد ثروتهای آن را تصرف گرده است.

امپریالیسم به کشورهای آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین حمله می‌کند. بر علیه آنها هم از طریق مداخله نظامی مستقیم و هم از روش‌های جدید استثمار نواستعماری استفاده می‌کند. روسیه و جمهوری‌های اتحاد شوروی سابق بسیاری از این روشها را به تجربه خود شناخته‌اند. سرمایه حقوق مزدبگیران را حتی در اتحادیه اروپا محدود می‌کند. آلمان و فرانسه را تشدید قانون کار در نوردیده است. همانند دوره مارکس، زحمتکشان چهره واقعی- چهره وحشی و خشن سرمایه را بطور عریان مشاهده می‌کنند.

تا زمانی که سرمایه‌داری بموجودیت خود ادامه می‌دهد، تعالیم ماکس موضوعیت خود را حفظ خواهد کرد. همانطور که فریدریش انگلس گفت: «مارکس در جایگاه والایی ایستاد، حوزه دیده او بسیار وسیع بود، بیشتر و سریع‌تر از همه ما تحلیل و بررسی نمود... بدون وجود او نظریه ما به هیچوجه نمی‌توانست آنطور باشد که اکنون هست. به همین سبب، این نظریه بنام او ثبت شد». واقعیات جهان و روسیه حقانیت مارکس و فعلیت مبارزه کمونیست‌ها را تأئید می‌کند.

در ادامه توصیفات فوق، هیأت سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست فدراسیون روسیه بمناسبت دویستمین سال تولد مارکس با صدور قراری در هفت بند، هیأت دبیران کمیته مرکزی را موظف به تدارک و برگزاری کنفرانس‌ علمی- عملی بین‌المللی نموده و تمامی ارگانهای مرکزی و شعبات خود در تمامی سطوح د سرتاسر روسیه را برای برگزاری جلسات، سمینارها، نمایشگاه‌ها و جشن فراخوانده است.

ا. م. شیری

۲۶/ ٠١/ ١٣۹۷